بررسی یک طرح جدید در زمینه تربیت نیروی کار؛
تاسیس مدرسه کسب و کار؛ مداخله موثر یا افزایش آشفتگی
با تاسیس مدرسه کسب و کار قرار است اتاق بازرگانی مداخله موثری در بازار کار و تربیت نیروی کار داشته باشد. آیا این مداخله بجاست و از مشکلات این حوزه میکاهد؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، در شرایطی که یکی از مشکلات مهم نیروی کار نداشتن مهارت و تخصص عنوان شده و از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس گرفته تا کارشناسان بازار کار عنوان میکنند که دلیل ناکامی بسیاری از جوانان در کاریابی این است که یا مهارتی ندارند یا مهارتشان آنقدرها به درد بخور نیست، اتاق بازرگانی تهران با همکاری دانشگاه امیرکبیر اجرای طرح تازهای را با عنوان تاسیس مدرسه کسب و کار کلید زده است.
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه کار وجود دارد. گزارش مرکز آمار نشان میدهد که ۳۸ درصد جمعیت بیکار ۱۰ ساله و بیشتر از کل بیکاران را فارغالتحصیلان آموزش عالی تشکیل میدهند. در مواردی حتی این رقم بیشتر اعلام شده، چنانکه علاءالدین ازوجی (مدیرکل سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) دی ماه سال گذشته عنوان کرد: «سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی از کل بیکاران کشور ۴۰.۵ درصد است.»
فارغ از این تفاوتهای آماری، آنچه مسلم است این است که بسیاری از جوانان در ایران سالها درس میخوانند، مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی دکتری میگیرند، اما زمانی که باید سر کار بروند، کاری پیدا نمیکنند و جالب اینکه بعد مدتها تحصیل به آنها گفته میشود مهارت و تخصص لازم را ندارند.
برخی کارشناسان بر این باورند که طرح موضوع مهارت نداشتن فارغالتحصیلان دانشگاهی بیشتر نوعی فرافکنی است. شهریور امسال کاظم فرجاللهی (کارشناس بازار کار) در گفتگو با خبرنگار ایلنا با بیان اینکه «فرافکنی نکنید، شغلی برای فارغالتحصیلان نیست» گفت: برخی افراد طوری حرف میزنند انگار تمامی شرایط آماده است، فرصتهای شغلی خالی مانده وجود دارد و فارغالتحصیلان دانشگاهی ناز میکنند و سر کار نمیروند. این کلیشه غلط و ضدتوسعه است و به تعمیق مشکلات بازار کار میانجامد.
با این همه نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که نظام آموزشی ما مشکلات اساسی داشته و نیازمند اصلاحاتی بنیادین است. ارتباط موثر میان بخش فعال اقتصادی و دانشگاه شاید بتواند تا حدی مشکلات را رفع کند، هرچند اجرای نادرست طرحهایی در این زمینه ممکن است به موازیکاری و ایجاد آشفتگی در بازار کار بینجامد.
تاسیس مدرسه کسب و کار
بعد از ظهر دوم شهریور امسال؛ منابع خبری از توافق اتاق بازرگانی تهران و دانشگاه صنعتی شریف برای تاسیس مدرسه کسب و کار خبر دادند. محور این توافق تربیت متخصص در حوزه کسب و کار عنوان شده و قرار است در این مدرسه با ارائه آموزشهای تخصصی و کاربردی و همکاری با مراکز علمی معتبر خارج از کشور بر دانش افرادی که میخواهند وارد بازار کار شوند یا کسب و کار جدیدی را آغاز کنند، افزوده شود. این مدرسه با سرمایهگذاری اتاق بازرگانی تهران و در محدوده طرح توسعه دانشگاه امیرکبیر ساخته و کاربری آن حداقل به مدت ۵۰ سال در حوزه این قرارداد مشترک تعریف میشود. بودجه جاری مدرسه از محل درآمدها و کمکهای اتاق و بودجه دانشگاه تامین خواهد شد.
جمشید عدالتیان شهریاری (فعال کارفرمایی و عضو اتاق بازرگانی ایران) در این باره به ایلنا میگوید: قبلا اتاق و دانشگاه امیرکبیر پروژهای با عنوان سامسونگ-امیرکبیر داشتند که در مورد شتابدهندهها بود.
به گفته او؛ این همکاری حالا افزایش یافته و قرار است اتاق بازرگانی نقش فعالتری در زمینه آموزش مهارت و تخصص و کمک به افراد و بنگاههای اقتصادی ایفا کند.
بسیاری از جوانان در ایران سالها درس میخوانند، مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی دکتری میگیرند، اما زمانی که باید سر کار بروند، کاری پیدا نمیکنند و جالب اینکه بعد از مدتها تحصیل به آنها گفته میشود مهارت و تخصص لازم را ندارند.
این عضو اتاق بازرگانی تصریح میکند: در همه جای دنیا اتاق بازرگانی چنین نقشی را برای خود قائل میشود، یعنی اینکه این اتاق جز فعالیتهای اقتصادی به رصد بازار کار پرداخته و به آموزش نیروی کار و کمک به بنگاههای اقتصادی و ایجاد کسب و کارهای جدید مبادرت میورزد.
او ادامه میدهد: اتاق بازرگانی ایران کمیته آموزش دارد که سالهاست فعالیت میکند و به دنبال تغییرات ایجاد شده؛ کمیسیونی به نام کمیسیون استارتاپها نیز ایجاد شده تا در این زمینه نیز آموزشهای لازم ارائه شود.
در شرایطی اتاق بازرگانی مدرسه کسب و کار تاسیس میکند که در سالهای اخیر با رشد قارچگونه مراکز آموزشی روبهرو بودهایم. تعداد دانشگاهها و مراکز آموزشی ایران حدود پنج برابر دانشگاههای کشوری مانند آلمان است. با وجود این، عنوان میشود این مراکز آموزشی نیروی متخصصی تربیت نمیکنند. سوال اساسی این است که آیا باید کلا از دانشگاهها و مراکز آموزشی ناامید بود و برای تربیت نیروی متخصص به نهادهای دیگر امید بست یا لازم است ساختار نظام آموزشی کشور تغییر کند و اصلاح شود؟
آیا ناکارآمدی نهاد آموزشی را پذیرفتهایم؟
علی خدایی (کارشناس بازار کار) در گفتگو با ایلنا با بیان اینکه مهارتآموزی لازمه بازار کار ایران است و نیروی کار باید تخصصهای لازم را فرا بگیرند، عنوان میکند: در سالهای اخیر مباحث مختلفی درباره این منتشر شده که فارغالتحصیلان دانشگاهها در ایران مهارت و تخصص و به تبع آن آمادگی لازم برای ورود به بازار کار را ندارند.
او ادامه میدهد: این موضوع واقعیت دارد، اما آیا مجاز هستیم به صرف اینکه دانشگاهها و مراکز آموزشی ما در مهارتآموزی ناکارآمد هستند، نهادهای موازی ایجاد کنیم؟
این کارشناس بازار کار با بیان اینکه تجربه نشان میدهد ایجاد نهادهای موازی به آشفتگی بیشتر میانجامد، تصریح میکند: در حال حاضر چندین دانشگاه و چندین مرکز آموزش فنی و حرفهای داریم. چه لزومی دارد نهادی دیگر و مرکزی دیگر ایجاد شود؟ آیا ناکارآمدی نهاد آموزشی را پذیرفتهایم؟ چه کسی پاسخگوی این همه وقت و هزینهای است که میلیونها جوان ایرانی صرف تحصیل در دانشگاهها میکنند؟
او با تاکید بر اینکه مهارتآموزی نه تنها بد نیست، بلکه لازمه بازار کار ایران است، میگوید: با این وجود باید به فکر اصلاح نظام آموزشی خود باشیم، نه اینکه نهاد دیگری ایجاد کنیم و از جوانان بخواهیم بعد از تحصیل یا در کنار تحصیل جای دیگری هم آموزش ببینند.
در شرایطی اتاق بازرگانی مدرسه کسب و کار تاسیس میکند که در سالهای اخیر با رشد قارچگونه مراکز آموزشی روبهرو بودهایم. تعداد دانشگاهها و مراکز آموزشی ایران حدود پنج برابر دانشگاههای کشوری مانند آلمان است. با وجود این، عنوان میشود این مراکز آموزشی نیروی متخصصی تربیت نمیکنند.
در مقابل؛ عدالتیان شهریاری نظر دیگری دارد. او با تاکید بر نقشآفرینی اتاق بازرگانی در حوزه کسب و کار در همه جای جهان میگوید: ما میدانیم که فارغالتحصیلان دانشگاهی که باید سر کار بروند مشکلات ویژهای دارند. آنها متناسب با بازار کار آموزش ندیدهاند که این عدم تناسب به چند چیز بر میگردد. مهمترین آن این است که تقاضای بازار کار متناسب با رشتههایی نیست که آموزش داده میشود، یعنی اینکه در برخی رشتهها با تراکم روبهرو هستیم، حال آنکه بازار کار گنجایش این تراکم را ندارد و در برخی رشتههای دیگر که بازار کار متقاضی آن است، با کمبود مواجه هستیم.
او با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات این است که در مواردی دانش روز آموزش داده نمیشود، عنوان میکند: اتاق بازرگانی در سالهای اخیر گامهایی در زمینه استفاده از تازهترین تحولات برداشته است. برای مثال ایجاد کمیسیون استارتاپها در این راستاست.
این فعال کارفرمایی ادامه میدهد: تاسیس مدرسه کسب و کار میتواند مفید واقع شود، به شرط اینکه درست عمل کنیم.
او در جواب این سوال که چه مواردی باید لحاظ شود تا مدرسه کسب و کار به اهداف خودش برسد، میگوید: باید خلاقیت و نوآوری در دانشجویان تقویت شود. از طرف دیگر لازم است کسب و کارهای جدید را شناسایی کنیم و مهمترین کار این است که بتوانیم افراد نوآور و خلاق را به کسب و کارهای جدید وصل کنیم.
عدالتیان شهریاری تاکید میکند: کارویژه مدرسه کسب و کار همین ایجاد ارتباط است. بررسیها نشان میدهد بخش مهمی از مشکلات این است که افراد خلاق و دارای فکرهای نو نمیدانند کجا فکر خود را ارائه و طرحشان را اجرا کنند. این یکی از کارهایی است که اتاق بازرگانی میتواند انجام دهد.
بر دوش کشیدن مسئولیت دانشگاهها
حکایت دانشگاهها و مراکز آموزشی در ایران حکایت عجیبی است؛ عجیب و البته تلخ. تعداد کسانی که در دانشگاههای ایران تحصیل میکنند بیش از سه میلون نفر است. تازه این رقم در یکی دو سال اخیر که دهه شصتیها بالاخره خود را از فضای آموزشی بیرون کشیدهاند، کم شده است، وگرنه چند سال پیش شاهد تحصیل حدود پنج میلیون دانشجو در دانشگاههای کشور بودیم. دانشگاهها و مراکز آموزشی که رشد قارچگونه داشتهاند به نظر کارویژه دیگری جز مهارتآموزی و تربیت نیروی متخصص داشتهاند. حالا که همه فریادشان از بیمهارت بودن فارغالتحصیلان دانشگاهی بلند است، بیش از پیش به این واقعیت اعتقاد پیدا میکنیم که دانشگاهها در ایران قرار بوده نقش ترمز برای سیل کارجویان را ایفا کند. ناگفته پیداست که چنین نقشی تبعات زیادی دارد. جز هدر رفت میلیاردها میلیارد پول در دانشگاهها و توسط دانشجویان و غیر از اینکه میلیونها نفر وقت خود را با نشستن روی صندلیهای مراکز آموزشی تلف کردهاند، حالا همان نیروی کاری که کارجویی آنها به تاخیر افتاده وارد بازار کار شدهاند و با مدارک طاق و جفت، انتظار دارند کارهایی متناسب با میزان تحصیلشان به دست آورند. در چنین شرایطی نهادهای دیگر جز وزارت علوم دست به کار شده تا بار مسئولیت دانشگاهها را بر دوش بکشند.
هر چند مداخله موثر در بازار کار جزء وظایف اتاق بازرگانی است و در توافق جدید، اتاق بازرگانی تهران قرار است با دانشگاه امیرکبیر همکاری کند، اما تجربههای ناموفق این ترس را به وجود آورده که نهادی موازی ایجاد شود و آشفتگی در زمینه آموزش نیروی کار را بیشتر کند. مهارتآموزی اجتنابناپذیر است و نهادهای دیگر نیز باید با دانشگاهها در این زمینه همکاری کنند، اما به نظر میرسد حل معضل فارغالتحصیل بیمهارت منوط به ایجاد تغییرات و اصلاحات بنیادین در نهاد آموزشی است؛ تغییراتی که بتواند جلو هدر رفت منابع را بگیرد.