نوازنده و سرپرست گروه میسان مطرح کرد؛
ثبت ملی مقام «علوانیه»/ تفاوتهای «ربابه» و «رباب»/ موسیقی عربهای خوزستان چهارده سال در جشنواره فجر جایی نداشت
مهدی سواری درباره شباهت موسیقی عربزبانان خوزستان با موسیقی دستگاهی ایرانی میگوید: ما در عربی دستگاههایی داریم که به دستگاههای ایرانی شباهت دارند، اما با لهجه متفاوت اجرا میشوند. مانند، دستگاه بیات ترک که در موسیقی عرب با لهجه عربی اجرا میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مناطق مختلف جنوب کشور از استان خوزستان تا بوشهر و هرمزگان و بلوچستان و توابع آن در زمینه موسیقی سابقه و قدمت بسیاری دارند و بر اساس مناسبتها و اتفاقات آیینی گونههای موسیقیمحور متنوعی دارند. البته باید یادآور شد استانهای مختلف جنوبی با وجود تشابهت اقلیمی و جغرافیایی و حتی فرهنگی وجوه مشترک زیادی ندارند و این تفاوتها حتی در نوع سازبندیها نیز وجود دارد و این تفاوتها به تنوع موسیقی مناطق مختلف افزوده است.
در میان موسیقی مناطق جنوبی، موسیقی اقوام عربزبان اهواز و توابع آن، شباهتهای ظاهری بسیاری با موسیقی کشورهای عربنشین همسایه ایران دارد. طی سالهای اخیر افراد و گروههای متعددی به موسیقی جنوب کشور پرداختهاند. اما در میان آنها، گروه «میسان» اهواز به طور کم و بیش از بقیه فعالتر است.
«میسان» اولین گروهی بود که پس از چهارده سال در سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر حضور یافت. این در حالی است که پیش از این در سال ۸۳ بود که یک گروه موسیقی محلی اهوازی در جشنواره موسیقی فجر شرکت کرد و از چهارده سال پیش تاکنون هیچ گروهی در جشنواره کشوری موسیقی فجر حضور نیافته بود.
مهدی سواری (موسیقیدان و نوازنده) موسس و سرپرست گروه موسیقی «میسان» اهواز درباره موسیقی محلی مناطق مختلف خوزستان میگوید: موسیقی فولکوریک منطقه ما همان موسیقی عربی است و علاوه بر وجوه مشترک با دیگر گونههای عربی، با موسیقی ایرانی نیز وجه تشبهاتی دارد، یعنی، میتوان گفت موسیقی عربی ما از موسیقی ایرانی دور نیست و تقریبا به هم نزدیک هستند.
مبنای فعالیت گروه «میسان» و اهداف آن چیست؟
گروه موسیقی «میسان» سال 1380 تاسیس شد و از آن زمان تاکنون فعال است. گروه موسیقی ما عضو دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز هست. درباره شیوه و سبک و سیاق مورد توجه گروه نیز باید بگویم من و دیگر اعضا بر اساس چند سبک موسیقایی فعالیت میکنیم. «ریفی» و موسیقی شهری سبکهایی هستند که بر اساس آنها به تولید و اجرای آثارمان میپردازیم. میتوان گفت «ریفی» موسیقی محلی و روستایی ماست و موسیقی شهری نیز تقریبا متمایل به کلاسیک است.
یعنی فعالیت شما صرفا محدود به موسیقی «ریفی» و شهری است زیرا موسیقی خوزستان گونههای متنوعی دارد؟
خیر، گروه ما به لحاظ اجرایی و محتوایی تقسیمبندیهای جزییتری دارد. موسیقی فولکوریک و کلاسیک، برخی از بخشها هستند. موسیقی محلی که به سازهای بادی و رقص شمشیر و رقصهای آیینی اختصاص دارد، بخش دیگری از دستهبندیهای ماست. ما حتی بخشی داریم که به پخت غذاهای محلی اختصاص دارد و در جشنوارههایی با این محوریت نیز شرکت میکنیم.
با توجه به این دستهبندیها چگونه در جشنوارهها شرکت میکنید؟ منظور این است که همه اعضای گروه در رویدادها شرکت میکنند یا در این بخش نیز تقسیمبندییهایی وجود دارد؟
درست است که همه اعضا در قالب یک گروه فعالیت میکنند اما نحوه حضور آنها، بستگی به جشنوارههای مورد نظرمان دارد. مثلا در جشنوارههای سنتی گروه متعلق به این بخش را با گروه رقص شمشیر و رقص چوبیه همراه میکنیم. یا در سال 1394 در جشنوارهای شرکت کردیم که «خنیاگران انقلاب» نام داشت و در خرمآباد برگزار شد و ما در آن مقام دوم را کسب کردیم. اعضایی که در این رویداد شرکت کردند متعلق به گروهی بودند که در زمینه موسیقی فولکوریک فعالیت میکنند.
آیا موسیقی فولکوریک استان خوزستان همان موسیقی عربهای منطقه است؟
بله موسیقی فولکوریک منطقه ما همان موسیقی عربی است و علاوه بر وجوه مشترک با دیگر گونههای عربی، با موسیقی ایرانی نیز وجه تشبهاتی دارد، یعنی، میتوان گفت موسیقی عربی ما از موسیقی ایرانی دور نیست و تقریبا به هم نزدیک هستند.
اینگونه به نظر میرسد که موسیقی عربهای اهواز به نوعی میان موسیقی ایرانی و موسیقی عربهای کشور همسایه قرار گرفته و این اتفاق باعث شده تا از تحلیل و ارزیابی به دور باشد و مورد توجه قرار نگیرد، آیا همینطور است؟
بهطور کلی موسیقی شرقی (اعم از ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس، دیگر کشورهای عربزبان و ایران و عراق) دارای وجوه مشترک بسیاری هستند. البته اختلافات جزیی نیز وجود دارد که طبیعی است. ما در عربی دستگاههایی داریم که به دستگاههای ایرانی شباهت دارند، اما با لهجه متفاوت اجرا میشوند. مانند، دستگاه بیات ترک که در موسیقی عرب با لهجه عربی اجرا میشود. به هرحال هر زبان لهجه خاص خود را دارد و موسیقی عرب نیز از این قاعده مستثنی نیست. حال مثلا اگر نوازندهای فارس زبان به اجراهای دستگاهها و مقامهای عربی بپردازد، آنها را با لحن، بیان و لهجه خودش و به شیوه خودش اجرا خواهد کرد. مثال دیگر اینکه مقام شوشتری به مقام حجاز عربی بسیار نزدیک است و وجوه مشترک بسیاری دارند. مثلا دستگاه راست عربی به نوعی همان دستگاه راست فارسی است که از میان دستگاههای موسیقی ایرانی، دستگاه نوا بیشترین نزدیکی را از نظر فواصل با مقام راست دارد. مقام راست در تئوری موسیقی عربی نقشی موثری دارد. یا مثلا در موسیقی عرب چهارگاه داریم که در موسیقی دستگاهی ایرانی نیز وجود دارد. مشترکات اینچنینی بسیار است و در این زمینه مثالهای زیادی وجود دارد. همانطور که گفتم تفاوت اصلی در لحن و لهجه اجراهاست.
موسیقی منطقه خوزستان به چند بخش تقسیم میشود؟
موسیقی مناطق جنوبی، بخصوص منطقه خوزستان به سه بخش تقسیم میشود. بخشی مربوط به مقامهای خشابه و (...) است که خاص منطقه است. موسیقی علوانیه نیز تکنوازی است و در مراسم عروسی و عزا اجرا میشود. بخش دیگر مربوط به موسیقی بنادر جنوب ایران است. نوعی دیگر از موسیقی وجود دارد که با موسیقی کشور عراق وجوه اشتراک بسیاری دارد. این وجوه مشترک در اصطلاحات، الحان و نوع بیان دیده میشوند و دلیل این نقاط مشترک شرایط جغرافیایی و اقلیمی موجود است. این نوع موسیقی در برخی مناطق جنوبی ما مورد توجه است از بستان گرفته تا چذابه و هویزه و خرمشهر و سوسنگرد. به طور کلی شهرها و مناطق نزدیک به مرز عراق با موسیقی این کشور وجوه اشتراک دارند. بر همین اساس میتوان گفت، موسیقی برخی از بنادر از آبادان گرفته تا ماهشهر و سربندر و دیگر شهرها و توابع آنها، با موسیقی کشورهای همجوارشان در آن سوی آبها وجوه مشترک دارند.
با این تفاسیر میتوان گفت موسیقی عربهای کشورمان را بیشتر به موسیقی عراق شبیه میدانید؟
بله. موسیقی عربهای ایران به لحاظ شعری و هم از نظر اجراها و دستگاهها به موسیقی کشور عراق شباهتهای بسیار دارد. امتیاز ما نسبت به آنها موسیقی علوانیه است که متعلق به اهواز است. علوانیه مقامی است که از دستگاه حجاز گرفته میشود. یعنی اجرای علوانیه در ابتدا با حجاز شروع میشود و برگشت آن روی بیات است. علوانیه مختص به شهر اهواز است و شخصی با نام علوان الشویع مبدع آن است. این شخص با ربابه خودش مینواخته و میخوانده است و این مقام با نام او ثبت شده و آن را علوانیه میخوانند. مقام علوانیه ثبت ملی شده است. اخیرا عراقیها نیز این مقام را نمورد توجه قرار دادهاند و آن را از ما تقلید میکنند.
در زمینه اجراهای داخلی و برونمرزی تا چه حد فعال بودهاید؟
در زمینه وضعیت اجراهایمان نیز باید بگویم چندین سال است در عرصههای بینالمللی نیز فعالیت داریم و کنسرتهای برون مرزی برگزار کردهایم و در کشورهایی چون لبنان، قطر، کویت اجرا داشتهایم. برای حضورمان در قطر از ما دعوت به عمل آمده بود تا در جشنوارهای شرکت کنیم و ما نیز پذیرفتیم.
درباره نحوه سازبندیهای گروه «میسان» نیز کمی توضیح دهید.
سازهای ما بادی، کششی، زهی و کوبهای است.
در منطقه جنوب، علاوه بر سازهایی چون عود، نی جفتی و سازی وجود دارد که «ربابه» نام دارد و به نام خوزستان ثبت جهانی شده است. درباره این دو ساز توضیح دهید.
«ربابه» یکی از سازهای منطقه ماست. نی جفتی بدون نیانبان نیز یکی دیگر از سازهای مرسوم در اهواز و توابع آن است و ما نیز در گروه «میسان» از آن استفاده میکنیم. رقصی وجود دارد به نام چوبیه که با نی جفتی اجرا میشود. عود نیز که از آن نام بردید یکی دیگر از سازهای منطقه ماست و ساز تخصصی من نیز عود است و درباره علل و پیدایش و تکامل آن تحقیق کردهام. ادعایی از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس درباره این ساز وجود دارد و آنرا به خودشان نسبت میدهند که اینطور نیست. عود در واقع متلعق به ایران است و مال ماست و بر اساس اسناد تاریخی میتوان گفت این ساز در زمان ایلامیان ساخته شده و به مرور زمان کامل شده و در نهایت به شکل امروزی درآمده است. متاسفانه اگر غافل شویم این ساز نیز به نام دیگر کشورها ثبت میشود چه بسا این اتفاق درباره برخی از سازهای ایرانی رخ داده است.
آیا «ربابه» همان سازی نیست که در شرق کشور مورد توجه است؟
«ربابه» سازی کششی است و شبیه ویلون است و مختص به منطقه ماست اما سازی که شما میگویید «رباب» نام دارد و آنطور که میگویند خاستگاه آن منطقه خراسان و سیستان و افغانستان است. با اینکه «رباب» و «ربابه» سازهایی زهی هستند، اما «رباب» با مضراب نواخته میشود و «ربابه» سازی کششی است و تارهای آن از موی دم اسب تهیه میشوند. میتوان گفت تنها وجه مشترک این دو ساز نام آنها است که تا حدودی به هم شبیه هستند.
شما سال پیش به عنوان فعال موسیقی عرب به نمایندگی از شهر اهواز در جشنواره موسیقی فجر حضور پیدا کردید. امسال نیز به جشنواره خواهید آمد؟
ما قرار است 23 بهمنماه برای حضور در جشنواره موسیقی فجر از اهواز به تهران بیایم. روز بیست و چهارم به تهران میرسیم و به نظرم قرار است عصر روز بیستوپنجم اجرا داشته باشیم. اما مسئلهای که وجود دارد این است که از ما حمایتی نشده است، یعنی هیچ ارگان و نهادی تاکنون هزینه رفت و آمد ما را تقبل نکرده است. البته عوامل برگزاری جشنواره فجر مبلغی را به عنوان کمک هزینه به اعضا میدهند که بسیار کم است. در کل آنچه برایمان اهمیت دارد حضور در جشنواره مهمی چون موسیقی فجر است. به هرحال ما اولین گروهی بودیم که سال پیش پس از چهارده سال به عنوان فعالان موسیقی اهواز و عربزبانان منطقه در دوره سیوچهارم جشنواره فجر حضور پیدا کردیم.
دلیل چهارده سال وقفه برای حضور در جشنواره موسیقی فجر چیست؟
دلیل وقفهمان این بود که من به عنوان سرپرست گروه از فراخوانها و نحوه حضور در جشنواره موسیقی فجر خبر نداشتم. به هرحال اطلاعرسانیها بعد گستردهای نداشته و دعوتی نیز از ما صورت نگرفته بود، البته هرگاه قصد حضور داشتهایم نیز کارمان تایید نشده زیرا به هرحال میتوان گفت نحوه انتخابها در موسیقی تقریبا سلیقهای است. در نهایت سال پیش آقای علی مغازهای برای حضور در دوره سیوچهارم ما را دعوت کرد و ما نیز به جشنواره آمدیم و به اجرای آثارمان پرداختیم.
نحوه حضورتان در دیگر رویدادهای موسیقیمحور به چه شکل بوده است و در زمینه حضور در جشنوارهها تاکنون چگونه عمل کردهاید؟
من و اعضای گروه «میسان» از سال 1380 تاکنون در اغلب جشنوارهها حضور داشتهایم و اگر بخواهم از عنوانهای کسب شده توضیح دهم باید از جشنوارهها و مقامهای متعددی نام ببرم. آخرین حضورمان امسال بود که در جشنواره موسیقی نواحی کرمان حضور پیدا کردیم و در مراسم اختتامیه نیز به اجرای رقص شمشیر پرداختیم.
گروه «میسان» در آینده نزدیک چه برنامههایی خواهد داشت؟ آیا قرار نیست کنسرت برگزار کنید؟
منتظراین هستیم که جشنواره موسیقی فجر برگزار شود و در حال حاضر دغدغه آن را داریم. به طور کلی، متاسفانه قبلا اسپانسرها به حمایت از گروهها تمایل نشان میدادند و طی این روند کنسرتهایی برگزار میشد. باید ببینیم در این زمینه چه اتفاق مثبتی رخ خواهد داد.