مجید امرایی:
نمایش خیابانی مسالهمحور و گرهگشاست/ آثار هر کجای شهر که اجرا شوند، به آن هویت نمایشی میدهند/ تئاتر محیطی نیازمند یک جشنواره بینالمللی است
مجید امرایی میگوید: تئاتر خیابانی یک گونه کاملا مردمی و مورد پسند مخاطب در هر کجایی است؛ چون میتواند به سادگی خودش را با موقعیت مخاطب همگام و متعادل کند. به سادگی میتواند خودش را با فضا و موقعیتهای متفاوت وفق دهد و با آنها ارتباط برقرار کند. اینها ظرفیتهایی است که از بداههساز بودن و بداههپرداز بودن تئاتر خیابانی میآید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «مجید امرایی» نویسنده، کارگردان تئاتر، نمایش درمانگر و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی و دبیرکل انجمن نمایش درمانی (دراماتراپی) ایران است؛ با او درباره نقش و اهمیت تئاتر خیابانی (تئاتر فضای باز)، جایگاه آن در ایران، نگاه مردم، دولت و جامعه هنری به این گونه اجرایی، محدودیتهای آن و... به گفتگو نشستهایم که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید.
به نظر میرسد تئاتر خیابانی در ایران دستکم گرفته شده است؛ جدا از مخاطب، دایره هنرمندانمان هم هنوز و بعد از تجربههای درخشانی که در تئاتر محیطی شکل گرفته و آثار بسیار درخشانی در این حوزه تولید شده، هنوز بهعنوان تئاتری سطح پایینتر از اجرای صحنهای به آن نگاه میکنند و برایش شأن یک گونه تئاتری مستقل را قائل نیستند. فکر میکنید این نگاه از کجا میآید؟
بله، کاملا با شما همعقیدهام. اصفهانیها یک ضربالمثلی دارند که میگویند «آقا آقا از تو خانه در میآید» یعنی ارج گذاشتن به یک موقعیت، به یک شرایط، به یک هنر، از خود خالقان آثار هنری شروع میشود. به نظر میرسد خالقان اثر هنری در تئاتر محیطی، باید کارشان را بیش از پیش جدی بگیرند و بدانند که تئاتر خیابانی یک گونه مستقل و ریشهدار در سرزمین ایران است و چیزی از دیگر گونههای نمایشی کم ندارد. این را در درجه اول خود هنرمندان و در درجه دوم، حامیان و مدیریت حوزه هنرهای نمایشی باید لحاظ کنند و در تخصیص بودجهها به تئاتر خیابانی، دقیقتر و جدیتر عمل کنند. چراکه تئاتر خیابانی یک تئاتر حاشیهای نیست، یک تئاتر کاملا در متن و در بطن جامعه است.
برخی پژوهشگران معتقدند مردم ما نسبت به خیلی از کشورهای دیگر و حتی در مقایسه با مردم منطقه، خیلی تن به مشارکت در تئاترهای خیابانی و محیطی نمیدهند؛ اتفاقی که شاید از یک شرم تاریخی نشات میگیرد...
نه، من این را باور ندارم.
یعنی تصور میکنید این کنش دوسویه بین هنرمند و مردم عادی و رهگذر (بهعنوان مخاطبان بالقوه این نوع نمایش) اتفاق افتاده است؟
این مشارکت چیزی نیست که بخواهیم آن را در طی یکی دو سال بررسی کنیم. نمایش خارج از سالن، نمایش محیطی یا آنچه امروزه به اشتباه تحت عنوان «تئاتر خیابانی» و به درستی «نمایش فضای باز» یا «نمایش بیرونی» از آن یاد میکنیم، قرنهاست که با مخاطب مأنوس است. نمایشگری که در هر کوی و برزن میرفته، مردم را دور خود جمع میکرده است. بنابراین رسیدن به این نتیجه که مخاطبان با تئاتر محیطی و بیرونی همراهی نمیکنند، اتفاقی نیست که در قالب یک تحقیق تکنفره به دست بیاید. ضمن اینکه معیار در سنجش چنین کنش و واکنشی از سوی مردم، فقط تهران نیست؛ معیار فقط جلوی تئاتر شهر تهران یا چند جای محدود دیگر نیست، معیار سراسر ایرانست. هر کجا که تئاتر خیابانی اجرا میشود، مخاطبان هم با آن مأنوس هستند، با آن همراه هستند، با آن همراهی میکنند، چراکه دارد حرف و دغدغه آنها را مطرح میکند و دارد مساله مردم را میگوید. تئاتر محیطی، مردمیترین گونه تئاتری است، موضوعش از مردم است، با خود مردم پیش میرود و با خود مردم به راهکار میرسد.
به اعتقاد شما تئاتر محیطی در کنار اهدافی که در زمینه آگاهیبخشی، افزایش سواد اجتماعی و کمک به مشارکت در امور اجتماعی دارد، توانسته در عمل هم چنین اتفاقهایی را رقم بزند؟
اینها چیزهایی است که در بطن نمایش خیابانی نهفته است. اگر برنامهریزی ما ضعیف است، نباید نقص و ایرادش را به تئاتر خیابانی متصل کنیم. تئاتر خیابانی یک تئاتر کامل است، یک نمایش کامل از همه جهات است؛ اگر میبینیم چندان گسترده نشده، به این علت است که ما برنامهریزی خوبی برایش نداریم. چون مدیریت خوبی نکردهایم، نمیتوانیم ضعفهای مدیریتی را به خود تئاتر خیابانی متصل بدانیم یا اگر هنرمندی به واسطه اینکه دغدغه نان دارد و میخواهد امرار معاش کند و کار جدید تولید نمیکند بگوییم ایراد از تئاتر خیابانی است. تئاتر خیابانی سالهاست خودش را معرفی کرده؛ جایگاهش، مدیریتش، شرایطش، شیوه ارتباطش با مخاطب و... قرنهاست در دنیا این گونه نمایشی بهعنوان نمایشهای فضای باز و بیرونی و پیش از آن که تئاتر در سالنهای سرپوشیده حبس شود، اجرا میشده و با مخاطبش هم ارتباط برقرار میکرده است. اصلا نمایشگرش هم از خود همان مخاطبان بوده و اجرا در لحظه اتفاق میافتاده. مباحثی را هم طرح میکرده که دغدغه خود آدمها بوده است.
فکر میکنید این نگاه در هنر محیطی و بیرونی ما وجود دارد که فرصتی برای ارائه تجربههای نو چه در شکل و فرم و شیوههای اجرایی و چه در محتوایی که میخواهد ارائه دهد باشد؟ تجربهای که شاید تئاتر صحنهای از امکانش بیبهره باشد...
آنچه که در تئاتر صحنهای نمیتواند اتفاق بیفتد، در تئاتر خیابانی میتواند. تئاتر خیابانی محدودیت سن و صحنه ندارد. تمام محدودیتهایی را که تئاتر صحنهای و قاب صحنهای میتواند داشته باشد، تئاتر خیابانی ندارد، در عین حال که خودش محدودیتهای دیگری دارد. الان در دنیا، تئاتر خیابانی به سمت تئاتر مکانیکی رفته؛ یعنی بهرهگیری از تکنولوژی جدید برای اجرا در فضای باز یا در خیابان. عروسکهای بیست متری و تکنولوژی ماشینی بهعنوان یک امکان بهکار گرفته میشوند و تئاتر خیابانی دیگر تنها محدود به مکالمه دو نفر در خیابان یا بین نمایشگر و تماشاگر نیست. مرز تماشاگر با نمایشگر در هم نوردیده شده، همه هم نمایشگرند و هم تماشاگر؛ هر آن و هر لحظه فضای مداخله برای حضور مخاطب در اجرای نمایش مهیا میشود و داستان هر بار به یک شیوه ادامه پیدا میکند. اینطور نیست که یک داستانی مشخص اجرا شود و آخرش معلوم باشد و در انتها بگویند خیلی خب، بروید خانهتان. ممکن است پایانِ یک اجرا در مواجهه با مخاطب، اصلا چیز دیگری شود. اینها ظرفیتهای در لحظه بودن و نفس به نفس بودن با مخاطب است که از ظرفیتهای تئاتر خیابانی و فضای باز و بیرونی محسوب میشود؛ امکاناتی که تئاتر صحنهای فاقد آنهاست.
اجرای تئاتر محیطی، در خیابانی و فضاهای باز با چه مشکلات و محدودیتهایی مواجه است؟
فکر میکنم با توجه به اینکه قریب به دو سال است که با اپیدمی کرونا روبرو هستیم، زمان آن رسیده که هیاتی متشکل از شهرداری، ادارهکل هنرهای نمایشی، حوزه هنری، کانون پرورش فکری، نیروی انتظامی و همه کسانی که میتوانند در تولید و اجرای نمایشهای خیابانی سهیم باشند تشکیل شود تا گروههای هنری بتوانند در فضاهای مختلف برای مردم نمایش اجرا کنند. گاه فقط برای سرگرمی و شاد کردن مردم، و گاهی برای آگاهیبخشی به آنها. کما اینکه در همین مدت کرونا هم تعدادی از گروههای نمایشی شروع کردند به اطلاعرسانی در زمینه این همهگیری. با فرصتی که از چراغ قرمزهای دو، سه دقیقهای در چهارراهها به دست میآمد، گروههای نمایشی در قالب اجراهایی بسیار کوتاه به مردم درباره کرونا و مراقبتهایش اطلاعرسانی میکردند. اینها ظرفیتهایی است که تئاتر خیابانی با خوش دارد، و میتواند بیش از این شود. به نظر میرسد به جایی رسیدهایم که باید تعامل بیشتری با دنیای هنرهای نمایشی و با خارج از مرزها داشته باشیم؛ به نظر میرسد باید فضایی ایجاد کنیم که گروههای تئاتر خیابانی بتوانند بروند و تجارب جدیدی با گروههای خارجی یا از جشنوارههای خارجی کسب کنند. به نظر میرسد این تعامل دو سویه یعنی آمدن و رفتن گروههای ایرانی به کشورهای خارجی یا آمدن گروههای خارجی به ایران میتواند ما را با دنیا و با علم روز تئاتر خیابانی مرتبط کند. تئاتر خیابانی یک گونه کاملا مستقل است، یک گونه کاملا مردمی است، یک گونه کاملا مورد پسند مخاطب در هر کجایی است؛ چون میتواند به سادگی خودش را با موقعیت مخاطب همگام و متعادل کند. اگر در یک سربازخانه اجرا میرود و تایم بعدیاش در حیاط یک بیمارستان است، به سادگی میتواند خودش را با این فضا و موقعیتهای متفاوت وفق دهد و با آنها ارتباط برقرار کند. اینها ظرفیتهایی است که از بداههساز بودن و بداههپرداز بودن تئاتر خیابانی میآید. از تئاتری که در آن و در لحظه اتفاق میافتد، دغدغهمند است، پیشرو است، مسالهمحور است، مشکلگشاست، گرهافکن و گرهگشاست، شورایی است و... اینها همه ویژگیهایی است که به نظر میرسد در تئاتر خیابانی و بیرونی وجود دارد و آرزو میکنم حداقل مدیران ما به این اهمیت و ظرفیت پی برده باشند. به نظر میرسد امروز، بعد از سی و خردهای سال که تئاتر خیابانی بهطور جدی در جشنواره تئاتر فجر هم حضور داشته، این گونه تئاتری نیازمند یک جشنواره وسیع بینالمللی است؛ نه تنها رویدادی محدود به یک استان یا شهرستان.
فکر میکنید در فضای آکادمیک، دانشگاهها و دروس دانشگاهی به شکل مناسب به تئاتر محیطی پرداخته شده است؟
نه، تازه شروع کردهاند بهعنوان برخی از واحدها. بهعنوان یکی، دو واحد در برخی از رشتهها به آن توجه میشود، ولی به نظر میرسد ظرفیت این را دارد که بهعنوان یک رشته کاملا مستقل به تئاتر بیرونی یا تئاتر فضای باز توجه شود. یا بهعنوان یک رشته دانشگاهی، چون هم مدرسین آن موجود است و هم علاقهمندانی که میخواهند در این حوزه کار کنند. تئاتر خیابانی به دنبال سودجویی و منفعت نیست، تئاتر خیابانی منفعتش را در حل مسائل جامعه و مخاطبش میداند. تئاتر خیابانی تئاتر تجاری نیست، تئاتر خیابانی تئاتر دغدغهمند است، تئاتر مسالهمحور است، تئاتری است که مدام خودش را بهروز میکند. یعنی هر بار که اجرا میشود، متناسب با زمان حال، بهروز میشود. هر بار متناسب با موقعیتش، متناسب با فضا، و با هویتبخشی به فضای نمایشی در هر کجایی که اجرا میشود، خودش را بهروز میکند و هویت نمایشی میدهد به فضاهایی که در بیرون وجود دارند و اینها مسائلی است که بهعنوان یک ظرفیت جدی در تئاتر ایران، بسیار اهمیت دارند.