تینا پاکروان در گفتوگو با ایلنا:
دور شدن مردم از سینما سینماگران را غصهدار میکند/ گرانی بلیت سینما قابل دفاع است
پاکروان میگوید: تورم ناشی از اقتصاد مملکت ماست و بنظرم این اجحاف است که سینما را از بدنه جامعه جدا کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تینا پاکروان در سال ۱۳۵۶ در تهران متولد شده و لیسانس کارگردانی سینما از دانشکده سینما-تئاتر دارد. او فعالیت سینمایی را از کار در مجله سینمایی گزارش فیلم در سال ۱۳۷۴ آغاز کرده و در ادامه با مجلاتی مانند «ابرار سینمایی» و «صدا، دوربین، حرکت» و هفته نامه «فکور» همکاری داشته است. وی تاکنون به عنوان مجری طرح، مدیر تولید، بازیگر، برنامهریز، دستیار کارگردان و ... در فیلمهای مختلف همکاری داشته و با فیلمسازانی همچون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، محمدرضا ورزی، ضیاءالدین دری و ... کار کرده است. از فعالیتهای دیگر وی میتوان به تدریس، انتشار کتاب و نقد و ترجمه در مطبوعات و برگزاری نمایشگاه عکس اشاره کرد.
تینا پاکروان معتقد است: امسال سال خوبی برای سینما بود و باعث شد مردم با سینما آشتی کنند.
کلیت سینمای ایران در این یک سال و همینطور فیلمهای جشنواره چگونه بود؟
برگزاری جشنواره فیلم فجر که امسال اصلا خوب نبود، و البته چون همه فیلمها را ندیدیم، نمیتوانم راجع به فیلمها قضاوت کنم اما درباره فروش فیلمهای سینمای ایران در سال 96 امید بیشتر بر فیلمهای کمدی است. ما بیشتر از 4 تا فیلم که میتواند اتفاق خوبی در اکران سبب شود، نداریم. مثل: «خوب، بد، جلف»، «گشت ارشاد2» و فیلم آقای مدیری. این فیلمها میتوانند فروش را تضمین کنند ولی من چون در جریان یکسری فیلمها هستم؛ احتمال ساخت یکسری از آثار که به آینده چرخه سینما کمک کند، هنوز وجود دارد.
دیگر آنکه فروش سینمای ایران امسال خوب بود. ما در نتیجه تبلیغات درست و وجود فیلمهای کمدی، سینمایی بفروش و خیلی خوشحال کننده داشتیم و برخی فیلمهایی که در بخش هنری مانند «ابد و یک روز» و... مورد پسند مردم بودند؛ توانستند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کنند. مردم هم فرصتی پیدا کردند غیراز فیلمهای کمدی به سمت فیلمهای جدی اما پرمخاطب بروند که مضمون و ساختار خوبی دارد. اینها همه باعث خوشحالی است وقتی متوجه میشویم رشد فرهنگی در جامعه به وجود آمده و فیلم و سینما برای مردم جذاب شده. فقط باید از فرصت استفاده کرد که آنها فیلم خوب را از فیلم بد بشناسند.
گویا کمکم بخشی از سینمای ایران به سمت سینمای فانتری میرود مانند فیلم ایتالیا ایتالیا که فضای خاص خود را داشت و کمی سرخوشانه به نظر میرسید. نظر شما چیست؟
به نظرم یک فیلم را نمیتوان تعمیم داد به کل سینما و نتیجه گرفت که سینما اینطور است. ما برای ساخت فضای فانتزی ابزار مناسب لازم داریم تا بتوانیم به آن فضا برسیم و ابزار سینمای ایران به دلیل شرایط اقتصادی که تهیهکننده با آن مواجه است، کمی محدود است. پس کمی سخت است که جا پای سینمای فانتزی بینالمللی بگذاریم و بگوییم حرفی برای گفتن داریم. من معتقدم حرفهای اجتماعی که چه در قالب طنز یا ملودرام دارد گفته میشود، اتفاق خوبی است. ضمن اینکه اگر بتوانیم ژانرهای دیگر را وارد سینمای ایران کنیم، خیلی خوب و دلچسب خواهد بود. افرادی که در سینما به عنوان سازنده و عوامل مشغول کار هستند نیز آنقدر حرفهای هستند که این فضا را ایجاد کنند تنها ما باید امکان را برای آنها بوجود بیاوریم تا کار کنند. این امکان هم با بازگشت سرمایه برای تهیهکننده شدنیست تا بتواند وارد ژانر وحشت فانتزی و...شود و تخیل سینمای ایران را به سمت و سوی طرحهای جدید پرتاب کنند.
نظرتان درباره گران شدن بلیت سینما در سال آینده چیست؟
باید قبول کنیم وقتی شب میخوابیم و صبح که بلند میشویم؛ میبینیم همه چیز دو برابر شده. خوب سینما هم میتواند یکی از همین اجناس باشد از نوع فرهنگیاش. پس من موافق این گرانی نسبت به دیگر هزینههای زندگی هستم. این تورم ناشی از اقتصاد مملکت ماست و بنظرم این اجحاف است که سینما را از بدنه جامعه جدا کنیم. واقعیت این است که بازگشت سرمایه از فروش سینما به دست تهیهکننده موجب ساخت فیلمهای بعدی میشود. وقتی او نتواند پول خود را بعد از یکسال برگرداند، سینما زمین میخورد. چیزی که امروز میبینم این است که به جز 10درصد فیلمهای روی پرده پول خود را درنمیآورند و این یعنی اقتصاد غلط. پس گران شدن بلیت سینما آنهم با طرحی که شورای صنفی اجرایی کرده تا به صورت شناور باشد و در بعضی سینماها بیشتر باشد؛ اتفاق بدی نیست.
آن وقت این هزینه برای خانوار ایرانی که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، زیاد نیست؟
مردم ما احتمالا هر ماه یک بار به سینما میروند که با درنظر گرفتن گرانی؛ 10هزارتومانشان 20 هزار تومان میشود. اما همانها هر روز مجبور هستند لوازم مورد نیاز زندگی را خرید کنند آن هم به قیمت گران شده هر روز. پس در این میان گرانی سینما فشاری به جامعه وارد نمیکند. واقعیت این است که سینما الان جوابگوی هزینه خود نیست و پول خود را برنمیگردانند. این چرخه باید درست بچرخد تا تولیدات بهتر شوند. نمیتوان توقع داشت فیلم خوب ساخته شود و سرمایهگذار هم پول نداشته باشد.
بهترین حسی که در ایام بهار در شما بوجود میآید، چیست؟
صفی که مردم پشت درب سینماها تشکیل میدهند تا به دیدن فیلم مورد علاقه خود بروند. گویی مردم با سینما آشتی کردهاند و به سالهای قبل سینما که رونقی داشت؛ بازگشتهاند. دور شدن مردم از سینما باعث غصه برای سینماگران میشود چون سینما با مردم زنده است.