سرپرست گروههای «چریکه سنه» و «ره سه ن»:
اغلب خانوادهها در سنندج تمایل دارند دخترانشان وارد عرصه موسیقی شود/ «گل یاس» جشنواره خوبی بود که دیگر برگزار نشد
شرمین زرنشان میگوید: در اجراهایم از موسیقی باشور (جنوب کردستان مربوط به کشور عراق)، باکور (شمال کردستان مربوط به کشور ترکیه)، روژاوا (غرب کردستان مربوط به کشور سوریه) نیز استفاده میکنم. در بسیاری مواقع نیز به اجرای آثار استادان بزرگ موسیقی کرمانشاه میپردازم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی نیز مانند دیگر مقولات، هنری صرفا مردانه نیست و به جنسیت خاصی تعلق ندارد. همانطور که سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی نیز هنرهایی محدود به جنسیت نیستند گرچه در ایران همواره نسبت به موسیقی بانوان محدودیتهایی وجود داشته و دارد اما هرچه میگذرد بر تعداد نوازندگان و خوانندگان خانم افزوده میشود و به جرات میتوان گفت تعداد نوازندگان خانم از تعداد آقایان این عرصه کمتر نیست و هر روز بر تعداد گروههای بانوان افزوده میشود. با این حال زنان موسیقیدان همواره با محدودیتهایی مواجهند و حتی برگزاری کنسرتها برای آنها دشواریها و مشکلاتی بیش از مردان دارد.
شرمین زرنشان (آهنگساز، نوازنده، موسس و سرپرست گروه موسیقی بانوان «چریکه سنه» و گروه مختلط «ره سه ن») بیش از دو دهه در عرصه موسیقی فعالیت کرده و با حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی نسبت به شناساندن موسیقی کردستان کوشیده است.
شرمین زرنشان که عضو هیات مدیره انجمن موسیقی کردستان و مسئول نخستین کار گروه موسیقی بانوان و کودکان استان کردستان است و سال گذشته با همراهی اعضای گروه «چریکه سنه» در جشنواره موسیقی فجر حضور یافته و گروه موسیقی «ره سه ن» را متشکل از آقایان و بانوان سرپرستی میکند، در گفتگوی پیشرو درباره وضعیت موسیقی بانوان شهر سنندج و دیگر مناطق کردنشین و نیز وضعیت فعلی موسیقی بانوان توضیحاتی ارائه کرد.
شما موسس نخستین گروه موسیقی بانوان در سنندج هستید. چه زمانی اقدام به تشکیل گروه کردید و در آن مقطع چه مشکلاتی در این زمینه وجود داشت؟
حدود سالهای 77 و 78 بود که با کمک یکی از اساتیدم اقدام به تشکیل گروه بانوان کردم و در این زمینه به سراغ خانمهای بومی سنندج رفتم؛ بانوانی که با وجود تمام مشکلات یادگیری و فعالیت در عرصه موسیقی را آغاز کرده بودند. قطعا در این زمینه مشکلاتی نیز وجود داشته و بیشک در آن مقطع تعداد گروههای بانوان در سطح کشور بسیار کم بود، اما ما با تشکیل گروه فعالیت خود را آغاز کرده بودیم. همان موقع بود که استاد فرهاد فخرالدینی برای برگزاری کنسرت به سنندج آمدند و در جلسات تمرین ما حاضر شدند و ما را بسیار تشویق کردند. حضور و صحبتها و تشویقهای ایشان باعث شد با تمام مشکلات و محدودیتهایی که در استان کردستان وجود داشت، فعالیتمان را ادامه دهیم، که این روند تا به امروز ادامه یافته است.
پس از تشکیل گروه «چریکه سنه» و فعالیت چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
خوشبختانه بازخوردها خوب بود و به نوعی موفقیتهایی کسب کردیم. جشنوارهای به نام «گل یاس» برگزار میشد که سه دوره پیدرپی در آن شرکت کردیم و یکی از گروههای موفق این رویداد بودیم.
جشنواره بانوان «گل یاس» از مقطعی به بعد دیگر برگزار نشد.
بله همینطور است. متاسفانه این جشنواره از سال 1383 به بعد دیگر برگزار نشد، در حالی که اتفاقی مهم و موثر بود؛ از این جهت که خانمها با حضور در این رویداد، خود و دیگران را محک میزدند و این امکان وجود داشت که با استادان بزرگ موسیقی بانوان دیدار کنند و تعامل داشته باشند و در حد ممکن از محضرشان بهره ببرند. به طور کلی جشنواره بانوان «گل یاس» گردهمایی موثر و مغتنمی بود که دیگر ادامه پیدا نکرد. البته عدم برگزاری جشنواره «گل یاس» برای ما شکست محسوب نمیشود، زیرا درکنار اعضای گروهم بیش از قبل به فعالیتهایم ادامه دادم. در همان سال 1383 بود که اولین کنسرت موسیقی بانوان را در شهر سنندج برگزار کردیم و با اینکه چهار نوازنده خانم بودیم از اجرای موفقمان استقبال بسیاری شد. اتفاقا خانم فرخکیش نیز تازه از اروپا به ایران آمده بودند و به عنوان خواننده ما را همراهی کردند و به ردیفخوانی و اجرای قطعات کردی پرداختند و اجرایشان مورد توجه و استقبال بسیار قرار گرفت. پس از اولین کنسرتمان نیز همچنان فعالیتمان ادامه پیدا کرد.
موسیقی بانوان در استان کردستان چه روندی را پیموده است؟
خوشبختانه موسیقی بانوان در استان کردستان جا افتاده و در این زمینه نسبت به گذشته وضعیت بهتری پیدا کردهایم.
از آنجا که موسیقی بخشی از زندگی اقوام کرد است، اینگونه به نظر میرسد که استانها و شهرهای کردنشین در زمینه موسیقی بانوان نسبت به پایتخت و دیگر شهرها از وضعیت بهتر و محدودیتها و تبعیضهای کمتری برخوردارند. آیا به عنوان یک بانوی کرد این موضوع را تایید میکنید؟
بله همینطور است که میگویید. البته محدودیتهایی در زمینه فعالیت بانوان وجود داشته، اما در حال حاضر وضعیت نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است. در حال حاضر اغلب خانوادهها تمایل دارند دخترشان سازی بنوازد یا در زمینه خوانندگی فعالیت کند. بسیاری از پدران یا پسران خانواده مشوق اصلی دختران هستند تا در گروههای موسیقی حضور یابند یا به صورت انفرادی فعالیت کنند. این اتفاقات بسیار امیدبخش و مثبت است، بخصوص برای استان و شهری که اغلب مردمش درگیر مقوله سنت هستند و بر این اساس میاندیشند و زندگی میکنند و دچار محدودیتهای بسیارند. لازم میدانم یادآوری کنم که استان کردستان و شهر سنندج با توجه به تاریخچه و قدمت بسیارش هیچگاه درگیر مسائل و تبعیضهای جنسیتی نبوده و این موضوع در هنرهای کردی که توسط خانمها و آقایان اجرا میشود، نمود دارد و گویای این است که زنان و مردان با یکدیگر برابرند. این همکاری و همراهی فقط در شهر سنندج که در اغلب شهرهای کردستان و کرمانشاه و دیگر مناطق کرد زبان وجود دارد و محدود به موسیقی نیست حتی مختص به عصر فعلی نیست و در گذشته نیز وجود داشته است. ما در عرصه فرهنگ و هنر شخصیتی مانند مستوره اردلان تاریخنگار و شاعر و نویسنده را داشتهایم که در عرصه جهانی مطرح است. نمونه چنین خانمهایی را در استان کردستان و شهر سنندج و دیگر مناطق کردنشین نیز داریم که اتفاقا تعدادشان کم نیست. این کثرت سبب شده در رابطه با گروههای موسیقی بانوان مخالفتی وجود نداشته باشد و آنها نیز کارشان را با جدیت دنبال میکنند و همچنان مشغول فعالیت هستند.
اداره ارشاد استان کردستان تا چه حد با بانوان منطقه در زمینه ارائه مجوزها و دیگر مسائل مربوطه همکاری میکند؟
اداره ارشاد واقعا با ما همکاری میکند و تعامل خوبی میان هنرمندان خانم و مسئولان وجود دارد و همیشه از کنسرتهای گروه موسیقی استقبال شده است. طی برگزاری کنسرتها نیز در مقاطعی فروش بلیت بالایی داشتهایم و به طور معمول صد تا صد و پنجاه نفر پشت درهای سالن ماندهاند.
با کردهای دیگر مناطق نیز تعامل دارید؟
بله همواره همکاریهایی وجود داشته است. حتی با اقلیم کردستان نیز در زمینه برگزاری کنسرت تعامل داشتهایم و مورد استقبال و تشویق قرار گرفتهایم. به جز اینها من عضو اولین گروه موسیقی بانوان در اربیل شدم و به عنوان نوازنده سنتور با اعضای آن همکاری کردم. اولین گروه موسیقی بانوان اربیل را راهاندازی کردهام و خودم به عنوان نوازنده سنتور با آنها همکاری کردهام. طی این اتفاق هر دوهفته یک بار با همراهی دو نفر از اعضای گروهمان به اربیل میرفتیم و آنجا با هم تمرین میکردیم و به اجرای برنامه میپرداختیم و زمانی که حملات داعش شروع شد کار این گروه نیز تعطیل شد..البته داعش وارد کردستان عراق نشد اما برای ادامه این تعامل امنیت لازم وجود نداشت. حال نیز بحران بیماری کرونا مانع از این اتفاق شده و تردد امکانپذیر نیست.
به جز اینها، من و دو نفر از دوستانم با گروه تئاتر بینالمللی در دهوک کردستان عراق اجرا داشتیم که «ژنینی چاوه ری» یا زنان چشم به راه نام داشت و کاری بود برای زنان اسیر در دست داعش که در دیاربکر ترکیه و سلیمانیه هم این تئاتر رو اجراکردیم. ما در بخش موسیقی این اثر شرکت داشتیم. همکاری و تعاملتان با هنرمندان عراق پس از ناامنی منطقه متوقف شد؟
من و گروه بانوان سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ چندین بار در برنامههای کردستان عراق شرکت داشتیم. در سال ۱۳۹۶ نیز در فستیوال فرهنگ و هنر کوردی که در استانبول برگزار شد حضور یافتیم.
به طور کلی هنرمندان کردستان و کرمانشاه با اقلیم کردستان تعاملات مفیدی دارند و این روند حاصل نگاه مسئولان مربوطه در هر دو منطقه است. همینطور است؟
بله درست میگویید. به طور کلی وزارت روشنبینی اقلیم کردستان با اداره ارشاد و استانداری استان کردستان به لحاظ فرهنگی و هنری تعامل خوبی دارد.
از سال 1377 تاکنون به لحاظ مالی چگونه گروه «چریکه سنه» را اداره کردهاید؟
خودتان میدانید که در کشور ما از هنرمندان حمایت چندانی نمیشود، مگر چند ارکسترهای دولتی و گروههای خصوصی یا با حمایت اسپانسر به فعالیت ادامه میدهند یا اینکه مخارج آنها توسط سرپرست گروه تامین میشود. طی این چند سال نه تنها گروه «چریکه سنه» را بلکه گروه «ره سه ن» را نیز حمایت کردهام.
گروه «ره سه ن» هم به سرپرستی شما اداره میشود؟
بله این گروه در زمینه متشکل از آقایان و خانمها است و در سال 1396 تاسیس شده است. در اغلب کنسرتها حتی لباسهای کردی اعضا را خودم تهیه و تامین کردهام و تهیه و خرید لباس و گیوه آقایان نیز (که در زبان کردی به آنها کلاش میگویند) برای ضبط کلیپی که قبلا تهیه کردهایم به عهده خودم بوده است. تمام مخارج هردو گروه طی این سالها را از درآمد شخصیام تامین کردهام.
نام گروه شما «چریکه سنه» است. معنی این عبارت چیست؟
آن زمان که گروه موسیقی بانوان را تاسیس کردیم نام چریکه را انتخاب کردیم که به معنای نغمه و نواست. در آن مقطع برای ثبت نام گروه باید به تهران میرفتیم و کمی برای این اتفاق دیر شده بود و چند گروه دیگر نیز نام «چریکه» را انتخاب کرده بودند. من نیز برای جلوگیری از تشابه اسمی واژه «سنه» را به معنای سنندج انتخاب کردم. معنی «چریکه سنه» نغمه و نوای سنندج است. واژه «ره سه ن» نیز در زبان کردی به معنای اصیل و قدیمی و کهن است.
بانوان در زمینه برگزاری کنسرت با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
یکی از مشکلات موجود این است که نمیتوانیم در راستای کنسرتهایمان تبلیغات خوب و گسترده داشته باشیم در صورتیکه آقایان با چنین مشکلاتی مواجه نیستند. به طور کلی محدودیتهایی که برای کنسرت بانوان وجود دارد برای کنسرتهای آقایان به هیچوجه وجود ندارد. بانوان برای برگزاری کنسرت باید از فیلترهای مختلف عبور کنند. حال شما حساب کنید امکان برگزاری کنسرت بانوان در برخی استانها وجود ندارد. در جلسه روسای انجمنها که در تهران برگزار شد شرکت کردم و زمانی که از گروه بانوان «چریکه سنه» نام بردم، روسای انجمنها تعجب کردند و گفتند مگر چنین گروهی نیز داریم؟! من نیز پاسخ دادم بله من حدود 23 سال است که به اتفاق اعضای گروهم مشغول فعالیت هستم و تازه پس از این بود که برخی از آنها زبان به تحسین گشودند. برخی دیگر نیز میگفتند شما میان موسیقی آقایان و خانمها پرده کشیدهاید، در صورتیکه ما نیز دوست داریم برای آقایان نیز به اجرای برنامه بپردازیم اما این محدودیتی است که در کل کشور وجود دارد.
برخی از گروههای بانوان برای آنکه مخاطبان آقا نیز داشته باشند از همخوان مرد استفاده میکنند. در اینباره چه نظری دارید؟
من گروه «ره سه ن» را به عنوان گروهی تلفیقی در نظر گرفتهام تا برای آقایان نیز کنسرت بگذاریم و اگر بحران کرونا به پایان رسد برنامههای بزرگی برای آن دارم. اتفاقا اعضای گروه «ره سه ن» از نوازندگان برجسته استان هستند. به طور مثال آقای زانیار پندار استاد ساز دیوان، در سطح خاورمیانه مطرح هستند. یا نوازنده کمانچه ما آقای فراز معروفی است که از هنرمندان مطرح کرد به حساب میآید. در کل استفاده از همخوان آقا اتفاق خوبی است اما زمانیکه کنسرت بانوان صرفا برای خانمها اجرا میشود، آنها با محدودیتی مواجه نیستند و به اصطلاح راحتند و طی این روند نوعی دورهمی صمیمی شکل میگیرد در صورتی که اگر آقایان نیز در کنسرت بانوان حضور یابند آن کنسرت دیگر ویژه بانوان نخواهد بود. به هر خانمها همواره درگیر مسائل و دغدغههای زندگی و شوهرداری و بچهداری هستند و وجود کنسرتهایی ویژه آنها برایشان تفریح و فراغت به حساب میآید. گاه پیش آمده که همسر برخی بانوان بابت برگزاری کنسرت از من تشکر کردهاند و گفتهاند روحیه همسرشان پس از دیدن اجرا تغییر کرده و حتی اعتماد به نفسی را که قبلا نداشته را به دست آورده است. این موارد یعنی برگزاری کنسرت برای خانمها بر روحیه آنها تاثیرات مثبت دارد. باور کنید از طرف مسئولان با من تماس گرفته شده و آنها به من گفتهاند آیا این امکان وجود ندارد که هر یک ماه یک بار کنسرت برگزار کنید؟ اما واقعیت این است که برگزاری کنسرت مشکلات خاص خود را دارد و مخاطبان و مسئولان فقط آن یک یا دو ساعت اجرا را میبینند.
برگزاری کنسرت در تهران با دیگر شهرها چه تفاوتهایی دارد؟
بیشک برگزاری کنسرت در تهران کار دشوارتری است. اخذ مجوز برای اجرای برنامه در تهران نسبت به دیگر شهرها و استانها سختتر است و از طرفی فقط دو سالن به کنسرت بانوان اختصاص دارد که یکی از آنها تالار وحدت و دیگری فرهنگسرای نیاوران است. به اضافه اینکه برگزاری کنسرت در تهران به لحاظ مالی نیز سختتر است و مخارج بیشتری را میطلبد. البته در سنندج نیز فقط در مجتمع فجر اجازه برگزاری کنسرت داریم و به نظر دلیل این محدودیتها در زمینه اختصاص دادن سالنها، ایجاد امنیت بیشتر برای بانوان و سهولت در ترددهاست تا قابل کنترلتر باشد. دلایل بیشتر این موضوع را مسئولان میدانند و من از آنها بیخبرم.
طی کنسرتهایتان به اجرای چه آثاری میپردازید؟
موسیقی فولکوریک کردستان بسیار اصیل و غنی است و ما اگر سالهای سال نیز کنسرت برگزار کنیم آن آثار خوب و معنا دار پایانی ندارد. در کنسرتهایمان یک بخش را به آثار فولکوریک و قدیمی اختصاص میدهیم و در بخش دیگر آثار فارسی را مد نظر قرار میدهیم زیرا به طور معمول چه در کردستان و چه در شهرهای دیگر مخاطبان فارس زبان نیز داریم. حتی در کردستان عراق نیز آثار فارسی را مد نظر داشتیم و به اجرای آنها میپرداختیم، زیرا به دلیل وجود جنگ و مهاجرتها و آوارگیها اغلب کردهای کردستان عراق نیز فارسی بلدند و آثار فارسی و ایرانی را دوست دارند. اما به هرحال بیشتر آثار قدیمی را مدنظر داریم که در میان آنها نیز گاه برخی را با تنظیمهای جدید و گاه با همان فرم قدیمی اجرا میکنیم. به این دلیل که نسلهای جدید آهنگهای قدیمی را بشناسند.
آواها و نواهای کردی تا چه حد مورد توجه شما و اعضای گروهتان است؟
زنان قدیم ما زمانی که مقابل داربست فرشبافی مینشستنهاند یا حین گلیمبافی و امور دیگر، آهنگهایی را زمزمه میکردهاند و میخواندهاند که در زبان کردی به این گونه «رتونانه» میگویند. ما در کنسرتهایمان این آهنگها را اجرا میکنیم. «رتونانه» موسیقی خاصی ندارد و ما آن را با کف و دایره و ضرب حلبی اجرا کردهایم. حین اجرا نیز اغلب زنان قدیمی که در کنسرتمان حضور داشتند با ما همخوانی کردند. شخصا به آثار قدیمی موسیقی کردستان علاقه بسیار دارم، زیرا تا ما و دیگران پیشینه و تاریخ و گذشته خود را ندانیم، نمیتوانیم مسیر پیشرفت را طی کنیم.
نسبت به موسیقی کردستان و کرمانشاه تعصبی ندارید؟ مثلا اینکه خطکشی کنید و به اجرای آثار قدیمی کرمانشاه نپردازید و صرفا آثار فولکوریک کردستان را اجرا کنید؟
من و دیگر اعضای گروه چنین روحیهای نداریم و حتی از موسیقی باشور (جنوب کردستان مربوط به کشور عراق)، باکور (شمال کردستان مربوط به کشور ترکیه)، روژاوا (غرب کردستان مربوط به کشور سوریه) نیز استفاده میکنم. در بسیاری مواقع نیز به اجرای آثار استادان بزرگ موسیقی کرمانشاه میپردازم. مثلا یکی از اعضای گروه هم نوازنده دیوان است و هم تنبور مینوازد و تنبور نیز سازی مختص به منطقه کرمانشاه است و همیشه در کنسرتهایام تکنوازی تنبور داشتهام. حتی در اجرای آثارمان از لهجه کرمانشاهی نیز استفاده میکنیم. چنین پرداخت و نگاهی هم نشان دهنده همبستگی است و هم اینکه موسیقیها و آواهای خطه کردستان و کرمانشاه به مخاطبان معرفی میشود. در کل زمانی که به شهرهای غیر کردنشین نیز میروم این رویه وجود دارد تا به این ترتیب اقوام دیگر نیز با موسیقی ما آشنا شوند. در مقابل گروههای اقوام دیگر نیز در فستیوالها و جشنوارههایی که در کردستان برگزار میشود حضور مییابند و اجرای آثار اقوام مختلف در نهایت به تعاملات فرهنگی میانجامد و نتایج مثبتی خواهد داشت.
با وجود بحران بیماری کرونا آیا در آینده نزدیک فعالیتهای اجرایی خواهید داشت؟
قرار است به اتفاق اعضای گروه «چریکه سنه» و «ره سه ن» نماهنگی را تولید کنیم.