مهاجرت خاموش و بدنهای در حال انقضا: بحران کارگران مهاجر مسن در آمریکای لاتین
در آینده نه چندان دور، شاهد جمعیت مهاجری برای کار به کشورها هستیم که در فقر پیر میشوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از مجله اینترنتی «تایمز برابری»، تخمین زده میشود که از هر پنج نفر، یک نفر تا سال ۲۰۵۰ در جهان بیش از ۶۰سال داشته باشد و ۸۰درصد از جمعیت مسن در کشورهای کم درآمد زندگی خواهند کرد. این آمار تکاندهنده حاکی از این است که در آینده نه چندان دور، شاهد جمعیت مهاجری برای کار به کشورها هستیم که در فقر پیر میشوند؛ مهاجران پیری که به دلیل سیستم تامین اجتماعی شکننده یا پوشش اندک رفاهی دولتهای خود مجبور به ترک وطن هستند.
یک زن در آستانه بازنشستگی که به خاطر کار در آمریکای لاتین مهاجرت کرده است، میگوید: «من همیشه به دنبال کار هستم و رزومه خود را ارسال کردهام، اما وقتی سن من را میبینند -با اینکه من فعال هستم- هیچ کاری درشان و شایستگی به من پیشنهاد نمیکنند. من هیچ درد یا دردهایی ندارم؛ من خوبم، من آلزایمر یا چیزی شبیه به آن ندارم. تنها یک زن ۶۴ساله هستم که از ونزوئلا هستم که به اکوادور آمده تا کنار دو دختر خود کار کند.»
داستان این زن به ما بینشی از وضعیت بسیاری از انبوه کارگران مهاجر مسن در آمریکای لاتین و سایر نقاط جهان میدهد که خود را در دام طرد اجتماعی و نادیده گرفته شدن توسط کشورهای میزبان میبینند. بخشی از مشکل در رویکرد و ادغام پیری در جوامع امروزی نهفته است.
بر اساس کنوانسیون بینالمللی در قاره آمریکایی در مورد حمایت از حقوق بشر برای افراد مسن که توسط سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) به تصویب رسیده است، سنی که در آن فردی میتواند به عنوان «افراد مسن» برای کار طبقهبندی شود ۶۰ سال یا بیشتر است.
بر اساس دادههای کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب (ECLAC)، در آمریکای لاتین، این گروه جمعیتی در طی ۵۰ سال آینده بیش از سه برابر خواهد شد و از ۵۷ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ به حدود ۲۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۷۰ خواهد رسید.
مارسلا بوستامانت، نماینده منطقهای سازمان غیردولتی «امداد سنی بینالمللی» یا HelpAge International مستقر در کلمبیا، در مورد اهمیت مستندسازی و انتشار اطلاعات در مورد افراد مسن میگوید: «یکی از مواردی که باید برجسته شود، نقش رسانهها در قبال مشاهده کردن جمعیت مهاجر مسن برای کار است. به طوری که آنها در حالت پنهان کامل قرار نگیرند تا موجب شود وضعیت آسیبپذیری که قبلاً در آن قرار گرفتهاند، تشدید شود. او میگوید: «این اولین پیامی است که باید منتقل شود. تاکنون پوشش بر روی جمعیت در سن کار و گروههای آسیبپذیر مانند زنان و خردسالان متمرکز بوده اما از امروز کهنسالان آماده به کار نیز مطرح هستند.»
در منطقه کوهستانی «آند»، همانطور که توسط کمیساریای مهاجرت سازمان ملل و «کمیته امداد سنی بینالمللی» HelpAge International گزارش شده است، بیشترین تمرکز مهاجران لاتین تبار در گروه سنی بالا از سه کشور اکوادور، کلمبیا و ونزوئلا هستند و جریان مهاجرت از این گروه به دلیل بحران اجتماعی و سیاسی در این سه کشور بهطورخاص بالا بوده است.
بر اساس آمار پلتفرم هماهنگی بین سازمانی برای پناهندگان و مهاجران از ونزوئلا، که به طور مشترک توسط سازمان بینالمللی مهاجرت و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ارائه شده است، حدود پنج میلیون ونزوئلایی در سایر کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب آواره شدهاند. کلمبیا، پرو و اکوادور که در طول تاریخ کشورهای فرستنده بودهاند نیز اکنون به کشورهای پذیرنده افراد با ملیت ونزوئلا تبدیل شدهاند.
تبعیض در اشتغال و زنانه شدن مهاجرت سالمندان
دومینگو خاویر گونزالس سالاس، یک راننده در اکوادور است و به دخترش کمک میکند، او میگوید: «من ونزوئلا را به امید یافتن شغل رسمی ترک کردم، اما بهعنوان یک مرد ۶۷ ساله، زمان من علیه من کار میکند.»
بر اساس ماده ۱۸ کنوانسیون بین آمریکایی در مورد حمایت از حقوق بشر سالمندان، یکی از حقوق حیاتی سالمندان، «کار شایسته» و حق برخورداری از «فرصتها و رفتار برابر در مورد آنها» است. شرایطی مانند سایر کارگران، هر سنی که باشند». اما در واقعیت، کار غیررسمی اغلب تنها وسیله بقای این گروه جمعیتی است و سن دقیقاً یکی از علل اصلی طرد اجتماعی آنها در همه سطوح است. در این بخش، که افرادی با ویژگیهای در معرض «اشتغال و استثمار نامطمئن، ساعات کار طولانی و درآمد کم» قرار دارند، اتفاقا فشار کار حتی گاهی از نیروی کار شاغل جوان نیز ممکن است بیشتر باشد.
طبق گزارش سازمان بینالمللی کار ILO، میانگین سن بازنشستگی در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب بین ۶۰ تا ۶۵ سال است.
بسیاری از زنان مسن نیز برای پیوستن به خانوادههای خود که بهعنوان شاغل جوان مهاجرت کردهاند، بهمرور خود به جمع مهاجران برای کار میپیوندند. ماریا امیلیا دوران، فعال و جامعهشناس آفریقایی-ونزوئلایی میگوید بسیاری به تنهایی به جنوب آمریکای لاتین که ثروتمندتر است، میآیند. او میافزاید که در تحرک جمعیت مسنتر نیز روند زنانه شدن وجود داشته است.
این زن تحصیل کرده میگوید: «گزینه شماره یک برای زنانی که توانستم با آنها کار کنم، دستفروشی در خیابان بود. بسیاری از آنها در زیر چراغهای راهنمایی یا وسایل نقلیه عمومی شیرینی و تنقلات میفروختند.» او ادامه میدهد: این ممکنترین گزینه برای آنها است.
این زن کاراییبی توضیح میدهد که وضعیت نامطمئن شغل برای زنان مسنتر، آنها را در فضایی ناامن گرفتار میکند و به دلیلعدم حمایت اجتماعی، آنها را به سرنوشت بدی محکوم میکند، بدون اینکه چارهای جز قرار دادن خود در معرض کار ناشایسته و حتی استثمار جنسی در کشور مقصد مهاجرت ندارند. این کار نامرئی و کم ارزش آنها را در دوران پیری محکوم به فقر میکند. این وضعیت اسفبار ماریا ایزابل ۶۲ساله است، که در کارهای خانه و مراقبت از نوههایش کمک میکند، اگرچه امید خود را برای یافتن شغلی که استقلال مالی آرزویش را به او بدهد، از دست نداده است.
یکی از چیزهایی که بیشتر مشاهده میشود، وجود زنان مسن با بیماری پیشزمینهای بوده است. آنها دیابت، فشار خون بالا داشته و به مراقبت دائمی پزشکی نیاز دارند اما به آن دسترسی وجود ندارد. به گفته کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، مشکلات ناشی از کار کردن بهعنوان دستفروشان غیررسمی خیابانی یا گیر افتادن در خانه، وابسته به فرزندان یا مراقبت از نوههای خود ماندن، همگی منجر به حالتهای عاطفی مانند مالیخولیا، اضطراب، افسردگی، خستگی و مشکلات میشود.
کارشناس این کمیساریا میگوید: سرمایهداری به افراد مسنتر اهمیتی نمیدهد و دولتهای نئولیبرال در جهان حتی کمتر از سایرین به این موضوع اهمیتی میدهند. به رسمیت شناختن انسان یا سوژه مولد تنها تا زمانی وجود دارد که بتوانید تولید و کار کنید. به همین دلیل است که موضوع افزایش سن بازنشستگی اکنون در بسیاری از کشورهای جهان دوباره مورد بحث قرار گرفته است، آن هم بدون در نظر گرفتن حق داشتن دوران پیری شرافتمندانه!