یک مستندساز مطرح کرد؛
آرشیو تصویری ما در حوزه تاریخ ورزش بسیار ضعیف است/ مستند ورزشی مهمترین ابزار برای معرفی قهرمانان ورزشیمان است
حسین رحمتی با اشاره به اینکه آرشیو تصویری کاملی در حوزه تاریخ ورزش ایران وجود ندارد، تأکید کرد: ویدئوهای اندکی که از مسابقات ورزشی قدیمی و ورزشکاران ما وجود دارد معمولاً یا آسیب دیدهاند یا در مجموعهای قرار دارند که دستهبندی درستی صورت نگرفته و دسترسی به آنها سخت است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها با برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ فوتبال بحث ورزش در جامعه بیش از همیشه مطرح است. همواره از ورزشکاران مختلف شنیدهایم آنچه که به آنها برای انتخاب ورزش و تبدیل شدن به یک قهرمان ورزشی انگیزه داده همین مسابقات ورزشی بزرگ بوده که از دل آنها قهرمانان و الگوهایی برای نوجوانان و جوانان خلق شده است.
در این مسیر قطعاً فیلمهای داستانی یا مستندهای ورزشی میتوانند نقش تأثیرگذاری داشته باشند، برای نوجوانی که درخشش مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ را ندیده یا از صعود تیم ملی ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فقط یک خاطره از بزرگترها شنیده و تصاویری از قهرمانی رضازاده، ساعی، تختی و… در ذهنش نقش نبسته، قطعاً آثار مستند میتواند این نامها و قهرمانیها را ماندگارتر کند و برای نسل امروز هم الگوساز باشد.
در نگاهی کلی میتوان به این نتیجه رسید که توجه چندانی به سینمای مستند ورزشی در کشور ما نشده و لازم است که این گونه سینمایی مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد تا نقاط ضعف و قدرت و راه تقویت آن را بشناسیم. در گفتگو با حسین رحمتی (کارگردان مستند) این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
با نگاهی کلی به مستند ورزشی در ایران، این گونه سینمایی را در چه سطحی میبینید؟
ما در حوزه ورزش مستندهای قابل دفاعی نداریم و در یک ارزیابی کلی باید بگویم که اصلاً نمیتوان ایران را در این زمینه صاحب یک جریان سینمایی دانست. سالها برخی مدیران در حوزه ورزش آمدند و وعدههایی درباره توجه به سینمای مستند ارائه دادند، متأسفانه این وعدهها و تأکیدها در حد شعار باقی ماند و ما عملاً در مرحله تولید شاهد آثار قابل دفاعی نبودیم که بتوانند قهرمانان ورزشیمان را معرفی کنند. از این رو حوزه مستند ورزشی جای کار زیادی دارد چراکه کمکاریهای بسیاری در این حوزه صورت گرفته است.
به نظر من دلیل محکم این کمکاری کمبود منابع آرشیوی است. ما وقتی از تاریخ ورزش کشور صحبت میکنیم منابعمان اکثراً مکتوباتی هست که از روزنامهها، هفتهنامهها و به طور کل رسانهها باقی مانده است و تصاویر همان اندک اندازهای که وجود دارد در حد عکس است و در فیلم به شدت فقیر هستیم. البته باید بگویم فیلمهای ورزشی اندکی در این سالها ساخته شده است اما معمولاً این آثار ابتر ماندهاند و یا آثار نسبتاً با کیفیتی هستند اما فضای مناسب برای نمایش، پخش و ارائه آنها وجود نداشته است. به نظر من ما در حوزه تولید مستندهای ورزشی در ابتدای راه هم نیستیم.
با توجه به اینکه تقریباً همه مسابقات ورزشی مهم ضبط شده و در شبکههای تلویزیونی جهان پخش شدهاند، چطور کشور ما در فیلمهای آرشیوی ورزشی فقیر است؟
یک آرشیو ساماندهی شده در کشور ما وجود ندارد، من وقتی تولید مجموعه «تا پروانگی» را آغاز کردم، قصد داشتم که این مجموعه در ۶ قسمت ساخته شود و بعد که شبکه مستند از تولید این مجموعه حمایت کرد تعداد قسمتهای این مجموعه به ۱۵ قسمت افزایش پیدا کرد. من از همان ابتدای راه با مشکل کمبود فیلمهای آرشیوی مواجه بودم، این کمبود حتی در رشتههایی که تصور بر این است که میتواند آرشیوی غنی وجود داشته باشد، باز هم فیلمهای چندانی موجود نیست. این وضعیت حتی در ورزشهای انفرادی که در ایران تاریخ صد ساله دارند هم وجود دارد و تعداد فیلمهای آرشیوی موجود بسیار اندک است. در کشور ما سالیان سال است که در ورزشهای مختلف مسابقات لیگ و مسابقات ورزشی مختلفی برگزار میشود یا میزبان مسابقات بینالمللی بودهایم اما باعث تعجب است که در آرشیو با چنین محدودیتی مواجه هستیم.
قطعاً منابع آرشیوی بیشتری هم وجود دارد که خوب محافظت نشده و ممکن است آسیب دیده باشند یا تخریب شدهاند. مشکل دیگر این است که در برخی موارد آرشیو وجود دارد اما دستهبندی درستی صورت نگرفته است. من بدون استثنا به هر فدراسیونی مراجعه کردم با این مشکل مواجه بودم و به مسئولان مربوطه گفتم که بهتر است یک بانک تصویری داشته باشند تا دستیابی به منابع و ویدئوها اینقدر سخت نباشد. نکته دیگر این است که ما در بسیاری مواقع با مشکل امتیاز حق پخش مواجه هستیم اما با توجه به همه این محدودیتها ما حداقلها را هم از آن مسابقه نداریم و ممکن است یک قهرمان ورزشیمان اصلاً ویدئویی از مسابقاتش وجود نداشته باشد. ما در این حوزه شدیداً به یک بانک تصویری احتیاج داریم و باید سازماندهی درستی صورت بگیرد تا اگر بعدها کسی خواست فیلمی مستند بسازد امکان دسترسیاش به فیلمها آسانتر باشد. ضعف ما در حوزه فیلمهای آرشیوی حتی مربوط به مسابقات ورزشی سالهای اخیر هم میشود.
هیچ امکانی برای دستیابی به فیلمهای آرشیوی مسابقات بینالمللی وجود ندارد؟
ما میتوانیم حق پخش آن مسابقات را بخریم اما خرید این حق پخش برای یک مستندساز به هیچوجه به صرفه نیست چون هزینه بالایی دارد. متأسفانه در داخل کشورمان کمکم یک مافیا شکل میگیرد، مشکلاتی که مطرح کردم عوامل شکلگیری این مافیا هستند و خودم هم با این معضل چند بار مواجه شدهام. افرادی که به برخی آرشیوها دسترسی دارند قیمتهای بالایی برای فروش چند ثانیه از یک مسابقه خاص پیشنهاد میدهند که برای یک مستندساز اصلاً امکان ندارد این ویدئو را خریداری کند.
این افراد به ویدئوهایی دسترسی دارند که اصلاً کسی این ویدئوها را ندارد، وقتی از آنها میپرسیدم چطور به این ویدئوها دست پیدا کردهاند، پاسخ مشخصی نمیدادند. برخی افراد حتی به ویدئوهای شخصی برخی ورزشکاران دسترسی داشتند و با قیمتهای بالایی به مستندسازها میفروشند. این اتفاق نامتعارف است و باید یک مجموعه متولی ورزش مثل کمیته ملی المپیک، فدراسیونها و وزارت ورزش این فیلمها را در اختیار داشته باشد.
صداوسیما به دلیل محدودیت حق پخش و حق ضبط برای در اختیار داشتن ویدئوی مسابقات ورزشی با مشکل مواجه هستیم. بخشی از این مشکل مربوط به دشمنیهایی که با کشور ما میشود، مربوط است و بخشی هم به ضعف تولید مربوط میشود که مجموع این عوامل باعث شده تا تلویزیون مثل مجموعههای متولی آرشیو قوی نداشته باشند. در این شرایط مسئولان باید بدانند که شاهد شکلگیری یک مافیا هستیم، عدهای از این فضا سوءاستفاده میکنند و آرشیو را به قیمتهایی بسیار بالا میفروشند و کار فیلمسازی در این حوزه را به مراتب سختتر کردهاند.
ساخت فیلم مستند در حوزه ورزش کار سختی است و اگر مستند شما سعی در معرفی یکی از قهرمانان داشته باشد کار به مراتب سختتر میشود چرا که آن فرد معمولاً در مسابقات جهانی است و دسترسی به او سخت است و دلیل بعدی به نبود آرشیو مناسب مربوط میشود که کار شما را سخت میکند.
منظورتان از نقش دشمنی و عناد برخی کشورها با ما در ضعف آرشیو صداوسیما چیست؟
در سالهای اخیر به دلیل تحریمهایی که علیه کشورمان وجود دارد، بسیاری از شبکهها برای خرید حق پخش مسابقات با ما همکاری نمیکردند. اما این تنها یکی از دلایل ضعف آرشیو صداوسیما است، تلویزیون در آرشیو فیلمهای ورزشی سالهای گذشته هم ضعیف است و این نشان میدهد که خود رسانه ملی هم به این موضوع توجه چندانی نداشته است. تنها در برخی رشتهها مثل کشتی است که کمی آرشیومان قویتر است.
علاوه بر این مسائل دیگر عوامل تأثیرگذار در ضعف سینمای مستند ورزشی چیست؟
فیلمسازان بسیاری هستند که علاقه دارند به حوزه ورزش ورود کنند و اثر تولید کنند، به تازگی در سالهای اخیر است که فدراسیونها و وزارت ورزش در ساخت آثار مستند همکاری میکنند و پیش از آن اصلاً دغدغه ساخت فیلم مستند ورزشی نداشتند و فیلمهای چندانی ضبط و ثبت نشدهاند و چون دغدغهای نبوده، ارتباطی هم بین فیلمسازان و مسئولان ورزشی ما وجود نداشته است. همین مسئله باعث شده تا قهرمانان ورزشیمان را بیرون از کشورمان بیشتر از ما بشناسند. lما ورزشکارانی داریم که در مسابقات بینالمللی کشورهای مختلف او را مورد تحلیل قرار میدهند تا در برابرش شکست نخورند اما مردم ما اصلاً این افراد را نمیشناسند و این نشاندهنده بیتوجهی به مستند ورزشی است که بهترین ابزار برای معرفی این قهرمانان باشد. مدالآورترین بانوی پارالمپیک جهان ایرانی است اما کسی او را نمیشناسد و این نشان میدهد که ما چقدر در معرفی قهرمانانمان کمکاری کردهایم.
یکی از اتفاقات خوبی که در سالهای اخیر رخ داد این بود که کمیته ملی المپیک به این نتیجه رسید که جشنواره فیلمهای ورزشی برگزار کند و این اتفاق بزرگی است. من فکر میکنم مهمترین عامل ضعف سینمای مستند ورزشی همین بیتوجهی مدیران و مسئولان ورزشی کشور به این سینما است و خوشبختانه به نظر میرسد که کمکم مدیران هم به این نتیجه رسیدهاند که باید این گونه سینمایی را جدی بگیرند.
مستند ورزشی چه کارکردی در جامعه میتواند داشته باشد؟
اگر قرار است به قهرمانان ورزشی خود روحیه دهیم، آنها را به جامعه معرفی کنیم و حتی الگوسازی کنیم تا جوانان بیشتری به ورزش روی بیاورند باید مستند ورزشی را جدی بگیریم. قهرمانان ورزشی بسیاری را میشناسم که گلایه دارند چرا سالها از ما به عنوان رپرتاژ آگهی استفاده شده اما حالا که پیشکسوت شدهاند کسی سراغ آنها نمیرود.
بسیاری از ظرفیتهای استانی ما میتواند به کمک سینمای مستند ورزشی بیاید، ما ردیف اعتباری داریم، در وزارت ورزش ردیف اعتباری وجود دارد که باید در ساخت فیلم مشارکت داشته باشند، اینکه صرفاً وزارت ورزش در یک سریال سرمایهگذاری کند که در بخش کوچکی از سریال به موضوعی ورزشی اشاره شود، رویکرد درستی نیست، مستند را باید جدی گرفت و از آن حمایت کرد. اگر قرار است مدیران ضعفهای موجود در حوزه ورزش را بشناسند و این ضعفها را برطرف کرده و به رشد ورزش کشورمان کمک کنند باید به فیلمسازانمان اجازه دهیم ضعفها را پیدا کنند و در فیلمهایشان به آنها اشاره کنند.
بسیاری از مدیرانی که در آثارم با آنها مصاحبه کردهام، میدانند مطالباتی از سوی ورزشکاران وجود دارد اما معتقدند که این مطالبات مطرح نمیشود. من در پاسخ به اظهارات این مدیران میگویم ورزشکاران تریبونی برای بیان مطالبات خود ندارند و سینمای مستند میتواند یک تریبون مهم باشد. اگر ورزشکار بتواند از مطالبات و مشکلات موجود در این عرصه بگوید قطعاً در آینده ورزش کشورمان پیشرفت چشمگیری خواهد داشت. دیدن این مستندها برای دختران و پسران سرزمین ما میتواند انگیزهبخش باشد تا راه را برای رسیدن به هدف پیدا کنند و من به عنوان مستندساز بارها تلاش کردهام کمکاری مدیران را هم به چالش بکشم و از هر جهت میتوان سینمای مستند ورزشی را سینمایی سازنده و مفید دانست.
ورزشکاران ما با همه کمتوجهی که به آنها شده در این سالها شاهد بودم که وقتی نام وطنشان به میان میآید سر از پا نمیشناسند و برای افتخارآفرینی با تمام وجود تلاش میکنند. من در آثاری که خلق کردم سعی داشتم این مسئله را مطرح کنم و امیدوارم قدم کوچکی برای ورزش کشورمان برداشته باشم.