در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
تفکر تولیدی یعنی ارزش قائل شدن برای نیروی کار/ دستمزد نیروی کار در ایران به شدت پایین است
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اگر ما تفکر تولیدی داشته باشیم برای نیروی کار ارزش والایی در نظر میگیریم. اگر بخواهیم تولید رونق بگیرد و ارزش افزوده بالا برود و درآمد ملی ما از ناحیهی تولید افزایش پیدا کند باید برای نیروی کار ارزش بالایی قائل شویم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از موضوعاتی که در جلسات مزدی شورایعالی کار همواره از جانب گروه کارفرمایی مطرح میشود این است که کارفرمایان نمیتوانند از پسِ افزایش دستمزد کارگران بربیایند. با همین استدلالها هرساله رقمی که به عنوان حداقل دستمزد تعیین میشود فاصلهی قابل توجهی با نرخ سبد معیشت و نرخ تورم دارد؛ به طوریکه امروز حداقل دستمزد به قدری پایین است که به گفتهی فعالان کارگری تنها ده روز از ماه را کفاف میدهد و کارگران توانِ تامین نیازهای اساسی خود را ندارند. گروه کارفرمایی معتقد است برای حمایت از تولید دستمزد کارگران باید پایین نگه داشته شود اما بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند کاهش دستمزد نه تنها کمکی به کارفرما و تولید نمیکند بلکه به تدریج ضربهای اساسیتر بر تولید وارد خواهد کرد.
مصطفی شریف (استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی) در خصوص لزوم توجه به نرخ واقعی تورم در تعیین حداقل دستمزد سال ۱۴۰۱ گفت: شورایعالی کار باید بر اساس نرخ تورم حداقل دستمزد را تعیین کنند و اگر تعیین حداقل دستمزد بدون ارتباط با نرخ تورم باشد ما برای سال آینده همچنان شاهد فقیرتر شدنِ کارگران و کوچکتر شدنِ سفرهی آنها خواهیم بود. چنانچه دستمزد امسال عادلانه تعیین نشود همچون سالهای قبل کارگران مورد ظلم قرار خواهند گرفت.
وی ادامه داد: نرخ سبد معیشت نیز حتما باید برای تعیین حداقل مزد کارگران در نظر گرفته شود. این سبد جنبههای مادی زندگی کارگران را دربرمیگیرد و بدون در نظر گرفتنِ آن نمیتوانیم ادعا کنیم که دستمزد درستی تعیین کردهایم.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از استدلالی که افزایش دستمزد را علت افزایش نرخ تورم میداند، گفت: تورم علل مختلفی دارد. ساختار اقتصاد کلان در نرخ تورم تاثیر دارد، همچنین مسائلی مثل سیاست خارجه نیز بر نرخ تورم تاثیر میگذارد.
وی گفت: گاهی کارفرماها میگویند افزایش دستمزد سبب افزایش هزینههای تولید میشود و این موجب افزایش نرخ تورم میشود اما باید به سهم دستمزد کارگران در هزینههای تولید واقعی نگاه کنیم. توصیه این است که هزینهی تولید در جنبههای غیردستمزدی کاهش پیدا کند و در مقابل دستمزدها به شکل واقعیتر و منصفانهتر افزایش پیدا کند.
شریف با تأکید بر کاهش موانع تولید گفت: مسیر برای تولید کنندهی واقعی باید باز باشد و او بتواند خیلی سریع مراحل گرفتنِ مجوزها را سپری کند و بتواند مواد اولیه خود را به راحتی تأمین کند. اگر تولیدکننده در واردات مواد اولیه و صادرات کالاهای خود مشکل نداشته باشد در نتیجه هم تولید او رونق میگیرد و هم میتواند تعداد بیشتری از نیروها را به کار بگیرد، همچنین این تولیدکننده دیگر بهانهای در پرداخت دستمزد واقعیِ کارگران خود نخواهد داشت.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: هرچه هزینههای غیر دستمزدی را پایین بیاوریم، به سمت برداشتنِ موانع تولید بیشتر حرکت کردهایم و این راه حلِ مناسبتری برای کاهش نرخ تورم است نه کاهش دستمزد کارگران.
شریف گفت: پایین آوردن هزینههای تولید به دولت و ساختار کلان برمیگردد و این بخش کلان است که باید مشکل کارفرمایان را حل کند و هزینههای تولید را کاهش دهد. در واقع دستمزد کارگران سهم زیادی از هزینههای تولید را به خود اختصاص نمیدهد اما خیلیها برای کاهش هزینه از دستمزد کارگران مایه میگذارند. سادهترین راه کم کردنِ دستمزد کارگران است در حالیکه نقش دستمزد کارگر در مجموعهی تولید ناچیز است.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهایش به عواقب سرکوب مزدی و نقش آن در رکود اقتصادی اشاره کرد و گفت: سرکوب مزدی سبب شده کارگران از بسیاری از نیازهای خود بزنند. اگر قبلا آنها میتوانستند به همراه خانواده خود یک بار در سال به مسافرت بروند دیگر به سختی میتوانند این کار را انجام دهند. از طرفی کاهش دستمزد بر کاهش تقاضای برخی از کالاها اثر میگذارد. یعنی اگر در مورد خریدهای ضروری و اجتناب ناپذیر، سرکوب مزدی باعث کوچک شدنِ سفرهی کارگران از کالاهای اساسی میشود اما در مورد یک سری از کالاهای غیراساسی ولی لازم زندگی، وقتی کارگر توان خرید خود را از دست میدهد دیگر نمیتواند از تولیدات داخلی استفاده کند و این باعث رکود اقتصادی میشود.
وی با تاکید بر پایین بودن دستمزد کارگران در ایران گفت: اگر بخواهیم هزینهی دستمزد نسبت به سایر هزینههای تولید را با هم مقایسه کنیم و این نسبت را با کشورهای دیگر - منظورم کشورهایی که مانند ما هستند- مقایسه کنیم متوجه میشویم که هزینهی دستمزد در ایران به شدت پایین است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: اگر نیروهای خدماتی ایران را با نیروهای خدماتی ترکیه مقایسه کنیم میبینیم دستمزد این دو نیرو قابل مقایسه با هم نیست. همچنین هزینهی کارگران فنی و متخصص نیز به همین صورت است. کارگران متخصص در کشورهای دیگر از دستمزد خوبی برخوردار هستند اما در ایران اینگونه نیست.
شریف گفت: سرکوب دستمزد باعث میشود که نیروی کار متخصص به جای اینکه در کار تولیدی بماند به سمت کارهای خدماتی برود تا دستمزد بیشتری به دست بیاورد. البته کار خدماتی نیز کار تولیدی است اما خب گرایش از سمت کار فنی با تولید فیزیکی به سمت کار خدماتی بیشتر است.
وی ادامه داد: کسانی که نتوانند در داخل به سمت کارهای با درآمد بیشتر بروند برای کار به کشورهای دیگر میروند. بنابراین دستمزد پایین باعث خروج نیروی کار از ایران میشود، در حال حاضر تمایل به مهاجرت بالا رفته است؛ چون نیروی کار متخصص میبیند در کشورهای دیگر با درآمد بیشتری میتواند کار کند بنابراین از کشور خارج میشود. توانِ این نیرو برای تولید ارزش افزوده به جای اینکه در داخل کشور صرف شود در کشور دیگری به کار گرفته میشود و این آسیب قابل توجهی به کشور میزند.
وی تاکید کرد: بنابراین کاهش دستمزد هم به دلیل خروج نیروی کار از بخش تولید – یا به واسطهی شیفت دادن به کارهای خدماتی و یا خروج از کشور – و هم به دلیل کاهش تقاضا و ناتوانیِ کارگران برای خرید تولیدات داخلی به تولید آسیب میزند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در پایان با اشاره به اینکه برای بهبود اوضاع باید تفکر تولیدی در کشور حاکم شود، گفت: بخش قابل توجهی از مشکلات ما ساختاری است. اگر ما تفکر تولیدی داشته باشیم برای نیروی کار ارزش والایی در نظر میگیریم. اگر بخواهیم تولید رونق بگیرد و ارزش افزوده بالا برود و درآمد ملی ما از ناحیهی تولید افزایش پیدا کند باید برای نیروی کار ارزش بالایی قائل شویم.
وی گفت: در این راه نیز همه مسئول هستند و دولت مقدم بر همه باید جهت سیاستگذاری خود را در راستای تقویت نیروی کار بگذارد، تا نیروی کار از کار کردن هم لذت ببرد و هم به رفاه برسد و خوشحال باشد. اگر این خوشحالی در نیروی کار به وجود بیاید آثار آن را میتوانیم در اقتصاد کشور ببینیم.