خبرگزاری کار ایران

از «کاغذ اخبار» تا خبرگزاری‌های مدرن امروزی؛

نوشتن از رنج‌های مردم/ آیا بعد از ۲۰ سال کار، آرامش برای خبرنگار از راه می‌رسد؟!

نوشتن از رنج‌های مردم/ آیا بعد از ۲۰ سال کار، آرامش برای خبرنگار از راه می‌رسد؟!
کد خبر : ۷۹۵۱۷۵

وقتی که «استثمار فرهنگی» اتفاق می‌افتد، نمی‌توان به بهبود مولفه‌های فرهنگی جامعه امید بست؛ وقتی روزنامه‌نگار که نیروی کار فرهنگی مملکت است، درگیر دغدغه معاش و ترس از بیکاری است، یعنی "نون والقلم و مایسطرون" از یادها رفته است و فرهنگ را در واگن آخرِ قطارِ اولویت‌هامان قرار داده‌ایم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، اولین روزنامه چاپی ایران، در دوره سلطنت «محمد شاه قاجار» از سوی «میرزا صالح شیرازی» در تهران تاسیس شد. نخستین شماره که «کاغذ اخبار»  نامیده می‌شد، در ۲۵ محرم ۱۲۵۳ قمری (اول ماه مه ۱۸۳۷ م) انتشار یافت. موسس نخستین روزنامه ایران، جزو دومین گروه جوانانی بود که در زمان فتحعلی شاه به همت «عباس میرزای نایب‌السلطنه» برای تحصیل علوم جدید به انگلستان اعزام شده بودند.

بعد از کاغذ اخبارِ میرزا صالح شیرازی، همزمان با تولد و ترویج مفاهیمی مانند «ملیت»، «حریت» و «مشروطه‌خواهی»، روزنامه ابزاری شد در دستِ اصلاح‌طلبان اجتماعی و مشروطه‌خواهان و آزادیخواهان تا از ارزش‌های نوظهوری که با «مدرنیته» گره خورده بود، دفاع کنند و به «روشنگری» بپردازند؛ البته انتقاد از کاستی‌ها و معایب جامعه‌ی استبدادزده‌ی قاجار، همواره یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های منورالفکرهای روشنگری بوده که به کار مطبعه و مطبوعات مشغول بودند؛ از میرزا ملکم خان که از «قانون» می‌نوشت تا میرزا آقاخان کرمانی و خبیرالملک و شیخ احمد روحی که سر در راه آزادیخواهی و انتقاد از مظالم گذاشتند و البته ملک‌المتکلمین و جهانگیرخانِ صوراسرافیل که محمدعلی‌شاهِ قاجار در در باغ شاه به توپ بستن مجلس و بازگشت استبداد صغیر را با گرفتن جان آنها، به سرور نشست.

امروز از تولد روزنامه‌نگاری مدرن در ایران، دهه‌ها گذشته است اما هنوز هم « کار با قلم» و «نوشتن از دردهای مردم»، کاری‌ست سخت و پرمخاطره؛ از دشواری‌های همیشگی این شغل که با شرایط اجتماعی گره خورده بگذریم، شغل روزنامه‌نگاری یا آنگونه که در جهان مدرن الکترونیک می‌گویند «خبرنگاری»، از نظر مولفه‌های شغلی نیز با کاستی‌ها بسیار همراه است. این دشواری‌ها را می‌توان در چند گروه طبقه‌بندی کرد: دستمزد پایین، عدم امنیت شغلی، فقدان بیمه یا عدم برخورداری از بیمه مناسبِ خبرنگاری و برون‌سپاری‌هایی که گاه به «استثمار» تن می‌زند.

دستمزد پایین:

نوشتن از رنج‌های مردم و انتقاد از کاستی‌های جامعه، رسالت روزنامه و روزنامه‌نگار است اما آنهایی که از درد مردم می‌نویسند، خودشان کمترین دستمزدها را می‌گیرند.

"علی" سالهاست که به صورت حق‌التحریر با بسیاری از رسانه‌های چاپی و دیجیتالی کشور کار می‌کند، او  که در خانه می‌نویسد، می‌گوید: «به زور ماهی یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان درآمد دارم؛ تازه حق‌التحریرها را معمولاً با چند ماه تاخیر می‌پردازند، البته اگر روی شانس باشی و بداقبالی نیاوری؛ بارها شده که پرونده‌ای را برای یک روزنامه کار کرده‌ام اما قبل از اینکه حق‌التحریرها را بپردازند، روزنامه بسته شده است؛ در آن شرایط، دیگر تا قیامِ قیامت، رنگ پولم را نمی‌بینم.»

روزنامه‌نگارانی که خوش‌شانس‌تر از "علی" باشند و به عنوانِ نیروی کار ثابت در روزنامه‌ها یا خبرگزاری‌ها یا سایت‌های خبری کار کنند، فقط حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار را می‌گیرند؛ یعنی در حال حاضر چیزی حدود ۲ میلیون تومان در هر ماه؛ ۲ میلیون تومان حقوق ماهانه برای گاهی ۸ ساعت کار روزانه و ۶ روز در هفته! به اینها باید روزهایی را بیفزاییم که خبرنگار برای گرفتن گزارش و خبر، ساعت‌های طولانی بیرون از تحریریه و در شرایط دشوار به سر می‌برد و در برخی رسانه‌ها هم معمولاً حق ماموریت نمی‌گیرد.

براساس آمار تا امروز بیش از ۱۲ هزار خبرنگار بیمه شده‌ی رسمی در کشور وجود دارند؛ شاید بتوان گفت اکثریت قریب به اتفاقِ این چند هزار نفر، به راستی زیر خط فقر به سر می‌برند.

عدم امنیت شغلی:

روزنامه‌نگاران ایرانی از دیرباز «امنیت شغلی» نداشته‌اند و امروز هم همچنان ندارند؛ علاوه بر پیامدهای بسته شدن روزنامه‌ها به دلیل کمبود بودجه و توقیف و ...، قراردادهای موقت چند ماهه، یکی از مهم‌ترین عواملِ «بی‌ثبات‌کاریِ خبرنگاران» است.

حسین حبیبی (فعال کارگری) با کارگر خواندن روزنامه‌نگاران – البته کارگرانی که از بسیاری از حقوق محرومند- در این رابطه می‌گوید: «براساس ماده ۷ قانون کار، کارگرانی که در کارهای با ماهیت مستمر کار می‌کنند، باید قرارداد دائم داشته باشند؛ مشخص نیست چرا روزنامه‌نگاران، تقریبا همگی، قرارداد موقت هستند؛ این در حالیست که برخی روزنامه‌ها یا خبرگزاری‌ها سال‌ها و دهه‌ها پابرجا هستند؛ حداقل باید تا زمانی که روزنامه یا خبرگزاری پابرجاست، قرارداد خبرنگار نیز استمرار داشته باشد.»

کسی که مشکلات و کاستی‌های زندگی مردم را پیگیری می‌کند، در شرایطی که نمی‌داند خودش ماه آینده همچنان پشت میز کارش نشسته یا نه، رسالت دشواری برعهده دارد؛ حبیبی معتقد است؛ تا «امنیت شغلی» و «قرارداد دائم» نباشد، هیچ کاری خوب پیش نمی رود، حتی روزنامه‌نگاری....

مشکلات بیمه‌ای:

مشکلات بیمه‌ای خبرنگاران، یکی از مهم‌ترین چالش‌های این شغل است؛ خبرنگاران بسیاری هستند که بدون بیمه، ماه‌ها و حتی سال‌ها در رسانه‌ها به عنوان پاره‌وقت یا آزمایشی یا عناوین مشابه دیگر، کار می‌کنند؛ خبرنگاران بسیاری هستند که در آرزوی «بیمه» و سابقه کار، از این رسانه به آن رسانه می‌روند اما برای آنها، دوره به اصطلاح  آزمایشی‌، همیشگی است و هرگز به پایان نمی‌رسد؛ خوش‌شانس‌ها آنهایی هستند که مدیران مسئول از زیر بار وظایف شانه خالی نمی‌کنند و بیمه‌شان می‌کنند؛ اما اینجا هم مشکل، در سطحی دیگر هنوز پابرجاست؛ ممکن است خبرنگار بیمه باشد، اما بیمه او «عادی» رد شده باشد؛ در نتیجه نمی‌تواند از مزایای بیمه خبرنگاری که شامل بازنشستگی پیش از موعد با ۲۰ سال سابقه کار است، بهره‌مند شود.

نوشتن از رنج‌های مردم/ آیا بعد از ۲۰ سال کار، آرامش برای خبرنگار از راه می‌رسد؟!

"فرهاد" که در بخش فرهنگی یک از روزنامه‌های معروف کشور کار می‌کند، یکی از همین خوش‌شانس‌های بداقبال است! او می‌گوید: «۱۴ سال سابقه کار دارم؛ ۴ سال اول که بیمه نبودم؛ اما ۱۰ سال بعد برایم بیمه «کارگر عادی» رد شده است؛ پس در واقع من با وجود داشتن ۱۴ سال کار خبرنگاری، باید ۲۰ سال دیگر کار کنم که بتوانم بازنشست شوم؛ در حالیکه اگر کارفرما بیمه من را از روز اول «خبرنگاری» رد می‌کرد، ۶ سال دیگر می‌توانستم بازنشسته شوم.»

بیمه خبرنگاری، روی کاغذ چیز بدی نیست اما در اجرا، کمتر روزنامه‌نگاری را سراغ داریم که توانسته باشد ۲۰ سال بعد از نوشتن اولین خبر و گزارشش در رسانه‌ها، بازنشست شود؛ شاید باید بازرسان تامین اجتماعی و ادارات کار یک سرکشی دقیق به تحریریه رسانه‌ها صورت دهند تا دریابند چند درصد روزنامه‌نگاران امروز کشور، واقعاً بیمه خبرنگاری دارند.

۲۳ مرداد سال گذشته، معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره طرح جدید این معاونت برای بیمه خبرنگاران گفت: مدیران مسؤول موظفند خبرنگارانشان را بیمه کنند و دیگر نیازی نیست برای دریافت یارانه، لیست خبرنگاران را به معاونت مطبوعاتی ارائه دهند.

محمد سلطانی‌فر توضیح داد:‌ «در سال‌های ۹۵ و ۹۶ بیمه خبرنگاران را معاونت مطبوعاتی برعهده گرفته بود؛ بر این اساس هر رسانه‌ای لیستی را به معاونت مطبوعاتی تحویل می‌داد و معاونت نیز بخشی از بیمه خبرنگاران را پرداخت می‌کرد. این مبلغ برای خبرنگاران ۲۳ درصد و برای غیرخبرنگار ۱۱ درصد بود. اما این طرح خلأ‌هایی داشت؛ برخی از رسانه‌هایی که سهمیه بیشتری داشتند افراد دیگری را به غیر از خبرنگاران به لیست بیمه اضافه می‌کردند و معاونت مطبوعاتی پول بیمه آنها را پرداخت می‌کرد. این در حالی بود که رسانه‌های بزرگتری مثل «ایسنا» می‌گفتند چرا سهم ما کم است. این بی‌عدالتی و موارد دیگر باعث شد که ما موضوع بیمه را که جزو وظایف کارفرما و مدیران مسؤول است به عهده خودشان بگذاریم، این بودجه را در یارانه آنها در نظر بگیریم و آنها را موظف کنیم که خودشان نیروهایشان را بیمه کنند.»

حال که وزارت فرهنگ و ارشاد این وظیفه – بیمه کردن خبرنگاران- را برعهده مدیران مسئول رسانه‌ها گذشته، این مسئولیت مجموعه وزارت کار است که بر عرصه روابط کار بین کارگر یا همان خبرنگار و کارفرما یا همان مدیر مسئول، نظارت کنند و نگذارند خبرنگار به عنوان کارگر تعویض روغنی یا نانوایی بیمه شود.

در هرحال، بازنشستگی پیش از موعد یا با ۲۰ سال سابقه، برای خبرنگاراران ساده نیست؛ حتی اگر خبرنگار از یک زمانی به بعد بیمه خبرنگاری داشته باشد و قبل از آن بیمه او، «کارگری عادی» باشد، «تجمیع بیمه‌ها» به همین سادگی نیست.

حسین شریعتمداری (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) طی نامه‌ای در ۱۱ اردیبهشت ۹۸ درباره اجرایی شدن  شغل خبرنگاری به عنوان مشاغل سخت و زیان‌آور تاکید کرده است، اما پروسه کار، همچنان وقت‌گیر و پیچیده است.

محمدحسن زدا (سرپرست وقت سازمان تامین اجتماعی) در هجدهم اردیبهشت ماه سال جاری در ارتباط با این پروسه‌ی دشوار گفت: «خبرنگاران در ابتدا باید به ادارات کار مراجعه کنند و آنجا در کمیته کارهای سخت و زیان‌آور رسیدگی می‌شود و پس از تایید آنها، سازمان تامین اجتماعی اقدام به صدور حکم بازنشستگی خبرنگار مربوطه می‌کند. سازمان تامین اجتماعی برای بازنشستگی خبرنگاران با شرایط اشاره شده محدویتی ندارد و در صورت ارائه درخواست متقاضیان به دبیرخانه کمیته‌های استانی، بررسی مشاغل سخت و زیان‌آور سراسر کشور مراتب توسط کمیته‌های استانی مورد تطبیق قرار می‌گیرد و در صورت احراز سوابق بازنشستگی مستمری آنها توسط سازمان تأمین اجتماعی برقرار می‌شود. در صورتی که کارفرما لیست حق بیمه خبرنگاران را عادی رد کند در کمیته مورد بررسی قرار می‌گیرد و خبرنگار می‌تواند نسبت به بازنشستگی خود با ۲۰ سال اقدام کند و افرادی که ۲۰ سال متوالی به عنوان خبرنگار و جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب شوند، می‌توانند حکم بازنشستگی دریافت کنند اما اگر فردی به عنوان مثال ۱۵ سال خبرنگار باشد و ۵ سال در شغلی که جزو مشاغل سخت‌و‌زیان‌آور محسوب نمی‌شود فعالیت کند، فاصله بین سوابق سخت و زیان‌آور و بیمه عادی آن باید پر شود و این فرد باید با ۲۵ سال بیمه‌پردازی به بازنشستگی برسد.»

با این حساب، درصورتی که ۲۰ سال برای خبرنگار، بیمه عادی رد شده باشد و او بتواند خبرنگار بودن خود را در کمیته‌های سخت و زیان‌آور استانیِ تامین اجتماعی اثبات کند، می‌تواند به عنوان خبرنگار با ۲۰ سال سابقه بازنشست شود؛ اما ظاهراً این اثبات، به همین سادگیها هم نیست...!

برون‌سپاری و کار حق‌التحریری:

«برون سپاری» این روزها ترفندی‌ست که بار را از دوش کارفرما برمی‌دارد و کارگر را بدون حقوق شغلی به امان خدا رها می‌کند؛ پای برون‌سپاری سالهاست که به مطبوعات و رسانه‌ها نیز باز شده است؛ هیچ آماری از میزان و درصد برون‌سپاری در مطبوعات در دست نیست؛ اما رسانه‌هایی هستند که نصف یا بیشتر نیروی کار آنها، بیرون، در خانه نشسته‌اند و بدون هیچ حقی، برای کلمه‌ای ۳۰، ۴۰ یا نهایت ۵۰ تومان کار می‌کنند.

برون‌سپاری مطبوعات که نمود آن، «کار حق‌التحریری» است، یعنی نوشتن بدون حداقل دستمزد، قرارداد و یا بیمه. رسانه‌هایی را سراغ داریم که یک بخش کامل آن را نیروهای حق‌التحریری می‌گردانند؛ سایت هر روز به‌روز می‌شود و یا روزنامه هر روز روی دکه می‌آید، اما کلمات را آدم‌هایی کنار هم چیده‌اند که حتی یک قرارداد هم ندارند!

رصد کردن این اوضاع برای بازرسان کار چندان ساده نیست و شکایت کردن هم برای یک خبرنگار در شرایطی که بیکاری، بیداد می‌کند، ریسک بسیار بزرگی‌ست؛ اما نمی‌توان نادیده گرفت که  نوشتن یک گزارش ۱۰۰۰ کلمه‌ای برای فقط ۴۰ هزار تومان که البته یک، یا دو ماه بعد پرداخت می‌شود، یک استثمارِ تمام عیار است؛ استثماری که نه در صنعت و کارخانه‌ها که در عرصه «فرهنگِ» مملکت، هر روز و هر لحظه اتفاق می‌افتد.....

وقتی که «استثمار فرهنگی» اتفاق می‌افتد، نمی‌توان به بهبود مولفه‌های فرهنگی جامعه امید بست؛ وقتی روزنامه‌نگار که نیروی کار فرهنگی مملکت است، درگیر دغدغه معاش و ترس از بیکاری است، یعنی "نون والقلم و مایسطرون" از یادها رفته است و  فرهنگ را در واگن آخرِ قطارِ اولویت‌هامان قرار داده‌ایم؛ به نظر می‌رسد سالهاست در عرصه مطبوعات و فرهنگ، فقط به کمیّت بها داده‌ایم و کیفیت را کاملاً بیخیال شده‌ایم؛ سال گذشته، همزمان با روز خبرنگار، سیدمحمدرضا دربندی (مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) در نشستی با اهالی رسانه، آمار عجیبی از وضعیت رسانه‌های ایران ارائه داد؛ او گفت: «به طور کلی ۹۳۰۰ رسانه تا به امروز مجوز گرفته‌اند؛ از این تعداد رسانه، ۲۳۰۰ خبرگزاری و پایگاه خبری وجود دارد و در مجموع ۷۰۰۰ رسانه مکتوب داریم. از میان ۲۳۰۰ خبرگزاری و پایگاه‌های خبری، هزار سایت غیرفعال است و از میان ۱۳۰۰ رسانه فعال، ۳۰ خبرگزاری و بقیه آن‌ها پایگاه‌های اطلاع‌رسانی هستند. در واقع تعداد خبرگزاری‌های ما با خبرگزاری اتحادیه اروپا برابری می‌کند!»

گزارش: نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز