تحلیل راه های بازنمایی طوفان الاقصی و گفتمان مقاومت: مسئله فلسطین با نشانه های تصویری و زبانی جهانی شده است
نشست تحلیل ساز و کارهای بازنمایی طوفانالاقصی و گفتمان مقاومت در نظامهای نشانهای بصری از سری نشستهای همایش شناخت و تحلیل نظام نشانگانی طوفانالاقصی به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری برگزارشد.
به گزارش ایلنا به نقل از دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، محمدصادق رشیدی، استاد دانشگاه و نشانهشناس، در نشست تحلیل ساز و کارهای بازنمایی طوفانالاقصی و گفتمان مقاومت در نظامهای نشانهای بصری از سری نشستهای همایش شناخت و تحلیل نظام نشانگانی طوفانالاقصی، که به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری برگزارشد، با بررسی تصاویر دیوارنگاری شده یا گرافیتی که در جهان بازنمایی شدهاند، اظهار کرد: تحلیل و قرائت نشانهشناسانه این تصاویر گرافیتی و همچنین نشانههای زبانی غزه، نشان دهنده این است که فلسطین پس از طوفانالاقصی فرامنطقهای شده و تبدیل به مسئلهای کل جهان شده است.
رشیدی در ابتدا با اشاره به اینکه گفتمان مقاومت در حوزه تصویر، سینما، ادبیات و سایر حوزههای مرتبط با هنر پرداخت.
این استاد دانشگاه ضمن تقسیمبندی مقاومت به دو بخش نرم و سخت، به بررسی نحوه بازنمایی قرارگرفتن «مفهوم مقاومت» درآثار ادبی و هنری پرداخت.
رشیدی، مقاومت را علاوه بر داشتن مفاهیمی چون: پایداری و ایستادگی و جهاد و شهادت و ایثار، خوانشی انتقادی و ساختارشکنانه عنوان کرد که با هدف تضعیف نظام سلطه و هژمونی شکل میگیرد و افزود: مقاومت، در مقابل نفوذ و جنگ رسانهای و نبرد روایتها در حوزه جریانات نرم به وجود میآید و شکلگیری گفتمان آن، نتیجه بروز قدرت، سلطه، نفوذ، تهاجم و تعرض است. وی هدف ازمقاومت نرم را ایجاد هویت دفاعی در برابر نظام سلطه عنوان کرد و افزود: مقاومت در اینجا تبدیل به فرهنگ و هویت میشود.
رشیدی مقاومت و خشونت را گفتمانها و کلان روایتهای مطرح در سطح بینالملل عنوان کرد و گفت: خشونت، زمانی که در قاب تصویر مخابره میشود، به مخاطب مفهوم قدرت را القا و بازنمایی میکند. گفتمان خشونت در قاب تصویر هراس ایجاد میکند اما گفتمان مقاومت در حال تولید عظمت است.
رشیدی دراین باره ادامه داد: بین خشونت و قدرت مرز ظریف و مبهمی وجود دارد. گاهی مفهوم خشونت در قاب رسانه قدرتنمایی تلقی میشود، درصورتیکه قدرتی وجود ندارد. در سوی دیگر، که جبهه مقاومت است، قدرت ناشی از اعتقادات، باورها، ایمان و توکل حضور دارد که نیروی خود را از امید به پیروزی و پایداری بهدست میآورد.
این گفتمان شناس، مقاومت را در اساس زائیدهی شکلگیری قدرت دانست و افزود: عزت طلبی، حقطلبی، استقلالطلبی، سلطهستیزی، آرمانگرایی و عدالتطلبی، عناصر کلیدی گفتمان مقاومتاند. گفتمان مقاومت به عنوان یک دال مرکزی، عناصر یادشده را درمفصلبندی خود کنار هم میچیند و هویت گفتمانی خود را به این شکل بهدست میآورد و این عناصر در برابر گفتمان رقیب تولید و بازتولید میشوند. این گفتمان رقیب ممکن است از جنس نفوذ رسانهای، سیاسی و… باشد، زیرا گفتمان رقیب همیشه خودش را به شکلهای مختلف در میآورد. مانند مسئله استعمار که با شکلهای متفاوت چون استعمار کهنه، نو و فرانو خودش را نشان داده و میدهد.
رشیدی افزود: گفتمان مقاومت بهواسطه تولید این عناصر کلیدی، مواضع روشنی علیه گفتمان رقیب یا دشمن دارد و این گفتمان دشمن، لزوماً خارج از مرزها نیست بلکه درون کشورهای محور مقاومت در جهت ضربه زدن به گفتمان مقاومت حضور دارد.
این زبانشناس در خصوص کلان روایتها یادآور شد: باوجود شرایط شکلگیری پستمدرن، که بیانگر تکثرمعنا، مرزها و فروپاشی کلان گفتمانها و کلانروایتهاست، امپریالیسم کلان روایت خود را حفظ میکند. برعکس حوزه فرهنگ، که در آن تکثر دیده میشود، کلانروایتها و دو قطبیها در حوزههای سیاسی و ژئوپلیتیکی هنوز پابرجا هستند.
رشیدی مقاومت را کنشگری فعال در سه حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد عنوان کرد و افزود: زمانی که از مقاومت به مثابه فرهنگ یاد میشود، به معنای جاری شدن مقاومت در بستر فرهنگ عمومی است که باعث پایداری این گفتمان میشود و تجلی مفهومی آن در آثار ادبی و هنری چون ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس مشاهده میشود.
این استاد دانشگاه فرهنگیان درادامه به نقش مقاومت در حوزه فرهنگ پرداخت و گفت: مقاومت در عرصه فرهنگ، در حوزه مباحث نرم قرار میگیرد و مقابله با تهاجم، ناتو و شبیخون فرهنگی از مهمترین راهبردهای آن است. البته ممکن است به فراخور زمان و شرایط مفاهیم دیگر نیز جایگزین آنها شود. در مراحل بعد، جنگ نرم، شناختی و ترکیبی باعث زایایی ابعاد مختلف مفهوم مقاومت در حوزه فرهنگ میشود و دراین میان، یکی از راهبردهای تجهیز مقاومت فرهنگی، همان جهاد تبیین است.
این نشانهشناس درادامه به نقش مقاومت در عرصه سیاست و اقتصاد پرداخت و گفت: محور مقاومت در حوزه سیاست و ژئوپلیتیک شکل میگیرد و تبدیل به یک راهبرد فراملی، منطقهای و جهانی میشود و همین فرهنگ به کشورهای دیگر نیز تسری مییابد. دکتر رشیدی ادامه داد: خیلی از کشورهایی که تحت استعمار بودند، شیوه و راهبرد مقاومت را با توجه به نتایج این محور به عنوان یک الگو قلمداد میکنند و فرهنگ مقاومت از مرزهای منطقهای نیز عبور میکند و تبدیل به موضوع جهانی میشود. در حوزه اقتصاد نیز علناً نظریه اقتصاد مقاومتی شکل میگیرد و تبدیل به گفتمان میشود و نقش تجهیز کردن مقاومت در عرصه اقتصادی را نیز فراهم میکند.
این نشانه شناس، در ادامه به بحث نشانهها درموضوع موردنظر پرداخت و گفت: هویت زندگی اجتماعی انسان در بستر فرهنگ بهواسطه نشانهها معنا پیدا میکند. وی ادامه داد: زندگی اجتماعی بدون نشانهها قابل تصور نیست و نشانههای زبانی همچون ژست و حرکت درچارچوب اجتماع تولید میشود. ما در فضای نشانهای در حال زندگی هستیم و به واسطهی بهکارگیری نشانهها درحال تبادل ارتباط معنا، انتقال معنا و تولید معنا هستیم.
رشیدی در ادامه به تعریف نماد پرداخت و گفت: نشانه مفهوم عامی است که دارای معناست. وقتی این نشانه قراردادی شود و یک مفهوم کلی و یگانه را برای جمعی کوچک یا بزرگ همچون قوم، ملت، یا جهانیان صادر کند، تبدیل به نشانههای نمادی یا نماد میشود.
رشیدی به بررسی نمونه آثار تصویری و اشکال زبانی دیوارنگاری شده یا گرافیتی مرتبط با مسئله غزه، فلسطین و طوفانالاقصی پرداخت و سپس درباره نقش و کارکرد این قبیل نشانههای تصویری و روایی در بحث مقاومت گفت: نشانهها ابزار مقاومت فرهنگی هستند و مقابله فرهنگی نیز همیشه از طریق نشانهها شکل میگیرد. با تحلیل آثار است که بهقدرت و نفوذ نظام نشانههای زبانی، تصویری و نشانههای مبتنی بر روایت و… و نقششان در یک کنش اجتماعی پی خواهیم برد.
وی علاوه بر ارائه و تحلیل نشانهشناسانه چند نمونه تصویر گرافیتی با موضوع فلسطین، که جهانی شده اند، به یک نمونه تصویری بسیار منعکس شده در جهان با موضوع فلسطین پرداخت و گفت: این تصویر دیوارنگاری شده، که در آن خیابانی پر ازنشانههای زبانی غزه و نشانههای بصری پرچم فلسطین میبینیم، نشاندهنده فرامنطقهای و جهانی شدن مسئله فلسطین است. وی خاطر نشان کرد: این نشانههای زبانی و تصویری در این تصویر، نشان دهنده این است که فلسطین در جهان تکثیر شده و تبدیل به مسئله کل جهان شده است.