مزدا انصاری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
کمبودهای مالی معلمان را به آموزش غلط وامیدارد/ حکومت ما را دوست ندارد/ سیستم نظارتی موسیقی کشور دچار اشکال است
انصاری (مدرس موسیقی) درباره شیوه آموزش موسیقی ایرانی میگوید: در حال حاضر هرکس به خودش اجازه میدهد و این صلاحیت را برای خودش قائل است که به تدریس موسیقی بپردازد. برخی معلمان موسیقی هم به دلایل بسیار و البته وجود مسائل و کمبودهای مالی با شیوههای آموزشی غلط نوآموزان هنرجویان را گمراه میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقات مهمی که وضعیت کمی و کیفی موسیقی سنتی ایرانی را به لحاظ زیرساختی تحت تاثیر قرار میدهد و موجبات توجه نسلهای فعلی و بعدی را فراهم میکند، توجه و بازنگری در نحوه آموزش است. علاوه بر هنرستانهای موسیقی دختران و پسران، دانشگاههای آزاد و دولتی و غیرانتفاعی نیز همواره به طور کم و بیش موسیقی و گونههای مختلف آن را مد نظر داشتهاند. در حال حاضر بر خلاف گذشته، آموزشگاههای موسیقی به طرز چشمگیری افزایش یافتهاند و در سراسر کشور رشدی قارچگونه داشتهاند و اغلب آنها با مدنظر قرار دادن آموزشهای کوتاه مدت سعی در جذب علاقمندان دارند. با این تفاسیر اینگونه به نظر میرسد که بخشهای مرتبط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای ذیربط در ارائه مجوز فعالیت چنین مراکزی آنطور که باید سختگیر نیستند. بیشک اگر رویه فعلی به همین شکل ادامه یابد در آیندهای نزدیک شاهد مهجور ماندن و حتی زوال موسیقی ایرانی خواهیم بود؛ زیرا طی این روند مخرب، کودکان و نوجوانان و علاقمندان نسلهای بعد در جریان اتفاقات مهم و موثر گذشته قرار نخواهند گرفت و از تاثیر و اهمیت بزرگان و قدمای موسیقی بیخبر خواهند ماند.
مزدا انصاری (نوازنده پیانو، موسیقیدان و مدرس) یکی از هنرمندانی است که علاوه بر فعالیتهای اجرایی و همکاری با ارکسترها و دیگر هنرمندان در زمینه تدریس نیز فعال است. او که فراگیری پیانو را نزد برداران دیهیمی آغاز کرده و سپس از محضر اساتیدی چون زندهیاد حسین دهلوی و فرهاد فخرالدینی بهتره برده در ابتدا، درباره وضعیت فعلی موسیقی ایران و وظیفه هنرمندان و کارشناسان در قبال آن میگوید: واقعیت این است که حکومت ما را دوست ندارد و من با تکرار چندباره این جمله بر آن تاکید میکنم. موسیقی ما طی سالها و دهههای گذشته همواره زیر سوال و تحت فشار بوده و حال با وجود مشکلاتی که در عین تاسف با آن مواجه است، حداقل ما باید اتفاقات مثبتی را رقم بزنیم. در این میان، با توجه به کاستیها و کمبودهای موجود، نمیتوان از تداوم موسیقی و ارتقای سطح کیفی آن جلوگیری کرد و به همین دلیل مخالفان برای جلوگیری از آن راههای انشعابی را زیاد کردهاند و بر تعداد آنها افزودهاند.
انصاری درباره اهمیت آموزش موسیقی در کشور میگوید: در شرایط نامناسب فعلی، مهمترین اتفاق این است که بچههای علاقمند به موسیقی در مسیر درست قرار گیرند. اصلا، اصل ماجرا همین است که حداقل بچهها به مسیر درست هدایت شوند.
این نوازنده پیانو، درباره عدم توجه به سازهای ایرانی و موسیقی سنتی، همچنین گرایش علاقمندان به سازهای غربی و موسیقی پاپ میگوید: به نظرم ورود سازهای غربی و عمومیت یافتن آن در میان مردم و علاقمندان موسیقی، هیچ اشکالی ندارد و من نیز با این موضوع مخالف نیستم؛ زیرا ساز تنها یک ابزار و وسیله است. به طور مثال پیانو و ویلون برخی از سازهای غربی هستند که مورد توجهند، آیا رواج یافتن آنها ایرادی دارد؟ مسلما خیر! به نظرم اگر بچهها و ردههای سنی مختلف به همه سبکها حتی موسیقی پاپ علاقه نشان دهند، مایه خوشحالی است.
به اعتقاد وی؛ آنچه به آن نیاز داریم و لزوم آن احساس میشود، فراگیری صحیح هر رشته است؛ چه آن رشته پاپ باشد، چه موسیقی ملی، کلاسیک، ارکسترال و هر سبک دیگر.
انصاری درباره وضعیت و شیوههای آموزش در کشور توضیح میدهد: آنچه که در کشور خلاء آن احساس میشود، روال درست فعالیت سیستم آموزشی ماست. واقعیت این است که در این بخش متدهای مشخص و یکسانی وجود ندارد. لذا برای بهبود وضعیت فعلی و برطرف کردن برخی کاستیها سیستم آموزشی ما باید به روش صحیح و قاعدهمند به فعالیت خود ادامه دهد.
این مدرس موسیقی با تاکید بر اینکه سیستم آموزشی فعلی در حال حاضر وضعیت بد و نامشخصی دارد، میگوید: متاسفانه در حال حاضر هر کس به خودش اجازه میدهد و این صلاحیت را برای خودش قائل است که به تدریس هر رشتهای در موسیقی بپردازد. فلان شخص ساز تخصصیاش چیز دیگری است و پیانو درس میدهد. دیگری سازش پیانو است و آهنگسازی تدریس میکند، همه اینها باعث ایجاد نابسامانیهای آموزشی میشود و حال سیستم آموزشی روندی را پیش گرفته که فاجعه است و آینده خوبی نخواهد داشت. من در زمینه تدریس نیز فعال هستم و شخصأ میبینم که مراجعهکنندگان و هنرجویان با چه مشکلاتی مواجهند و چه استعدادهایی دارند.
انصاری درباره دلایل و علل کلی نابسامانیها در حوزه آموزش و تاثیرات مخرب آن، میگوید: متاسفانه معلمان به دلایل بسیار و البته وجود مسائل و کمبودهای مالی و دیگر موضوعات جانبی، با شیوههای آموزشی غلط نوآموزان هنرجویان را گمراه میکنند. در ادامه این روند، تصوراتی غلط در ذهن هنرجویان، شکل میگیرد و تصحیح آن تصورات و ایجاد آن تفکر درست، کار بسیار مشکلی خواهد بود و زمانبر است.
وی میافزاید: اصل ماجرای هنر و بخصوص موسیقی، ریشه و زمینه درستی ندارد و به همین دلیل نظارت درستی نیز وجود نخواهد داشت. ما در تمام بخشهای موسیقی دچار این ضعف هستیم، زیرا سیستم نظارتی و بنیادی موسیقی ما دچار اشکال است.
انصاری که خود یکی از داوران ششمین جشنواره نوای خرم بوده، درباره تاثیر رویدادهای سالانه در ترغیب علاقمندان به یادگیری موسیقی ایرانی و شناساندن قدمای موسیقی به آنها طی آموزش صحیح، میگوید: جدا از مسئله رقابت و مسابقه که در اغلب جشنوارهها شاهدش هستیم، همین که بچهها در هر سطح، با ممارست و تمرین به موسیقی جدی روی میآورند و آثار مربوط به آن را تمرین میکنند و به این وسیله آثار گذشته را حفظ میکنند، قابل قدردانی و مایه امیدواری و خوشحالی است. از سوی دیگر اگر طی برگزاری جشنوارهها به آثار هنرمندان گذشته موسیقی پرداخته شود نیز، اتفاقات بهتری رخ خواهد داد و علاقمندان با مفاخر و موسیقیدانان گذشته آشنا میشوند و به اهمیت آنها پی میبرند.
این مدرس موسیقی در ادامه میگوید: برگزاری جشنوارهها علاوه بر ویژگیهایی که گفتم باعث میشود، شرکتکنندگان طی آشنایی با دیگر افراد حاضر در جشنواره، و توجه به نحوه اجراها، در جریان نحوه آموزش یکدیگر قرار گیرند و به نقاط ضعف و قوت یکدیگر پی ببرند.
انصاری در پایان میافزاید: جشنوارهها باعث میشوند میان نسلهای گذشته و حال، تعاملی مثبت شکل گیرد و دوستیهایی برقرار شود که این اتفاق گاه منجر به ایجاد گروههایی خواهد شد. اگر چنین اتفاقهایی رخ دهد میتوان گفت به آینده موسیقی امیدی هست.