خبرگزاری کار ایران

بهادر زمانی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

این مقدار بازیگرمحوری برای سینما اصلاً اتفاق خوشایندی نیست/ به زودی هوش مصنوعی بر فیلمسازی غلبه می‌یابد

این مقدار بازیگرمحوری برای سینما اصلاً اتفاق خوشایندی نیست/ به زودی هوش مصنوعی بر فیلمسازی غلبه می‌یابد
کد خبر : ۱۵۸۶۹۲۰

بهادر زمانی معتقد است که فیلم سینمایی «برکه خاموش» برای عموم مخاطبان سینما ساخته شده و اثری تجربی نیست اما شرایط سینمای ایران به شکلی است که معیار اکران در این سینما امروز بازیگران فیلم هستند و به همین دلیل این فیلم برای اکران فرصتی جز اکران در گروه هنر و تجربه نداشت.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «برکه خاموش» به کارگردانی بهادر زمانی به تازگی در گروه هنر و تجربه در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی اولین اثر به کارگردانی بهادر زمانی است که اکران شده.

بهادر زمانی که پیش‌تر به عنوان بازیگر در سینما و تلویزیون فعال بوده و در «رستاخیز» نیز نقش حضرت عباس (علیه السلام) را ایفا کرده، با ساخت «برکه خاموش» قصه دختری علاقه‌مند به موسیقی و نوازندگی را روایت می‌کند که آرزویی دارد و در مسیر رسیدن به آرزویش با موانع و چالش‌های فراوانی روبرو می‌شود.

به بهانه اکران «برکه خاموش» با کارگردان این اثر گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

ایده و ساختار فیلم «برکه خاموش» چگونه شکل گرفت و چرا برای ساخت اولین اثر سینمایی‌تان به سراغ این فیلم رفتید؟

«برکه خاموش» تنها تجربه من در کارگردانی نیست، من پیش‌تر در سال ۱۳۹۷ به تهیه‌کنندگی هومن کبیری یک مستند داستانی در ژانر دفاع مقدس ساختم که شاید بتوان آن را فیلمی در سبک و سیاق «ایستاده در غبار» دانست. چند مستند دیگر هم ساختم که در تلویزیون پخش شدند و دیگر فیلم بلند نداشتم تا اینکه سال ۱۳۹۸ برای ساخت «برکه خاموش» اقدام کردم، سال ۹۹ فیلمبرداری انجام شد و در سال ۱۴۰۰ برای این اثر پروانه نمایش دریافت کردم.

من سال‌های سال در عرصه موسیقی فعالیت داشتم و فعالیت موسیقی من به پیش از سینما مربوط می‌شود که با این حال دنبال کردن این هنر برای من در حد یک علاقه‌مندی بود و هیچوقت خودم را در این عرصه یک آدم حرفه‌ای نمی‌دانم اما یک آشنایی نسبت به موسیقی و فضای کاری آن در ایران داشتم. از طرفی در مقطعی با یک خانم آشنا شدم که قصه «برکه خاموش» به اندازه ۳۰ تا ۴۰ درصد واقعیت قصه زندگی این خانم است و از زندگی واقعی ایشان، این قصه را برداشت کردم.

آیا از فیلم چیزی هم حذف شد؟

به هر حال هر فیلمی با ممیزی مواجه می‌شود، امروز حتی فیلم‌های سازمانی و ارگانی هم اصلاح می‌شوند. همه ما برای نمایش آثارمان از یک دریچه عبور می‌کنیم و اگر اصلاحیه‌ای لازم است یا باید آن را بپذیریم یا از اکران فیلم منصرف شویم. وقتی اصلاحیه را می‌پذیریم یا باید دوباره صحنه مورد نظر را ضبط کنیم یا آن را در تدوین حذف کنیم که ما مجبور به حذف شدیم ولی این حذفیات به اندازه‌ای نبود که به فیلم آسیب بزند.

البته ما حذفیاتی داشتیم که مربوط به جذاب‌تر شدن اثر بود. به نظر من مخاطب امروزی و عموم مردم کشش دیدن فیلمی بیشتر از ۹۰ دقیقه را ندارد و فیلم باید ریتم تندتری داشته باشد. با توجه به همین مسئله خودمان هم حذفیاتی در نظر گرفتیم و من تصمیم گرفتم برخی از خرده‌داستان‌های فیلم را کمتر کنم تا مخاطب بر قصه اصلی متمرکز باشد.

با توجه به اینکه عموم مردم را در اکران فیلم در نظر داشتید، چرا «برکه خاموش» در گروه هنر و تجربه اکران شد؟

معیار اکران در سینمای ایران امروز بازیگر است و کارگردان و تهیه‌کننده به اپراتور تبدیل شده‌اند. وقتی برای اکران عموم اقدام می‌کنید اولین سوالی که از شما می‌پرسند این است که بازیگر فیلم کیست و قصه و کارگردان هیچ اهمیتی ندارد. وضعیت خطرناکی است و این مقدار بازیگرمحوری اصلاً نمی‌تواند اتفاق خوشایندی باشد چون بر این اساس بسیاری از فیلم‌ها امکان پخش برای عموم را نخواهند داشت و فیلم «برکه خاموش» هم از این دسته آثار است چون ما بازیگر چهره نداشتیم و حتی بسیاری از بازیگران اولین تجربه خود را در مقابل دوربین کسب کردند.

«برکه خاموش» فیلمی تجربی نیست و شاید از این جهت که اولین فیلم سینمایی من به حساب می‌آید تجربه‌ای برای من باشد. با این حال دوستان در گروه هنر و تجربه به من محبت کردند و با همکاری این دوستان فیلم «برکه خاموش» که زحمات زیادی برای آن کشیده شده، اکران شد. اگر گروه هنر و تجربه همکاری نمی‌کرد شاید این فیلم فرصت اکران پیدا نمی‌کرد.

مدت زیادی از ساخت این فیلم گذشته و به نظرم بیشتر از این دیگر امکان صبر کردن برای اکران وجود نداشت چون حتی ممکن است یک سال دیگر اکران فیلمی چون «برکه خاموش» دیگر موضوعیتی در سینما نداشت.

چرا معتقد هستید که یک سال دیگر اکران این فیلم موضوعیتی ندارد؟

سینما با سرعت در حال پیشرفت است و به زودی همین موقعیت که فیلم بسازیم و اکران کنیم را هم از دست می‌دهیم و جریان فیلمسازی قطعاً شکل و شمایلش تغییر می‌کند.

خیلی واضح است که پس از شکست عظیم هالیوود و افت شدیدی که با آن روبرو شده، این افت با کمی تأخیر به کشور ما هم می‌رسد و ما هم سینما را به شکلی که هست از دست می‌دهیم و همه چیز صرفاً به سمت تولید محتوا می‌رود و از هر گونه محدودیتی این تولید محتوا خارج می‌شود.

به زودی هر کس می‌تواند در خانه‌اش با تصوراتی که دارد فیلم بسازد و دیگر ایده مهم‌ترین مشخصه فیلم می‌شود. هوش مصنوعی قطعاً چنین وضعیتی ایجاد خواهد کرد که کم‌کم در حال معرفی شدن است و بسیاری از مشاغل مثل فیلمسازی را زیر سیطره خود می‌برد. در آینده مفاهیم اهمیت چندانی نخواهند داشت و مهم‌تر از مفاهیم ایده‌های ذهنی هستند که در اندک زمان می‌توانند حرف خود را بیان کنند و فیلم‌ها با صحنه‌های باشکوه خیلی زود ساخته خواهند شد و به همین دلیل خیلی از موضوعات و فیلم‌ها که در دسته آثار کلاسیک قرار می‌گیرند ارزش خود را از دست می‌دهند؛ هر چند که مسائل انسانی همیشه وجود خواهند داشت اما شکل آن‌ها تغییر می‌کند.

«برکه خاموش» به یک محدودیت دست و پاگیر برای رسیدن به آرزوی یک دختر می‌پردازد اما فیلم از این موقعیت به مفهومی انسانی و اجتماعی می‌رسد که درباره تلاش‌های انسان برای رسیدن به یک هدف یا تأثیرات خانواده و جامعه بر انسان است. کدام موضوع بیشتر مدنظر شما بود؛ پرداختن به یک محدودیت و اعتراض به آن یا دنبال کردن یک مفهوم اجتماعی؟

از نظر من فیلمسازی که به مسائل و اتفاقات روز که در مقاطعی رخ می‌دهد، بپردازد فیلمسازی است که پیروی جو است و نمی‌تواند حرفی عمیق بزند و احتمالاً فیلمش نکته مهم انسانی هم ندارد. البته من نمی‌خواهم بگویم که نباید درباره جو روز فیلم ساخت، آن مسیر هم ممکن است درست باشد ولی من از این قبیل فیلمسازان نیستم. در فیلم‌های مختلفی که در سینمای کوتاه، بلند و مستند ساخته‌ام معمولاً یک مسئله روز در پیشانی فیلم‌ است اما حرف اصلی من در لایه‌های دیگر است و به مسائل مهم‌تری پرداخته‌ام.

مسائل روز جذاب هستند و می‌توان به آن‌ها هم پرداخت اما برای من مسئله‌ای که در فیلم «برکه خاموش» مطرح می‌شود برای جلو بردن قصه کارکرد دارد و من به مسائلی چون نگاه ابزاری به زن، گسست بنیان خانواده، مورد بی‌توجهی قرار گرفتن و جدی گرفته نشدن در زندگی و... پرداخته‌ام. ما با شخصیتی روبرو هستیم که خانواده‌ای از هم پاشیده دارد و توجهاتی که باید به او از سوی خانواده صورت می‌گرفت، وجود نداشته و حالا این توجهات را در جامعه جستجو می‌کند.

ما با افراد بسیاری در زندگی روبرو می‌شویم که به شدت به یک هدف متمرکز هستند و یک چیز می‌خواهند اما بعدها متوجه می‌شوند که دستیابی به آن هدف هم برایشان چندان دلچسب نیست، افرادی که نمی‌دانند چه می‌خواهند و متوجه می‌شوند که اصرارهایشان معمولاً به خاطر یک توهم بوده است. مسئله اصلی فیلم «برکه خاموش» هم همین موضوع است، نوجوانی که وارد جامعه شده و حالا می‌خواهد آنچه را که دوست دارد و هدفش است را دنبال کند. قطعاً محدودیت‌هایی که برای زنان وجود دارد هم می‌تواند یکی از موضوعات این فیلم باشد اما ما بیش از هر چیز همین نگاه انسانی را داشتیم و مسائلی چون بنیاد خانواده، رفاقت‌های اشتباهی، ضربه‌ای که از هم پاشیده شدن خانواده به انسان می‌زند، عدم تربیت درست توسط مادربزرگی که فاصله‌اش با نوه بسیار زیاد است و نمی‌تواند او را درست تربیت کند و فقط از پس نگهداری او برمی‌آید را دنبال کردیم. اگر قرار بود صرفاً به حوادث و اتفاقات بپردازم، می‌توانستم روزنامه بخوانم و نیازی به فیلم ساختن نبود.

آیا مسائل و مطالباتی که در این فیلم مطرح می‌شود، همچنان مسائل مهمی در جامعه ایران هستند؟

این فیلم مطالبه‌ای ندارد، اگر صرفاً به مطالبه فکر می‌کردم به سراغ یک گزارش خبری می‌رفتم اما من معتقدم که یک فیلمساز می‌تواند سوال طرح کند و من هم به عنوان یک فیلمساز سوال طرح کرده‌ام و به دنبال جواب یا مطالبه نیستم.

به اعتقاد من مهم‌ترین کار یک فیلمساز طرح سوال است و مهم است که این سوال را در قالب تصویر ارائه کند. به پرسشی که در فیلم مطرح می‌شود هم پاسخی داده نمی‌شود و نمی‌خواستم پاسخی بدهم اما پایان فیلم هم باز نیست و نمی‌خواستم مخاطب سردرگم باشد و فضا را تا حدی امیدوارانه ادامه دادم، به طوریکه نشان دادم مسیر همچنان ادامه دارد و با هر سختی هر کسی باید کار خودش را انجام دهد و به سمت هدفش برود.

با گذشت زمانی نسبتاً طولانی از زمان ساخت فیلم «برکه خاموش» به نظر شما آنچه که این فیلم مطرح می‌کند، همچنان موضوعی جدی در جامعه ایران است؟

در سال‌های گذشته موسیقی همیشه برای جامعه جذاب بوده، به طور کل موسیقی هنر اول است و از بدو وجود انسان شکل گرفته و همیشه مورد توجه بوده است.

 به نظر من از آنجا که ساختار فیلم پر از موسیقی است، فیلم قدیمی نمی‌شود، من یک ماجرا را روایت کردم و شاید امروز آن معضل و مسئله‌ای که در «برکه خاموش» مطرح می‌شود دیگر مسئله مهمی نباشد اما ما حتی می‌توانیم با رجوع به گذشته از مسئله حل شده در جامعه‌مان که به تاریخ پیوسته، درس بگیریم و به این نکته توجه کنیم که شاید دخترانی چون برکه در جامعه ما همچنان وجود دارند که به دلایل مختلف اعم از گسست و نابودی خانواده آسیب‌های زیادی دیده‌اند. با این نگاه نباید اجازه دهیم این دختران در جامعه هلاک شوند، حواسمان به اطرافیانمان بیشتر باشد و بدانیم که ممکن است هر لبخند محبت آمیز عمق چندانی نداشته باشد. من نمی‌خواستم موعظه کنم اما امیدوارم «برکه خاموش» چنین محتوایی به مخاطبش ارائه کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز