در «نقد سینما» عنوان شد؛
سینما در جهان امروز، کارکردی فراتر از اقتصاد و هنرِ صرف دارد
چهل و نهمین قسمت از برنامه «نقد سینما»، شب گذشته ۱۵ دی ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
به گزارش ایلنا، امیررضا مافی میزبان برنامه در ابتدا عنوان کرد: حادثه تروریستی جانکاه و جانگداز کرمان را که منجر به شهادت بیش از ۸۰ مرد، زن و کودک شد و ملت ایران را داغدار کرد، تسلیت میگویم. متاسفانه برخی در واکنش به این حادثه حرفهایی زدند و چیزهایی نوشتند که در هیچجای جهان کسی اینگونه نمینویسد و واکنش نشان نمیدهد. این افراد همین حالا نیز مرده و به زبالهدان تاریخ پیوستهاند. شهدای ما در بهشت ساکناند اما آنها در جهنم به سر میبرند.
وی تاکید کرد: متاسفانه ما بیشترین آمار قربانی تروریسم را داریم، به عنوان مثال تنها سازمان منافقین ۱۷ هزار نفر را از ما گرفت. این حوادث غمانگیز که حتما ریشه صهیونیست دارد، باید در سینما به آن پرداخته شود.
بخش اول برنامه، به موضوع «تصویر ترور در سینمای ایران» با حضور محمدرضا مقدسیان منتقد سینما و محمد صابری روزنامهنگار سینمایی اختصاص داشت.
محمدرضا مقدسیان ابتدا بیان کرد: ابتدا حادثه تروریستی کرمان را به ملت ایران تسلیت میگویم و با بازماندگان این فاجعه تلخ اعلام همدردی میکنم. برای صحبت درباره «تصویر ترور در سینمای ایران» ابتدا بگویم که سینما به عنوان یک رسانه مهم و حیاتی در جهان امروز، کارکردی فراتر از اقتصاد و هنرِ صرف دارد. حتی فیلمهایی که خود را جزو جریان اصلی نمیدانند، رویکرد هنریشان، زبانی است برای مخالفت با چیزی که قبولش ندارند. در حقیقت انگیزه اجتماعی، اخلاقی و سیاسی در کار است.
وی ادامه داد: یکی از مفاهیم و مضامین کلیدی در دنیا که در همه فیلمهای مهم جهان دیده میشود، ایجاد یک نوع احساس انسجام و غرور ملی و همچنین آگاهسازی مردم از واقعیتها با تحلیل عمیق به واسطه قصهگویی و سینماست. ما خیلی از عزیزانمان را در این چهار دهه با مظلومیت تمام از دست دادیم اما فرصت پیدا نکردیم که آن را واکاوی کنیم؛ اگرچه برخی از بزرگان همچون ابراهیم حاتمیکیا، بهروز شعیبی و… تلاشهایی در این زمینه داشتند. اگر ما تاریخ را در سینما مطرح کنیم و به آن نپردازیم، کسان دیگری هستند که تاریخ را آنگونه که دوست دارند، مینویسند. آنها با این کار به گونهای روی ذهنها تاثیر میگذارند که نتایج مطلوب خودشان را بگیرند.
مقدسیان یادآور شد: در طول ادوار مختلف ما با حساسیت به این مفهوم پرداختیم در حالی که گروهی در طول تاریخ در این کشور جنایتهایی مرتکب شدند و ما باید درباره جان هموطنانمان حرف میزنیم. همچنین مردم روی پرده نباید صرفا شاهد اتفاقات و از دست دادن عزیزانمان باشند، بلکه باید بدانند چه کسانی آمدند و این غرور را به ما برگرداندند.
در ادامه بخش اول برنامه، محمد صابری عنوان کرد: حادثه تروریستی کرمان را خدمت ملت ایران تسلیت میگویم. پیش از این برای مستندسازی با موضوع اربعین مرحله سهگانهای را مطرح کردم. اینکه درباره هر پدیدهای در مرحله اول احساسمان درگیر میشود و واکنش احساسی نشان میدهیم؛ در مرحله بعد در قالب تجربه برای ما درونی میشود و در مرحله نهایی میتوان آن را در قالب ژانر سینمایی تئوریزه کرد. ما در مستندسازی اربعین در مرحله اول متوقف ماندهایم.
وی تاکید کرد: تروریسم هم همین است و ما در این بخش نیز در مرحله اول در حال درجازدن هستم. ما امروز داغدار عزیزمان هستیم اما مگر حادثه شاهچراغ را فراموش کردهایم؟ این مساله تکرار هم شد اما ما روایت سینمایی نداریم، در صورتی که میتوانیم بعد از واکنش ابتدایی که از جنس احساس هست، منطق را دخیل کنیم و در روایت سینمایی فقط احساس مخاطب را درگیر نکنیم.
صابری با بیان اینکه ما فیلمهای درخشانی از دهه ۶۰ درباره موضوع ترور داریم، اما نتوانستیم تحلیلی ارایه دهیم، گفت: نرگس آبیار در فیلم «شبی که ماه کامل شد»، یک مقدار وارد این حریم شد و تولد یک تروریسم را نشان داد. تروریسم تنها اسلحه دست گرفتن نیست، گاهی ما در فصای مجازی و شخصی مواضعی را داریم که ناخواسته به این تفکر دامن میزنیم.
مافی در ادامه مطرح کرد: ما در سینما ۲ وظیفه داشتیم، یک روایت ترورهایی که علیه ما در طول این چند دهه اتفاق افتاده است و دوم اینکه مساله را در سینما ریشهیابی میکردیم؛ که همه نسلها به یاد بیاورند چه بر سر این مردم گذشته است. هنر و فرهنگ ما انقدر کافی نیست به گونهای که در این روزها جای شهید و جلاد عوض و سازمان منافقین مدعی میدان شده است. سینما در این میان بیشترین بار را به دوش دارد. مردم باید آشنا شوند که دیگران چگونه به این پستی و کثافت میرسند که این اقدام را انجام دهد تا عدهای مانند دوست استاد دانشگاهمان مدعی نشود که مگر اسرائیل کودک میکشد؟ باید به دوستمان یادآوری کنیم که اسرائیل ۲۳ هزار نفر را در غزه به شهادت رساند که در این میان ۷ هزار نفر آنها کودک بودند.
مقدسیان در ادامه بیان کرد: «هناس» که در مکتب «بادیگارد» ساخته شده و همچنین «سیانور»، «ماجرای نیمروز ۱»، «ضد» و… از جمله آثاری است که به موضوع ترور پرداختند. همچنین آثاری شبیه «قاتل اهلی» درباره ترورهای غیرسیاسی است.
وی تصریح کرد: زمانی درباره برخی شخصیتها با باورهای شیعی و ملی فیلم میساختیم، که جنسی از فداکاری اخلاقی و رفتاری در طول تاریخ داشتند. دستهای که کمتر مورد توجه قرار گرفته، درباره کسانیست که ضربههای محکمی به دشمنان مملکت زدهاند. چیزی که در سینما باید بیشتر به آن توجه شود، این است که مخاطب احساس غرور کند. ما باید در سینما به اتفاقات تروریستی که دیگران به سزای اعمالشان رسیدند، بپردازیم که مخاطب احساس غرور کند وگرنه سینما به روایت فداکاری تبدیل میشود.
در ادامه صابری گفت: سوالی که ذهن مرا به خود مشغول کرده، این است که ما در دهه ۶۰ و ۷۰ فیلمهای زیادی درباره گروه منافقین داشتیم اما چرا مدیران آن دوره نمیخواستند اسم آنها را مطرح کنند. خروجی طوری شده که اگر سینما را مرور کنیم، هیچ رد و نشانی از منافقین در آن نیست. این همان خلا روایتی است که برخی دیگر روایتسازی کردند و مدعیاش هستند. نگرانی مدیران دهه ۶۰ هم اکنون وجود دارد چراکه به فیلمسازان اجازه فیلمسازی درباره قهرمانانمان را نمیدهند.
مافی در پایان این بخش خاطرنشان کرد: آمریکاییها رییس جمهوری داشتند که به طرز عجیبی ترور شد؛ جان اف کندی. با وجود اینکه پرونده او هنوز باز است اما آنها همچنان از این حادثه فیلم و سریال میسازند و از این موضوع بهره میگیرند. ما شخصیتهای برجستهای مانند رئیس جمهور، نخستوزیر و ریاست قوه قضائیه و نمایندگان مجلسمان را از دست دادهایم. هر چند با آبیاری خون آنها جهموری اسلامی تبدیل به درختی تنومند شده؛ اما جای روایت این ترورها در سینما خالی است.