اهالی قلم و فرهنگ هشدار میدهند؛
خطر بازگشت دوران صفارهرندی و حسینی/روحانی درمقابل فشار سایر نهادها ایستادگی کرد
بسیاری از اهالی قلم و فرهنگ از احتمال آنچه که وزارت ارشاد و مدیریت فرهنگی در دوران ریاستجمهوری حجتالاسلام رئیسی رقم خواهد زد؛ ابراز نگرانی میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کتاب و ادبیات همیشه ازجمله مقولاتیست که با تغییر رویهها و نگرشها در مدیریت فرهنگی و حتی سیاستگذاریهای کلان کشور دستخوش طوفان یا ثبات شده. در دولتهای نهم و دهم سیاستهای مدیریتی کشور در حوزه فرهنگ و هنر و مخصوصا فرهنگ مکتوب و ادبیات روزهای بسیار سختی را بر اهالی قلم و ناشران تحمیل کرد.
حالا بعد از چهار سال که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی دولت یازدهم به زعم خود اهالی قلم و ناشران ثبات و آرامش نسبی را در حوزه کتاب و ادبیات فراهم کرده است، بسیاری از آنها از احتمال آنچه که وزارت ارشاد و مدیریت فرهنگی در دوران ریاستجمهوری حجتالاسلام رئیسی رقم خواهد زد؛ ابراز نگرانی میکنند.
مجید قیصری (نویسنده) با اشاره به اینکه بالاخره نمیتوان احتمال ریاستجمهوری حجتالاسلام رئیسی را هم از نظر دور داشت؛ میگوید: درست است که آدم دلواپس میشود اما شخصا خیلی دوست ندارم به این موضوع فکر کنم. واقعیت این است در چنین نگرش و تفکری فرهنگ و هنر قربانی خواهند بود. در تمام این مدت که رسانههایی مثل صداوسیما دستشان بود واقعا نکته خاصی ندیدهایم که بتوان نسبت به آن امیدوار بود. ما پیشتر هم چنین نگاهی و عواقب آن بر فرهنگ و هنر تجربه کردهایم و دیدهایم چه بر سر فرهنگ و هنر میآورد.
این نویسنده درباره وضعیت ممیزی و صدور مجوزها در وزارت ارشاد دولت احتمالی حجتالاسلام رئیسی نیز تاکید میکند: در حوزه ممیزی و سانسور فکر نمیکنم که اوضاع و احوال خیلی ارتباطی به دولت و مشخصا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشد یعنی مقوله سانسور دست دولت یا وزارت ارشاد نیست که بخواهد سانسور را بردارد یا اجرا کند. به عنوان مثال رمان «دوازدهم» آقای موذنی مجوز انتشار را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفت و چاپ هم شد اما بعدتر به دلیل فشاری که از خارج از بدنه دولت وارد شد؛ نهایتا کتاب جمعآوری شد.
او ادامه میدهد: تنها چیزی که شاید بتواند در مورد بحث ممیزی و سانسور کمک کند این است که قانون موجود در مورد آنها رعایت شود و سایر نهادها نتوانند در امر مجوزی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر کرده؛ دخالتی داشته باشند. در این صورت است که دیگر کتابها در تجدیدچاپ به مشکل برنمیخورند و قلع و قمع نمیشوند.
قیصری البته درباره نقش دولت در مقال با فشارهایی که از نهادهای خارج از قوه مجریه وارد میشود؛ یادآور میشود: البته درست است که این فشارها خارج از سیستم دولتی است اما ممکن است دولتی روی کار باشد که با این فشارها و نهادها همسو شود و کاملا مطابق با خواست آنها جریان را پیش ببرد. چیزی که به نظر میرسد هم همین است که آقای رئیسی با این نهادهای خارج از بدنه دولت و فشارهای آنها همسو است درحالیکه آقای روحانی و دولت یازدهم دستکم در مقابل این فشارها ایستادگی کرده و میکند و تلاشهایی بر رفع آنها داشته و دارد.
امیرحسن چهلتن (نویسنده) نیز در همین باره میگوید: آقای رئیسی در حوزه فرهنگ و هنر همان راهی را میرود که احمدینژاد در هشت سال ریاستجمهوری خود رفت. یعنی حتی میتوان این ادعا را داشت که فرهنگ و هنر نابود شده و رو به اضمحلال و انحطاط خواهد رفت. هرچند در این چهار سال و دوره آقای روحانی هم چندان افزودهای به فرهنگ و هنز نداشتهایم اما همان روزنه تنفس که بعد از دوران سخت احمدینژاد به وجود آمده است نیز مجدد بسته میشود.
همچنین خشایار دیهیمی (مترجم و منقد) گریزی به دوران وزارت فرهنگ و ارشاد صفارهرندی و حسینی میزند و تاکید میکند: دوستانی که دوران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آقایان صفارهرندی و حسینی را تجربه کردهاند خوب میتوانند پیشبینی کنند و حدس بززند که در دوره آقای رئیسی هم همان سبک و سیاق و سختگیریها تکرار میشود و حتی شاید هم بدتر. اصولا سه دوره وزارت آقایان میرسلیم، صفارهرندی و حسینی از سختترین دورهها برای اهالی فرهنگ و هنر بوده و وزارت فرهنگ آقای رئیسی هم به نظر نمیرسد از آن فضا و سبک مدیریتی در حوزه فرهنگ دور باشد. مطمئنا در بحث ممیزی و مجوزها هم به همان دشواری و شیوه دوران آقای احمدینژاد تکرار میشود.