علیرضا حیدری در گفتوگو با ایلنا:
تشکلها و سندیکاها در مناطق آزاد جایی ندارند/مناطق آزاد نباید شبیه «جنگلِ بیقانون» باشند
نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با انتقاد از تصمیمِ مجلس برای گسترش مناطق آزاد و ویژه اقتصادی گفت: مناطق آزاد به مأمنی برای واردات کالا تبدیل شده و تنها چیزی که در آنجا اهمیت ندارد، حق و حقوق نیروی کار است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزهای گذشته، کمیسیون اقتصادی مجلس پس از بررسی لایحه ایجاد ۸ منطقه آزاد و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی، ۶۹ منطقه ویژه اقتصادی را به لیست دولت اضافه کرد. علیرضا حیدری (نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) با انتقاد از تلاش متحدانهی دولت و مجلس برای گسترش مناطق آزاد گفت: تعریفی که در دنیا از «مناطق آزاد» مرسوم است، این است که مناطق آزاد به بخشهایی از کشورها اطلاق میشود که قوانین سرزمینی و به طور مشخص قوانین اقتصادی ازجمله تعرفهها، قوانین مالیاتی، ضوابطِ بانکداری، ورود و خروج افراد و ... در آنها رعایت نمیشود. در حقیقت یکسری تسهیلات در این مناطق تعبیه میشود تا بتوان با استفاده از این تسهیلات، تجارت و تولید را رونق بخشید.
در ایران، مناطق آزاد به اهداف مورد نظرِ قانونگزار نرسیدند
وی با تاکید بر اینکه هدفِ ماهوی مناطق آزاد، ایجاد اشتغال، سرمایهگذاری و کسب درآمد است، ادامه داد: قرار است مناطق آزاد به سرزمین اصلی کمک کنند؛ در همه جا هم این کار مرسوم است؛ در کشورهای آسیایی که بسیار فراوان است. در کشورهای توسعهیافته یا در حالِ توسعه مانند چین هم با پدیده مناطق آزاد مواجهیم؛ در این کشورها، مناطق آزاد عموماً موفق بودهاند؛ اما در مورد ایران، متاسفانه ما فقط اسم این مناطق را داریم و عملاً آن اتفاقی که باید میافتاده، نیفتاده؛ یعنی ما بخشی از قوانین سرزمینی را در آن مناطق آزاد کردهایم ولی مناطق آزاد ما نتوانستهاند به اهداف مورد نظر در ذهن قانونگذار برسند.
حیدری در ادامهی گفتگو به وضعیتِ «نیروی کار» در مناطق آزاد ورود میکند: در مناطق آزاد، قوانین کار و تامین اجتماعی را با بازار آنجا متناسب کردهایم؛ در این مناطق، هیچ قانون حمایتی از نوع قانون کار با همان بنیه و توانمندی قانون کار نداریم؛ پس «حمایت از نیروی کار» آنگونه که باید وجود ندارد.
معنای حمایت از نیروی کار چیست؛ حیدری به تشریح این مساله میپردازد: در حمایت از نیروی کار، یکسری قانون داخلی داریم مانند همین قانون کار با ۲۰۳ ماده و یکسری هم قوانین، مقاولهنامهها و قواعد بینالمللی هست که اینها ارتباطی به سرزمینی بودن یا غیرِ سرزمینی بودن کارگاه ندارند؛ یعنی اگر یک نیروی کار ایرانی هم برود در یک کشور ثالث مشغول به کار شود، باید از یکسری قوانین حمایتی بینالمللی بهرهمند شود. ما در مناطق آزاد حتی از این قوانین و قواعد هم بیبهرهایم. درحالیکه به هرحال، پیمانهای بینالمللی باید آنجا پذیرفتنی و قابل اجرا باشد؛ چراکه به هر حال برای ساماندهیِ رابطهی کارگری-کارفرمایی، نیاز به یکسری قواعدِ مرضیالطرفین داریم؛ هرجا که کارگاه باشد هم فرقی نمیکند. در هرجا رابطه کارگری- کارفرمایی حاکم است، تشکلها و سندیکاهی کارگری باید بتوانند پا بگیرند تا از کارگر در مقابل کارفرما، دفاع و صیانت کنند.
برای کارفرمای مناطق آزاد، کارگر شبیه ابزار کار و ماشینآلات است
وی تاکید میکند: وقتی نتوان برای استیفای حقوق نیروی کار مذاکره کرد، محیط کار شبیه جنگل میشود؛ نمیشود که مناطق آزاد، جنگل بیقانون باشند؛ بالاخره «باید» یکسری قواعد حمایتی و بازدارنده در آنجا حاکم باشد؛ حداقل قواعد بینالمللی؛ اما در مناطق آزاد ایران، در عمل این قواعد را نداریم و در واقع نیروی کار رها شده است؛ نیروی کار را شبیه ابزار کار و ماشینآلات در اختیار کارفرما گذاشتهاند تا هرجور که خودشان بخواهند روی آن قیمت بگذارند. قوانین تامین اجتماعی نیز در این مناطق با محدودیتهایی مواجه است.
اما هدف از ایجاد و گسترش مناطق آزاد چیست؛ چرا برای انبوهتر شدن این «جنگلِ بیقانون» هر روز تلاش میکنند؛ حیدری در اینباره میگوید: هدفِ قانونگذار از طراحی مناطق آزاد این بوده که مناطقی داشته باشیم که مالکیت آنها در اختیارِ کشور اصلی باشد ولی قواعد و قوانینِ دست و پاگیری که در مناطق سرزمینی، اجرای آنها الزامآور است، از الزام خارج شوند. اما در ایران معافیتها نه درست اعمال شدهاند و نه به نتیجه مورد نظر رسیدهاند؛ یعنی قوانین سرزمینی را بردهایم آنجا و فقط بخشی را طبق علایق و سلیقهی دولت و قانونگذار، معاف کردهایم. این روندِ ناقص نمیتواند محرک لازم برای دستیابی به اهداف موردنظر باشد.
وی ادامه میدهد: اتفاقی که در ایران افتاده؛ این است که مناطق آزاد تبدیل به بخشهایی از سرزمین شده که امکانِ واردات کالا و انباشت کالا در آنجا به وجود آمده؛ در واقع یک جور انبار کالاهای خارجی شده؛ هیچ استفادهی دیگری از این مناطق نمیشود؛ ای کاش شبیه دیگر کشورها در مناطق آزادِ ما هم تجارت واقعی اتفاق میافتاد. کشورهای حاشیه خلیج فارس عملاً تولیدکننده نیستد ولی محلی برای مبادله کالا هستند اما در ایران مناطق آزاد فقط برای ورود کالا عمل میکنند و فقط انباری برای تولیدکنندههای خارجی هستند.
افزایش تعداد مناطق آزاد، هیچ نفعی برای کشور ندارد
این فعال کارگری با تاکید مجدد بر دور شدن مناطق آزاد از اهداف اولیه گفت: افزایش تعداد این مناطق هیچ نفعی برای کشور نخواهد داشت، ممکن است در یک ارزیابی بیطرفانه به این نتیجه برسیم که این دست تصمیمات نه تنها سودمند نیست بلکه هزینههایی نیز برای کشور ایجاد میکند.
بارها در چند سال گذشته لوایح گسترش مناطق آزاد به مجلس رفتهاند؛ چند بار این لایحهها رد شد ولی این بار در نهایت به تصویب رسید؛ حیدری این اصرار را اینگونه توضیح میدهد: چیزی که به دنبالش هستند، روی کاغذ اتفاق افتاده اما در عمل هیچ حاصل مثبتی نداشته است؛ از زمانی که اولین مناطق آزاد در دهه هفتاد ایجاد شد، ارزیابیهای کارشناسان بیطرف بارها تاکید کرده که این مناطق در نرخ GDP یا نرخ اشتغال ما تاثیر مثبتی نداشته است. ما حتی اطلاعات دقیقی نداریم که چقدر سرمایه خارجی یا احیاناً بانک غیر ایرانی وارد مناطق آزاد شده یا چقدر ورود ارز داشتهایم؛ همه اینها نشاندهنده این است که آنطور که از مناطق آزاد در دنیا انتظار میرود، در ایران نتیجه نگرفتهایم؛ در خیلی از کشورها مناطق آزاد ابزار رشد اقتصادی بودهاند؛ این ادعا مستند و قابل دسترسی است.