یادداشتی از علی ربیعی؛
سخن جمهور به رئیسجمهوری
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت به تجارب همنشینی خود با کنشگران سیستان و بلوچستان میپردازد و از ضرورت تقویت فضای گفتگویی به منظور توسعه این استان و زدودن فقر از چهره آن دفاع میکند.
شعری که آن شب سبحان دهواری فعال مدنی بلوچ در آن هماندیشی خاطرهانگیز خواند مرا تا گذشتههای دور برد. بر بال شعرِ دوست، من دیروزِ خودم را دیدم و چهره آن «منِ دیگر» را بهجا آوردم در سیمای جوان بلوچ که همچون نسل من به ساختن یک دنیای بهتر فکر میکند اما متفاوت از نسل من واقعبین است و میداند که فقط از مسیر گفتوگو با غیر و با دیگری است که میتوان به ایران فردا رسید.
از لحظهای که بهعنوان دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری مسئولیت همرسانی سخن جمهور به رئیسجمهوری را برعهده گرفتم در انتظار یک شروع نیرومند و نمادین بودم. این بار به یمن ارتباطات مردمی، فراجناحی و ملی استاندار سیستان و بلوچستان فرصتی را یافتم تا پایههای ارتباطات اجتماعی را از یک استان محروم آغاز کنم. گسترش و احترام به میانجیهای اجتماعی راه برونرفت ایران از مشکلات فعلی- تحریمهای خارجی تا عدم مفاهمه و حتی تخریبهای داخلی- است. چگونه میتوان تابلویی کوچک از یک ایران بزرگ را با همه رنگهای فرهنگی، قومی، مذهبی و سیاسی میهن در زیر یک سقف گفتوگویی به نمایش گذاشت؟ زیر آن سقف من ایران را دیدم و اخلاق مفاهمهای جدیدی که در حال تولد است.
در آن استان محروم من یک ثروت معنوی گفتوگویی را دیدم که رنج زیسته زن بلوچ را به گفتار درمیآورد و بیهیچ مجامله و پردهپوشی فقر و محرومیت سیستانیها را به تصویر میکشید و در همان حال افقگشایی و راهحل ارائه میکرد. در رفت و برگشت میان زاهدان و منطقه سیستان من روستا به روستا، جشنوارهای از موفقیتهای کوچک را زیستم که با طنین ساز ودهل درآمیخت و دانش وهنر شاد محلی را هم به نمایش گذاشت.
نشست هماندیشی احزاب و فعالین سازمانهای مدنی در سالن استانداری سیستان و بلوچستان یک نشست واقعاً با مسما بود: مشاهده همکاری زنان و مردان کنشگر مدنی و حزبی با همه تکثرهای فرهنگی اصلاحطلبانه، اصولگرایانه، محلی و سراسری که در زیر یک سقف واحد انتظارات خود از دولت را به بیان روشن گفتمانی درمیآورند برای من فرصتی مغتنم بود که سعی کردم در 50 محور مشخص کل آن مطالبات را فرموله کنم و در معرض رؤیت رئیسجمهوری قرار خواهم داد.
چقدر لذت بردم و روحیه گرفتم از اعتماد بهنفس رئیس فرزانه تعاونی کنشگران اجتماعی استان که در مقام یک زن توانمند مدنی میگفت سازمانهای مدنی به دولت وابسته نیستند، برعکس، این دولت است که باید به سازمانهای مدنی اتکا کند. چقدر صریح انتقاد کرد آن روحانی جوان اصولگرا که میگفت به اعتراف یک وزیر اگر چند قدم آنسوتر از مرکز شهر زاهدان دور شویم چهره محرومیت و حاشیهنشینی را خواهیم دید. شایستهتر این بود که به انتقاد کردن و رفتن اکتفا نمیکرد و کمی بیشتر پای سخن من مینشست که در پاسخ به او گفتم همین که یک وزیر سعی در دیدن مشکلات دارد و نقصانها را پردهپوشی و رخنهپوشی نمیکند و رنج و فقر مردم را آنچنان که هست میبیند، باید امیدوار بود زیرا طرح درست و دقیق مسأله بخشی است از حل مسأله و نیز در مقابل روحیه هیچانگاری از همه فعالیتها آن سر افراط است از تفریطی که مسأله را نمیبیند. همین چهرههای جوان و با انگیزه و خوشفکر و پاکدل و پاکدست که در زیر این سقف گفتوگویی جمع شدهاند حل مسأله هستند.
در بخشی دیگر از پاسخ به دوست اصولگرای مذکور عرض کردم که در عین انتقاد درست از ضعفهای مدیریتی نباید بخشی از صورتمسأله را که در سیمای کریه تحریمهای ظالمانه ظاهر شده انکار کرد که انکار آن چیزی نیست جز ذاتی و دائمی پنداشتن تحریمها وهمصدایی ناخواسته و ناآگاهانه با اتاق فکرهای جنگطلبان خارجی که میکوشند تحریم را به تقدیر ابدی ملت ایران تبدیل کنند.، نمیتوان از ضرورت توسعه سیاسی و رفاه اقتصادی سخن گفت بیآنکه به شرط اصلی توسعه در جهان امروز بیاعتنا بود که افزایش سطح تعامل با جهان و منطقه سرنمون اصلی آن میباشد.
دوستی خوشفکر به نمایندگی از حزب اعتدال و توسعه از مشکلات توسعه سیاسی در استان و در کشور سخن گفت و اضافه کرد: توسعه زمانی اتفاق میافتد که هزینه فعالیت حزبی چندان بالا نباشد که انسانها حاضر به حضور در احزاب نشوند «از بیم آنکه نانشان آجر شود.»
سعیده خاشی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت از امیدها و از گلایههایی فراوان به وسعت استان پهناور سیستانوبلوچستان گفت و از بدعتهایی نیکو که به تعبیر او به یمن مدیریت وسعتنگر استانداری پایهگذاری شده و انتخاب معاونین سیاسی، اجتماعی از اهل سنت نشانههای آشکار آن به شمار میرود. او ضمن بیان ضرورت توجه به جوانان و زدودن گرد پیری از سیمای مدیریت استان گفت: «خوشبختانه وضعیت بانوان سیستانوبلوچستان، در دولت اصلاحات مورد توجه جدی قرار گرفت و حاصل آن نگاه ویژه دولت تدبیرو امید به زنان است و زنان سیستانوبلوچستانی از اندرونیهایشان بیرون رفته و در حوزههای ارشد مدیریتی نقشآفرینی کردند. اما مطالبهمان توجه جدی به زیرساختهای توسعه پایدار زنان است تا دیگر هیچ کودکی بهخاطر نبود امکانات مطلوب آموزشی در مرکز استان نسوزد؛ در روستاهای استان به پاس مادر شدن و زایمانهای غیراستاندارد جان نسپرد و در بحث خشونت علیه زنان نیز اراده نهادهای حمایتی زیر سایه مردسالاری متأثر نشود.»
نماینده تعاونی توانیابان هم از نادیده گرفته شدن استعدادهای توانیابان در کل کشور و بخصوص در استان گلایه میکرد و در حاشیه جلسه همتوانجویی از اعلامیه استخدامی منتشرشده رسانه ملی از عدم بهکارگیری معلولان گلایه کرد.
از فرادستی هژمونیک عنصر قومیتی در استان نگرانیهای جدی وجود داشت که به گمان من و به عبارت دقیقتر مطابق فهمی که از خلال هماندیشی با فعالین مدنی مذکور به آن نائل آمدهام چاره کار را باید در توسعه سیاسی واقتصادی استان دید و در قدرتگیری جامعه مدنی و در توانمندسازی جامعه محلی از جمله زنان برای به دست گرفتن سهم شایسته خویش در مشارکت اجتماعی،سیاسی و مدیریتی.
بهگفته یک کنشگر اقتصادی استان و مسئول خبرگزاری مهر مدل توسعه استانی سیستانوبلوچستان هم چیزی نیست که صرفاً بتوان از طریق رهنمودهای مرکزگرایانه به آن رسید و ما مرکزنشینان باید صدای جوامع محلی باشیم.
آنها در مورد ضرورت سرمایهگذاریهای بزرگ از سوی دولت در جلسه سخن گفتند. من هم در همنوایی با یکی از فعالان مدنی جوان که بر تفاوت رشد و توسعه تأکید میکرد و توسعه همهجانبه را خواهان بود ضمن قبول این ضرورت این اعتقاد را که سالهاست توسعه با دودکشهای بلند، پتروشیمیها و فولادها دیگر ایجاد نمیشود بیان کردم. سعی کردم به اختصار از توسعهگرایی با تکیه بر ابتکار خرد محلی سخن بگویم. سخن من این بود که به نظر من راهحل توسعه منطقهای از درون جوامع محلی و توانمند شدن و ایجاد باورهای ذهنی توسعهگرا رخ خواهد داد. برنامه گفتوگو با نهادهای محلی مسیری است که دولت در 24 ماه آینده در همه استانها و با همه تشکلها و نهادهای محلی در همه سطوح ادامه خواهد داد.