ایلنا گزارش میدهد؛
مشاوره کپسولی برای جویندگان کار/ درآمدزایی از بیکاران به نام مشاوره شغلی
دهها هزار جوان ایرانی در جستجوی کار هستند و دهها هزار نفر دیگر از کار خود ناراضی. این شرایط زمینه سوءاستفاده با عنوان مشاوره شغلی فراهم کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تصور اینکه یک تماس تلفنی ۱۰ دقیقهای که نهایتا ۱۵ هزار تومان برای شما خرج برمیدارد، میتواند زندگیتان را از این رو به آن رو کند وسوسهکننده است. احتمالا شما هم جزء آن دسته از آدمهایی هستید که یک روز مقاومت را کنار میگذارید، هزینه ۱۵ هزار تومانی را میپردازید، شماره مشاور شغلی را میگیرید و سعی میکنید خیلی کوتاه وضعیتتان را به مشاور ناپیدا توضیح دهید تا او شروع به راهنمایی کند و شرایط تان عوض شود. شما هم احتمالا مثل دهها نفری که همان روز آن تصمیم را گرفته و هزینه ۱۵ هزار تومانی را پرداختهاند، بعد ۱۰ دقیقه گیج و منگ گوشی تلفن را میگذارید و با رفتن سر کار و زندگی قبلیتان سعی میکنید آن اتفاق را فراموش کنید.
مشاوره شغلی؛ دام یا راه نجات
در دهههای اخیر تلاش شده به مشاوره شغلی رنگ و بویی علمی داده شود. ساختمانهای شیک و پر زرق و برقی در شهرهای مختلف دنیا هست که کسانی در اتاقهای شیشهای آن نشستهاند و به سوالات مراجعانی پاسخ میدهند که میتوانند جوان، میان سال یا حتی پیر باشند. خیلی از آدمها فکر میکنند آنطور که باید و شاید موفق نبوده و موقعیتی که در آن قرار دارند، برایشان راضیکننده نیست. هر چند جوانی؛ انگیزه بیشتری به افراد میدهد تا تغییر را تجربه کنند، اما چه بسا افرادی در میانسالی و پیری هم به یکباره تصمیم بگیرند عوض شوند و زندگی خود را از نو بسازند. از نو ساختن زندگی ارتباط زیادی با وضعیت شغلی دارد. اگر شغلتان را عوض کنید، زندگیتان را عوض کردهاید، اما در زمانهای که به سختی میتوان شغل را عوض کرد یا خطر کردن برای یک سرمایهگذاری میتواند به ورشکستگی منجر شود، چگونه افراد میتوانند خود را راضی کنند پیشِ مشاور شغلی بروند و از او در این باره مشورت بخواهند؟
فرض بر این است که کاریابیها فهرستی از مشاغل موجود را دارند و فرد با مراجعه به آنها از این فهرست مطلع میشود. این چه کار عجیبی است؟ نمیشود فهرست مشاغل موجود را در تلویزیون زیرنویس کرد تا افراد در جستجوی کار از آن مطلع شوند و لازم نباشد به کاریابی رفته و احیانا هزینهای هم بپردازند؟
البته مشاوره شغلی فقط برای عوض کردن شغل نیست، برای بهتر کردن یک کسبوکار هم هست و همانطور که عنوان شد در دنیای جدید که هر روز دولتها بیشتر و بیشتر از زیر بار مسئولیت کارها شانه خالی میکنند، مشاوره شغلی برای جواب دادن به وسوسه زندگی بهتر با شکوفا کردن استعدادها رواج قابل توجهی یافته است. حتما کسانی از این مشاورهها سود برده که دفاتر شیک آنها همچنان سر جایشان است، اما حتی اگر نخواهیم کلا مشاوره شغلی را دکانی بدانیم که مشتریان آن بیکاران و ناراضیان از شغل فعلی هستند، باید نوعی مشاوره را که در ایران باب شده مورد نقد و بررسی قرار دهیم؛ کپسول موفقیت در کسب و کار.
زیر و رو شدن زندگی در ۱۰ دقیقه
کافی است عبارت مشاوره شغلی را در یکی از جستجوگرها جستوجو کنید؛ چندین سایت برای شما به نمایش درمیآید که با وارد شدن به آنها به سرراستترین شکل ممکن هدایت میشوید به مشاوره شغلی تلفنی. هزینهها بر اساس زمان مشاوره متغیر است، اما معمولا از دقیقهای هزار و ۵۰۰ تومان یا ۱۵ هزار تومان به ازای هر ۱۰ دقیقه مشاوره شروع میشود؛ رقم ناچیزی است، اما احیانا همین فکر است که ما را مجاب میکند شمارهگیری کنیم و مشاوره تلفنی بخواهیم.
احتمالا شما هم جزء آن دسته از آدمهایی هستیم که یک روز مقاومت را کنار میگذارید، هزینه ۱۵ هزار تومانی را میپردازید، شماره مشاور شغلی را میگیرید و سعی میکنید خیلی کوتاه وضعیتتان را به مشاور ناپیدا توضیح دهید تا او شروع به راهنمایی کند و شرایطتان عوض شود
کاظم فرجاللهی (فعال مستقل کارگری) در گفتگو با ایلنا میگوید: برخی روندها در چند دهه اخیر باعث شده این رویکرد تقویت شود که از هر چیز میتوان پول درآورد. مشاوره شغلی هم در اکثر موارد پول درآوردن از بیکاری یا کم درآمدی دیگران است.
او ادامه میدهد: افراد چرا به دنبال مشاوره شغلی آن هم مشاوره ۱۰ دقیقهای هستند؟ همه میدانیم که ۱۰ دقیقه مشاوره معجزه نمیکند و فرد برای داشتن کسبوکاری موفق باید مدتها برنامهریزی کند و جوانب مختلف را بسنجد. فرض را بر آن میگذاریم که افراد به مشاور زنگ میزنند تا برای فلان مشکل راهکاری پیدا کنند. اگر راهکار مبتنی بر دور زدن قانون باشد که پسندیده نیست، اما اگر راهکار قانونی باشد، چرا خود وزارت کار به عنوان متولی کار خطوط مشاوره راه نمیاندازد و کپسول مشاوره شغلی را به افراد نمیدهد؟
فرجاللهی با بیان اینکه با توجیه سپردن امور به مردم، دولتها از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند، میگوید: خیلی وقتها خودمان مشکلی را ایجاد و بعد گفتهایم برای رفع آن باید هزینه کنید. کنکور را در نظر بگیرید. اگر کنکور چیزی جز آزمون برای سنجش میزان دانش دانشآموزان برای ورود به دانشگاه نیست، پس این همه کلاس کنکور چیست؟ آموزش در مدرسه باید کافی باشد و اگر نیست، اشکال از نظام آموزشی ماست و نباید هزینه گزاف این اشکال را دانشآموزان بپردازند. همین موضوع را درباره کاریابیها درنظر بگیرید. فرض بر این است که کاریابیها فهرستی از مشاغل موجود را دارند و فرد با مراجعه به آنها از این فهرست مطلع میشود. این چه کار عجیبی است؟ نمیشود فهرست مشاغل موجود را در تلویزیون زیرنویس کرد تا افرادی در جستجوی کار از آن مطلع شوند و لازم نباشد به کاریابی رفته و احیانا هزینهای هم بپردازند؟
او عنوان میکند: شاید در مواردی مشاوره شغلی به کار آید، اما مشاوره تلفنی ۱۰ دقیقهای دردی را دوا نمیکند. فقط در این بین افرادی از بیکاری دیگران پول درمیآورند، همین و بس.
وقتی توازن بازار کار به هم میخورد و افراد برای پیدا کردن یک شغل ساده باید مدتها وقت و انرژی صرف کنند، کسبوکارهایی مبتنی بر نیاز مردم شکل میگیرد. بسیاری از اطلاعاتی که افراد باید پول بدهند و خریداری کنند به سادگی میتواند در اختیار مردم قرار گیرد. شفافسازی و دستیابی به اطلاعات در زمینه فرصتهای شغلی و اطلاع از قوانین کسبوکار هم مهم است و باید پیگیری شود. وزارت کار به عنوان متولی کار در کشور میتواند سامانههایی برای جواب دادن به سوالات افراد در زمینه کسبوکار راهاندازی کند تا بساط مشاورههای ۱۰ و ۲۰ دقیقهای برچیده شود.