خبرگزاری کار ایران

از اهواز تشنه تا زاهدان بیمار/ اینجا کسی به کرونا نمی‌اندیشد

از اهواز تشنه تا زاهدان بیمار/ اینجا کسی به کرونا نمی‌اندیشد
کد خبر : ۱۱۰۷۲۳۶

کارگران، کم درآمدها و کشاورزان بدون آب خوزستان که زمین‌ها و گاومیش‌هایشان به تاراج رفته است امروز اصولاً به کرونا و سلامت خود نمی‌اندیشند چون نمی‌توانند بیندیشند و در مناطق محروم دیگر مثل سیستان و بلوچستان نیز پرداخت هزینه‌های تامین سلامت برای مردم محروم اساساً ممکن نیست!

به گزارش خبرنگار ایلنا، آنچه این روزها اتفاق افتاده را «توالی بحران‌ها» نام نهاده‌اند؛ بی‌کفایتی، بی‌تدبیری و انباشت تصمیم‌های مدیریتی غلط، کار را به جایی رسانده که علاوه بر بحران شدید کرونا که مدیریت نکردن آن و اهمال در امر واکسیناسیون، بیمارستان‌های اکثر شهرهای کشور را به مرز اشباع رسانده، به هر گوشه که نظر می‌اندازیم یک بحران دیگر مثل قارچ سر از خاک بیرون آورده و در حال بلعیدن آسایش مردم است.

در خوزستانِ تشنه و جان به لب رسیده، کارگران مجتمع‌های بزرگ مانند نیشکر هفت تپه می‌گویند "وقتی آب نیست وقتی آسایش و رفاه نیست ما کارگران نیز به این نابسامانی‌ها معترض هستیم."

برای بحران اخیر خوزستان، کارشناسان دلایل و توجیهات بسیاری می‌آورند از خشک شدن هورالعظیم به دلیل استخراج بی‌امانِ نفت و گاز گرفته تا طرح‌های ناکارآمد انتقال آب که موجب شده امروز کارون به گل بنشیند و نفس‌های آخر را بکشد. در چنین شرایطی دو واقعیت مسلم وجود دارد: اول اینکه روی هم انباشته شدن سوءمدیریت‌ها در سال‌ها و دهه‌های اخیر موجب شده که بحرانی پس از بحران دیگر در راه باشد و هر بحرانی به مرحله‌ی حاد خود برسد و طاقت مردم را طاق کند و دو اینکه، در همه این بحران‌های اخیر، این فرودست‌ترین طبقات مردم هستند که به ناچار و ناخواسته بیشترین هزینه‌ها را می‌پردازند، بار سنگین بحران‌ها همگی بر دوش فرودستان افتاده است، بر دوش کشاورزان بی‌آب و درگیر خشکسالی، بر دوش کارگران کم درآمد، بر دوش زنان سرپرست خانوار و دستفروشان و بنزین فروشان و بر دوش ارتش انبوهی از بیکاران مناطق محروم!

یک کشاورز خوزستانی که گاومیش‌هایش در بحران بی‌آبی اخیر تلف شده‌اند، در این رابطه به بار سنگینی که بر دوش او و دیگر کم درآمدهای این استان زرخیر تحمیل شده اشاره می‌کند و می‌گوید: یک گاومیش برای منِ کشاورز به قیمت «جان» است چند ده میلیون تومان می‌ارزد. من کشاورز ترجیح می‌دهم جانم را بگیرند تا گاومیش‌هایم را. امروز مثل این است که عزادار بچه‌هایم باشم چون با نبودن گاومیش‌ها انگار فرزندانم دیگر نیستند.

کشاورزان جنوب بلوچستان نیز که سالهاست درگیر کم آبی و خشک سالی هستند و از توسعه نامتوازن و سیاست‌های تبعیض‌آمیز رنج می‌برند، امروز که با غول مهیب کرونا دست و پنجه نرم می‌کنند بازهم بیشترین تاوان را می‌پردازند؛ این کشاورزان آب سالم برای شرب یا استحمام ندارند و در مقابل کرونا کاملاً بی‌دفاع مانده‌اند.

حال سوال اینجاست مردمانی که در شرایط عادی از کمترین امکانات زیرساختی از جمله آب سالم محروم هستند چطور در این بحران کرونا می‌توانند اساساً به فکر «حفظ جان» باشند و خود و خانواده‌هایشان را در برابر مرگ صیانت کنند؟!

کارگران، کم درآمدها و کشاورزان بدون آب خوزستان که زمین‌ها و گاومیش‌هایشان به تاراج رفته است امروز اصولاً به کرونا و سلامت خود نمی‌اندیشند چون نمی‌توانند بیندیشند و در مناطق محروم دیگر مثل سیستان و بلوچستان نیز پرداخت هزینه‌های تامین سلامت برای مردم محروم اساساً ممکن نیست!

و دقیقا در چنین شرایطی است که راهکارهای مقابله با کرونا برای خیل عظیم مردمان زجرکشیده و محروم، بیشتر فانتزی می‌نماید تا واقعی و قابل اجرا!

حسین حبیبی (فعال کارگری) در این رابطه به یک نمونه ساده اشاره می‌کند و می‌گوید: می‌گویند قرص ویتامین c جوشان که خیلی خوب است بسته‌ای ۵۰ هزارتومان است که باید دوز ۲۰۰۰ آن را مصرف کرد. خانواده۴ نفره بیکار یا کشاورز یا در بهترین حالت حداقل بگیر در یک استان محروم کشور که هر۴ نفر کرونا گرفته‌اند نه پول دارند در بیمارستان خصوصی براساس درجات با شبی ۲ الی ۵ میلیون تومان بستری شوند، نه حتی می‌توانند قرص ویتامین c جوشان بخرند چون هر بسته قرص برای فقط ۱۰ روز می‌شود ۲۰۰ هزارتومان! برای این خانواده ۴ نفره، حالا اگر بخواهد یکماهه استفاده کنند یعنی باید ۸۰۰هزار تومان پای قرص ویتامین جوشان بدهند سایر هزینه‌های درمانی‌شان بماند، سایر هزینه‌های اقلام سبد معیشت بماند. خیلی چیزهای دیگر بماند! آیا سلامت و سالم ماندن در این شرایط تجمل و فانتزی نیست؟ مسئولان بیایند پاسخ بدهند که اینها چطور باید زندگی کنند!

همین امروز بازهم اشتباه مدیریت می‌کنند!

آب را در طول سالیان متوالی اشتباه مدیریت کردند و امروز تاوان آن را هورالعظیم بی‌آب و خوزستان تشنه می‌پردازد. سال‌ها بی‌تدبیری موجب شده که امروز کارد به استخوان‌ها برسد. دهه‌ها سیاست‌های تبعیض‌آمیز به کار بستند و در تخصیص منابع و ثروت‌های ملی، خودی و غیرخودی کردند و موجب شدند امروز روستایی بلوچ و سیستانی نه آب داشته باشد نه جاده نه درمان و نه آموزش. در روستاهای بلوچستان رفاه در حد صفر است. همه اینها مربوط به سالیان دراز گذشته است و خیلی راحت می‌توانند گناه آن را گردن دولت‌های قبلی بیندازند: فلانی اشتباه سدسازی کرد، بهمانی نادرست کارخانه فولاد راه انداخت و…

اما همین امروز باز هم اشتباه مدیریت می‌کنند. همین امروز که نتایج آنهمه اشتباه و قانون گزیزی مشخص شده بازهم حاضر نیستند برای مردم محروم کشور به اصل ۲۹ قانون اساسی تمکین کنند و هزینه‌های درمان و پیشگیری کرونا را رایگان سازند. مردمی که آب و آبادانی و شغل ندارند، مردمی که پول خرید یک ماسک ساده را ندارند، چطور باید قرص ویتامین بخورند که کرونا نگیرند یا اگر کرونا گرفتند چطور باید داروهایی که هر بسته آن ۵۰۰ یا ۶۰۰ هزار تومان است بخرند. از خشکاندن هورالعظیم و بی‌توجهی طولانی به روستاهای بلوچستان گذشته، امروز مردم محروم استان‌های دورافتاده و مرزی تنها مانده‌اند و به همین دلیل است که امروز فضای مجازی پر شده از هشتگ‌های مختلف ورنگ به رنگ: #خوزستان_آب_ندارد #خوزستان_تنها_است یا #زاهدان_دیگر_ جان_ندارد!

گزارش: نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز