خبرگزاری کار ایران

نگاهی به فیلم سینمایی «باغ کیانوش»؛

مرور خاطرات موزی شکل نسل دیروز!

مرور خاطرات موزی شکل نسل دیروز!
کد خبر : ۱۵۵۸۴۷۷

فرهاد خالدی نیک منتقد سینما در یادداشتی به نقد و بررسی فیلم سینمایی «باغ کیانوش» ساخته رضا کشاورز حداد پرداخته است.

«باغ کیانوش» نخستین ساخته سینمایی رضا کشاورزحداد، در واقع اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته علی اصغر عزتی پاک. رمانی که توسط کشاورزحداد به فیلمنامه تبدیل شده تا ماجراهای جذاب قصه به زبان تصویر درآمده و بتواند مورد توجه مخاطبان فیلم قرار گیرد. مخاطبانی که می‌توانند از طیف کودک و نوجوان تا بزرگسال و حتی میانسال را دربرگیرند. چه اینکه «باغ کیانوش» نه تنها فیلمی برای کودکان و نوجوانان که در واقع فیلمی است درباره نوجوانان و ماجراجویی‌های آنها. نوجوانانی که در پی یک کنجکاوی کودکانه راهی باغی می‌شوند که خط اصلی قصه در آن اتفاق می‌افتد. نوجوانانی ساکن یکی از روستاهای همدان که با وقوع اتفاقی عجیب، به ناگاه خود را در شرایط جنگی می‌بینند و بازی کودکانه‌شان به موضوعی جدی بدل می‌شود. 

حُسن فیلمنامه و البته فیلم در این است که قصه دارد و این قصه به واقع تلخ و دلهره‌آور را به قدری هیجان‌انگیز روایت می‌کند که باعث می‌شود مخاطب تا پایان، فیلم و شخصیت‌های مختلفش را دنبال و همراهی کند. فیلمنامه «باغ کیانوش» از نقاط قوت آن است. فیلمنامه‌ای که هم از منظر شخصیت‌پردازی و هم به لحاظ تعریف قصه اصلی و داستانک‌های پیرامون آن نمره قبولی می‌گیرد و موفق می‌شود گره‌های متعدد فیلمنامه را به صورتی منطقی و باورپذیر، یکی پس از دیگری بگشاید. در دورانی که اغلب فیلم‌های ساخته شده در سینمای ایران فاقد قهرمان هستند، «باغ کیانوش» نه تنها یک قهرمان، بلکه چندین قهرمان دارد و از سوی دیگر ضدقهرمانی دارد که دوز هیجان را در فیلم بالا می‌برد.

با اینکه یکی از قهرمانان فیلم از دل جنگ به روستا آمده و پس از مدتی دامنه جنگ به درون روستا کشیده می‌شود، فیلم به عنوان یک فیلم جنگی محسوب نشده و در قالب ژانر ماجراجویی قرار می‌گیرد. ژانری که در آن قهرمان فیلم از خطرات و چالش‌های پیش رو آگاه و مصمم است بر این چالش‌ها فائق آید. در عین حال فیلم از مایه‌های اکشن و فانتزی نیز برخوردار است که ایده‌های بصری جالب توجهی را فراهم آورده است. ایده‌هایی نظیر استفاده از انیمیشن‌هایی که وظیفه تعریف بخش‌هایی نادیده از قصه را برعهده دارند. به این ترتیب نویسنده و کارگردان فیلم با یک تیر دو نشان می‌زند. هم سکانس‌هایی را که شاید به تصویر درآوردن آن دشوار و هزینه‌بر بوده، به گونه‌ای دیگر به نمایش گذاشته، هم فیلم را از ورود به فضاهایی جدی‌تر بر حذر داشته و عنصر فانتزی را به فیلم تزریق کرده است. با چنین ترفندهایی مخاطب کودک و نوجوان با شخصیت‌های فیلم احساس نزدیکی بیشتری پیدا می‌کنند و به پیگیری سرنوشت آنها علاقه‌مند می‌شوند. این رویکرد باعث شده که حتی یکی از شخصیت اصلی فیلم که به ظاهر عبوس، خشن و مردم‌گریز است، در نهایت دوست داشتنی و محبوب جلوه کرده و عملکردش برای مخاطب اهمیت پیدا کند. بازی شهرام حقیقت‌دوست در قالب شخصیت کیانوش یکی از امتیازهای فیلم است. شخصیتی که با کوله باری از خاطرات در سینه مانده جنگ، فرصت بازسازی و بازیابی هویت خویش را پیدا می‌کند. از سویی دیگر عباس جمشیدی‌فر با بازی در قالب نقش «نادر» و البته باغش که به نوعی در تقابل با باغ کیانوش قرار می‌گیرد، بار لحظات و موقعیت‌های کمدی و طنزآمیز فیلم را به دوش می‌کشد و موفق می‌شود لبخند را مهمان لبان تماشاگر فیلم کند. تماشاگری که با کلاژی از گونه‌های سینمایی رو به رو می‌شود و جالب اینجاست که این تنوع ژانری، موجب آشفتگی فرمی و محتوایی فیلم نشده است.

در عین حال «باغ کیانوش» درباره محدودیت و محرومیت‌ها نیز هست. محرومیت‌های کودکان دهه شصت که حتی هیچ تصوری از میوه‌ای همچون موز نداشتند و دنیایشان در محیط پیرامونشان خلاصه می‌شد. تمامی بازی‌ها، ماجراجویی‌ها و تجربیاتشان در جمع دوستان و همسالانشان شکل می‌گرفت و بروز هر اتفاقی در محل زندگیشان، خاطرات مشترک فراوانی را رقم می‌زد. «باغ کیانوش» اما نه تنها از این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها تصویری سیاه و تلخ ارایه نمی‌کند بلکه دنیایی دوست داشتنی خلق می‌کند که شاید حالا آرزوی خیلی از نوجوانان کنونی باشد. این که برای دستیابی به هدفی مشترک و آرمانی والا تلاش و پس از رسیدن به موفقیت، شادی همگانی را تجربه کنیم. و چه هدفی والاتر از پیروزی در برابر نیروهای بعثی که به حریم خانه و کاشانه ات تجاوز کرده‌اند.

نمی‌توان از «باغ کیانوش» گفت و اشاره‌ای به ریتم مناسب آن نکرد. ریتمی که تا پایان حفظ می‌شود و از نفس نمی‌افتد. از این رو نقش تدوینگر فیلم (سیاوش کردجان) که با حذف پلان‌های اضافه، فیلم را به ریتمی قابل قبول رسانیده، شایسته تقدیر است. همچنین باید از موسیقی متن بامداد افشار به نیکی یاد کرد که در سکانس‌های مختلف، به خوبی به مدد فیلم آمده و در خلق صحنه‌های دلهره‌آور، هیجان‌انگیز، فانتزی و اکشن فیلم نقش پُررنگی ایفا کرده است.

در شرایطی که سینمای کودک و نوجوان در رکودی آزاردهنده به سر می‌برد، تولید و نمایش فیلم‌هایی چون «باغ کیانوش» غنیمتی‌است ارزشمند که باید آن را قدر دانست. باید به باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای تهیه و سرمایه‌گذاری روی چنین پروژه‌ای تبریک گفت و آرزو کرد که سایر نهادها نیز این چنین حساب شده و معقول روی تهیه و تولید فیلم‌هایی مناسب جهت سرگرم‌سازی کودکان و نوجوانان ایرانی اقدام کنند. 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز