ترجمهی قافیهدار «کمدی الهی» برای اولین بار
دومین شب از شبهای هنوز با حضور کاوه میرعباسی و اسدالله امرایی با عنوان ترجمه داستان عصر روز سه شنبه 13 مردادماه در کتاب فروشی هنوز با حضور جمعی از علاقهمندان برگزار شد.
به گزارش ایلنا؛ درابتدای این نشست اسدالله امرایی ضمن معرفی کاوه میرعباسی به عنوان یکی از مترجمان پرکار گفت: میرعباسی از مترجمان خوب است که به چندین زبان تسلط دارد و با دقتی که از او سراغ دارم سعی دارد ترجمه خوبی از یک اثر را به مخاطبانش ارائه دهد. یکی از آخرین کتابهایی که از او منتشر شده، ترجمهی کمدی الهی دانته در سه مجلد است. او همچنین علاقهی خاصی به تالیف و ترجمه کتابهای پلیسی دارد.
درادامه نشست کاوه میرعباسی گفت: واقیعت این است که من هرگز فکر نمیکردم که کمدی الهی دانته را ترجمه کنم؛ حتی من در کتابخانه قفسهایی کتاب دارم که در نوبت ترجمه هستند و کمدی الهی دانته هیچ وقت دراین قفسه برای ترجمه قرار نگرفت. در10 سال گذشته من آثار متنوع و متعددی را ترجمه کردم؛ اما متاسفانه این کتابها با این که در شمار بهترین آثار ادبی جهان به ویژه رئالیست جادویی قرار میگیرند، اما در لیست کتابهای نفروش قرار گرفتند و آن گونه که باید دیده نشدند و برای همین درانبارهای نشر، خاک میخورند. این بار تصمیم گرفتم که از ناشر پیشنهاد ترجمه بگیرم و ناشر کتاب کمدی الهی دانته را به من معرفی کرد.
مترجم کتاب «زندهام که روایت کنم» افزود: پس ازاین پییشنهاد من ترجمههای متعددی از کمدی الهی را تهیه کردم و پس از بررسی این ترجمهها متوجه شدم که بیشتر مترجمان این آثاردر حالی که به متن اصلی وفادار بودهاند، اما در ترجمه اقدام به نوعی آفرینش زدهاند. با اینکه کمدی الهی، شعری قافیه دار است اما ترجمههایی که از این اثر شده، قافیهدار نبوده مگر ترجمهای که ازاسپانیایی خواندم .
به گفته میرعباسی تاکنون قریب به 50 ترجمه از کمدی الهی دانته منتشر شده است و یکی از مترجمان که این اثر را به زبان انگلیسی ترجمه کرده، 50 سال زمان صرف اینکار کرده و این اثر را به صورت شعر قافیهدار ترجمه کرده است. به نظر من وقتی اثری را در ترجمه به صورت شعر موزون ترجمه میکنیم، آن اثر در ترجمه چیزهایی را از دست میدهد.
او با بیان این مطلب که کمدی الهی دانته را بدون پانوشت نمی توان درک کرد گفت: در بررسیهایم متوجه شدم که در برخی از ترجمه پانوشتها از خود متن طولانیتر است و تنها چند ترجمه بود که مترجم در پانوشت اشاره کوتاهای کرده بود. من در ترجمه پانوشتها به ترجمه آکسفورد توجه داشتم و سعی نکردم مخاطب را درگیر پانوشتهای بسیار فنی کنم.
در ادامه نشست اسدالله امرایی با بیان این مطلب که در برخی ملت ها آثاری موجود است که در آن اشاره به سفر به دیگر سو و جهان دیگر مطرح شده و در زبان فارسی هم ما اردیراف نامه را داریم که اشاره به سفر روحی یک موبد زرتشتی دارد که با نوشیدن نوشابه به جهان دیگر سفر میکند؛ کاوه میرعباسی را مورد پرسش قرار داد که چقدر این اثر با کمدی الهی دانته قابل قیاس است؟
میرعباسی گفت: من اردیراف نامه را 10 سال پیش مطالعه کردم و به نظرم این اثراصلا قابل قیاس با کمدی الهی دانته نیست و گویی ما عادت کردهایم که اغراق کنیم. اردیراف نامه بشتر شبیه قانون مجازات است و مولف دراین اثر همواره میخواهد به مخاطب بفهماند که مجازات فلان جرم چیست و انجام هر جرمی چه مکافاتی را در پی دارد. این کتاب در 100 صفحه تالیف شده و هیچ گونه بافت دراماتیک و داستانی ندارد. یکی رازهای تاثیرگذاری کمدی الهی تخیل قویی است که در آن به چشم می خورد. کمدی الهی یک ابر ژانر است و درآن رگههایی ازهمه ژانرهای ادبی به چشم میخورد.
به گفته میرعباسی؛ کمدی الهی یک کتاب ایمانی است و دانته مدعی شده که اتفاقات کتاب را پشت سر گذاشته است. کمدی الهی تاریخ سیاسی و اجتماعی زمانه مولف نیز بهشمار میرود. او دراین اثربه نوعی از کسانی که با دیدگاههای او مخالف بودهاند انتقام گرفته ودر این اثر با افرادی مواجه میشویم که در این دوره از سوی سایر منابع تاریخی به عنوان افراد خوب و تاثیرگذار یاد میشود اما چون دانته با آنها مشکل شخصی داشته آنها را به قعر جهنم یا دوزخ فرستاده است و برعکس فردی که شاید هیچ جنبه مثبتی از نگاه عمومی نداشته در این اثر تبدیل به یک قدیس شده مثل معشوقه نخستین دانته. مثلا دانته چون با پاپ آن دوران مشکل داشته در این اثر او را مورد آماج شدیدترین انتقادها قرار داده است و تنوع زبانی که در این اثر شاهدیم گاه من را به یاد نمایشنامههای شکسپیر میانداخت.
او افزود: دانته در این کتاب سه نوع از شخصیتهای تاریخی، کتاب مقدس و اسطورههایی از یونان باستان را کنار هم گذاشته است. ساختار کمدی الهی منسجم است و دانته در مجلد بهشت و جهنم 33 سرود و در دوزخ 34 سرود را آورده که در نهایت به عدد 100 برسد و در آخرین سرود هر جلد به توصیف ستارگان پرداخته است. با این که در این کتاب دانته سفر معنوی داشته اما راوی اثر اصلا خوی و خصلت الهی و یا قدیس وار نداشته است.
میرعباسی در پاسخ به این پرسش که آیا کمدی الهی واقعا کمدی است، گفت: درنگاه نخست این اثر کمدی نیست اما رگههای عمیقی از گروتسک در این اثر شاهدیم و به نظرم در لایه دوم اثر باید در جست وجوی کمدی باشیم.
او درادامه در پاسخ به این پرسش که اگر این اثر را پنج سال گذشته و یا پنج سال آینده ترجمه میکرد؛ ترجمه چه تفاوتهایی داشت؛ گفت: من اگر این اثر پنج سال گذشته ترجمه میکردم ویا پنج سال آینده حتما با این ترجمه تفاوت داشت. تا پنج سال پیش در ترجمه معتقد بودم که باید از کلمات هم خوان استفاده کنم و براین اساس بسیاری از کلمات که با هم جنس نبودند در ترجمه من جایی پیدا نمیکردند. اما چند سالی است که نظرم تغییر کرده چون معتقدم استفاده از یک سری از کلمات یک جنس در ترجمه به مرور موجب ابتذال میشود.
مترجم آثار مارکز ادامه داد: دربرخی از خانوادههای اشرافی مرسوم است که بین خودشان ازدواج میکنند و همین امر موجب میشود که نسلهای بعدی علیلتر شوند. به نظر من؛ استفاده از یکسری کلمات مشابه در ترجمه موجب ناتوان شدن زبان به مرور میشود و زبان زایایی خودش را از دست میدهد.
در ادامه اسدالله امرایی گفت: کمدی الهی یک متن پایه است که بسیاری از متون ادبی جهان متاثر ازاین اثر هستند و به نظرهنگام ترجمه باید تلاش کنیم با ارجاعات فرا متن این اثر را امروزی تر بیان کنیم.
«بهروز شادلو» مترجم با بیان این مطلب که در غرب کتاب ارزشمندی نیست که ردپایی از کمدی الهی دانته را درآن شاهد نباشیم؛ گفت: تاکنون ترجمههای متعددی از دانته در جهان منتشر شده؛ اما هیچیک از این ترجمهها با هم شباهت ندارند و قرائت هر مترجم از هر متن متفاوت است و به نظر من ترجمه یک متن کهن به زبان امروزی درست نیست و منطق متن زیر سوال میرود.
میرعباسی درادامه گفت: شاید دراین نشست بد برداشت شده و برخی تصورمیکنند من با امکانات زبان محاوره کمدی الهی دانته را ترجمه کردهام، چنین چیزی نیست من دراین ترجمه تلاش کردهام از زبان آرکائیک منسوخ شده فاصله بگیرم.
در ادامه «فواد نظیری» مترجم گفت: در ترجمه کمدی الهی دانته گاه میرعباسی به اوزان شعر عروضی نیمایی نزدیک میشود و در مقایسهای که میان ترجمه کاوه میرعباسی با ترجمه شجاع الدین شفا انجام دادم متوجه شدم میرعباسی از پس این ترجمه به خوبی برآمده است. اما معتقدم یک مترجم نباید روح لحن و زبان نویسنده را در ترجمه حفظ کند.