موسس و رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران مطرح کرد؛
تعداد آثار ارکسترال ضبط شده در کشور به انگشتان یک دست هم نمیرسد/ دپارتمان ضبط فیلارمونیک به زودی فعالیت خود را آغاز میکند
آرش گوران میگوید: طی سالها و دهههای اخیر در زمینه ضبط و ثبت آثار ارکسترال اتفاق مثبتی رخ نداده و بعید میدانم تعداد آثار ضبط شده حتی به تعداد انگشتهای یک دست هم برسد و در حال حاضر اثری سراغ ندارم که از آن نام ببرم. واقعأ مشخص نیست و در خاطر ندارم که آن تعداد معدود نیز چگونه و طی چه روندی تبدیل به آلبوم موسیقی ارکسترال شدهاند. بنا به همین دلایل من و دیگر اعضای ارکستر فیلارمونیک تهران تصمیم گرفتهایم در این زمینه اتفاقات مثبت و مفیدی را رقم بزنیم و دپارتمان ضبط را راهاندازی کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان انواع مختلف موسیقی، گونه کلاسیک در اعصار مختلف همواره مورد توجه هنرمندان و مردم کشورهای مختلف بوده و هست. اما در ایران ماجرا کمی متفاوت است. میتوان گفت عمدهترین مشکلی که ادامه حیات ارکسترهای مختلف را با خطر مواجه میکند عدم وجود حمایتهای مالی و معنوی دستگاههای دولتی و خصوصی از آنهاست. در کشورهای دیگر رویه فعالیت ارکسترهای مختلف کمی متفاوت است. اغلب ارکسترهای خارجی به طور معمول از سوی دولت یا تشکلهای مردم نهاد مورد حمایت قرار میگیرند و اعضای آنها از حق و حقوق ماهانه برخودردار هستند. با وجود تمام کاستیها ارکسترهای مختلف در ایران به هر ترتیب بوده به حیات خود ادامه دادهاند و وجود خود را مدیون هنرمندانی هستند که دغدغه هنر دارند و با عشق و علاقه و بی چشمداشت به فعالیت ادامه دادهاند.
آرش گوران (نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر) که در سال 1394 طی حضور در مسابقه رهبری «دریای سیاه» جزو 20 رهبر جوان ارکستر قرار گرفته، یکی از هنرمندان دغدغهمندی است که صرفا به ارائه آثار با کیفیت و اجراهایی با سطح بالا میاندیشد.
این هنرمند تا چند سال پیش رهبری ارکستر فیلارمونیک ایرانیان را به عهده داشته و از سال 1390 ارکستر فیلارمونیک تهران را تشکیل داده، او درباره فعالیتها و تعاملات فرهنگی با نوازندگان مطرح دنیا این گروه گفت: سولیستهایی که تا به حال دعوت کردهایم همه از کاربلدان و نامداران بودهاند و رزومههای بسیارخوب و اجراهای قابل قبولی داشتهاند. البته آنچه برای من اهمیت دارد کیفیت کار آن هنرمندان است نه فقط رزومه آنها. ما سال 1392 با خانم نوریکو اگاوا یکی از بهترین پیانویستهای دنیا کنسرت دادهایم و با آقای دمیترو تکاچنکو ویلونیست اکراینی همکاری کردهایم. ایشان رزومه قابل قبولی دارند و بسیار مطرح هستند. السیو پیانلی ایتالیایی نیز یکی از نوازندگان مطرح ویلنسل هستند که در کنسرت ما حضور داشتهاند. ایمام یار حسناف نوازنده کمانچه اهل آذربایجان نیز یکی دیگر از هنرمندان مطرح هستند که برای همکاری با ارکستر فیلارمونیک به ایران آمدند و با ما همکاری کردند. این روابط میان فرهنگی اگر برای ایران و موسیقی ما خوب نیست، پس چیست؟
درباره اهمیت ارکستر فیلارمونیک تهران و اینکه رمز تداوم حیات آن چیست، بگویید؟
شخصا احساس میکنم ارکستر فیلارمونیک باید خیلی بیشتر از این روی صحنه حضور داشته باشد، البته اگر آن شرایط لازم برایش فراهم شود. سالن تمرین و سالن کنسرت بدیهیترین نیازهایی است که وجود دارد. درباره آنچه که باعث تداوم حیات ارکستر فیلارمونیک تهران شده نیز فقط میتوانم بگویم عشق به هنر و عشق به موسیقی. این عشق و علاقه نه فقط در من که در وجود تک تک اعضای ارکستر فیلارمونیک و تمام نوازندگانی که سالهاست با ما همکاری میکنند و همگی از بهترینها هستند، وجود دارد. به هرحال فشارهای بسیاری در هر کنسرت وجود دارد و ارکستر به سختی روی صحنه میرود، اما خب رپورتوارهایی که اجرا میکنیم و کیفیت کار سولیستهایی که تا به حال ما را در کنسرتها همراهی کردهاند، نشان داده که ارکستر فیلارمونیک تهران همیشه برای ارائه آثار با کیفیت تلاش کرده است.
برای اجرای کنسرتهای باکیفیت چه دشواریهایی دارید؟
امیدوارم مسیر پیش رو برای فعالیت من و دیگر اعضای ارکستر فیلارمونیک هموار باشد، اما در واقع اینگونه نیست و مسیر فعلی بسیار ناهموار است و دشوارهای بسیاری در این زمینه وجود دارد. واقعیت این است که این موضوعات از جایی به بعد آنقدر توسط اهالی موسیقی تکرار شده که شکل و شمایلی کلیشهای پیدا کرده است، اما در واقع کلیشه نیست و واقعیت دارد. وقتی هزینه اجاره سالن برای ارکستری چون فیلارمونیک که هیچ هدفی جز ارائه هنر و موسیقی فکر شده ندارد، تا این حد بالاست خب ما نیز کمتر کنسرت برگزار کنیم. به طور کلی هزینه اجرا سالنها بسیار بالاست و در این میان هزینههای جانبی بسیاری وجود دارد آن هم درحالی که تعداد اعضای ارکستری مانند فلارمونیک گاه به شصت تا هفتاد نفر هم میرسد. همه این کاستیها نحوه فعالیت ما را دشوار میکند. بارها پیش آمده که همکاران شما درباره مشکلات موجود و دشواریها و کاستیها از من سوال کردهاند و من نیز تقریبا همین پاسخ را به آنها دادهام اما هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است. زیرا اینگونه سوالات را باید از مسئولان پرسید و آنها باید پاسخگو باشند اگر رویه به همین شکل پیش برود ارکستر فیلارمونیک و دیگر ارکسترها به مرور نیروهایشان را از دست میدهند. همانطور که گفتم ارکستر فیلارمونیک باید بیش از اینها کنسرت برگزار کند و خواسته من نیز همین است.
با نوازندگان مطرح خارجی چگونه همکاری دارید؟
ما میتوانیم سولیستهای مطرحی را دعوت کنیم تا با ارکستر فیلارمونیک کنسرت بدهند. همانطور که قبلا نیز چنین کاری کردهایم.
ارکسترهای ما همواره با مشکل سولیست مواجه هستند و رویه شما در زمینه همکاری و تعامل با سولیستهای غیر ایرانی میتواند سرآغاز همکاریهای جدید باشد، درست است؟
بله دقیقا همینطور است. از طرفی سولیستهایی که تا به حال دعوت کردهایم همه از کاربلدان و نامداران بودهاند و رزومههای بسیارخوب و اجراهای قابل قبولی داشتهاند. البته آنچه برای من اهمیت دارد کیفیت کار آن هنرمندان است نه فقط رزومه آنها. ما سال 1392 با خانم نوریکو اگاوا یکی از بهترین پیانویستهای دنیا کنسرت دادهایم و با آقای دمیترو تکاچنکو ویلونیست اکراینی همکاری کردهایم. ایشان رزومه قابل قبولی دارند و بسیار مطرح هستند. السیو پیانلی ایتالیایی نیز یکی از نوازندگان مطرح ویلنسل هستند که در کنسرت ما حضور داشتهاند. ایمام یار حسناف نوازنده کمانچه اهل آذربایجان نیز یکی دیگر از هنرمندان مطرح هستند که برای همکاری با ارکستر فیلارمونیک به ایران آمدند و با ما همکاری کردند. این روابط میان فرهنگی اگر برای ایران و موسیقی ما خوب نیست، پس چیست؟
این تعاملات فرهنگی و همکاریهای بینالمللی با هنرمندان دیگر کشورها چقدر میتواند به ارتقای سطح کیفی موسیقی کلاسیک ما بینجامد.
باید بپذیریم که موسیقی بیکلام اساسا زبانی بینالمللی است و نباید آن را به جغرافیایی خاص محدود کنیم. همین زبان بینالمللی و تمام آن نقطه اشتراکات میتوانند به خلق آثار جدید منجر شوند و تاثیرات جدیدی ایجاد کنند. من نیز به دنبال همین اتفاق هستم. شعار ارکستر فیلارمونیک تهران این است که با موسیقی از مرزهای جغرافیا عبور کنیم و هدف اصلی ما نیز همین است. ضمن اینکه من برای مقوله هنر برای هنر احترام بسیاری قائلم و به آن متعهد هستم. در اینباره نظرم این است که به همان اندازه که برای نوشتن اثر موسیقایی زحمت میکشیم، باید برای اجرای آن نیز زحمت بکشیم و زمان صرف کنیم تا به این ترتیب برای مخاطب احترام و ارزش قائل باشیم و آثار بد و سخیف را به گوش او نرسانیم.
ارکستر فیلارمونیک تهران برای آینده چه برنامهای دارد و قرار است به چه فعالیتهایی بپردازد؟
بگذارید در ابتدا موضوعی را بیان کنم. اگر توجه کنید طی سالها و دهههای اخیر در زمینه ضبط و ثبت آثار ارکسترال اتفاق مثبتی رخ نداده و بعید میدانم تعداد آثار ضبط شده حتی به تعداد انگشتهای یک دست هم برسد و در حال حاضر اثری سراغ ندارم که از آن نام ببرم. واقعأ مشخص نیست و در خاطر ندارم که آن تعداد معدود نیز چگونه و طی چه روندی تبدیل به آلبوم موسیقی ارکسترال شدهاند. بنا به همین دلایل من و دیگر اعضای ارکستر فیلارمونیک تهران تصمیم گرفتهایم در این زمینه اتفاقات مثبت و مفیدی را رقم بزنیم و دپارتمان ضبط را راهاندازی کنیم
دپارتمان ضبط قرار است چه اتفاقات مثبت و مفیدی را رقم بزند و چه شد که به ایجاد چنین مجموعهای فکر کردید؟
ارکستر فیلارمونیک تهران حدودا از سال 1393 رویه خود را در زمینه ضبط آثار آغاز کرده و چند اثر را اجرا و ضبط کرده است. به طور مثال اثری را اجرا ضبط کردیم که آهنگساز آن یکی از هنرمندان مطرح آرژانتین است. اثر دیگری را نیز ضبط کردیم که متعلق به گیون لکو، آهنگساز بلژیکی است و یکی دیگر از آثار ضبط شدهمان متعلق به آهنگساز مطرح آمریکایی ساموئل باربر است. این رویه همچنان از سوی من و اعضای ارکستر فیلارمونیک ادامه دارد و قصد دارم آثار دیگری را به این مجموعه اضافه کنم تا در نهایت آلبوم ارکستر فیلارمونیک را منتشر و عرضه کنیم. درباره دلایل و چگونگی ایجاد دپارتمان ضبط نیز باید بگویم، من آهنگساز هستم و دوستان آهنگساز بسیاری دارم. اغلب آن دوستان ترجیح میدهند آثارشان توسط ارکستر و در لحظه اجرا شود که این شیوه با آن روش که به صورت تک تک به ضبط سازها میپردازد متفاوت است. البته این شیوه نیز سختیهای خود را دارد و طی آن نوازندگان زحمات زیادی میکشند. آهنگسازانی که به موسیقی فیلم میپردازند نیز در زمینه ضبط آثارشان با مشکلاتی مواجهند زیرا به طور معمول آثارشان را با همکاری ارکسترهای خارجی ضبط میکنند و این روند با توجه به شرایط بد اقتصادی فعلی باعث میشود آن دوستان هزینههای گزافی را بپردازند. در چنین شرایطی چرا این اتفاقات با همکاری نوازندگان کاربلد ایرانی رخ ندهد؟ خوشبختانه اعضای ارکستر فیلارمونیک، هنرمندانی هستند که به لحاظ موسیقایی در سطح بسیار بالایی قرار دارند و به راحتی میتوانند آثار مختلف را به بهترین شکل ممکن اجرا کنند. این را هم بگویم که دپارتمان فیلارمونیک با رهبری من آثار را به صورت ارکسترال ضبط خواهند کرد، آن هم با هزینههایی که برای تهیهکنندگان و آهنگسازان بسیار به صرفه است. امیدوارم دپارتمان فیلارمونیک مورد استقبال اهالی موسیقی قرار گیرد. بخصوص اینکه پیشتر چندین آهنگساز از من خواستند تا آثارشان را رهبری کنم اما خب در آن مقطع تصور نمیکردم که ارکستری مانند ارکستر دپارتمان فیلارمونیک وجود خواهد داشت. حال این امکانات وجود دارد و آن دوستان میتوانند با معرفی آثارشان آنها را توسط دپارتمان فیلارمونیک به صورت آنسامبل ضبط کنند. از لحاظ مالی نیز اساسنامهای تنظیم شده که هزینههای تعبیه شده آن به تهیهکنندگان و آهنگسازان در ضبط آثارشان کمک خواهد کرد.
آنچه که ایجاد چنین دپارتمانی را برای شما ضروری کرده است، چیست؟
اساسا رسیدن به عمق صدا و رسیدن به عمق کیفیت موزیکال مقولهای بسیار مهمی است که هنرمندان به آن توجه دارند و فکر کردم که با این نگرش میتوان آثار را به بهترین شکل ممکن ضبط کرد. من آثار بسیاری را از دوستان آهنگسازم شنیدهام که با ارکسترهای خارجی اجرا شدهاند و به لحاظ اینتوناسیون، کوک خوب و نظم ارکسترال آثار خوبی به حساب میآیند اما به لحاظ موزیکالیته کاستیهایی داشتهاند. زیرا با آن آثار اصطلاحأ خیلی ماشینی رفتار شده است. چنین آثاری کاراکتری را که باید داشته باشند ندارند زیرا ارکسترهای خارجی زمان تمرین ندارند و معمولا همان لحظه یا کمی بعد به اجرا و ضبط اثر میپردازند. در دپارتمان فیلارمونیک تلاشمان این است عمق موزیکال آن آثار را بیشتر کشف کنیم.
ایجاد دپارتمان چقدر فعالیتهای ارکستر فیلارمونیک را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
قطعا کمک کننده خواهد بود. شاید باور نکنید اما خودم برای رهبری آثار آهنگسازان جهت ضبط هیچ دغدغهای نداشتم و زمانی که به این فکر افتادم احساس کردم میشود مجموعهای تعاملی بین آهنگساز و رهبر و ارکستر و اعضای آن ایجاد کرد تا در نهایت آثار به بهترین شکل ممکن ضبط شوند. بسیاری از آهنگسازان برای تولید آثارشان از سمپل استفاده میکنند به این دلیل که نمیتوانند هزینه یک ارکستر را متقبل شوند. همانطور که میدانید آثار تولید شده به وسیله سمپل فاقد روح است و زندگی در آن جریان ندارد حتی اگر به بهترین و حرفهایترین شکل تولید شده باشد. در چنین آثاری آن و لحظهای که نوازنده با روح خود میسازد، وجود ندارد.
در زمینه استفاده از محیط مناسب و ابزار و امکانات لازم چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
چندین سال است که با آقای رضا فرهادی مدیر و صدابردار کاربلد و حرفهای مشغول همکاری هستم و ایشان سلایق و خواستههای من را بسیار درک میکند و من نیز از صدایی که او در کنسرت از ارکسترها میگیرد بسیار راضی هستم. ایشان قرار است در دپارتمان فیلارمونیک مدیر امور صدا و ضبط باشند. با ایشان در حال تعامل هستم و اتاق فکری تشکیل دادهایم و به ارزیابی استودیوها میپردازیم که بیینم کدامها مناسب هستند تا بتوانیم به صورت مکرر از آنها استفاده کنیم و شاید هم بخواهیم هرازگاهی استودیوهایمان را تغییر دهیم. بنا به همین دلایل فعلا در مرحله کشف و انتخاب استودیوهایی هستیم که سلایق ما را در بر بگیرند.
نحوه همکاری آهنگسازان و تهیهکنندگان با دپارتمان ضبط فیلارمونیک چگونه خواهد بود؟
به زودی شمارههایی از سوی ما اعلام خواهد شد و آهنگسازان ایرانی میتوانند آثارشان را برای ما ارسال کنند و مراتب بعدی این روند نیز به سمع و نظر آنها خواهد رسید. این را هم بگویم که برای من مهم است آن آثار چیست و برایم اهمیت دارد که چه ژانری را باید رهبری کنم و ارکستر قرار است چه اثری را اجرا کند. پس از طی این مراحل آثار انتخاب میشوند و همکارانم در تیم اجرایی بلافاصله هماهنگیهای لازم را جهت همکاری انجام خواهند داد.
ارکستر فیلارمونیک تهران در آینده چه فعالیتهایی خواهد داشت؟
میتوانم این قول را بدهم که در پاییز و زمستان اجرای کنسرت خواهیم داشت و تاریخ دقیق آن به محض مشخص شدن برنامه اعلام خواهد شد. امیدوارم همکاریهای لازم برای برگزاری این دو کنسرت صورت گیرد.