نامزد ایرانی مسابقات «گلوبال موزیک اواردز» و «آکادمیا موزیک»:
هر جایی جز ایران حمایت از تولیدکنندگان هنری شرط و قانون است/ دنبال خط سیرهای جهانشمول هستم
سیداحمد میرمعصومی (آهنگساز آلبوم «نوازش لحظهها») میگوید: موسیقی باکلام ضمن آنکه میتواند بر جغرافیای بومی یک منطقه تاثیر بگذارد، بعد فرهنگیاش در همان محدوده گسترش خواهد یافت اما موسیقی «اینسترومِنتال» مرزها را درمینوردد و من هم به دنبال خط سیری بودم که جهانشمول باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «نوازش لحظهها» آلبومی است که سیداحمد میرمعصومی آهنگسازی آن را به عهده داشته و به تازگی عرضه شده است. این مجموعه موسیقایی «اینسترومنتال» و «سینماتیک» تاکنون در مسابقات بینالمللی «گلوبال موزیک اواردز» و در جایزه بزرگ موسیقی «آکادمیا موزیک» حضور یافته و عناوین با ارزشی کسب کرده و در رقابت جهانی «یو کی اس دی» نیز حضور دارد.
احمد میرمعصومی که پیش از این نیز آلبوم «نجوای شبانه» را تولید کرده، درباره شیوه آهنگسازی آلبوم «نوازش لحظهها» میگوید: یکی از عناصر و ارکانی که همیشه مدنظر من است و آنرا ملاک قرار میدهم، نگاه «کاراکتریستیک» و ویژه به کلیه صداهاست. یعنی برای هر صدا و هارمونی، یک کاراکتر و نوعی بعد دراماتیک درنظر میگیرم. کلا فواصل هارمونیک که در یک اثر شنیده میشوند، تاثیرات دراماتیک دارند. یا میتوان گفت، آن فواصلی که برای ملودی و هارمونیزه کردن ملودی درنظر میگیریم، ابعادی دراماتیک خواهند داشت. از طرفی انتخاب سازها و رنگ و سونوریتهای که از آنها استخراج میشود، همچنین آن چیدمان و تاثیرگذاری گروههای سازی بر یکدیگر، مبتنی بر کانسپت مورد نظر آهنگساز، منجر به ایجاد حس دراماتیک خواهد شد. این تلفیق احساسات دراماتیک (فارغ از هرگونه ادبیات منحصرکننده و پیونددهنده به یک موضوع و سوژه) میتواند مخاطب را بر اساس روایت، هدایت کند و او میتواند در شنیدن اثر با مجموعهای از تصاویر و اتفاقات و روایتها، به زعم شخصی خودش مواجه شود.
حضور آلبوم «نوازش لحظه» در فستیوالهای بینالمللی برای شما چه بازخوردهای مثبتی خواهد داشت؟ چنین اتفاقاتی تا چه حد در بیشتر شنیده شدن آلبوم موثر است؟
بدون تردید حضور در جشنوارههای جهانی برای یک محصول فرهنگی هنری، از چند وجه مختلف مثمرثمر خواهد بود. یعنی هم بر دیده و شنیده شدن اثر تاثیر دارد و هم اینکه میتواند در معرفی فرهنگی یک کشور نقش موثری داشته باشد و در این زمینه اتفاقات خوبی را رقم بزند. طبیعا بر اساس نوع ساختار جشنوارهها و فستیوالها و مسابقات مختلفی که در سراسر دنیا برگزار میشود، رویه به این شکل است که پس از اعلام برگزیدگان، جشنواره بخشی از جوایز آنها را به «پروموشن» یا بازاریابی و معرفی محصول و اثر اختصاص میدهد. مثلا در مسابقه «گلوبال موزیک اواردز» که پس از حضور «نوازش لحظهها»، در بخشهای بهترین آهنگسازی و بهترین آلبوم مدال نقره کسب کردم، یکی از جوایزی که توسط دفتر مسابقه به برگزیدگان اهدا میشود این است که اثر کسبکنندگان مدالهای طلا و نقره را در سایت خودشان (که محل بررسی و رصد لیبلهای بزرگ دنیا است) معرفی میکنند و همین اتفاق باعث بهتر شنیده شدن اثر خواهد شد. دفتر «آکادمیا موزیک» هم عملا همین بخش را برای برگزیدگانش دارد. آلبوم «نوازش لحظهها» در این رویداد نیز مفتخر به کسب بهترین آلبوم بخشهای «اینسترومِنتال» و «اَمبیِنت» شده است. یکی از بخشهای پروموشن پلان «آکادمیا موزیک» این است که آثار برگزیده را در 150 شبکه رادیویی و 50 کانال تلویزیونی در سراسر دنیا معرفی خواهد کرد که در شنیده شدن آن نقش بسزایی دارد.
خودتان پیشتر گفتهاید آلبوم «نوازش لحظهها» در رقابت جهانی «یو کی اس دی» نیز حضور دارد.
بله. رویداد «یو کی اس دی» در کشور انگستان برگزار میشود. شیوه حضور در این رقابت به صورت تکآهنگ است و من سه اثر از آلبوم «نوازش لحظهها» را در آن شرکت دادهام و حال هر سه اثر در مرحله نیمه نهایی قرار دارند. ساختار این مسابقه به این صورت است که آثار راه یافته به مرحله نیمه نهایی، دریافت عنوان و مقامشان قطعی است که با این حساب دریافت عنوان سه اثر از آلبوم نیز محرز شده است. این مسابقه همچنان در حال برگزاری است و منتظر هستیم تا نتایج آن اعلام شود.
در «نوازش لحظه ها» به سراغ موسیقی روایتگر رفتهاید آنهم با زبان ساز و بدون کلام. در صورتیکه ساخت آثار روایتگر با کلام دشوارییهای کمتری دارد. چرا چنین مسیر دشواری را انتخاب کردید و به تولید آلبوم بیکلام پرداختید؟
باید بگویم پرداختن به موسیقی «سینماتیک» که راویتگر و تصویرساز است همیشه یکی از دغدغهها و علاقمندیهای فردی من بوده است. همیشه به این نوع موسیقی که در ذهن مخاطب تداعیگر تصویر است علاقه داشتهام. به طور کلی محصولات بسیار زیادی در حوزه موسیقی با کلام تولید و ارائه شدهاند و خب چنین آثاری از ارج و قرب شایسته خودشان نیز برخوردار هستند. به اعتقاد من آثار با کلام همیشه میتوانند تاثیر بسزایی بر مخاطب داشته باشند، اما خب یکی از محدودیتهایی که اینگونه آثار در هر فرهنگ و جغرافیایی ایجاد میکنند این است که به همان محدوده و جغرافیا محدود میشوند؛ البته این که میگویم درمورد برخی آثار موسیقایی مقولهای قائم به ذات است، اما تعدادی دیگر از آثار صرف نظر از زبان و کلام، آنقدر تاثیرگذار هستند که حتی اگر مخاطب معنای آنها را نفهمد و خیلی متوجه محتوایشان نشود بازهم با آنها ارتباط برقرار میکند و اصطلاحا به دلش مینشینند. به طور کلی موسیقی باکلام که با پیوند کلام و موسیقی شکل میگیرد، ضمن آنکه میتواند بر جغرافیای بومی یک منطقه تاثیر بگذارد، بعد فرهنگیاش در همان محدوده گسترش خواهد یافت، در صورتیکه موسیقی «اینسترومِنتال» اینگونه نیست. موسیقی «اینسترومنتال» مرزها را در مینوردد و من عملا به دنبال خط سیری بودم که جهانشمول باشد و از بابت این موضوع همیشه خداوند را شاکرم که این ذوق و قریحه را به من اعطا کرده است. به هرحال آن اتفاق مثبت هم برای آلبوم «نوازش لحظهها» و هم برای آلبوم قبلیام رقم خورده است.
بیشک روایت یک رویداد، اتفاق، قصه یا موقعیت به خط و مشی مشخص نیاز دارد. آن خط روایت و عناصرِ سازی را چگونه ایجاد و مدیریت کردید؟ آیا از ابتدا به موارد و مولفههای لازم فکر کردید یا اینکه آن خط روایت در طول تولید قطعات شکل گرفت؟
ماهیت کلی بر اساس کانسپت و ایده و مفهومی است که در ابتدا برای اثر خلق میشود. به عنوان مثال آن روایتی که در ابتدا و پیش از خلق اثر (به واسطه بحث ارکستراسیون و مقولاتی چون نغمهپردازی و هارمونی آغاز میشود)، میتواند آن روایتگری را به نحو احسنت شکل دهد، که البته کار بسیار دشواری است، تا در نهایت، مخاطب جذب شود و هدایت شود و تا انتهای روایت، با اثر همراه باشد.
در میان اجزا و عناصری که به خلق اثری روایتگر منتهی میشوند، آنچه به عنوان آهنگساز برای شما اهمیت دارد چیست؟ به هرحال زمانی که از روایت حرف میزنیم، مقوله درام و ایجاد اتفاق و اتفاقات دراماتیک نیز مطرح میشود.
یکی عناصر و ارکانی که همیشه مدنظر من است و آنرا ملاک قرار میدهم، نگاه «کاراکتریستیک» و ویژه به کلیه صداهاست. یعنی برای هر صدا و هارمونی، یک کاراکتر و نوعی بعد دراماتیک در نظر میگیرم. کلا فواصل هارمونیک که در یک اثر شنیده میشوند، تاثیرات دراماتیک دارند. یا میتوان گفت، آن فواصلی که برای ملودی و هارمونیزه کردن ملودی در نظر میگیریم، ابعادی دراماتیک خواهند داشت. از طرفی انتخاب سازها و رنگ و سونوریتهای که از آنها استخراج میشود، همچنین آن چیدمان و تاثیرگذاری گروههای سازی بر یکدیگر، مبتنی بر کانسپت مورد نظر آهنگساز، منجر به ایجاد حس دراماتیک خواهد شد. این تلفیق احساسات دراماتیک (فارغ از هرگونه ادبیات منحصرکننده و پیونددهنده به یک موضوع و سوژه) میتواند مخاطب را بر اساس روایت، هدایت کند و او میتواند در شنیدن اثر با مجموعهای از تصاویر و اتفاقات و روایتها، به زعم شخصی خودش مواجه شود.
با توجه به آنچه گفتید، درباره وجه تصویرگر آلبوم «نوازش لحظهها» توضیح دهید.
به طور معمول آثارم را برای چندین نفر پخش میکنم تا از نظرات آنها باخبر شوم. درباره آلبوم «نوازش لحظهها» دقیقا تمام عزیزان به اتفاق، دنبال آن تصاویر بودند و آنها را استخراج کردند. حال در این میان ممکن است برخی از تصاویری که میبیینند با آنچه دیگری دیده متفاوت باشد، اما کاملا هم جهت و هم راستا با ایده و مفهومی که در رابطه با اثر، مورد نظر بوده، حرکت کردهاند. همه دوستانی که اثر را میشنوند به این موضوع اذعان دارند و میگویند روایت تصویری برایشان حاصل شده که برای من افتخار بزرگی است و خیلی خوشحالم که این اتفاق برای اثرم رقم خورده است.
آن نگاه و منظر مشترک را چگونه و به چه نحو در نوازندگان ایجاد کردید؟ زیرا به هرحال موفقیت در تولید آثاری چون آلبوم «نوازش لحظهها» حاصل منظر مشترک و تلاش جمعی و گروهی است.
کاملا درست میگویید. به طور قاطع میگویم نوازندگانی که جان و دلشان برای خلق و اجرای یک اثر یکی میشود، حق مطلب را ادا میکنند و خوشبختانه در رابطه با آلبوم «نوازش لحظهها» به لطف دوستان نوازنده، این اتفاق همانطور که انتظار میرفت، رخ داده است.
به این فکر نکردید که برای خلق و ارائه آلبومی جهانی و فرامرزی از وجود نوازندگان خارجی نیز بهره ببرید؟
اتفاقا برای تولید این مجموعه نوازندگان خارجی را نیز در نظر داشتیم اما دیدم آن احساس و آن اتفاق توسط همین نوازندگان رقم میخورد؛ لذا در انتخاب نوازندگان و آن سوناریتهای که مد نظرم بود، تردیدی نداشتم. حال نیز معتقدم آن اتفاقات شایسته به دست نوازندگانم رقم خورده زیرا همانطور که گفتم جان و دلشان را برای خلق قطعات یکی کرده بودند و ارتباطشان با اثر برقرار بود و آن را درست و به زیبایی و با احساس و با مهارت روایت کردند. میتوانم بگویم بیانی که نوازندگان در اثر داشتند به واسطه خلوص و ارتباط خالصانهای که با اثر برقرار کرده بودند رقم خورده است، چه بسا اگر نوازنده دیگری را میآوردم شاید به لحاظ ابعاد تکنیکال به آنچه من میخواستم میرسید، اما ممکن بود از لحاظ حسی آن ارتباطی که مدنظرم بود برقرار نشود و آن اتفاق خوب و خوشایند در نوع اجرا به وجود نیاید. اتفاقا نوازندهای را در خارج از کشور سراغ دارم که قبلا باهم همکاریهای هنری داشتهایم، اما بنا به دلایلی که گفتم از او در اثرم استفاده نکردم. ضمن اینکه نوازندگانی که در داخل کشور داریم و از حضورشان بهره بردم بسیار بسیار زیبا و تکنیکال نواختند و همه مولفههای تکنیکی، فنی، حسی و دراماتیک را رعایت کردند و لازم میدانم از همه آنها صمیمانه تشکر کنم که در لحظه به لحظه همکاری، جان و دلشان را یکی کردند و یاریگر من بودند.
طی سالهای گذشته موسیقی الکترونیک در ایران و دیگر کشورها بسیار مورد توجه قرار گرفته و فعالان داخلی نیز به دلیل تولیدات راحت و عدم استفاده از وجود نوازندگان، به درست یا غلط در این زمینه فعالیتهای پررنگی دارند. در کل موسیقی الکترونیک که بخشی از آن به تولیدات آثار بیکلام اختصاص دارد تا چه حد موسیقی بیکلام کلاسیک و سازی ما را تحت تاثیر قرار داده و چه تاثیراتی بر آن گذاشته است؟
بگذارید در همین ابتدا بین تولید الکترونیکی موسیقی و موسیقی الکترونیک تفکیک قائل شویم؛ زیرا این دو مقوله از هم مجزا هستند. موسیقی الکترونیک، ژانری کاملا منحصر بفرد است و دارای ابعاد و مشخصههای خاص خودش است و سبکهای مختلفی دارد. این ژانر عملا با زیر شاخهها و مولفههای موسیقی الکترونیک مورد بررسی قرار میگیرد. از طرفی نوعی تولید الکترونیکی موسیقی داریم که طی آن برای خلق آثار از ظرفیت های تکنولوژیک استفاده میکنیم. بخش دیگر موسیقی الکتروآکوستیک است که ادغام و تلفیقی است از ظرفیتهای موسیقی الکترونیک و آکوستیک. به نظرم آنچه که شما دربارهاش سوال کردید در گزینه دوم مورد میگنجد و مورد بررسی قرار میگیرد که میتوان آن را شیوه الکترونیکی تولید موسیقی دانست. موسیقی الکترونیک و ظرفیتهای آن و فناوریهای نوینی که برای چنین تولیداتی در اختیار ما قرار گرفته بسیار کمککننده خواهند بود اگر درست، فنی و به جا مورد استفاده قرار گیرند.
برای روشنتر شدن موضوع مثالی بزنید.
ببیند، زمانی شما صدایی را در طبیعت جستجو میکنید که به واسطه یک سینتی سایزر خلق شده و هیچ معادل طبیعی و آکوستیک ندارد طبیعتا آن اتفاق صرفا توسط یک ترکیبکننده صدا ایجاد شده و خب شما از آن به درستی استفاده میکنید. اما اگر جایی معادلی آکوستیک داشته باشید و مثلا سازی چون ویلون مدنظرتان باشد و در این زمینه از بهترین نوازنده استفاده کنید، اثر را به صورت آکوستیک در استودیو ضبط خواهید کرد. حال اگر بخواهید معادلسازی کنید و سمپلها را مورد استفاده قرار دهید کیفیت کارتان بستگی به این دارد که در زمینه طراحی و «Digital layout» از چه میزان مهارت برخوردارید. اگر نحوه استفاده ما ماهرانه باشد و به گونهای آن کاراکتر مورد نظر را در بافت اثر خلق کنیم که کاراکتری مستقل باشد و شبیهسازی شده جلوه نکند، اتفاق خوبی رخ داده است. اما اتفاقی که عموما رخ میدهد، این است که در بسیاری مواقع کاراکتری زنده را در قالب کاراکتری مصنوعی شبیهسازی میکنند و این اتفاق اصلا خوش آیند نیست و آسیبزننده خواهد بود. به هرحال «virtual studio technology» یا همان «VST» نوعی فناوری بسیار کارآمد در تولیدات موسیقی است و اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرد به همان اندازه که موثر و مفید است، مخرب خواهد بود، زیرا ابزارآلات و نرمافزارهای مربوط به آن به وفور در اختیار علاقمندان قرار میگیرد؛ بخصوص در کشور ما که معمولا نسخههای اورجینال توسط فعالان تهیه نمیشوند. در این میان لازم میدانم بگویم حمایت از تولیدکنندگان در سرتاسر دنیا نوعی شرط و قانون است و امیدوارم در کشور ما نیز شرایط تهیه محصولات اروجینال فراهم شود و این امکان برابری تهیه محصولات اورجینال، برای هنرمندان ما نیز به وجود آید تا آنها نیز هم رده و هم پای استفادهکنندگان در سراسر دنیا از امکانات موجود بهره ببرند.
تولید و به سرانجام رساندن آلبوم «نوازش لحظهها» حدود چهار سال و نیم زمان برده است و در نهایت شما نسخههای فیزیکال آن را نیز به بازار عرضه کردهاید. چند نسخه از آلبوم روانه بازار شده است؟
تیراژ نشر نخست آلبوم 2000 نسخه است که این تعداد از طریق مراکز پخش محصولات فرهنگی سراسر کشور در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت و امکان خرید اینترنتی نیز برای علاقمندان وجود دارد.
با توجه به بازار نابسامان موسیقی به نظرتان تولید فیزیکال آلبوم آن هم با تیراژ دوهزار نسخه ریسک محسوب نمیشود؟
با اینکه تولید فیزیکی آثار فرهنگی، هنری نوعی ریسک محسوب میشود، اما من آن را ریسک نمیدانم، زیرا باعث ماندگاری اثر خواهد شد و این مانایی تا سالهای سال ادامه پیدا میکند. البته اگر طی تولید یک محصول فرهنگی هنری صرفا به دنبال سود و منافع مادی باشیم بله واقعا ریسک کردهایم. بخصوص اینکه تولید، خرید و نوع استفاده از حاملهای فیزیکی در ایران روند کاهشی داشته و در حال حاضر عموما سامانهها و استرمینگهای دیجیتال برای دریافت آثار هنری و فرهنگی مورد استفاده است. طی این روند درست میگویید تولید و ارائه 2000 نسخه از یک اثر ریسک به حساب میآید؛ زیرا ممکن است حامل فیزیکی که همان آلبوم است، فروش خوب و مطلوبی نداشته باشد. اما همانطور که گفتم نکته اینجاست که محصول فیزیکی ارائه شده یک عمر خواهد ماند و با این حساب من اینگونه به موضوع مینگرم که تیراژ مورد نظر ما خیلی هم زیاد نیست. درباره نحوه تولید و انتشار آلبوم نیز باید بگویم، در این زمینه پارت به پارت پیش میرویم و بر اساس بررسی ظرفیت و استراتژی بازار به انتشار مجدد آن میپردازیم. یعنی به یکباره اقدام به نشر بسیار بالا نکردهایم تا برای ارائه آن با شرایط سخت مواجه نشویم. به نظرم 2000 نسخه تیراژ معقولی است. معتقدم این اتفاق نسبت به نشر دیجیتال به نوعی بار معنوی نیز دارد زیرا قرابت بیشتر و ویژهتری در مخاطب و شنوندهای که نسخه فیزیکال را تهیه کرده، ایجاد میکند، لذا بر همین اساس معتقدم تهیه آلبوم فیزیکی لطف خاص خودش را دارد.
نظرتان درباره نشر دیجیتال چیست؟ کشور ما در این بخش نیز دچار مشکلات و کاستیهایی است؛ ازجمله کمبود سایتها و نواقص سامانههای فروش و پخش. البته عدم وجود قانون کپی رایت نیز مشکل بزرگتری است که همواره وجود داشته است.
به هرحال نشر دیجیتال تا حد بسیاری از نشر حاملها و محصولات فیزیکی پیشی گرفته و در همه دنیا این رویه وجود دارد. در حال حاضر خیلی از علاقمندان موسیقی آلبومها را دانلود هم نمیکنند. در بسیاری از کشورهای دنیا مخاطبان موسیقی در سامانههای پخش اشتراک دارند و با استفاده از اکانتهایی که در اختیار دارند صرفا با تهیه پلی لیست به شنیدن آثار میپردازند و هزینهاش را نیز پرداخت میکنند. ضمن اینکه حال باتوجه به پیشرفت تکنولوژی در بسیاری از کشورها، استرمینگها به خانههای مردم نیز وارد شدهاند و آنها میتوانند از طریق سیستمهای هوشمندی که روی دستگاههای پخش و تلویزیونها و موبایلها و حتی خودروهایشان قرار دارد، آثار مورد علاقهشان را بشنوند. با توجه به اینکه این رویه هنوز در کشور ما فراگیر نشده، تصمیم گرفتیم از نشر فیزیکال و دیجیتال به صورت همزمان بهره ببریم.
آلبوم «نوازش لحظهها» در سامانههای فروش خارجی نیز عرضه شده است؟
بله این اتفاق افتاده و حال آلبوم «نوازش لحظهها» در سراسر دنیا نیز منتشر شده و در سامانههای فروش و پخش محصولات موسیقی موجود است و در دسترس مخاطبان قرار دارد.
به عنوان سوال آخر از فعالیتهای آیندهتان بگویید.
به طور معمول زمانی که مشخص می شود شاکله یک آلبوم چیست، به سراغ پروژه بعدی میروم و مقدمات آن را تدارک میبینم. از تولید آلبوم «نوازش لحظه ها» چهار سال و نیم گذشته و من تقریبا از یک سال و نیم پیش به موازات این آلبوم، ساخت آلبوم بعدیام را آغاز کردهام. در حال حاضر ساختار و بافت و نغمهپردازیهای چهار قطعه آن مشخص شده، اما هنوز به مرحله کمپوزیسیون نهایی نرسیده است. فکر می کنم مدت زمانی که برای تولید و ارائه آلبوم «نوازش لحظهها» صرف شده، برای تولید و ساخت مجموعه جدید نیز مورد نیاز خواهد بود. در حال حاضر نیز مشغول تدارک یک پرفورمنس برای آلبوم «نوازش لحظه ها» و آلبوم قبلیام «نجوای شبانه» هستیم. باتوجه به اینکه این دو مجموعه روایتگر هستند، ترجیح دادیم اجرای صحنهایمان کنسرتی معمولی نباشد و قصدمان این است آن را در قالب کنسرت نمایش به روی صحنه ببریم و حال نیز مشغول بررسی طرح نهایی هستیم که انشالله به زودی آن را به نتیجه برسانیم. اجرای این کنسرت نمایش احتمالا به سال آینده موکول خواهد شد زیرا برای رسیدن به آن نتیجه نهایی و پختگی اثر، زمان لازم است. حال نیز با ده کارگردان مشغول مذاکره و رایزنی هستیم تا کانسپتهای مربوطه را نهایی کنند. در بخشهای مختلف از ظرفیتهای مختلف صحنهای، جلوههای ویژه و دیگر امکاناتی که به کیفیت پرفورمنس بیفزایند، بهره خواهیم برد تا اتفاقی درخور و جدید را رقم بزنیم.