در نشست سینما و دیپلماسی فرهنگی مطرح شد؛
مدیران صداوسیما ما را نوکر خود حساب میکنند/ سانسور به معنای ضعف است/ بدون سینما، ایران هیچ پیشرفتی نخواهد داشت
ابراهیم فیاض معتقد است که سانسور به معنای ضعف است و اعمال آن در ماهواره و اینترنت کاملا احمقانه است. سانسور در سلسله فعالیتها، نهایتا به نتیجهای ویرانگر در جامعه میرسد.
به گزارش ایلنا، چهاردهمین نشست تحلیلی برنامه «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «سینما و دیپلماسی فرهنگی» در سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار شد.
ابراهیم فیاض در ابتدای این نشست گفت: بزرگترین نرم افزار، قدرت است که به واسطه آن میتوان به پیشرفت رسید. گفتمان از جمله پیشرفتهای ارتباطی است که لازمه اجرای آن نیز، قدرت است اما متاسفانه، ما از وجود آن محروم بوده و این کمبود منجر به پیچیده شدن امور شده است. در سینما و تلویزیون ما، قدرت معنای تعیین و تکلیف به خود گرفته و افراد را ملزم به انجام برخی وظایف کرده است. برنامهسازی صداوسیما نمونهای بارز این نگاه است که مدیران به واسطه قدرتی که دارند ما را نوکر خود حساب میکنند و برایمان تعیین و تکلیف میکنند.
وی یادآور شد: فعال بودن سینما مایه حیات آن است و اهمیت آن در همه ابعاد، تا مرز امنیتی کشورها هم، پیش رفته است. تام کروز بازیگر آمریکایی، نمونهای از تأثیر سینما در ابعاد سیاسی کشورهاست که با نقش آفرینی در فیلمهای امنیتی، خط و مشی خاصی را دنبال میکند. فیلمهای پنتاگونی نیز از جملهها ژانرهایی است که تنها با حفظ ظاهر به مسائل امنیتی آمریکا مراجعت کرده و پیامهایی متناسب با سیاستهای این کشور را منتقل میکند.
فیاض یادآور شد: سینما محدودیت ندارد و باید به همه موضوعات در قالب فیلم بپردازد چراکه اگر جای برخی از موضوعات را در این عرصه خالی کنیم، محصولات ضدارزشی خارجی این خلاء را پرکرده و منجر به مدیریت سینمای غرب بر ما میشود. فیلم تایتانیک، نمونه بارزی از رهبری فرهنگی آمریکا بر سایر کشورهاست. بنابراین اگر سینما وارد قدرت نشود، عملاً نابود شده و نمودی از دوران مخملباف دوم را پیشرو خواهیم داشت.
وی درباره سیاستهای آمریکا در مواجهه با مخاطب بینالمللی گفت: آمریکا هیچ وقت جامعهشناسی و علوم اجتماعی را نپذیرفت و به جای آن روانشناسی را قبول کرده و جایگاه فرد در جامعه را جایگزین جامعه مشتمل از فرد کرده است. مردم این کشور نیز، تحت تأثیر سیاستها، در سن نوجوانی متوقف شده و بر منوال این دوران حرکت و به حیات خود ادامه میدهند. مسئولان آمریکایی با محدود کردن فضای نقد اجتماعی، بر ماندگاری این سیستم و ادامه روند سیاستها تاکید میکنند.
فیاض افزود: دیپلماسی و فرهنگ را دو معنای جداگانه میداند که در کنار هم محتوایی ارزشمند را میسازند. این درحالی است که در زمان وزارت دکتر ولایتی، زمانی که برای اولین بار از واژه دیپلماسی فرهنگی استفاده کردم با تمسخر عدهای از مسئولان بیسواد روبهرو شدم.
وی عدم وجود سواد رسانهای را یکی از بزرگترین مشکلات ایران دانست و عنوان کرد: سانسور به معنای ضعف است و اعمال آن در ماهواره و اینترنت هم کاملاً احمقانه است. سانسور در سلسله فعالیتها، نهایتاً به نتیجهای ویرانگر در جامعه میرسد و متاسفانه، مسائلی نظیر مسائل زن و مردها را نیز به کف خیابان کشانده است. مسئولان ما خیال میکنند اگر چشمبندی برای مخاطب بگذارند کسی متوجه مفاهیم نمیشود در حالیکه مخاطب برای دیدن همه چیز فراتر از سانسور پیش میرود.
فیاض افزود: بدون سینما، ایران هیچ پیشرفتی نخواهد داشت درحالیکه ما متفکرین پشت سینما را نمیشناسیم و رفتارهای منفعلانه مسئولان در کشور، منجر به بروز مشکلات امروز سینمای ما شده است. در شرایطی که صورت خارجی همه اشیا هنر است و هنر هفتم ما نیز سینماست که تکنولوژی، پیشرفت و امپراطوری و غیره را شامل میشود
محمدرضا شرف الدین (تهیهکننده سینما) در این نشست ضمن تاکید بر تمدن غنی ایران گفت: سیاستهای سینمای ما نیاز به هدفگذاری و ارائه راهکارهای جدیدی برای پیشرفت دارد. ما از مهندسی فرهنگی غافل بوده و مدیریتی بر منابع مختلف اقتصادی و نیروی انسانی وجود نداریم. با وجود فرهنگ و تمدن غنی و با قدرت، به لحاظ بهرهمندی از افکار و اندیشههای دینی و اعتقادات به صورت کلی عمل میکنیم. در این راستا با غفلت از نهادینه کردن آنها، در بسیاری از زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره با خلاء روبرو شده و ادامه حیات مشکلساز شده است.
شرف الدین خاطرنشان کرد: دیپلماسی فرهنگی با قدرت معنا پیدا کرده و قطعاً بدون آن به سینمای پیشرفتهای نخواهیم رسید. در هر زمینهای که قدرت وجود داشته، عملکردهای خوبی صورت گرفته است. نظیر انرژی هستهای، پیش از مذاکرات برجام. موضوعات بسیاری در 40 سال تعاملات ایران و جهان نیاز به برون نمایی و اظهار دارد که سینما تنها راه بروز آن است.
یزدان عشیری، در این برنامه با اشاره به اهمیت موضوع دیپلماسی فرهنگی در سینما گفت: یکی از موضوعات مفقوده سینما، فقدان بررسی محتوای برنامههای تلویزیون و سینما و تأثیرگذاری و نسبت آن با منافع ملی و دیپلماسی فرهنگی است و از افق هدفمند در این زمینه غافل بودهایم. این در حالی است که با نیم نگاهی به سینمای غرب و هالیوود، شاهد توجه جدی به مقوله دیپلماسی فرهنگی و رسانهای در سینما و تأثیر گذاریاش بر مخاطب هستیم.