مشاور رئیسجمهور در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
بخش زیادی از مشکلات ما حاصل ناشیگریهای داخلی بود/همه باید به محاسبه رفتارهای گذشته خود بپردازیم/باید دوباره صاحبنظران را به تریبونها بکشانیم
سیدرضا اکرمی میگوید: مشکلات خارجی و اشتباهات داخلی باعث شد که ما به آنچه که ایدهآل ما بود نرسیم و البته کوتاهیهای فراوانی نیز صورت پذیرفت که باید با تلاش و کوشش فراوان، این موانع را از سر راه برداریم تا به شرایط مطلوبمان برسیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، گفتگو با برخی از چهرههای انقلابی برای بازخوانی گذشته چهل ساله، بسیار حائز اهمیت است. چهل سالگی را از گذشته سن پختگی خواندهاند و اکنون روایت انقلابیون از گذشتهای که حاوی اطلاعات کمنظیری از گذشته بود، بسیار خواندنی و شنیدنی است. حجتالاسلام سیدرضا اکرمی (مشاور رئیسجمهور) نیز روایت و راهکارهای خود را از انقلاب و برای انقلاب میگوید.
در آستانه چهلمین سال انقلاب، چه ایراداتی را به روایتگری از انقلاب اسلامی وارد میدانید که ممکن است نسل جدید آن روایتها را نپسندند؟
به نظر من، افراط و تفریط در هر زمینهای غلط است. اگر بگوییم همه آرزوها و اهداف انقلاب اعم از استقلال، آزادی، حاکمیت اخلاق، حاکمیت دین بر شئون زندگی اجتماعی، عدالت، انضباط و سایر انتظارات عمومی تحقق یافته است، این یک روایت افراطگرایانه و دروغ است و اگر بگوییم که در این چهل سال اتفاقی رخ نداده و هیچ چیزی بهتر نشده است و حتی بیانصافانه بگوییم که شرایط بدتر هم شده است، این هم تفریط و دروغ است. ما باید میان میان وضع مطلوب و وضع مقبول، به مقبول رضایت بدهیم زیرا باید جمیع شرایط را با هم درنظر گرفت. بالاخره شرایط خاصی در بیرون از مرزها برایمان ایجاد کردند و البته خودمان نیز ناشیگریهای داشتیم و البته داریم که در مجموع باعث تولید دردسرهای فراوانی برای انقلاب با عظمتمان شده و شرایط سختی نیز برای مردم انقلابی و مومن ایران ایجاد کرده است.
علت فاصله گرفتن از ایدهآلهای انقلابی چه بود؟ چه تلاشی برای نو کردن روایتها متناسب با نو شدن زمانه، صورت پذیرفته است؟
بالاخره همانطور که عرض کردم مشکلات خارجی و اشتباهات داخلی باعث شد که ما به آنچه که ایدهآل ما بود نرسیم و البته کوتاهیهای فراوانی نیز صورت پذیرفت که باید با تلاش و کوشش فراوان، این موانع را از سر راه برداریم تا به شرایط مطلوبمان برسیم. در رابطه با قسمت دوم پرسش نیز باید بگویم که من چیز زیادی از روشهای جدید بلد نیستم اما معتقدم که کجسلیقگی در روایتگری نتایج ناگواری به بار میآورد.
بالاخره در صداوسیما به شکل کاملا انحصاری، در آموزش و پرورش نیز با شرایطی نسبتا مشابه، روایتگری صورت پذیرفته است و نهادهای دیگر نیز در همین زمینه تلاش کردند اما شرایط موجود نشان از عدم اقناع بخشهایی از نسل جدید دارد. در این زمینه چه تحولی باید صورت بپذیرد؟
مردم شریف و صبور هرگز از انقلابی که برایش خون دادهاند، دست نمیکشند اما برخی بیانصافیها و رفتارهای ناشیانه میتواند باعث دلزدگی در برخی از اقشار و صنوف مردم شود و در نتیجه مشارکت عمومی در مسائل مختلف با کاهش مواجه شود. بهنظر من، ما چندین خلاء داریم که باید آنها را مرتفع کنیم. نخستین کاری که باید صورت بپذیرد ایجاد یک میزگرد دستهجمعی است که به شکل یک تریبون، دربرگیرنده همه تخصصها، دیدگاهها و سلایق گوناگون باشد. ما به خاطر داریم که در دوران پس از انقلاب، شهید بهشتی با شکلدهی به این میزگردها، افراد مختلف را از دیدگاههای متفاوت و حتی متضاد و ستیزهجو گردهم جمع میکردند و حتی به ادبیاتهای پرخاشگرانه نیز پاسخ منفی نمیدادند؛ پس از شنیدن حرفهای مختلف، بعضیها را تایید میکردند و نسبت به بعضی مسائل با یک رویکرد اقناعی و بدون برچسب زدن به افراد، سعی در اقناع و جذب افراد به انقلاب شکوهمند اسلامی داشتند. این اتفاق باید دوباره بیافتد و صاحبنظران در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی را به دور این میزها و تریبونها بکشانیم تا مسائل اساسی کشورمان را بررسی کنیم. ما باید با هم گفتگو کنیم تا مشخص شود سره چیست و ناسره کدام است و البته این باید باید در سراسر کشور صورت بپذیرد.
گزینش این افراد باید به چه شکل باشد؟ در این مورد هم دست تریبونداران حاضر برای اعمال سلیقه باز است.
ببینید این مناظرات نباید با فرد باشد بلکه باید با افراد باشد! یعنی تمام دیدگاهها را دربربگیرد تا به نتایج قابل قبولی در اصلاح برخی از روندهای کنونی برسیم. این تریبونها باید در دانشگاهها مساجد و تمام سطوح زندگی مردم جریان پیدا کند. اگر قرار بر اعمال سلیقه به شکل حاضر باشد، که چیزی بهبود پیدا نمیکنید. ما بنا را بر نیت خیر و اراده گفتگو میگذاریم. دادگستریها، ائمه جمعه و جماعت، فرمانداران و شهرداران از این رویکرد در تمام شهرها دفاع کنند تا این رویکرد تقویت شود و در کل کشور پا بگیرد. این مسئله اتفاقا باید به یک کار عمومی با رویه مستمر بدل شود و نه به شکل یک رعد و برق با غرش زیادی بیاد و زود تمام شود.
گاهی ما یک مسئولی داریم که حتی حاضر نیست از کارکرد خودش دفاع کند چه برسد به اینکه بخواهد از کارکرد نظام دفاع کند. نمیشود که من خودم عامل نظام باشم و بخواهم در نهایت نسبت به نظام نظر منفی داشته باشم و یا بالعکس فقط در حال مبالغه باشم. ما باید در تمام نهادهای ریز و درشت کشورمان اتاق فکر داشته باشیم تا از بسیاری از پیشامدهای احتمالی جلوگیری کنیم. چرا نباید نظر مردم و کارشناسان مختلف را برای حل مشکل بیکاری یا مدیریت کردن نقدینگی یک تریلیون و هفتصد هزار میلیارد تومانی در کشور، بکار بگیریم؟ نمیشود که با بیست دقیقه کار مفید در ادارات یا کمتر از دو ساعت کار مفید در بخش خصوصی، مشکلات عظیم در کشور را حل کنیم و باید با مشارکت مردم نسبت به حل مسائل رویکردهای پیشرفتهتری را بکار ببندیم.
آیا ممکن است که در شرایط کنونی مسئولین، منبریها و مدیران صداوسیما به این نتیجه برسند که در بسیاری از روندها اشتباهاتی رخ داده است؟
بله حتما! هرکس باید اول به خودش بگوید که چه کرده و نیاز نیست حتما بخواهد به مردم بگوید. در روایات اسلامی بسیار تاکید شده روی این موضوع که هر فرد قبل از خواب باید خودش را محاسبه کند. آدم باید ببیند که چه کار مثبتی در طول روز انجام داده است. من قبل از اینکه برم روی منبر باید حرفهایم را سبک و سنگین کنم. مثلا ما در بحث آمار مشکل داریم، بخشی از این آمار غیرواقعی و به اصطلاح آبکی است و بخشهایی از آن نیز عددسازیهای غیرکاربردیست و و اینها باعث میشود که آن بخشهایی از آمار که واقعی است، نتواند موافقت عمومی را جلب کند. یک مرحله از کار ما آگاهسازی است و یک مرحله از کار باید اصلاحگری در امور باشد.
اگر بخواهید روی نقاط قوت و ضعف خودتان در روایت از یک انسان انقلابی روبروی آینه چهل ساله نگاه مجدد کنید، روی چه چیزهایی دست میگذارید؟
من به فضل الهی در تمام این ایام، چه در زمانی که در عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش بودم، چه در زمانی که همین مسئولیت را در کل ارتش داشتم و چه در پنج دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و اکنون که پنج سال در نهاد ریاست جمهوری مشغول به خدمتم، همواره بر روی فضیلت اعتدال پافشاری تاکید داشتهام و خودم را هم فرد معتدل و منصفی میدانم. صد البته که دیکته نانوشته بدون غلط است! البته من هم در سخنرانیها و نوشتهها و اعمالم، اقدامات غلط دارم. قبل از انقلاب یکبار به منبر رفتم و در آخر منبر به جای اینکه بگویم: به حق همه اوصیا و اولیا، آبروی ما را مریز و گناهان ما را بریز، گفتم آبروی ما را بریز و گناهان ما را نریز! و مردم هم آمین گفتند و هم خندیدند. بالاخره اکنون هم بسیاری از اقدامات و گفتارهای ما شبیه به این منبری بود که بنده قبل از انقلاب در مسجدی در مرحله نارمک رفته بودم. در قرآن مجید هم آمده که «ربنا اغفرلنا ان نسینا او اخطانا»، پس باید برای اقدامات اشتباهمان از پروردگار درخواست بخشش کنیم.