احمدرضا احمدی و امرالله فرهادی پاسخ میدهند؛
سرنوشتِ آثار گرافیکی و تبلیغاتیِ کیارستمی چه شد؟
فرهادی میگوید: کیارستمی همیشه به من میگفت که بالاخره یک روزی با هم میرویم و کل اتاق را بیرون میریزیم، و این انبوه کاغذها را وارسی میکنیم تا کارهای باارزش را جدا کنیم. ولی متأسفانه هیچوقت این فرصت دست نداد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، عباس کیارستمی، پیش از ورود به دنیای سینما، سالها در عرصه گرافیک فعالیت کرده بود. او که خود دانشآموختهی رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود با طراحی آگهی تبلیغاتی برای روزنامهها، ساخت تیتراژ برای فیلمهای سینمایی، ساخت فیلمهای تبلیغاتی برای بانکها و شرکتها و فعالیتهای دیگری از این دست، حضور حرفهای خود را رقم زد. او حتی پس از آن که در جایگاه یک کارگران سینما تثبیت شد همچنان به فعالیتهای گرافیکیاش ادامه داد و تا پایان عمر، آثاری از خود به یادگار گذاشت.
امرالله فرهادی (گرافیست و مدیرِ ویژهگرافیک) و همسایه قدیم کیارستمی، در حال حاضر چندی است که مشغول جمعآوری این دسته از کارهای کیارستمی است. با او و احمدرضا احمدی ( از دوستان و همکاران عباس کیارستمی در دوره کانون پرورشی) در خصوص این بُعد از فعالیتهای دوست قدیمش گفتگویی داشتیم که در زیر میخوانید.
×××
امرالله فرهادی میگوید: نمایشگاهی که امسال در خانه هنرمندان ایران ترتیب دادیم، با اینکه نمایشگاه خوبی بود، ولی جای بسیاری از کارهای مرحوم کیارستمی در آن خالی بود. کیارستمی در طول عمرش، فعالیتهای متعددی انجام داده است؛ کارهایی مثل طراحی، تیتراژ فیلمهای سینمایی، آگهیهای تبلیغاتیِ روزنامه، طراحی روی جلد کتاب، فیلمهای تبلیغاتی و ... . جمعآوری این آثار، یک کار جانبی است که در کنار بقیه کارهایم آن را جلو میبرم. شاید این پروسه تا یک سال آینده طول بکشد. در تلاشیم که تمام این کارها را جمعآوری کنیم و برای نمایشگاه بعدی آماده کنیم.
پوستر فیلم لباسی برای عروسی
وی میافزاید: در نمایشگاهی که امسال برگزار شد، چند روجلدِ سیدی به اضافه عکس دری که آقای کیارستمی در اختیار خانم گلستان قرار داده بود، و خانم گلستان هم برای روی جلد ترجمهشان از کتاب «گزارش یک مرگِ» مارکز استفاده کرد، به نمایش درآمد. همچنین در مراسمی که امسال برگزار شد، وعده دادم که تا سال آینده اول تیرماه سعی کنم آثار عباس کیارستمی را جمعآوری کنم و نمایشگاه بعدی مکمل آثار گرافیکی او باشد.
تیتراژ فیلم قیصر
این گرافیست ادامه میدهد: آثاری که ما مشغول جمعآوریشان هستیم، شامل چند دسته است؛ بعضی از کارها مثل اتودها، دستخطها و خطخطیها در خانه خود آقای کیارستمی است. دستهای دیگر مثل آثار گرافیکی و آگهیهای تبلیغاتی در روزنامههای کیهان و اطلاعات وجود دارد؛ و بخش آخر هم فیلمهای تبلیغاتی است که اکثر آنها در مجموعههای شخصی باید دنبالشان بود. سرنخهایی از این مجموعهدارها پیدا کردهایم ولی هنوز خیلی از آنها برایمان گنگ هستند.
فرهادی میگوید: با بهمن کیارستمی، برای این کار قرار گذاشتیم و امیدوارم که حوصله کنیم و آنچه که باقیمانده را جمعآوری کنیم. کیارستمی همیشه به من میگفت که بالاخره یک روزی با هم میرویم و کل اتاق را بیرون میریزیم، و این انبوه کاغذها را وارسی میکنیم تا کارهای باارزش را جدا کنیم. ولی متأسفانه هیچوقت این فرصت دست نداد.
پوستر فیلم سیاه و سفید
مدیر ویژهگرافیک یادآور میشود: آثار تبلیغاتی کیارستمی، شامل فیلم و طراحی پوستر میشود. فایل دیجیتال روزنامهی اطلاعات از سال ۱۳۴۲ موجود است، و این مجموعه به لطف آقای دعایی در دسترس ما قرار گرفته. البته به غیر از آثار آقای کیارستمی مشغول جمعآوری فعالیتهای مطبوعاتی گرافیستهای دیگری ازجمله کاتوزیان، خسرو بیات، خودم و چند نفر دیگر نیز هستم. در حال حاضر، چند نفر از دانشجویان را گذاشتهایم تا روی روزنامهها کار کنند. حجم روزنامهها خیلی زیاد است. بخش عمدهای از آنها را آقای محسن میرزایی در کتاب «۲۳۰ سال تبلیغات ایران» منتشر کرده است. از منابع دست اول در این زمینه روزنامه کیهان و اطلاعات است. متأسفانه روزنامه کیهان هنوز به صورت فایل دیجیتال درنیامده است و ما هم هنوز فرصت نکردهایم که در کیهان به دنبال آثار کیارستمی باشیم. درواقع، به دلیل نبود نسخه دیجیتال از این روزنامه، بررسی آرشیوش کاری طاقتفرسا و به نوعی نشدنی است.
فرهادی در پایان میگوید: از زمانی که کیارستمی وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد، کارهایش شکل منسجمی به خود گرفت. تا قبل از آن به صورت پراکنده در جاهای مختلف کار کرده بود؛ آژانسهای تبلیغاتی، بانک عمران، دفتر طراحی علیاکبر صادقی و جاهای بسیار دیگر.
پوستر فیلم قیصر
احمدرضا احمدی، نیز درخصوص روجلد کتابهای عباس کیارستمی به ایلنا میگوید: زمانی که انتشارات روزن، توسط ابراهیم گلستان و یدالله رؤیایی پایهریزی شد، من هم مدتی با آنها همکاری میکردم. عباس کیارستمی کاری که کرد، برای روی جلد مجله روزن بود. من شمارهی ۴ روزن را تحت عنوان «دفترهای روزن» درآوردم که روی جلدش را او طراحی کرد. آنموقع کیارستمی هنوز سازمان تبلیغات نگاره کار میکرد. این روی جلدها را با حروف ساده کار میکردیم. حروف بالایی آن کار خودم بود و وسطش نیز دایرهای بود که با کاغذ رنگی درست شده بود. جلدها، جلد پارچهای بود که کارِ صحافی «مهرآئین» بود. یکسری کارهای دیگر هم در انتشارات روزن درآوردیم که با خط آقای اخوین منتشر کردیم. برای مثال در طرف بُرِش کتاب مینوشتیم: «عروسی خون - فدریکو گارسیا لورکا- ترجمه احمد شاملو».
احمدی اضافه میکند: کیارستمی روجلد دو تا از کتابهای مرا طراحی کرد. یکی کتاب «وقت خوب مصائب» بود که انتشارات زمان منتشر کرد. یک کتاب کودکان هم با هم کار کردیم تحت عنوان «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید» که نقاشیهایش کار کیارستمی بود.