در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
بازگشت ایران به مدیترانه با یک خط لوله جدید/ آیا برنامه سلجوقیان احیاء میشود؟
مدیر گروه مرکز مطالعات انرژی وین با بیان اینکه آخرین باری که ایران به سواحل مدیترانه رسید در دوران سلجوقیان بود، گفت: صنعت نفت و میادین نفتی عراق از زمان کودتای عبدالکریم قاسم در ۱۹۵۸ به حال خود رها شدهاند.
فریدون برکشلی در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به برنامه عراق برای ارسال نفت به مدیترانه اظهار داشت: عراق تمایل زیادی دارد که نفت خود را به سواحل مدیترانه برساند. البته این خواسته ایران هم هست. آخرین باری که ایران به سواحل مدیترانه رسید در دوران سلجوقیان بود. برای ایران و عثمانی سابق و ترکیه، برتری استراتژیک در تسلط و نزدیکی به مدیترانه جنوبی است. عراق در زمان صدام هم از طریق خط لوله به سوریه نفت صادر میکرد.
وی افزود: پس از آغاز جنگ تحمیلی، دولت حافظ اسد، خط لوله را مسدود کرد. بعد از آن صدام از طریق کامیونهای نفتکش به اردن نفت صادر میکرد. بنابراین اینکه عراقیها در فکر صادرات نفت به مدیترانه باشند، محتمل و منطقی است. البته این موضوع هم از طرف مخالفان این طرح مطرح است که روابط صمیمانه میان تهران و بغداد، ممکن است بر آینده خط لوله سایه اندازد هم وجود دارد.
مدیر گروه مرکز مطالعات انرژی وین در ادامه تصریح کرد: ایران نمیتواند در سیاستهای توسعه صنعت نفت عراق دخالت کند. از طرف دیگر توسعه صنعت نفت عراق هم، به آن آسانی که تصور میشد نیست. شرکتهای بزرگ نفتی مانند اکسانموبیل و توتال در حال ترک عراق هستند. صنعت نفت و میادین نفتی عراق از زمان کودتای عبدالکریم قاسم در ۱۹۵۸ به حال خود رها شدهاند. کودتاهای پیاپی، ملیسازیهای فلهای، جنگ و تحریم و نابسامانی، میادین نفتی عراق را دچار آسیبهای پایهای کرده است.
وی تاکید کرد: بنابراین شرکتهای بینالمللی هم علاقه چندانی به سرمایهگذاری در صنعت نفت عراق ندارند. در فاز بعدی احتمال ورود شرکتهای چینی و هندی وجود دارد و باید دید که آیا شرکتهای تازهوارد تمایلی به ایجاد ظرفیت و احداث خط لوله در مسیر اردن و تا مصر خواهند داشت.
مجتبی فردوسیپور سفیر سابق ایران در اردن نیز این پروژه را قدیمی دانسته و به ایلنا گفته است: هدف عراق وصول به بازارهای جهانی بدون عبور از هرمز و مخاطرات بابالمندب، اردن با هدف تحصیل روزانه 10 هزار بشکه نفت با نرخ 16 دلار زیر فوب برنت شمال و هدف مصر بهرهگیری از امتیاز انرژی ارزانتر و کاهش هزینههای ترانزیتی باتفاق اردن در حیطه توافقات طرح شام جدید است.
فردوسیپور به دلایل مخالفت با این پروژه نیز اشاره و تاکید کرده: مهمترین مؤلفههایی که در فرایند تعاملات انرژی برپایه طرح شام جدید از سوی غرب بویژه ایالات متحده آمریکا متصور است، کاستن از اهمیت محور شام قدیم و حذف سوریه از معادلات هاب انرژی منطقهای، زمینهسازی تعاملات آتی کشورهای محور شام جدید با رژیم صهیونیستی بویژه با توجه به وجود قراردادهای 20 سال صادرات گاز مصر به رژیم اسرائیل منعقده در 2005 و خرید و واردات گاز توسط اردن از اسرائیل بمدت 15 سال برپایه قرارداد منعقده بسال2016، است. ضمن اینکه مصر و اردن به ترتیب بر اساس توافقات کمپ دیوید 1979 و وادی عربه در سال 1994 با رژیم اسراییل دارای روابط عادی و حسنه هستند. علاوه بر آن کاستن از اهمیت ژئوپلتیک انرژی خلیجفارس و تنگه هرمز نیز مدنظر ایالات متحده است.
بنا به این گزارش رضا میرابیان کارشناس بینالملل انرژی نیز آن را طرح آرزومندانهای دانسته که توافق چند کشور را بدنبال داشته و گفته: نگرانی اسرائیل و امریکا در این پروژه پیوند ایران و عراق است، به این معنا که دو کشور بتوانند در این شرایط سخت به لبنان و سوریه کمک کنند.
به گفته وی؛ ایالاتمتحده و اسرائیل تمایل ندارند همگرایی بین ایران و عراق منجر به کمکرسانی به دو کشور سوریه و لبنان شود. تصریح کرد: قطعا امریکا و اسرائیل از پیوند بین ایران و عراق باضافه سوریه و لبنان نگرانند، چراکه در این صورت دسترسی نفت ایران به دریای مدیترانه، لبنان و سوریه فراهم میشود.
میرابیان تاکید دارد: ماجرای خط لوله الزاما اینگونه نیست که ما بخواهیم از این خط نفت خود را به مصر برسانیم، ما امکان صادرات نفت به هر نقطهای را داریم. بحث بر سر این است که اگر پیوند ایران و عراق مستحکمتر شود، نفت جمهوری اسلامی به دریای مدیترانه میرود و در مرحله سوم برقراری ارتباط نفتی با سوریه و لبنان است.ایران این اختیار را دارد که نفت را به هر کشوری منتقل کند، آنچه مورد حساسیت امریکا و اسرائیل است اینکه نفت ایران به عراق و در مرحله بعد وارد سوریه و مدیترانه شود، درواقع وقتی پیوند استراتژیک بین ایران و عراق برقرار شود پایه سوم سوریه، لبنان و مدیترانه و در نهایت دسترسی ایران به دیگر کشورها است.
به گزارش ایلنا، مذاکرات و گفتوگوها برای اجرای خط لوله از عراق تا مصر در حالی است که مقامات اسرائیل ایران را پشتپرده احداث خط لوله بصره-عقبه دانسته و نسبت به تدوام همکاریهای احتمالی بین کشورهای ذیربط و در نهایت رسیدن نفت ایران به دریای مدیترانه واکنش نشان داده و ابزار نگرانی کردهاند.