خبرگزاری کار ایران

در گفت‌گو با شهرام گیل‌آبادی مطرح شد؛

ورود دختران فراری و جداافتاده به تئاتر/داستان‌های واقعی را روی صحنه تماشا کنید

ورود دختران فراری و جداافتاده به تئاتر/داستان‌های واقعی را روی صحنه تماشا کنید
کد خبر : ۵۱۹۶۲۱

کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» می‌گوید: آسیب‌های اجتماعی قصه پیچیده‌ای است که از بستر خانواده و جامعه و سیاست‌گذاری‌های غلط خودش را در جامعه ما نشان می‌دهد. این زخم‌هایی که روی سینه و صورت تک تک ما هست و در کشور خود را به صورت وسیع نشان می‌دهد، حاصل عدم برنامه‌ریزی درست و سیاست‌گذاری غلطی است که در این سال‌ها در پیش گرفته شده و ما امروز آنها را به صورت تشدید شده در جامعه می‌بینیم.

شهرام گیل‌آبادی، کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه»، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه تیم ما حدود 10 سال است روی موضوع آسیب‌های اجتماعی کار می‌کند، گفت: اجراها و برنامه‌هایی مثل جشنواره شاپرک‌های شهر و مانند آن در راستای این بوده که بتوانیم تاثیری در فضای جامعه داشته باشیم؛ چه در زمینه کودکان کار، چه کارتن‌خواب‌ها و چه آسیب‌های دیگر. ولی به صورت اختصاصی روی موضوع زنان کارتن‌خواب، دو سال است کار می‌کنیم که در نهایت از 53 قصه، یک قصه را انتخاب کردیم برای یک فیلم سینمایی که بتوانیم به زودی بسازیم و چهار قصه زنان کارتن‌خواب را هم آماده کرده و در یک نمایشنامه تقدیم تماشاگران شد.

گیل‌آبادی با بیان اینکه «قصه‌های نمایش همگی واقعی و مستند است» گفت: خیلی اوقات خیلی از مشکلات به دلیل این است که آدم‌ها نمی‌توانند با همدیگر حرف بزنند. ما با دختری روبرو شدیم که اجازه حرف زدن در خانه و زندگی‌اش به او داده نشده و گریخته بود؛ وقتی از او پرسیدیم فراری هستی؟ گفت من دختر فراری نیستم؛ من گریخته‌ام. یعنی جدا افتاده نه فراری. سعی‌مان بر این است که تئاترمان در فضای اجتماعی خودمان موثر باشد و این موضوع هم جهانی است و تنها مختص ما نیست.

او با اشاره به یکی از موضوع‌های جدی که در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی این است که نباید فکر کنیم این معضل و آسیب اجتماعی مخصوص همسایه است یا بلایی است که روی سر دیگران نازل می‌شود، گفت: این موضوع همه مردم و سیاست‌گذاران است و همه باید در سه زاویه دست به دست هم دهند؛ یکی مردم: که باید عزم عمومی به وجود بیاید برای مهار و کنترل آسیب‌های اجتماعی. دوم: مسئولان و سیاست‌گذاران؛ سوم: توانمندی شخصی.

کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» با تاکید بر اینکه در مورد توانمندی شخصی برنامه‌ریزی جدی نداریم، گفت: مثلا کارایی سیستم آموزشی ما فقط در ارتباط با آموزش‌های سمعی است. آدم‌های بصری و به خصوص افراد هیجانی در جامعه ما چه می‌شوند؟ این آدم‌ها وقتی وارد جامعه می‌شوند چون از نظر روحی و درونی اغنا نشده‌اند بدون شک در جامعه با مشکل مواجه می‌شوند و بسیاری‌شان جذب فضاهای آسیب می‌شوند اگر هم نشوند، از نظر روحی مشکلی دارند که فضای روحی آسیب‌دیده‌ای مانند پرخاشگری‌های متعدد را وارد خانواده و جامعه می‌کنند.

گیل‌آبادی با اشاره به آسیب‌های اجتماعی متعددی که در این پژوهش و واکاوی دوساله با آنها مواجه شده است، گفت: با آدمی مواجه شدیم که از نظر فضاهای درونی اغنا نشده بود؛ مثلا علاقه‌مند به موسیقی یا هنری بوده و خانواده به او اجازه نداده‌اند به آن مشغول شود. آدم‌هایی را دیدیم که علاقه‌مندی‌های متعددی داشته مثلا به جلوه‌گری علاقه داشته و اغنا نشده؛ مثلا نتوانسته در خانواده و در یک فضای کنترلی به سر و صورت و جلوه‌گری و آرایش برسد و همه اینها در جایی دیگر سر باز کرده‌اند و پاسخی منفی بوده که به جامعه داده‌اند.

او خاطرنشان کرد: آسیب‌های اجتماعی قصه پیچیده‌ای است که به نظرم از بستر خانواده و جامعه و سیاست‌گذاری‌های غلط خودش را در جامعه ما نشان می‌دهد. این زخم‌هایی که روی سینه و صورت تک تک ما هست روی صورت کشور خود را به صورت وسیع نشان می‌دهد همه ناشی از عدم برنامه‌ریزی درست و سیاست‌گذاری غلطی است که در این سال‌ها در پیش گرفته‌ شده و ما امروز آنها را به صورت تشدید شده در جامعه می‌بینیم.

این کارگردان با اشاره به اینکه «آسیب یک زن کارتن‌خواب بسیار بیشتر از یک مرد کارتن‌خواب است» گفت: یک زن معتاد و کارتن‌خواب در جامعه به خصوص جامعه‌ای که با فرهنگ ما شکل گرفته شرایط دشواری دارد؛ فرهنگی که در آن زن عزیز شمرده می‌شود و توجه خاصی به زن دارد چون پایه و ستون اصلی خانواده است. در چنین جامعه‌ای وقتی زنی کارتن‌خواب یا معتاد می‌شود آسیبش بسیار بیشتر، وسیع‌تر و عمیق‌تر از مرد است. تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از زنان به وسیله همسران‌شان معتاد شده‌اند؛ مثلا مردی که کشتی‌گیر است و آسیب دیده و مشکل خاصی پیدا می‌کند برای اینکه زنش به فضای دیگری گرایش پیدا نکند، او را هم معتاد می‌کند. معمولا وقتی با زنان کارتن‌خواب گفتگو می‌کنیم می‌بینیم که مردان‌شان خیلی در اعتیاد آنها موثر بودند. این موضوع کاملا موضوعی فرهنگی است.

گیل‌آبادی یادآور شد: این موضوع خیلی پیچیده است و تا زمانی که نگاه مهربان و معرفتی جامعه و مردم نسبت به موضوع نباشد نمی‌توانیم آن را حل کنیم. تا موقعی که فکر نکنیم و خودمان را جای آن خانواده و شخص نگذاریم نمی‌توانیم موضوع را حل کنیم. نباید فکر کنیم مشکل دیگران است نه ما. چون هرلحظه باتوجه به فضایی که در آن هستیم و به وفور مواد مخدر در جامعه ما وجود دارد ممکن است اتفاقی بیفتد که خانواده ما را هم تحت تاثیر قرار دهد.

گیل‌آبادی با بیان اینکه دغدغه کار اجتماعی دارد، گفت: اولین کار من در سال 1366 در جشنواره تئاتر فجر یک کار کاملا اجتماعی بوده است. دغدغه‌ام مسائل اجتماعی خودم است و این چند سالی که وارد شهرداری شدم فهمیدم لایه زیرین شهر به گونه‌ای است که نمی‌توان از آن غفلت کرد. تئاتر من دنبال پول و شهرت خودش نیست دوست دارم تئاترم، تئاتر معرفت و تئاتر اندیشه‌ام باشد و به عنوان یک معلم و هیات علمی دانشگاه که فرصتی پیدا کرده در شهرداری کاری را انجام دهد همیشه این نوع نگاه را داشتم. واقعا موضوعات و معضلات اجتماعی ما بهم تنیده‌اند و باید فکر عاجل و جدی برای آن کرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز