آیا خودروسازان «خودرو» میسازند؟
هر صنعتی باید همانی را تولید کند که از نامش انتظار میرود. صنعت کاشی و سرامیک باید «کاشی و سرامیک» تولید کند؛ صنایع لوازم خانگی باید وسایل و تجهیزات مورد نیاز منازل شهروندان را تهیه کند. اما گاهی این قاعده معکوس میشود, نمونه بارز آن صنعت خودروسازی است که این روزها بجای تولید خودرو؛ «زیان» تولید میکند؟ شاید بپرسید چرا؟
ایلنا؛ صنعت خودروسازی از مواد زیادی برای ساخت خودرو استفاده میکند از جمله: آهن، آلومینیوم، پلاستیک استیل، شیشه، لاستیک، مواد نفتی، مس، فولاد و غیره. از این مواد برای ساخت اجزایی که حتی به فکرمان هم خطور نمیکنند مانند عقربههای روی صفحه کیلومترشمار تا قطعات بزرگ مانند بدنه موتور یا چرخ دندههای گیربکس استفاده میشود. در بین تمامی این اقلام 7 ماده اصلی پرمصرفترین مواد در صنعت خودروسازی است که عبارتند از:
- فولاد
- پلاستیک
- آلومینیوم
- سرب
- روی
- مس
- چدن
بیشتر وزن خودروهای مدرن به خاطر فولاد است. برای مثال، در سال 2007 در یک خودروی معمولی 1090 کیلوگرم و در یک وانت یا خودروی شاسی بلند حدود 1360 کیلوگرم فولاد به کار رفته بود. فولاد برای ساخت شاسی زیرین یا شبکهای به کار میرود که اسکلت خودرو را تشکیل میدهد و در صورت تصادف از شما محافظت میکند. ستونِ درها، سقف و حتی صفحات بدنهی بیشتر خودروهای امروزی از فولاد ساخته شدهاند. حتی اگزوز هم از فولاد زنگنزن ساخته میشود. در طول این سالها، صنعت فولاد بسیار رشد کرده است؛ به همین خاطر امروزه خودروسازها میتوانند برای قسمتهای مختلفی از خودرو از انواع مختلفی فولاد استفاده کنند.
با نگاهی به مقایسه رشد قیمت مواد اصلی بکار رفته در تولید خودرو متوجه میشویم که فاصله بسیاری بین هزینههای تولید خودرو امسال نسبت به سال گذشته وجود دارد. نگاهی اجمالی به جدول مقایسهای مواد مورد نیاز تولید خودرو بازگو کننده واقعیتهای بسیاری است:
جدول مقایسهای قیمت مواد مورد نیاز تولید خودرو
ردیف |
نام ماده |
میانگین قیمت سال 96 |
میانگین قیمت 7 ماهه 97 |
1 |
مس |
445.192 |
815.265 |
2 |
لاستیک |
67.307 |
249.500 |
3 |
آلومینیوم |
82.761 |
276.075 |
4 |
روی |
124.698 |
338.850 |
5 |
فولاد |
12.851 |
43.400 |
6 |
سرب |
96.426 |
278.645 |
7 |
چدن |
17.502 |
58.455 |
فولاد پرکاربردترین فلز در صنعت خودروسازی است که رشد قیمت آن از سال گذشته تا مهر ماه امسال بسیار قابل توجه بوده است. بر اساس گزارشهای موجود میانگین قیمت فولاد که در سال 12.851 ریال بوده با شتابی خیره کننده به عدد43.400 ریال رسیده است.ماده اصلی دیگر آلومینیوم است که از نظر قیمت جهش تورمی بیسابقهای را طی کرده است. بهای این ماده که در سال گذشته 82.761 ریال بوده در مهرماه امسال به عدد 276.075 ریال رسیده است. قیمت لاستیک نیز از 67.307 ریال در سال گذشته به رقم 249.500 ریال رسیده است.
در کنار تمام این افزایش قیمتها باید به میزان نرخ ارز هم اشاره کرد. با توجه به میزان بالای وابستگی صنعت خودرو به صنایع خودروسازی و قطعهسازی خارج از کشور؛ میزان ارزبری هر خودروی تولیدی متفاوت است. به نحوی که گفته شده است «خودروهای تولید داخل حدود 22 تا 23 درصد ارز بری دارند اما خودروهایی که قطعات آن به صورت کامل وارد میشود ممکن است تا 95 درصد ارزبری داشته باشد.» این میزان وابستگی به ارز خواسته یا ناخواسته تاثیرات زیادی بر هزینههای خودروسازان دارد.
جدول مقایسه نرخ ارز در بازار آزاد
سال |
نرخ دلار |
نرخ یورو |
نرخ میانگین سال 96 |
40.669 |
48.087 |
نرخ بازار آزاد 14/7/97 |
135.000 |
150.000 |
نرخ سنا 13/9/97 |
116.448 |
134.154 |
با تمام افزایشهایی که هزینههای تولید خودرو در ایران دارد اگر نگاهی به قیمت مصوب خودروسازان بیندازیم میبینیم (در تاریخ 13/9/97) مشاهده میکنیم که افزایش قیمت خودرو هیچ تناسبی با هزینههای تولید شده نداشته است.
مقایسه قیمت مصوبه خودروهای پرتیراژ داخلی
ردیف |
نام خودرو |
قیمت 13/9/96 |
قیمت 13/9/97 |
1 |
پراید 131 |
21.180.000 |
22.709.000 |
2 |
تیبا |
25.534.000 |
27.507.000 |
3 |
چانگان CS35 |
69.057.000 |
74.952.000 |
4 |
پژو 206 |
33.300.000 |
36.286.976 |
5 |
دانگ فنگ اتوماتیک |
45.524.000 |
50.000.000 |
6 |
دنا |
42.773.000 |
46.989.477 |
7 |
سمند |
31.028.000 |
33.535.482 |
به عبارت دیگر خودروسازان ایران ناچارند تمام هزینههای خود را بر اساس قیمتهای روز انجام دهند در حالی که آنها قادر نیستند قیمتهای خود را با استفاده از منطق اقتصادی ترمیم نمایند. معادله تولید بر اساس هزینههای روز و فروش بر اساس قیمتهای سال پیش؛ معادلهی عجیبی است که خودروسازان را واداشته که این روزها بجای «تولید خودرو»؛ «تولید زیان» کنند! و اگر هر چه زودتر فکری به حال جبران این زیانهای انباشته نشود به تدریج سخن از «تولید خودرو» در ایران زمین سخنی نامشهود خواهد بود.
نویسنده: احمد فرهادی، کارشناس اقتصادی