علی شیرازی:
ایرج یک آوازخوان خودآموخته است/بسیاری از خوانندهها قبل میانسالی انعطاف صدایشان را از دست میدهند
علی شیرازی گفت: نوروز امسال من یکی از بزرگترین عیدیهای تمام عمرم را از آوازخوانی محبوب و بزرگ گرفتم؛ آن هم در دو روز پایانی سال و از طریق سفری دوروزه به همدان با استاد ایرج خواجه امیری. در این سفر به پاسخ بسیاری از پرسشهای کلیدیام درباره این هنرمند و نیز هنر آواز دست پیدا کردم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علی شیرازی (آوازخوان و آوازپژوه) که مقالههای بسیاری را درباره ایرج نوشته و به شیوه او هم آواز میخواند، گفت: همیشه پرسشهایی مهم و فنی درباره سبک و صدای ایرج بزرگ در خوانندگی برایم وجود داشت اما بهرغم دیدارهای عمومی و خصوصیای که پیشترها با ایشان داشتم، فرصت مناسبی برای طرح این پرسشها برایم پیش نیامده بود. در سفر اخیر که با هدف بزرگداشت ایرج توسط دوستان هنرمند موسیقی در همدان ازجمله نوین خوشنوا و محمد ثابتراد تدارک دیده شده بود، من هم دعوت داشتم و با استاد همراه شدم و در تمام طول راه و مسیر رفت و برگشت، با ایشان درباره ابهامها و پرسشهای دیرینهام همکلام شدم.
شیرازی که چند سال است کتاب «صدای معیار» را درباره ایرج در دست نگارش دارد، گفت: ایرج همانطور که سالها پیش من در مقالهام در ماهنامه سینمایی فیلم نوشتم و مضمون آن در برنامه بزرگداشت ایرج در فرهنگسرای اندیشه به تأیید استاد شجریان هم رسید، صاحب صدای معیار در آواز ایرانی است و حاصل سفرم و یافتههایم از همراه بودن با این استاد بزرگ در تکمیل کتابم بسیار به کار خواهد آمد.
وی در توضیح این یافتههای مهم گفت: همیشه به دنبال این نکته کلیدی بودم که ایرج، شیوه آوازخوانی خاص خودش را از کجا به دست آورده و چگونه به آن دست پیدا کرده است. به همین منظور و بهعنوان یکی از پرسشهای اولیه در ابتدای سفر به همدان که با اتومبیل دوستم نوین خوشنوا صورت میگرفت، برای ایرج آواز سهگاه مثالیاش را که در جوانی و تقریباً به شیوه قدما خوانده بود به یاد آوردم و پرسیدم شما چگونه از آن گونه از آوازخوانی به شیوه مشهور و شناختهشده خودتان رسیدید؟ ایشان هم پاسخ داد من آواز مشهورم با مطلع شعری «من چیستم حکایت از یاد رفتهای» را زمانی خواندم که هنوز در تلاش برای یافتن سبک و سیاق شخصی خودم در خوانندگی بودم. در واقع من ردیف آوازی را از کودکی بهصورت خودآموز نزد پدرم یاد گرفته بودم که او هم خودش قبلاً از پدرش یعنی پدربزرگ من آموخته بود. در مراحل بعدی نیز نزد استاد ابوالحسن صبا به مدت دو سال، یکبار دیگر ردیف را دوره کردم اما کار به همین جا ختم نشد و در هر مرحله کوشیدم با آزمون و خطا به شیوه و صدای خاص خودم در آواز دست پیدا کنم.
شیرازی گفت: بدین ترتیب در مرحله بعدی، ایرج از طریق همنشینی و همخوانی با ساز چندین نوازنده مشهور و شاخص ویولون ایرانی نظیر پرویز یاحقی، حبیبالله بدیعی، اسدالله ملک، همایون خرم و علی تجویدی به نوعی از تحریرهای موسوم به «ویولونی» در آواز دست پیدا میکند که مختص خود اوست و بعد هم به قول خودش به قدری در این کار خبره میشود که زندهیاد حبیب بدیعی روزی به طنز به او میگوید حالا دیگر پا توی کفش ما ویولوننوازها میکنی!
شیرازی در توضیح نکته مهمی که در این بخش از صحبتهای ایرج نهفته است گفت: متأسفانه امروز بسیاری از هنرجویان علاقهمند به آواز، به تمامی اختیار حنجره و ذهن خود را به یک معلم و یک شیوه خاص از آوازخوانی میسپارند و در سرسپردگی محض به تبعیت واو به واو از مدلی از آموزش و خواندن مشغول میشوند و با اتمام این دورهها به تصور اینکه در کار خوانندگی به استادی و قابلیت اجرا رسیدهاند حتی به تدریس هم مشغول میشوند. در حالی که آوازخوانان بزرگ ما میکوشیدند از تمام منازل به سلامت عبور کنند در هر مرحله توشه لازم را به دست آورند. ایرج نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در دوران طلایی آواز و موسیقی ملی به خوبی از فرصتهایی که پیش رو داشته بهره برده است.
وی گفت: در واقع آنچه در سفر همدان دیدم این بود که ایرج صرف نظر از گذراندن دورههای اولیه و آموختن گوشهها و دستگاهها، تا حد زیادی یک آوازخوان خودآموخته است. یعنی صرف نظر از آنچه ستونپایۀ هنر آوازخوانی یعنی ردیف آوازی است و او دورههایش را نزد پدرش و همچنین استاد صبا گذرانده، در مرحله مهم و به واقع اصلیترین مرحله آموزش آواز یعنی «فراگیری هنر خوانندگی» روی پای خودش ایستاده و کاملاً با گذر از مرحله آزمون و خطا به جایگاه فاخرش در این هنر دست یافته که حقش هم همین جایگاه رفیع بوده است.
شیرازی افزود: دیگر نکته مهمی که در این سفر در عین شگفتی دریافتم، این بود که صدای صحبت کردن و به اصطلاح تکلم ایرج هرچند ممکن است به اقتضای سن و سالش تا حدی به پیری گراییده باشد و مثلاً «پیرمردی» به نظر برسد اما هنگام اجرای آواز، دیگر جنس و قدرت صدایش اینگونه نیست و در کمال تعجب در همدان دیدم که ایشان با چه قدرتی روی صحنه آواز میخواند و در محدوده توان یک خوانندۀ ۸۶ ساله بسیار هم خوب به نظر میرسد. همچنان که همین سه ماه پیش در مراسم جشن زادروزش در سالن آمفی تئاتر روزنامه ایران نیز دیدم که چقدر با قدرت آواز خواند. بیتردید علت این دوام و طول هنرنمایی در زندگی ایرج به استفاده درست ایشان از همه ظرفیتهای صدایش و دستیابی به حجم مفید صدا و امکانات حنجرهاش برمیگردد که جلوی بروز بسیاری از آسیبها را در طول زمان میگیرد. بر خلاف بسیاری از دوستان خواننده که امروز هنوز به میانسالی نرسیدهاند قدرت و انعطاف حنجره و صدایشان را به سبب استفاده نادرست و انتخابهای نه چندان دقیق در نوع خواندن و شیوه و اصلاً تقلید غیرعلمی از دست میدهند.