حسین راغفر در سمپوزیوم اکنون ما و شریعتی مطرح کرد؛
سایه ایمان شبه مذهبی بر بازار اقتصاد/ مخالفت با بازار بهمثابه ارتداد دینی محسوب میشود
دومین روز از سمپوزیوم علمی "اکنون ما و شریعتی" با سخنرانی اساتید و پژوهشگران و برگزاری چندین پنل تخصصی و میزگرد به کار خود ادامه داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین راغفر در سمپوزیوم علمی "اکنون ما و شریعتی" و در پنل "بازسازی سوسیالیسم و نقد نئولیبرالیسم" سخنرانی خود با عنوان "شریعتی و پاسخ به آینده" را ایراد کرد. راغفر گفت: برخی از آموزههای شریعتی روشهایی برای شناخت پدیدههای اقتصادی دارد. او رویکردهای جدیدی را وارد گفتمان روشنفکری دینی کرد. هرگز به نهیلیسم سقوط نکرد و همواره امیدوار بود. از دید شریعتی زندگی سراسر مبارزه است و این مبارزه از استثمار انسان از انسان آغاز میشود. شریعتی استثمار انسان و هر گونه ظلم و ستمی که به دیگری روا میشود را مورد عتاب قرار میدهد و همواره با خشمی ملایم و خالی از کینه فریاد تظلمخواهی سر میدهد.
این جامعهشناس ادامه داد: شریعتی کوشید انسانها را کارسازان جهان خودشان معرفی کند اما اغلب مردمان را قربانی نظامهای سلطه و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی مستبدی میدید که فعالیت اجتماعی را نیز به کالا تبدیل کرده بودند. واژههای آزادی و برابری و عدالت ازجمله واژههای کلیدی برای او بودند و همواره از هر کسی که از توزیع نابرابر دارایی سخن میگفت و این مساله را مورد پرسش قرار میداد، حمایت و تقدیر میکرد. شریعتی در مسیر آگاهی بخشی به طبقه فرودست کوشید تا آنها را قادر کند جهان خودشان را کشف کنند و خود شرکت کننده در فرآیندهای سیاسی و اجتماعیشان باشند.
او سپس با اشاره به تاثیرپذیری شریعتی از ائمه اطهار و فرهنگ شیعه گفت: شریعتی متاثر از شخصیتهای زیادی بود اما اهل بیت و به ویژه امام علی(ع) نقش تعیین کنندهای در آموزههایش دارد. عدالت اقتصادی و توزیع بدون شکاف داراییها ازجمله موارد مدنظر شریعتی بود. ابوذر نیز برای شریعتی سمبل مبارزه با استثمار شناخته میشد. استثمار سیاسی، مالی، فکری و ... .
راغفر سپس گریزی به مساله سرمایهداری و نئولیبرالیسم در ایران جهان امروز زد و گفت: سرمایهداری ایران نوعی بورژوازی قرن 18 اروپاست که البته هیچ شباهتی هم به آن ندارد چراکه بازار امروز عملا بازاری برای فروش محصولات غربی است و نه محصولات درونزا. لذا وابستگی به سرمایهداری و استثمار منابع به کام بیگانگان مجال بیشتری مییابد. پیامبر و بزرگان دین ما میگفتند فقر که وارد خانهای شود دین از در دیگر خارج میگردد و شریعتی سهگانه خود یعنی زور و زر و تزویر را بر همین بنا مطرح میکرد. آزادی، عدالت و عرفان سه ویژگی اساسی در متون شریعتی هستند.
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: اقتصاد جهانی به وسیله تولید جهانی و سرمایهداری جهانی اداره میشود. تولید جهانی نیز از تقیسمهای منطقهای و بینالمللی استفاده میکند تا قوانین منطقهای را کمرنگ کرده و کنترل بازار و داراییها را به دست بگیرد و بدینوسیله حداکثر ثبات سیاسی را برای خود فراهم کند.
او ادامه داد: شبکه آزاد از مقررات که شبانهروز کنترل سرمایه و بازار را در دست دارد باعث شده تصمیمگیری درباره موضوعات نه در درون آن که در شهرهای جهانی متمرکز باشد. با همه این حرفها میبینیم در این مسیر سه عنصر تولید جهانی و نظام مالی جهانی در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند چراکه تولید جهانی نیاز به ثبات مشخص دارد اما نظام مالی جهانی در معرض آسیبها و ریسکهای متعدد قرار دارد. پس بروز بحران جهانی بیثباتی مالی را دامن میزند و بر تولید جهانی اثر منفی میگذارد. در این میان فرآیند فراملی شکلگیری در بین حامیان رسمی اقتصاد هیچ ساختار مشخصی وجود ندارد.
راغفر متذکر شد: دو دسته نهاد رسمی و غیررسمی به فرآیندهای امروز شکل میدهند توافقات عمومی که به واسطه مجامع رسمی شکل میگیرد از یکسو و نهادهای غیررسمی ازسوی دیگر همه اینها باعث میشود شبکههای فراملی به یکدیگر کمک کنند و سیاستگذاریها در اتصال باهم قرار بگیرند. اساسا پروژه نئولیبرالیسم یک پروژه جهانی شدن است نه تکامل لیبرالیسم.
این جامعهشناس و اقتصاددان سپس در پاسخ به آنها که نئولیبرال خوانده شدن اقتصاد ایران را درست نمیدانند، گفت: میگویند اگر اقتصاد ایران نئولیبرال است چرا دولت حمایتهای اجتماعی و خدماتی ارائه میدهد. باید توجه کنیم بیشترین میزان حمایتهای اجتماعی و خدماتی در دنیا متعلق به نظام اقتصادی آمریکا است که اتفاقا از اصلیترین الگوی اقتصاد جهانی هم هست.
راغفر تاکید کرد: بینالمللی کردن اقتصاد تاثیر ساختاری مشخصی در پدیدههای اجتماعی و اقتصادی میگذارد چراکه باید سیاستگذاریهای اقتصادی را بنا به تعاریف اقتصاد جهانی پیش ببرد و اصولا بحث توسعه و جهانی شدن با سیاستهای نئولیبرال آمیخته شده است.
وی ادامه داد: ادغام فرآیندهای کشورها و گسترده شدن سامانه حمل و نقل ارتباطی در کنار جهتگیریهای فرهنگی مدل بازار را با منش نئولیبرالیسم پیش میبرد. نئولیبرالیسم امکان توسعه و پیشرفت را فراهم میکند ولی پاسخی به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی نمیدهد و تلاشی هم برای حل آنها نمیکند.
راغفر در نقد جدیتر لیبرالیسم اظهار داشت: در نئولیبرالیسم قوانین عرضه و تقاضا به نفع فقرا عمل نمیکند و در ایران ما نیز تک تک مولفههای این پدیده اجرا شده است به عنوان مثال 87.5 درصد کل ثبت نام دانشگاههای ما پولی است درحالیکه این رقم در آمریکا تنها 48 درصد است و ما در هیچ کجای دنیا نئولیبرالیسم را به این لجام گسیختگی نمیبینیم.
او تاکید کرد: آموزش عالی محرک تعادل بخشی و زمینهساز فرصتهای برابر شغلی و کسب درآمد است و میبینیم که در دانشگاه ما 78 درصد هزینه دارد و رئیسجمهور نیز تاکید میکند دانشگاه روی پای خودش بایستد یعنی دانشگاههای ما تا چه میزان دیگر باید پولی شوند.
این کارشناس اجتماعی و اقتصادی مجدد گریزی به نقدهای وارد به نئولیبرالیسم زد و اظهار داشت: میگویند جریان سرمایه رشد اقتصادی به همراه میآورد و موفقیتهای تاریخی کشورهای ثروتمند ناشی از سرمایهداری است میگویند لیبرالیسم همه جا میتواند اعمال شود و از تخصیص بهینه منابع صحبت میکند و ادعا دارند که با اتکا به آن میتوان فقر و نابرابری را کاهش داد و برای همه شغل به وجود آورد حتی پا را فراتر میگذارد و میگوید اگر این موارد به کمک نئولیبرالیسم محقق نمیشود دلیل ان این است که دولت در بازار دخالت میکند، خدمات ارائه میدهد یا حداقل دستمزد تعیین میکند یا نهادهای صنفی را مورد توجه قرار میدهد.
راغفر افزود: کار تا جایی پیش رفته که یک ایمان شبه مذهبی به بازار شکل داده شده و مخالفت با بازار به مثابه ارتداد دینی است. بنیادگرایی بازاری فقط در سیاست اقتصادی دیده نمیشود و واقعیتهای اجتماعی و سیاستهای فرهنگی را هم تحت تاثیر قرار میدهد. دیگر شهروند یک مصرف کننده است و مالکیت از حقوق بشر مهمتر میشود و تسلط بر روابط انسانی جای تعامل و همکاری را میگیرد. خدمات عمومی، سلامت و آموزش در چشم اینها کالایی عمومی ارزیابی میشود و دولت تنها وظیفه دارد از مالکیت خصوصی و فردگرایی حمایت کند.
او سپس با ارائه مستنداتی در بحث ادعاهای نئولیبرالیستها گفت: برخلاف ادعاهای آنها در همه جای جهان نئولیبرالیسم باعث رشد نابرابری، فقر، خشونت، گرسنگی و آسیب اجتماعی شده مقرراتزدایی و افول دموکراسی و نابودی محیط زیست و ... تنها بخشی از دستاوردهای این تفکر است که خودش هم نمیداند. آینده عصر امواج تقابل دولتها با ملتهای خود خواهد بود و مبارزه برای حذف ظلم و نابرابری و تحولات اساسی شکل خواهد گرفت. این یک امید و آرزو و خیالپردازی نیست بلکه یک ظرفیت فرهنگی است.
او در پایان گفت: نیازهای اساسی مردم باید تامین شود و تاکید بر نیازهای اجتماعی انسان، آموزش، شادی اجتماعی و ... از مهمترین مسائل پیش روی جوامع انسانی است و برای همین است که باید ارزشها را با جهتگیریهای جدیدی بررسی کنیم و شریعتی در این مسیر با نگاه ضداستثماری و طبقاتی خود میتواند مورد توجه قرار بگیرد و تغییر شرایط را رقم بزند.