فیلم «برکه خاموش» به دور از سیاه نمایی، معضلی را بررسی میکند
فیلم «برکه خاموش» با حضور بهادر زمانی، کارگردان فیلم، محمدامیر جلالی و محسن سلیمانی فاخر، از کارشناسان و منتقدان سینما، در باشگاه «سینما اندیشه» فرهنگسرای اندیشه، نمایش و نقد و بررسی شد.
به گزارش ایلنا، بهادر زمانی در این نشست گفت: ساختار فیلم «برکه خاموش» بیشتر از اینکه فضای روایتهای مدرن را به خودش بگیرد، بیشتر شباهت به آثار کلاسیک دارد و این خودش بدون اشاره به تاریخی دقیق، بیننده را به گذشته نزدیک هدایت می کند.
وی ادامه داد: در واقع فیلم، به دور از سیاه نمایی، معضلی را بررسی میکند که عملاً از سالهای وقوع آن گذشته، اما دلیل اصلی مسئله که اشاره غیر مستقیم به خانواده از هم گسسته دارد، همچنان در جامعه موج میزند.
این بازیگر سینما ادامه داد: شخصیت اصلی این فیلم، تمام کمبودهای عاطفی و تربیتی خود را در جامعه جستجو می کند و همین فقدان، کافیست تا یک نوجوان، اسیر جریانات انحرافی شود.
وی افزود: این اثر با وجود نشان دادن محدودیت ها و مصائب حوزه موسیقی بالاخص برای دختران نوجوان، همچنان دریچه امید را برای مخاطب باز میگذارد.
زمانی تصریح کرد: ساخت این فیلم در سختترین شرایط شیوع بیماری کرونا یعنی به اوایل آن دوران در بهار و تابستان سال ۹۹ برمیگردد. بالطبع، از استفاده و حضور بسیاری از تجهیزات، نیروهای متبحر و لوکیشنهای خاص، محروم بود و این زحمت کار را چند برابر کرد.
وی در پایان گفت: از تمام کسانی که سینمای مستقل را حمایت می کنند و همچنان سینما را عرصهای برای گفتگوی فرهنگی و لحظاتی تفکر و تعقل می بینند، سپاسگزاری میکنم.
دریچه نگاه شخصی فیلمساز به تمام بحرانهاییست که ما از قبل میشناسیم
محمدامیر جلالی، منتقد و نویسنده سینمایی نیز گفت: تردیدی نیست که فیلم «برکه خاموش» به عنوان فیلم اول یک فیلمسازِ مستقل، دغدغهای ارزشمند و قابل احترام دارد. اما آنچه بیش از همه درباره چنین آثاری مطرح است، دراماتیزه نشدن این دغدغهها در مدیوم سینماست. به عنوان نمونه فیلم به روایت زندگی دختری میپردازد که سودای نوازندگی پرکاشن دارد و در این راه با موانع زیادی روبرو میشود. اما ایراد مهمی که در گام اول به چشم میآید، عدم پرداخت مناسب این علاقهی ویژه برای برکه است.
وی ادامه داد: فقدان صحنههایی همچون خلوت برکه با ساز و یا طراحی سکانسی که نشان بدهد او در نواختن این ساز از همه بهتر است و وجه تمایز خاصی دارد (به جای آنکه خود کاراکتر مدام به صورت کلامی بر متمایز بودنش اصرار بورزد)، موجب شده که مخاطب از ابتدا به اهمیت این علاقه و هدف ویژه کاراکتر پی نبرد و به سختی با او همراه شود.
جلالی افزود: همچنین فیلمساز در پرداخت موانع پیش روی شخصیت برکه در مسیر فیلم، حساب زیادی روی اطلاعات داده شده از طریق صدای ذهن او و همچنین پیشآگاهیِ مخاطب از محدودیتهای زنان در جهان واقعی بیرون از فیلم باز کرده است و بسیاری از لحطات دراماتیک را به تصویر نمیکشد. در حالی که آنچه از روایت چنین محدودیتهایی اهمیت دارد و به فیلم هویت میدهد، دریچه نگاه شخصی فیلمساز به تمام بحرانهاییست که ما از قبل میشناسیم.
«برکه خاموش» راوی خشونت نمادینِ معطوف به زنان است
محسن سلیمانی فاخر، کارشناس و منتقد سینما نیز گفت: در جای جای فیلم می توان «خشونت نمادین» را دید. این عبارت، مفهومی است که توسط «پیر بوردیو» مطرح شد و به شکلی از خشونت غیرفیزیکی، برآمده از هنجارهای جامعه اشاره دارد که گاها آرام و پنهان است. در فیلم «برکه خاموش» این خشونت معطوف و مسئله زنان است. یعنی هم برکه و هم مهشید (همسر شامخ) در فیلم مورد خشونت های متعددی چه در خانواده و چه در اجتماع هستند و فیلمساز خواسته یا ناخواسته به این مهم در جامعه اشاره داشته است.
وی ادامه داد: فیلمساز میتوانست با پرداخت به روابط علل و معلولی، بیشتر به واقع گرایی فیلم تمرکز کند، فیلم دیر شروع می شود و در جاهایی احساس می شود سکانس هایی فراموش یا حذف شده اند.
وی گفت: اینکه فیلمساز دغدغه مند است و اثرش هم این دغدغه اجتماعی را به دوش می کشد مخاطب را با فیلمی محترم روبرو میکند، اما تماشاگر تا به اکت ها باور نداشته باشد، واکنش ها برای خوشایند نیست.
حمایت والدین، مهترین عامل عبور از مشکلات اجتماعی برای دختران است
فرانه کریمیان فر، بازیگر نقش برکه نیز گفت: خود به عنوان کسی که نوازنده هست، برخی از مشکلات ورود زنان به این عرصه را مانند کاراکتر برکه تجربه و درک کرده است، اما یکی از مهمترین پارامترها برای عبور از این مشکلات همراهی والدین است تا بر نامرادیها و سنگ اندازیها پیروز شد، برکه در این فیلم، تنها و از حمایت خانواده محروم بود.
نشست با پرسش و پاسخ به پایان رسید.