قتل به خاطر مصرف شیشه!
بنا بر اعتراف صریح مجید ، قاتل کسی نبود جز پسرش "کوروش" که با انگیزه مصرف موادمخدر شیشه با مقتول درگیر و او را با چاقو زد بود .
به گزارش ایلنا، خانمی با مراجعه به دادسرای ناحیه 27 اعلام داشت : " همسرم بنام سعید ( 38 ساله ) در ساعت 20:00 مورخه 94/1/28 به قصد تعمیر موتورسیکلت از منزل خارج شد که بنا بر اظهارات یکی از دوستانش، در حین تعمیر موتورسیکلت با شخصی ناشناس درگیر و از ناحیه شکم مورد اصابت ضربه چاقو قرار می گیرد که متأسفانه با وجود اقدامات درمانی فوت می نماید".
پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
تحقیقات اولیه :
کارآگاهان با تحقیقات از اعضای خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند که مقتول پیش از انتقال به اتاق عمل و در حالیکه هنوز در حالت هوشیاری قرار داشته، به آنها عنوان کرده که برای تعمیر موتورسیکلت به درب منزل یکی از دوستانش بنام "مجید" در خیابان 17 شهریور رفته که در حین تعمیر موتورسیکلت، با جوانی ناشناس درگیر و این جوان با چاقو ضربه ای را به ناحیه شکم وی وارد کرده است .
با شناسایی "مجید . ق" ( 45 ساله )، کارآگاهان به تحقیق از وی پرداخته و او نیز با تأیید اظهارات خانواده مقتول عنوان داشت: "در مورخه 94/1/28 ، سعید با من تماس گرفت و عنوان کرد که موتورسیکلتش نیاز به تعمیر دارد؛ به همین علت، به درب منزلش رفته و پیشنهاد دادم که موتورسیکلت را به درب منزل من در خیابان 17 شهریور ببریم. حدودا ساعت 03:00 بامداد و در زمان مراجعه به داخل خانه بود که متوجه شدم سعید با جوان ناشناسی درگیر شده؛ قصد داشتم آنها را از یکدیگر جدا کنم که آن جوان ناشناس با چاقو ضربه ای به سعید زد و به سرعت از محل متواری شد.
موتورسیکلت مقتول ، حلقهی گم شده پرونده :
در شرایطی که انگیزه مراجعه مقتول به درب منزل دوستش "تعمیر موتورسیکلت" مشخص شده بود ، اما بنا بر اظهارات خانواده مقتول موتورسیکلت مقتول به آنها بازپس داده نشده بود ؛ از سوی دیگر ، مجید نیز در اظهاراتش عنوان کرده بود که از سرنوشت موتورسیکلت سعید هیچ اطلاعی ندارد و او پس از درگیری ، بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و مقتول را به بیمارستان منتقل کرده است . لذا با توجه به ناپدید شدن موتورسیکلت مقتول، دستور توقیف آن در سیستم جامع پلیس ثبت شد .
کشف موتورسیکلت :
در مورخه 94/3/19، مأمورین کلانتری 109 بهارستان در حین گشت زنی در "خیابان ایران" به دو سرنشین جوان یک دستگاه موتورسیکلت طرح هوندا 125 مشکوک، پس از متوقف نمودن موتورسیکلت و بازرسی سرنشینان آن موفق به کشف مقادیری موادمخدر از نوع شیشه و حشیش از آنها شدند.
پس از دستگیری دو سرنشین موتورسیکلت بنام "کوروش" ( 18 ساله ) و "حمید" (25 ساله ) و انتقال آنها به کلانتری، ارکان هویتی موتورسیکلت نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که دستور توقیف آن از سوی اداره دهم پلیس آگاهی در سیستم سراسری پلیس ثبت شده است .
دستگیری مجید :
با انتقال "کوروش" و "حمید" به اداره دهم و آغاز تحقیقات، کوروش در اظهاراتش مدعی شد: " موتورسیکلت متعلق به دوست پدرم است که چندی پیش تصادف کرده و در حال حاضر موتورسیکلت به صورت امانت در اختیار پدرم قرار دارد.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که کوروش کسی نیست جُز پسر "مجید . ق" ( دوست مقتول ) که در زمان تحقیقات اولیه مدعی شده که از سرنوشت موتورسیکلت هیچ اطلاعی ندارد.
با توجه به اطلاعات بدست آمده و مشخص شدن کذب بودن اظهارات مجید ، وی در مورخه 94/3/23 دستگیر و جهت انجام تحقیقات به اداره دهم منتقل شد .
معرفی قاتل :
با دستگیری مجید ، بار دیگر تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و به ناچار مجبور به معرفی قاتلی شد که تا پیش از این مدعی ناشناس بودن آن بود ؛ بنا بر اعتراف صریح مجید ، قاتل کسی نبود جز پسرش "کوروش" که با انگیزه مصرف موادمخدر شیشه با مقتول درگیر و او را با چاقو زد بود .
مجید در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : " بهمراه مقتول ، موتورسیکلت را به درب منزل ما آورده و در حال تعمیرات آن بودیم؛ حوالی ساعت 03:00 [ بامداد ] بود که مقتول مشغول مصرف موادمخدر همراه خود از نوع شیشه شد ( اعتیاد مقتول از سوی خانواده اش تأیید شده است) و در همین زمان پسرم کوروش که او نیز به مصرف موادمخدر اعتیاد دارد، به محل رسید و با دیدن مقتول از وی درخواست کرد تا مقداری از مواد را نیز در اختیارش بگذارد؛ سعید تا پیش از این پسر مرا ملاقات نکرده بود و به تصور اینکه وی، جوانی ناشناس است شروع به فحاشی به پسرم کرد.
مجید در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: " همه چیز در کمتر از چند ثانیه اتفاق افتاد بگونه ای که حتی نتوانستم پسرم را معرفی کنم فقط زمانیکه قصد داشتم تا سعید و کوروش را از هم جدا کنم، سعید چاقو خورده بود و به همین علت تصمیم گرفتم تا هویت پسرم مخفی بماند. کوروش پس از چاقو زدن به سرعت از محل فرار کرد و من نیز بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و در طول مسیر حرکت به سمت بیمارستان، زمانیکه سعید در خصوص هویت کوروش از من سؤال کرد، به دروغ عنوان کردم که او را نمی شناسم؛ سعید نیز بواسطه صحبت های من و پیش از انقتال به اتاق عمل، به خانواده اش عنوان کرده بود که توسط جوانی ناشناس چاقو خورده، در حالیکه آن جوان ناشناس کسی نبود جز پسر من.
کوروش نیز که پس از اعتراف صریح پدرش چاره ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت، صراحتا به درگیری با مقتول و ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت ؛ پدر متهم نیز به اتهام "اختفای حقیقت" و با صدور قرار قانونی روانه زندان شد " .