علی مغازهای:
دولت بخش پژوهش را تعطیل کرده/ خیلیها بودجه کلان گرفتهاند اما خروجی خوبی نداشتهاند
پژوهشگر موسیقی ایرانی درباره نتایج مثبتی که در زمینه موسیقی رخ داده، میگوید: هر اتفاق مثبتی که تاکنون رخ داده تکمضرابهایی است که توسط برخی محققان نواخته شده است، که این رویه نیز تا جایی ادامه پیدا میکند. زیرا آن معدود محققان نیز از جایی به بعد خسته میشوند. هنرمندی چون خانم فوزیه مجد دیگر حاضر نیست در مناسبتهای مربوط به موسیقی نواحی شرکت کند، زیرا خسته شده.
به گزارش خبرنگار ایلنا، معدود پژوهشگران موسیقی ایرانی که تعدادشان از انگشتان دو دست کمتر است؛ از حمایت کافی برخوردار نیستند و توسط هیچیک از نهادهای دولتی حمایت نمیشوند و بودجهای برای فعالیت محققان و پژوهشگران این حوزه در نظر گرفته نمیشود. حتی اگر آنها با هزینه شخصی ماهها و سالها زمان صرف کنند و در مناطق مختلف به کاوش بپردازند، بازهم با دشواریهای زیادی مواجه خواهند بود. آنها در نحوه چاپ آثارشان نیز با دشواریهایی مواجهند. این همه باعث محدودیت منابع مکتوب و تخصصی موسیقی در سالهای اخیرشده است.
علی مغازهای که در حوزه موسیقی پژوهش میکند، میگوید: واقعیت این است که بسیاری از اتفاقات در این حوزه بر اساس رابطه پیش میرود و هیچ الگو و متدی مشخصی در زمینه پژوهش در دسترس نیست.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه فعالیتهای پژوهشی به صورت فردی شدنی نیست، اضافه میکند: درنهایت ما باید برای حل کاستیهای موجود دانشگاهها را مدنظر قرار دهیم. زیرا دانشگاهها متد دارند و اصلا مبنا و ماهیت فعالیتهای پژوهشی آکادمیک است.
وی درباره شیوههای مرسوم تحقیق در این عرصه میگوید: زمانی هست که شما علم و علاقه لازم را دارید باید برای انجام تحقیقاتتان وارد میدان شوید. مانند برانیسلاو مالینوفسکی که به میان قبایل رفت و با یکی از بومیان استرالیا ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و طی تحقیقاتش خروجی بسیار خوبی داشت و به نتایج درخور و با ارزش رسید. زمانی هم هست که شما طرح و ایدهای دارید و برای به نتیجه رساندنش آن را به موسسهای ارائه میدهید و در ادامه با همکاریها و حمایتهای موجود آن را به نتیجه میرسانید. اما موضوع این است که ما موسسات تحقیقاتی نداریم.
مغازهای در ادامه، درباره نحوه تعامل و همکاری پژوهشگران عرصه موسیقی میگوید: شیوه فعالیت برخی پژوهشگران آکادمیک است یعنی در کلاس مینشینند و تحقیق و پژوهش میکنند. برخی دیگر نیز بر اساس فعالیتهای میدانی به تحقیق و پژوهش میپردازند. موضوع این است که فعالان این دو عرصه آنچنان که باید یکدیگر را قبول ندارند. مثلأ شخصی که فعالیتهای آکادمیک دارد محققان میدانی را قبول ندارد یا آن فردی که به صورت میدانی فعالیت میکند، دانش آکادمیک ندارد.
وی درباره دلایل مشکلات موجود و کاستیهایی که در عرصه پژوهش وجود دارد، گفت: موضوع این است که بضاعت عملی ما با آنچه که به عنوان ورودی برای استمرار حیات شناخته میشود، تناسب ندارد. در حال حاضر افراد ترجیح میدهند با کم کار کردن زندگی کنند و اینگونه به نظر میرسد که مردم بیش از هرچیز درگیر معیشت و زندگی هستند. به نظر میرسد در چنین وضعیتی دغدغه علمی و فرهنگی ادعایی بیش نیست و این امر بر نحوه فعالیت هنرمندان، فعالان و پژوهشگران تاثیر میگذارد. واقعا همه چیز در حد ادعا است.
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که با وجود وضعیت نابسامان فعلی چرا فعالیتهای پژوهشی دارد، میگوید: من به طور کامل خودم را از دولت و نهادهای دولتی منفک کردهام و در آینده نیز نمیخواهم این رویه را تغییر دهم. من طی همکاری با بخش خصوصی در زمینه تحقیق و پژوهش فعالیت میکنم.
این پژوهشگر موسیقی درباره نحوه همکاری با بخش خصوصی و موسسات غیردولتی میگوید: محقق و پژوهشگر باید قابلیتهای خود را اثبات کند تا بخش خصوصی با او همکاری کند. این اتفاق هم زمان میبرد و صبوری میخواهد و رویهای زودهنگام نیست. محققی که دارای خانواده است و مثلا چند فرزند دارد، نمیتواند برای ایجاد این همکاری صبوری کند. سازمانها و نهادهای دولتی نیز به طور کلی بودجهای به این بخش اختصاص ندادهاند یا از بودجههایشان کاسته شده و حتی برخی تعطیل شدهاند. همه اینها در حالی است که علاوه بر نداشتن متد مشخص در زمینه تحقیق، نه پژوهشگاه داریم و نه لابراتوار! ما حتی پژوهشگر هم نداریم. بودجهای هم برای ایجاد چنین اتفاقاتی وجود ندارد.
دبیر جشنواره آیینهدار در ادامه تاکید میکند: هر اتفاق مثبتی که تاکنون رخ داده اصطلاحأ تکمضرابهایی است که توسط برخی محققان نواخته شده است که این رویه نیز فقط تا جایی ادامه پیدا میکند. زیرا آن معدود محققان نیز از جایی به بعد خسته میشوند. هنرمندی چون خانم فوزیه مجد که استاد همه ماست حتی حاضر نیست در مناسبتهای مربوط به موسیقی نواحی شرکت کند، زیرا خسته شده است. شما حساب کنید من که از بقیه پژوهشگران حال حاضر کم سنتر و جوانتر هستم، خسته شدهام. از سویی اگر پژوهشگر همزمان با فعالیتهایش از نهادهای دولتی توقع حمایت داشته باشد عصبی و خسته خواهد شد.
مغازهای درباره نحوه همکاری خودش با بخش خصوصی، میگوید: من با آقای احسان رسولاف همکاری میکنم و از سوی موسسه ایشان حمایت میشوم. ایشان مدیری توانمند است و به آنچه که اعتقاد من است، باور دارد. اینکه میگویم باید اعتمادی دو سویه وجود داشته باشد منظورم چنین اتفاقی است که به تعاملات سازنده میانجامد.
وی درباره درآمدی که از تحقیق و پژوهش کسب میکند، اظهار میکند: چشمداشت من این نیست که با درآمد حاصل از پژوهش مثلا خانه بخرم. متاسفانه برخی از دوستان و همکاران اگر موفق به دریافت بودجه شوند همان ابتدا بخشی از آن را در جیب خودشان میگذارند. درحالیکه خودشان پیشنهاد همکاری دادهاند و فلان مبلغ را به عنوان هزینه پروژه خودشان برآورد کردهاند. این افراد دست خودشان را میبندند. این اتفاقات مخرب است و اعتمادها را از بین میبرد.
وی تاکید میکند: برای بهبود وضعیت فعلی به فعالیت موسسات خصوصی نیاز داریم که البته کافی نیست. نهادهای مذکور باید همافزایی کنند. این کاری است که من و آقای رسولاف طبق آن فعالیت میکنیم. همافزایی یعنی آورده تولید میکنیم، نه اینکه دکان باز کرده باشیم. ما کسب و کار راه نینداختهایم.