خبرگزاری کار ایران

گزارش ایلنا از حوادث منجر به مرگ کارگران؛

فرار سرمایه‌گذار یا حفظ جان کارگر؛ کدامیک مهمتر است؟

فرار سرمایه‌گذار یا حفظ جان کارگر؛ کدامیک مهمتر است؟
کد خبر : ۴۹۴۰۵۹

وقتی واحدی به بخش خصوصی واگذار می‌شود، دستمزدها به موقع پرداخت نمی‌شود؛ خبری از قرارداد و امنیت شغلی نیست و درنهایت، کارفرمایان نه تنها برای ایمن‌سازی محیط و حفظ جان و سلامتی کارگران هزینه نمی‌کنند، بلکه از آنچه قرار است رخ بدهد، هیچ هراسی ندارند؛ چراکه بیمه‌های مسئولیت، مسئولیت را برعهده دارند و غرامت را می‌پردازند؛ پس علی‌القاعده آب در دل کارفرما تکان نمی‌خورد.

شروع به صحبت می‌کند، بی‌حوصله و گرفته است. نمی‌خواهد اطلاعات زیادی بدهد؛ برایش مهم نیست چقدر قرار است به عنوان غرامت بپردازند یا مسئولان چقدر تعهد بر گردن می‌گیرند. برایش آنچه قرار است اتفاق بیفتد اهمیتی ندارد؛ وقتی  یک کسی اینقدر راحت روز چهارم کارش در تونل محبوس می‌شود و جان می‌سپارد، دیگر چه چیز می‌تواند اهمیت داشته باشد؟

«پسرخاله من تازه چهار روز بود که کارش را در این معدن شروع کرده بود؛ نه آموزش ایمنی دیده بود و نه کار با تجهیزات را بلد بود. تازه روحش هم خبر نداشت  که این کار می‌تواند تا این حد خطرناک باشد. پسرخاله‌ام فقط سی و چند سال داشت.»

اینها را با استیصال و درد می‌گوید؛ حاضر نیست بیشتر صحبت کند؛ تونل معدن، جرقه اگزوز لوکوموتیو، کمیته حقیقت یاب، بیمه خیاطی و آرایشگری معدنکاران، خصوصی سازی معادن استان گلستان و هر آنچه هست و نیست، حالا دیگر اهمیتی ندارد؛ صحبت از جبران، از پرداخت غرامت، از ایمن سازی معادن حالا دیگر هیچ سودی ندارد؛ ۴۴ معدنچی مُردند؛ آنهم به بدترین شکل ممکن، با گاز متان خفه شدند و زیر آوار ماندند تا جان سپردند....

انفجار معدن زغالسنگ زمستان یورت غربی  اولین و آخرین حادثه مرگبار کارگری نبود، اولین بار نبود که کارگران قربانی عدم رعایت اصول ایمنی و ضعف استانداردهای کار شدند و بدون تردید تا اوضاع همین باشد، تا زمانی که کارفرمایان و پیمانکاران، بیخیال و دل آسوده، فقط در فکر پر کردن جیب خود باشند و نظارت بر اجرای قانون نیز در ضعیف ترین شکل ممکن انجام شود، این قبیل حوادث بارها و بارها تکرار خواهد شد.

 چند وقت قبل از معدن یورت، تونل متروی قم ریزش کرد؛ این حادثه که بهمن ماه سال گذشته رخ داد، دو کشته برجای گذاشت، در آن حادثه هم کارگران قربانی سهل انگاری کارفرمایان و پیمانکاران شدند؛ مسئولان شهرداری قم همان زمان در مورد حادثه گفتند: دیواره تونل A در ایستگاه ولیعصر قم ریزش کرده است. اما چند روز پس از حادثه همه چیز به راحتی فراموش شد؛ هرگز خبری از علت یابی و کشف جریان حادثه و یا دستگیری و مجازات مسببین و مقصرین احتمالی نشد. اما اگر  باز هم کمی قبلتر برگردیم، به چندماه قبل‌تر از حادثه قم، به حادثه پلاسکو می‌رسیم به مرگ کارگران کارگاههای کوچک و آتش‌نشانان در انفجار و ریزش بهت آور و دردناک پلاسکو.

فرار سرمایه‌گذار یا حفظ جان کارگر؛ کدامیک مهمتر است؟

در خردادماه،  هنوز کارگران از بهت حادثه یورت خارج نشده بودند که انفجار کارخانه فولاد بویراحمد باز هم کارگران را قربانی کرد؛ تا این لحظه (ظهر ششم خرداد ماه)، دو کارگر با سوختگی صددرصد جان خود را از دست داده اند، یک مصدوم در همین وضعیت در شیراز بستری است و دکترها امیدی به زنده ماندنش ندارند؛ سه مصدوم هم همچنان در اصفهان بستری هستند.

بیمه‌های مسئولیت، مسئولیت را برعهده دارند و غرامت را می‌پردازند؛ پس علی القاعده آب در دل کارفرما تکان نمی‌خورد.

در این بین، چیزی که جلب توجه می‌کند، خصوصی بودن این واحدهای تولیدی و معدنی است؛ انگار در این مملکت خصوصی سازی واحدها، با فلاکت کارگران گره خورده‌است: وقتی واحدی به بخش خصوصی واگذار می‌شود،  دستمزدها به موقع پرداخت نمی شود؛ خبری از قرارداد و امنیت شغلی نیست و در نهایت، کارفرمایان نه تنها برای ایمن سازی محیط و حفظ جان و سلامتی کارگران هزینه نمی‌کنند، بلکه از آنچه قرار است رخ بدهد، هیچ هراسی ندارند؛ چرا که بیمه‌های مسئولیت، مسئولیت را برعهده دارند و غرامت را می‌پردازند؛ پس علی القاعده آب در دل کارفرما تکان نمی‌خورد.

کافی است اظهارات یکی از این سرمایه‌داران، از این شبه کارفرمایان که هنوز نیروی کار را  فقط  ابزار سودآوری خود می‌دانند را مرور کنیم تا عمق فاجعه دستمان بیاید:

پس از وقوع حادثه فولاد بویراحمد، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع معادن و کشاورزی یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد  به رسانه ها گفته است: همه مردم کهگیلویه و بویراحمد بویژه فعالان اقتصادی و به خصوص سرمایه گذار بخش خصوصی مجتمع فولاد بویراحمد از انفجار پیش آمده و کشته و زخمی شدن کارگران خود ناراحت و بسیار متاسف هستند. وی چنین اتفاقاتی را طبیعی قلمداد می‌کند و می‌گوید متاسفانه برخی با ایجاد حواشی ها سبب بروز برخی رفتارهای نادرست در جامعه می‌شوند که شایسته است در برابر چنین مباحثی با آرامش و منطق برخورد کرد. ادامه صحبت های کیانی جالب است. می‌گوید: در اردیبهشت ماه امسال متاسفانه شاهد تلف شدن جان بیش از ۴۰ معدن‌کار در شمال ایران بودیم و سرمایه گذار آن هیچگاه علاقمند به بروز چنین حادثه ای نبود اما این حادثه پیش آمد و همه مردم را نگران کرد.

وی می‌افزاید: سرمایه‌گذاران بخش‌خصوصی با هزاران زحمت و سختی در بخش‌های مختلف سرمایه‌گذاری کرده و به فکر فراهم کردن بسترهای اشتغالزایی برای افراد جویای کار هستند و با وجود مشقات مختلف کاری می کوشند که نان کارگران خود را تامین کنند و در نهایت تقاضا می‌کند که زیاد پر و بال به حادثه ندهند و جوسازی نکنند؛ مبادا که سرمایه‌گذار استان فرار کند. او می گوید:  حادثه مجتمع فولاد یاسوج، سبب نگرانی سرمایه گذار بخش خصوصی بیشتر از همگان شده و نباید با رفتارهای حاشیه ساز بدنبال فرار سرمایه‌گذاران از این استان بود!

این  نمونه ای از نگاهی است که در بخش به اصطلاح خصوصی حاکم است؛ نگاهی که به جذب سرمایه بیش از حفظ جان کارگر اهمیت می‌دهد.

وقتی از او که نامش را هم نمی‌دانم می‌پرسم که فکر می‌کنی سطح ایمنی در معدن یورت چطور بوده، در پاسخ می‌گوید: من از این چیزها سر در نمی‌آورم؛ از روز حادثه تا حالا،  هزارتا کارشناس در موردش نظر داده اند؛ بروید از همانها بپرسید؛ اما همین که پسرخاله من بعدِ چهار روز کارکردن جانش را از دست می‌دهد؛ کلی حرف برای گفتن دارد؛ شما خودتان تا تَهَش بروید..

چون در معدن  یورت نهاد صنفی کارگری حضور نداشته خیلی آسان حادثه را به کارگران ربط می دهند که این حتی از نظر شرعی و اخلاقی امر پسندیده‌ای نیست.

این روزها همه منتظرند ببینند این جلسات و دیدارهای مسئولین با خانواده های داغدار یورت به کجا منتهی می‌شود؛ علی خدایی، عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در ارتباط با حوادث اخیر می‌گوید: حوادث این چنینی زنگ خطری جدی برای سونامی وقوع حوادث کار است. از این رو باید کمیته ویژه پیشگیری از حوادث کار تشکیل شود. خدایی معقتد است بروز این حوادث، حاصل کم کاری نهادهای مسئول است. او از این که سعی می‌کنند خطای انسانی را مسئول قلمداد کنند، ابراز تاسف می‌کند و می‌گوید: دلایلی که حادثه یورت را مربوط به خطای فردی کارگران می‌دانند به هیچ وجه مورد تایید نیست و در این حادثه انواع و اقسام کم کاریها از سوی نهادهای مختلف رخ داده است. اما چون در معدن  یورت نهاد صنفی کارگری حضور نداشته خیلی آسان حادثه را به کارگران ربط می‌دهند که این حتی از نظر شرعی و اخلاقی امر پسندیده‌ای نیست.

این روزها همه منتظرند ببینند  از کمیته حقیقت یاب چیزی بیرون می‌آید یا نه و آیا مقصر یا مقصران مجازات می‌شوند یا خیر؛ هرچند نمی شود انتظار چندانی داشت ؛ با این فضایی که در بخش خصوصی حاکم است و با این تفکرعلیحده که این به اصطلاح سرمایه‌گزاران و حامیانشان دارند و با این بوروکراسی سرگیجه آور و پر کش و قوس روندهای تشخیص و حقیقت یابی، کُمِیت این قبیل کمیته ها طبیعی است که همچنان لنگ می‌زند....

گزارش نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز