در آیین رونمایی از کتابهای انتشارات هزاره ققنوس مطرح شد؛
فرهنگ شاعری بازدارنده رشد تفکر داعشی در ایران است/ شخصیتهای فکاهی تلویزیون از اندیشمندان کشور، شناختهشدهتر هستند
آمار مطالعه با احتساب روزنامه بیست دقیقه است/ باید کلام را بالدار کنیم و نزد مخاطب ببریم
عصر روز گذشته دوشنبه دهم دیماه آیین رونمایی از کتابهای انتشارات هزاره ققنوس در سرای اهل قلم برگزار شد.حمیدرضا شکارسری، محمد دهریزی، محمود اکرامیفر در این رویداد حضور داشتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آیین رونمایی از کتابهای انتشارات هزاره ققنوس ، عصر روز گذشته دوشنبه دهم دیماه در سرای اهل قلم با حضور حمیدرضا شکارسری، محمد دهریزی، محمود اکرامیفر، نویسندگان و ناشر کتاب برگزار شد.
حمید شکارسری در این مراسم گفت: در کشوری مراسم رونمایی میگیریم که آمار مطالعه با احتساب مطالعه روزنامهها روزی ۲۰ دقیقه است و همواره از شمارگان کتابها کاسته میشود.
برگزاری مراسم رونمایی در کشور ما فقط جوسازی است
وی ادامه داد: کشوری که زمانی فلاسفه آن هم از زبان شاعری بهره میگرفتند، اما متاسفانه هماکنون شاعری حتی وجهه اقتصادی خود را از دست داده است و شخصیتهای فکاهی تلویزیون از اندیشمندان کشور، شناختهشدهترند. در کشوری که وقتی بازیگران کتابی منتشر میکنند، کتابهایشان شمارگان بالا را تجربه میکنند. در چنین کشوری برپایی مراسم رونمایی فقط جوسازی است. حتی معدود افرادی در جلسات رونمایی از کتاب شرکت میکنند.
رشد تفکرات انحرافی در مناطقی که امکانات فرهنگی کمی دارند، بیشتر است
وی اضافه کرد: همیشه از خود میپرسم که چرا با آنکه همسایه کشورهایی با نگرش افراطی هستیم، داعش و تفکر داعشی در ایران رشد نکرد و حضور شاعرانی چون صائب و حافظ و… را دلیل عدم رشد چنین تفکراتی میبینم. هرقدر به سوی مناطقی میرویم که کمتر از امکانات فرهنگی برخوردارند، رشد تفکرات انحرافی را بیشتر میبینیم. اینها موضوعاتی معنادار برای مدیران فرهنگی هستند.
شکارسری در بخش دیگری از سخنانش گفت: شناسایی موقعیت توسط نگارنده بسیار مهم است. ما به واسطه تجربههای بینالاذهانی تجربه نوشتن درباره چیزهایی را داریم که قبلاً هرگز آنها را تجربه نکردهایم.
وی با اشاره به دو کتاب تازه شعر از نشر هزاره ققنوس با عنوان «گلولهها بر شقیقهام راه میروند» و «من صدای تو را میشناسم» توضیح داد: ماسالی در کتاب خود با عنوان «گلولهها بر شقیقهام راه میروند» از کوتاه گویی و سادهگویی بهره گرفته و شاعر در کتاب «من صدای تو را میشناسم» برخورد تفننی با قالبهای شعری داشته است. دایره واژگانی تازهای که شاعر از آن بهره گرفته است بر وجه طنزکتاب -بدون آنکه شاعر قصدی داشته باشد - افزوده است. او به نوعی حلاوت کلامی را ایجاد کرده است. این کتاب در چهارپارهها بسیار موفقتر از غزل بوده است.
ریل عوض کردن در حوزه نوشتاری کاری مطلوب است
محمد دهریزی نیز در سخنانی گفت: آقای هنرجو بیشتر شاعر هستند و در حوزه داستان نوقلم محسوب میشوند. این ریل عوض کردن در حوزه نوشتاری کاری مطلوب است.
وی افزود: کتاب «خاطرات پشت وانت» برعکس کتاب «قلعه حیوانات» گوسفندانی رام را تصویر میکند. این داستان دارای پیرنگ دورانی است. نویسنده یک موضوع دم دستی را انتخاب کرده است و با رویکرد طنز به آن پر و بال داده است.
به گفته دهریزی، گوسفندان در کتابهای زیادی دستمایه خلق داستان بودهاند اما انگار گوسفندان در این کتاب به چند دلیل متفاوتاند. نخست طرح جلد کتاب که گوسفند متفاوتی را ترسیم میکند. دوم اینکه کلمه گوسفند خیلی پرتکرار است. سوم اینکه گاهی انگار هدف نویسنده گوسفند نیست و دیگر آنکه در داستان از امکانات جوامع انسانی برای گوسفندان استفاده شده است.
دهریزی ادامه داد: با خواندن کتاب یاد کتاب دیگری با نام «چگونه از دست گرگ خلاص شویم» افتادم؛ ماجرای ایدههایی احمقانه که چند تا گوسفند برای از بین بردن گرگ مطرح میکنند.
یکی دیگر از نشانههای طنز در کتاب «خاطرات پشت وانت» وجود پارادوکس در زاویه دید راوی کتاب است. البته طنز موقعیت نیز در این کتاب دیده میشود.
آنهایی که قصد مهاجرت دارند کتاب «میروم که بمانم» را بخوانند
اکرامیفر نیز در این نشست ادبی اظهار کرد: کتاب تازه خانم محصوری با عنوان «میروم که بمانم» از دو کتاب قبلی این نویسنده بهتر است. شناختی که از طریق تجربه به دست میآید، بسیار ارزشمند است. کتاب «میروم که بمانم» حاصل آگاهیهای با واسطه است. در این کتاب بر دافعههای مهاجرفرستی متمرکز شده است. نام کتاب نیز همین را میگوید. دیالوگها و مونولوگهای خوبی دارد. مطالعه این کتاب را به افرادی که قصد مهاجرت دارند، توصیه میکنم.
قرآن کریم شامل ۲۰۰ داستان است
وی یادآور شد: در قرآنکریم حدود ۲۰۰ داستان نقل یا اشاره شده است و خداوند با توجه به آگاهی از علاقه انسان به داستان، مفاهیم عالی خود را در آن قالب برای بشر مطرح کرده است. برترین آثار ایرانی هم که در قالب داستان بودند، ماندگار شدند. اگر امروزه میبینیم کتاب داستان بیشتر از کتاب شعر خریدار دارد، چون با ذات انسان انطباق بیشتری دارد.
باید کلام را بالدار کنیم و نزد مخاطب ببریم
اکرامیفر ادامه داد: اکنون در عصری هستیم که پیام باید نزد مخاطب برود. به قول گابریل تاد باید کلام را بالدار کنیم و نزد مخاطب ببریم. امروزه دیگر نمیتوانیم انتظار سالنهای شلوغ را در لسات رونمایی کتاب داشته باشیم.
وی ادامه داد: کتاب «فانتزی در شاهنامه» را هم بسیار پسندیدم. امیدوارم که بخت یار من باشد که آن را مطالعه کنم.
در عصر فعلی شهرنشین داریم، اما شهروند نداریم
اکرامیفر درباره کتاب کتاب حمید هنرجو نیز گفت: ما در عصر انسان رسانه زندگی میکنیم. حتی شهرنشین داریم اما شهروند نداریم چرا که به سمت جهانوندی پیش میرویم. پس باید نگرشهای جهانی مطرح شود.
از سوی دیگر آیا نسل z دایره واژگانی این کتاب را میپسندد؟ نوجوان امروز ما جهانوندی است که توانایی دسترسی به دادههای بیشتری را داراست. به سختی میتوان رده سنی کتاب را نوجوان دانست زیرا دایره واژگانی کتاب با این گروه سنی کمی فاصله دارد. دنیای رسانه شکاف بین نسلی ایجاد کرده است اما معتقدم این کتاب دغدغههای جهانی دارد و من از نویسنده کتاب قدردانم.
رونمایی از کتابها
در پایان از کتابهای «میروم که بمانم» نوشته فرح محصوری، «فانتزی در شاهنامه» نوشته علیاصغر صدیقی، «گلولهها بر شقیقهام راه میروند» سروده شهاب ماسالی، «من صدای تو را میشناسم» سروده سارا صابر و «خاطرات پشت وانت» نوشته حمید هنرجو رونمایی شد.