در نشست خبری مطرح شد؛
«در دنیای تو ساعت چند است؟»وارش است؛ باران نیست
فیلم نشاندهنده پراکندگی آدمها از هم است. کشمکشی بالاتر از این وجود ندارد که آدمها به دلیل شرایط اجتماعی از هم دور میشوند.
نشست خبری فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» با حضور زهرا خوشکام، لیلا حاتمی، علی مصفا، ایرج رامینفر، همایون پایور، فردین صاحبالزمانی، امیرحسین قاسمی و صفی یزدانیان شب گذشته(۱۹ بهمن) در برج میلاد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ صفی یزدانیان(کارگردان) درباره ساخت فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» گفت: باید صبر میکردیم تا بزرگ شویم و این فیلم را بسازیم. البته آقای رامینفر و پایور همیشه بزرگ بودند. من چند ایده داشتم که دو ایده آن برای فیلم بلند بود و این فیلم از ابتدا برای این تیم نوشته شده بود. حدود ۴ یا ۵ سال طول کشید که سناریو کامل شود و ما سرمایهگذار مناسب را پیدا کنیم. درنهایت تمام زحمات به دوش آقای مصفا افتاد.
او درباره حضور زهرا خوشکام در فیلم خود گفت: این اتفاق به دلیل لطف ایشان به من افتاد و اینکه ایشان اعتماد داشتند که در یک فیلم خانوادگی هستند، باعثشد که خانم خوشکام را در فیلم ببینیم. بهطور کلی دلی که اهالی این فیلم برای تولید «در دنیای تو ساعت چند است؟» گذاشت؛ باعثشد تا ما نتوانیم کار بد بسازیم. با حضور این بزرگان، فیلم بد ساختن کار بسیار سختی است.
صفی یزدانیان درباره اینکه آیا این فیلم تنها با هدف ایجاد حس نوستالژی ساخته شده است نیز بیان کرد: فیلم نشاندهنده پراکندگی آدمها از هم است و به نظر من کشمکشی بالاتر از این وجود ندارد که آدمها به دلیل شرایط اجتماعی از هم دور میشوند. زمانی که فیلمنامه را مینوشتم دیدم چقدر تفاوت ساعتها مهم است و در این فیلم نزدیک کردن انسانها به یکدیگر توسط ساعت زندگیشان مدنظر بود. من نام این فیلم را از کتابی از مارکز که در آن شخصیت اصلی به معشوقهاش میگوید در دنیای تو ساعت چند است؟، انتخاب کردم.
این کارگردان درباره علت نگاه مردم به دوربین در لوکیشن بازار نیز بیان کرد: من پیشتر هم در رشت و آن بازار مستندی ساختم که آن زمان هم مردم به دوربین نگاه میکردند. این خاصیت مردم رشت است که به هر چیز جدیدی که در محیطشان میآید، دقت میکنند و من هم آگاهانه خواستم تا این اتفاق در فیلم بیفتد.
او در مورد تلفیق موسیقی گیلاتی و فرانسوی نیز گفت: یکی از تمهای فیلم نگاه ایرانی به غرب است که این دوگانگی باید در موسیقی هم وجود میداشت. در زمان فیلمبرداری کار نیز احساس کردیم چقدر موسیقی خوب روی فیلم مینشیند و آقای رضاعی زحمت بسیاری برای موسیقیهای این فیلم کشیدند.
زهرا خوشکام درباره حضورش در این فیلم اینکه آیا در آینده نیز فیلمی بازی خواهد کرد؛ اظهار داشت: من بیشتر با همسرم کار میکردم و بعد از فوت او تنها در یک فیلم با دامادم علی مصفا بودم اما آقای یزدانیان که پیشنهاد این فیلم را دادند فیلمنامه را خواندم و چون جمع خانوادگی بود قبول کردم و از این پس نیز اگر فیلمنامه خوبی باشد و فیلم هم مثل همین کار با حضور خانوادهام باشد باز در سینما بازی خواهم کرد.
لیلا حاتمی(بازیگر) درباره «در دنیای تو ساعت چند است» بیان کرد: این فیلم نیازی به توصیف ندارد. من هربار که این فیلم را میبینم بیشتر دوستش دارم.
مصفا درباره ساخت این فیلم گفت: بعد از مدتها که در تلاش بودیم این فیلم را بسازیم، نهایتا خوشحالم که مردم کار را دوست داشتند.
او درباره سکانسی که روی سرش ایستاده گفت: سالها قبل در فیلم پری آقای مهرجویی از من خواستند این حرکت را یاد بگیرم و من همانطور که در یکی از دیالوگهای فیلم هم گفتم، پس از سالها دوباره تمرین کردم تا روی سرم بایستم.
فردین صاحبالزمانی(تدوینگر) درباره همکاریهایش با تیم رود فیلم گفت: خوشبختانه آنقدر باهم کار کردیم، بسیاری از دوستان اسم کارهایمان را رود فیلمی گذاشتند و امیدوارم که بتوانیم این کار را ادامه دهیم. در این فیلم یک دیالوگ وجود دارد که برای در دنیای تو ساعت چند است صادق است. این فیلم بارش است؛ با بارون خیلی فرق میکنه.
همایون پایور(مدیر فیلمبرداری) وقتی صفی به من گفت که لوکیشن فیلم رشت است، من فیلمنامه را نخوانده، قبول کردم.
من اساسا علاقه خاصی به شهر رشت و اصولا شمال تهران دارم. متاسفانه شهر رشت هم مثل شهر تهران دچار بساز و بفروشها شده است. کار این بساز و بفروشهای بیرحم باعثشده بود تا بدست آوردن رنگ فیلم هم با سختی مواجه شود.
او ادامه داد: در این فیلم تصویری که ما از بندر انزلی ارائه کردیم، تبدیل به چند عکس شده است و ما با سه عکس سعی کردیم بندر انزلی را نشان دهیم. در این فیلم، تلاش میکردیم تا در تمام لوکیشنهایی که دوربین حرکت میکند یا ثابت است، از لحاظ کیفیت معماری و تصویر، گذشته یادآوری کنیم؛ البته مرز بین گذشته و حال در این فیلم بهطور مشخص معلوم نیست.
پایور درباره ایده ساخت «در دنیای تو ساعت چند است»؛ بیان کرد: سوژه و قصه ی این فیلم بسیار کهنه است و کارگردانان بزرگی روی این قصه کار کردند اما این فیلم متفاوت است. این عاشقانه متفاوت است زیرا عشق او باعثمیشود که کاراکترش به جنون کشیده شود و میتوان گفت که این شخصیت کاملا دیوانه است. امیدوارم فیلم در اکران عمومی هم موفق باشد.
او درخصوص استفاده از رنگهای سرد گفت: فضای شهر رشت کلا رنگ سردی دارد و در صحنههایی که در گذشته اتفاق افتاده بیشتر رنگها گرم است و در تصاویر زمان کنونی به سمت سردی رفته است.
بابک حمیدیان در نامهای برای تیم فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» گفت: سلام صفی یزدانیان، سلام علی مصفا، سلام بانو لیلا حاتمی؛ این قرار عاشقانه را عدد بده. من هم عشقی این چنین از دست رفته دارم و با حال خوب گریستم در کنارتان. با احترام و عشق. بابک حمیدیان - تماشاگر.
ایرج رامینفر(طراح صحنه و لباس) نیز در این باره کفت: فیلم رنگش را پیدا کرده و یک حالت نوستالوژی گذشته را دارد. در فیمهایی که در شهر تهران ساخته میشود، رنگ به این دلیل کنترال می شود که شهرمان زشت است. ما با خرد جمعی به رنگ فیلم رسیدیم رنگ فیلم سرد و در بعضی مواقع گرم است.