حسن صادقی:
انقلابیگریِ بدون کموکاست در تمام عمر/ سرحدیزاده اعتقاد داشت "اعتراض" حق کارگران است
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، میراث سرحدیزاده را در ابعاد اجتماعی، سیاسی و کارگری برمیشمارد و معتقد است زندگی سرحدیزاده، الگوی پایداری و انقلابیگری است.
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در ارتباط با فوت ابوالقاسم سرحدیزاده (وزیر کار دولت میرحسین موسوی) ضمن تسلیت به جامعه کارگریِ کشور گفت: ایشان اسوه خلوص، تقوا، پاکی، ایستادگی و پایداری بود. سرحدیزاده را باید اینگونه وصف کرد: مصداق هرآنچه واژه خوب است. او میراث بزرگی برای نظام، انقلاب و جامعه کارگری در حوزههای مختلف برجای گذاشت. میراث ایشان برای نظام، صبوری، استقامت و پایداری و انقلابیگری است. سرحدیزاده انقلابیِ قبل از انقلاب و بعد از انقلاب بود. مشیِ انقلابیگری او با گذر سالها ذرهای تغییر نکرد و ذرهای از مسیر انقلاب پا پس نکشید.
وی در ارتباط با میراث سرحدیزاده در حوزه کارگری گفت: میراث بزرگ ایشان، قانون کار است. ایشان نقش بیبدیلی در استفساریه از حضرت امام(ره) و رهانیدن قانون کار از تنگنای جرح و تعدیلِ شورای نگهبان داشت. او مسیر تصویب قانون کار را ایشان تسهیل کرد. میراث دیگر او، قانون شوراهای اسلامی کار و شکلگیری تشکلهای کارگری بعد از انقلاب است. سرحدیزاده در کمیسیون اجتماعی با کمک آقای کمالی، قانون شکلگیری تشکلهای کارگری را پیشنویس کردند، به تصویب رساندند و اجرایی کردند.
به گفته صادقی، میراث دیگر سرحدیزاده برای کارگران، پیگیری قانون الزام و به ثمر رسانیدن آن است که حاصل آن، درمان رایگان برای کارگران و بازنشستگان و منفک شدن سازمان تامین اجتماعی از پیکرهی وزارت بهداشت و درمان بوده است.
او ادامه میدهد: بازگرداندن تامین اجتماعی به دامان جامعه کارگری و احیای استقلال مالی و اداری آن، میراث دیگر سرحدیزاده است. از کارهای دیگر ایشان، احیای سهجانبهگرایی در تامین اجتماعی براساس مصوبه سال ۵۸ شورای انقلاب است. اینها دستاوردهای بزرگی است که هیچکس نمیتواند ادعا کند اینگونه نیست.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، ایستادگی در مقابل صاحبان زر و زور را یکی دیگر از میراثهای سرحدیزاده برای جامعه میداند و میگوید: وی در تمام طول حیات خود، پاکدستی و عزت نفس خود را حفظ کرد و روش مبارزهی جدیدی را به جامعهی کارگری بعد از انقلاب آموخت؛ اینکه چگونه مقاومت کنند، چگونه از دامهای طمع و حرص و آز پرهیز کنند و به چه شکل، در جهت دفاع از منافع کارگران، مبارزه منفی یا مثبت صورت بدهند. هرکدام از اینها دفتری طولانی است.
صادقی ادامه میدهد: برای مثال در اعتراضاتِ کارگری بعد از انقلاب، رویکرد سرحدیزاده این بود که اعتراض حق کارگران است برای احقاق حق و به همین دلیل، تلاش وافری داشت که حق اعتراض را در قانون کار بگنجاند که درنهایت این مقوله تحت عنوانِ «دست از کار کشیدن در محل کار» در قانون کار آورده شد.
وی در پایان اضافه میکند: زندگی سرحدیزاده برای کل جامعه الگوست؛ هم برای جامعه انقلابی، هم برای آحاد مردم و هم برای جامعهی کارگری. کارگران ایستادگی و مقاومت را باید از او بیاموزند.