یک تولیدکننده لوازم خانگی خواستار شد:
شفافسازی در آمار و اطلاعات تولید، فروش، سرمایهگذاری و صادرات لوازم خانگی
مدیرعامل شرکت نورافزار فوتون، تصریح کرد: با نگاه کلی به اکوسیستم کسبوکار صنعت لوازم خانگی، مشاهده می شود که شفافیت در بخش آمار و اعداد و ارقام قابلاتکا ازجمله واردات، صادرات، تولید، فروش، میزان سرمایهگذاری و بازیگران این صنعت وجود ندارد و این موضوع باعث ابهاماتی در بازار داخل شده است.
به گزارش ایلنا، مسعود حقشناس، مدیرعامل شرکت نورافزار فوتون در گفتوگو با «ماهنامه آیندهسازان صنایع لوازم خانگی ایران» چالشهای پیش روی این صنعت را تشریح کرد. متن کامل این گفت و گو را میخوانید:
شما جایگاه صنعت را برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
این پرسش خیلی کلی است و بسته به جایگاه سؤال شونده میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشد. اما از نگاه مدیریت شرکت دانشبنیان نورافزار فوتون که در صنایع الکترونیک فعال است و تأمینکننده صنایع لوازمخانگی و لوازم آشپزخانه است و کمی به صنایع خودرو خدمات میدهد میتوانیم اینطور بیان کنیم که بهطورکلی میتوان صنعت، معدن و تجارت را در هر جامعه سه رکنی دانست که بخش زیادی از رفاه اجتماعی را تأمین میکنند.
نخست از طریق عرضه محصولات و خدمات موردنیاز مردم، دوم از طریق اشتغالزایی و توزیع ثروت در جامعه و در نهایت از طریق تولید دانش و روحیه و امید به اینکه ما میتوانیم، باعث افتخار و بالندگی مردم هر جامعه میشود.
در نگاه تاریخی نیز کشور ما جامعهای کشاورزی با نماد رنج و مشقت و تلاش طاقتفرسا برای تأمین نیازهای اولیه زندگی مردم بود که با آغاز حرکت صنعتی شدن از زمان امیرکبیر یا رضاشاه، مسیر تمدن صنعتی و گسترش تولید انبوه را در پیش گرفت.
ذهنیت این بود که مانند کشورهای صنعتی، تعداد کمی از افراد جامعه با استفاده از ماشینآلات تولید صنعتی، میتوانند نیازهای آحاد جامعه را بهطور انبوه تأمین نمایند. در این تحول و سیر تمدن صنعتی، اقتصاد در جامعه که بر پایه اقتصاد کشاورزی و زمینداری شکل گرفته بود و عموم مردم در فقر زندگی میکردند، جای خود را به اقتصاد در دست صنعتگران و کارخانهداران داد.
اگر مسیر قبل از انقلاب یعنی توسعه صنعتی بر پایه توانمندی بخش خصوصی ادامه مییافت، شاید امروز شاهد فقر بخش بزرگی از جامعه نبودیم. در واقع سیاستهای دولتی کردن صنایع کشور بزرگترین انحراف از مسیر درست بود که رانت و فساد و ناکارآمدی حاضر در صنایع بزرگ مانند نفت و پتروشیمی، فولاد و خودرو، زائیده همین اشتباه تاریخی بود. اگرچه در کشورهای پیشرفته امروز اثبات شده که خدمات و تولید دانش میتواند ارزش اقتصادی بالاتری نسبت به صنعت داشته باشد، اما برای کشوری مانند ایران، صنعت و اقتصاد، همبستگی قوی با هم و با سطح رفاه اجتماعی دارند و این دو اگر در دست حکومتی لایق، مدیر و مدبر، توانمند و درستکار باشند با بستر نیروی انسانی تحصیلکرده و منابع انرژی سرشار، و همچنین جمعیت جوان مصرفکننده، میتواند موتور رشد کشور باشد.
در این میان جایگاه صنعت لوازم خانگی را چگونه میبینید؟
کشورهای مختلف بر اساس منابع و مزیتهای خود صنایع موردنیاز را توسعه میدهند. اما در ایران این صنایع مانند نفت و گاز و معادن، که بستگی به نعمتهای خدادادی دارند بیشتر در دست دولت یا افراد وابسته هستند.
صنایع بزرگ مانند پتروشیمی، فولاد و خودرو نیز بیشتر توسط نهادهای وابسته به دولت یا افراد وابسته اداره میشوند. از میان سایر صنایع مانند لوازم خانگی، ساختمان، پوشاک، دارو، صنایع غذایی و غیره شاید صنعت لوازم خانگی جزء ردههای اول توسعهیافتگی توسط بخش خصوصی باشد.
اگرچه گردش مالی و تأثیر اقتصادی این صنعت به ارزش سایر صنایع بزرگ نیست، اما تعداد شاغلین مستقیم و غیرمستقیم در آن و تأثیر محصولات آن بر زندگی مردم بسیار زیاد است و به خاطر شبکههای توزیع و خردهفروشی تا فروش و خدمات به مشتری نهایی، برای مردم جامعه ملموستر است. پس هر بهبود بهرهوری، بهبود کیفیت، کاهش هزینه و اقدامات مدیریتی که در این صنعت اتفاق می افتد به فاصله کمی توسط مردم جامعه احساس میشود.
به عنوان تولیدکننده لوازم خانگی، از نظر شما صنعت لوازم خانگی به عنوان دومین صنعت کشور چه تاثیری بر اقتصاد غیرنفتی کشور دارد؟
کشورهای صنعتی پیشرفته مانند آمریکا و اروپا و ژاپن، سالها قبل از تأثیر این صنعت بر اقتصاد خود بهره بردهاند ولی امروز صنعت لوازم خانگی ما برای بزرگ شدن و تأثیر بر اقتصاد ملی باید اول بازار خود را بگیرد که در این زمینه با کره جنوبی، چین، و ترکیه رقابت میکند.
متأسفانه به علت سیاستهای موجود و محدودیتهای بازرگانی و بانکی، نمیتوان از این صنعت انتظار صادرات و تأثیر بالا بر اقتصاد غیرنفتی داشت. با کمی مطالعه در این صنعت در مییابیم کشور ترکیه در همین چهار دهه بعد از انقلاب، سهم قابلتوجهی از اقتصادش را صنعت لوازم خانگی در اختیار دارد که شرکتهای آن علاوه بر پوشش بازار داخلی، صادرات به بیش از ۱۰۰ کشور را گزارش میدهند.
در شرایط موجود، محیط کسبوکار صنعت لوازم خانگی را چگونه ارزیابی میکنید؟
با نگاه کلی به اکوسیستم کسبوکار لوازم خانگی مشاهده میکنیم عدم شفافیت بازیگران و فقدان آمار و اعداد و ارقام قابلاتکا از واردات، صادرات، تولید و فروش و سرمایهگذاری، باعث ابهام و عدم شناخت درست میشود.
اما در یک نگاه کلی مشتریان مستقیم به علت کاهش فروش در اثر رکود بازار، خرید خود را کاهش میدهند. علت کاهش فروش تولیدکنندگان لوازم خانگی نیز کاهش سطح درآمد مردم و کاهش خرید آنها است.
در مجموع به علت فرصتهای محدود سرمایهگذاری در کشور و تعداد زیاد تولیدکنندگان خرد، بازار محصولات نهایی لوازمخانگی، اقیانوس قرمزی در رکود بازار است که بعضی شرکتها تنها با ارتباطات دولتی و استفاده از طرحهای ملی و استفاده از اعتبارات بانکی میتوانند خود را سر پا نگهدارند و سهم سایرین را بهدست آورند.
با توجه به تنوع زیاد محصولات صنعت لوازمخانگی، بسیاری از تولیدکنندگان خرد با تهیه قطعات اقدام به جمعکردن محصولات میکنند و بدون پشتیبانی خدمات پس از فروش محصولات خود را با قیمت پایینتر میفروشند.
اما شرکت فوتون بهعنوان تأمینکننده قطعات الکترونیکی برای تولیدکنندگان لوازم خانگی با چالشهای زیر مواجه است:
الف- تعداد زیادی تولیدکنندگان خرد لوازمخانگی درخواست قطعات الکترونیکی میکنند که حجم سفارش آنها کوچک و توان تأمین مالی آنها کم است. طراحی و تولید محصولات در حجم کوچک دارای ارزشافزوده پایین است.
ب- تولیدکنندگان بزرگ، سفارشات حجیم خود را طبق سالهای قبل از طریق واردات بردهای الکترونیکی از چین و کره انجام میدهند و برای خریدهای انبوه لوازم خانگی پرفروش، به تولیدکنندگان داخلی اعتماد نمیکنند.
ج- با توجه به تغییرات و افزایش قیمت ارزهای خارجی که برای تأمین قطعات الکترونیکی موردنیاز هستند و تورم و افزایش حقوق درخواستی نیروهای متخصص، بهای تمام شده را افزایش میدهد و تولیدکنندگان لوازم خانگی با توجه به رکود بازار، افزایش قیمت را نمیپذیرند و تأمین مواد اولیه همان اقلامی را که میپذیرند را با مشکل مواجه میکند.
د- عدم روابط بینالمللی مهمترین مانع صادرات قطعات الکترونیکی به سایر کشورها مانند ترکیه است.
ه- سود کم همراه با افزایش هزینهها، ضمن تحمیل مشکلات تأمین مالی به تأمینکنندگان قطعات الکترونیکی مانند فوتون، اجازه سرمایهگذاری و توسعه برای آینده را نمیدهد.
و- فرار مغزها و نیروهای متخصص از کشور که در سالهای اخیر شتاب گرفته است، باعث مشکل منابع انسانی در جذب نیروی متخصص و مدیران کارآمد شده است که این موضوع برای شرکتهای دانشبنیان صنایع الکترونیکی اهمیت بیشتری دارد.