خبرگزاری کار ایران

رهبر ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران مطرح کرد؛

«ارکستر سازهای ایرانی» به همه نوجوانان و جوانان تعلق دارد/ جای خالی ارکستر پایورها و دهلوی‌ها را باید با نسل‌های جدید پر کنیم/ دو ارکستر اصلی و پشتیبان داریم

«ارکستر سازهای ایرانی» به همه نوجوانان و جوانان تعلق دارد/ جای خالی ارکستر پایورها و دهلوی‌ها را باید با نسل‌های جدید پر کنیم/ دو ارکستر اصلی و پشتیبان داریم
کد خبر : ۱۳۷۰۴۹۳

آروین صداقت‌کیش قرار است چوب رهبری «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» را در دور جدید به دست گیرد.. این پژوهشگر و مدرس موسیقی درباره اهمیت وجودی این ارکستر گفت: باید نیروهای جدیدی از نسل‌های جوان‌تر مورد توجه قرار گیرند و به ارکسترها اضافه شوند. نباید فراموش کنیم که آثار کلاسیک ایرانی بخشی از فرهنگ ما هستند و باید توسط همین افراد اجرا شوند تا به گوش جامعه و شنوندگان این نوع از موسیقی برسند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، همه کشورها به موسیقی بومی خود بیش از دیگر گونه‌ها اهمیت می‌دهند به این دلیل که هویت و شناسنامه تاریخی آن‌هاست. در ایران هم موسیقی سنتی و انواع موسیقی‌ها و آیین‌های موسیقایی نواحی مختلف و متعدد کشور، گنجینه‌های تاریخی محسوب می‌شوند. درست است که عمر موسیقی دستگاهی ایران بسیار بسیار کمتر از موسیقی نواحی است؛ اما از آنجا که اساس آن موسیقی مقامی است، حال از آن به عنوان هنر و گنجینه ملی یاد می‌شود. 

اما توجه و تمرکز روی داشته‌ها و هنرهای هر کشور، نیاز به بستر و اساسی دارد که به طور کلی از آن به عنوان «ارکستر» یاد می‌شود. معمولا همه کشورها چند ارکستر دولتی دارند که با حمایت‌های دستگاه‌های فرهنگی اداره می‌شوند. این ارکسترهای دولتی ویترین فعالیت‌هایی موسیقایی هستند که باید همچنان کیفیت خود را حفظ کنند تا معرف فرهنگ هر کشور باشند. در ایران هم دو «ارکستر ملی ایران» و «ارکستر سمفونیک ایران» چنین حالتی دارند. اما صرفا ارکسترهای دولتی نیستند که موسیقی کلاسیک و ایرانی را محوریت فعالیت خود قرار داده‌اند. در این میان ارکسترهای خصوصی و حتی گروه‌های کوچکتر نقش اساسی و مهم‌تری دارند. واقعیت این است تعداد ارکسترهای شخصی و خصوصی هم نسبت به جمعیت کثیر نوازندگان، آهنگسازان و خوانندگان عرصه «کلاسیک» و «سنتی» معدود است. اغراق نیست اگر بگوییم در حال حاضر بیش از پنجاه ارکستر در تهران با تعداد نوازندگان و عوامل بالا به فعالیت‌های جدی مشغول هستند. بنا به همین دلایل تشکیل ارکستر در ایران همواره و در هر مقطعی اتفاقی خوشایند است؛ البته موضوع مهم تداوم فعالیت آن‌هاست که با توجه به شرایط اقتصادی آنها امری دشوار و گاه ناشدنی است. 

اتفاقی که به تازگی رخ داده فعالیت مجدد «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» است. این ارکستر در سال نود و سه با پیشنهاد آرمان نوروزی (موزیسین و مدرس دانشگاه) با همراهی و توسط گروهی از استادان دانشگاه تاسیس شد و فعالیت خود را از همان زمان آغاز کرد که البته طی دو سه سال گذشته دچار وقفه شده بود. اما پیش از این وقفه در سال نود و هفت؛ شاخه موسیقی ایرانی با نظارت و رهبری رهبر میهمان مهرداد میرزایی به ارکستر اضافه شده است. حال ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران با انتشار فراخوانی قرار است فعالیت‌های خود را به طور جدی از سر گیرد.

ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران قرار است برای سازهای قیچک، باس، عود، سنتور، قانون، نی وسازهای ضربی (تنبک و دف) به جذب نوازنده بپردازد. آروین صداقت‌کیش که رهبری «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» را به عهده گرفته، به طور مستمر در نگارش مقاله و آثاری با مبنای پژوهشی فعال است. او در چندین نشریه تخصصی و پژوهشی عضو شورای نویسندگان است. صداقت‌کیش همچنین در حوزه‌های اجرایی در زمینه موسیقی هم فعالیت‌ دارد و یکی از افرادی است که طی سال‌های اخیر با گروه «یارآوا» همکاری‌های جدی داشته است. 

این مدرس موسیقی طی گفتگو با ایلنا، ضمن توضیح درباره فعالیت‌های اخیر و دغدغه‌هایش از اهمیت «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» و بخش‌های مهم آن گفت.

«ارکستر سازهای ایرانی» به همه نوجوانان و جوانان تعلق دارد/ جای خالی ارکستر پایورها و دهلوی‌ها را باید با نسل‌های جدید پر کنیم/ دو ارکستر اصلی و پشتیبان داریم

شما همواره در زمینه نگارش مقاله و آثار پژوهشی جزو پرکارترین‌ها هستید. فعالیت‌های این چنینی برایتان ادامه دارد؟

بله من همچنان به کارهای قبلی‌ام در زمینه‌هایی که گفتید مشغول هستم. این رویه برای من هنوز ادامه دارد؛ هرچند اخیرا فضای نشر و کارهای فکری نسبت به قبل مقداری محدودتر شده است. مجله‌هایی که قبلا بودند حالا یکی یکی از گردونه فعالیت خارج می‌شوند؛ که دلایل چنین اتفاقی مشخص است. کاغذ گران شده، خوانندگان کم شده‌اند و تیراژها به شدت افت کرده است. درنتیجه‌ی فشارهای اقتصادی بسامد انتشار مجلات کاهش یافته، تا جایی که برخی مجله‌ها که ماهنامه‌ بودند به ناچار دوماهانه یا فصلنامه شده‌اند.

این معضل وضعیت نشر و چاپ روزنامه‌ها را نیز دچار اختلال کرده است و دیگر روی پیشخوان روزنامه‌ فروشی‌ها خبری از روزنامه‌های رنگارنگ و پر تیراژ گذشته نیست. آنهایی هم که چاپ می‌شوند تیراژ پایینی دارند یا حتی به صورت «پی‌دی‌اف» منتشر می‌شوند!

درست است. درآمدها کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد به همین دلیل شعله فعالیت در حوزه تالیف و پژوهش و نشر کم فروغ‌تر از قبل شده است. البته به نظر من این فقط موضوعی مربوط به کمیت است نه کیفیت. با همه اینها، این نوع فعالیت‌ها تا آنجا که به شخص من مربوط است (از روی عادت یا هرچه) مثل قبل ادامه دارد. آنقدر در این مسیر حرکت کرده‌ام که این روال ایجاد شده دیگر متوقف نمی‌شود.

آیا قرار نیست اثری جدید از شما منتشر شود؟

همانطور که گفتم روال فعالیت‌های من ادامه دارد و آثار جدیدی هم دارم. اما معمولا پیشاپیش و قبل از انتشار اثرم توضیحی درباره آن نمی‌دهم و به جزییاتی درباره آن اشاره نمی‌کنم. این روش شخصی من است. گاه می‌بینیم با رسانه‌ها صحبت می‌شود و خبرنگاران به مطالبی اشاره می‌کنند و آن کار پیش نمی‌رود. درادامه اگر آن کار ناموفق باشد یا انجام نشود ایجاد سوال خواهد کرد و مردم و مخاطبان با خودشان می‌گویند فلان فرد از کارها و آثاری می‌گوید که به سرانجام نمی‌رسد. کار درست و اساس روزنامه‌نگاری و خبرنگاری هم پی‌گیری چنین مواردی است، لذا اگر اطلاعاتی به شما بدهم که در ادامه سرانجام نیابد، شما باید به عنوان یکی از اهالی رسانه پیگیر قضیه باشید و مرا بازخواست کنید. پس بهتر است تا زمان عملی شدن هر کاری صبر کنم و بعد خبرش را بدهم که مثل قضیه‌ی چوپان و گرگ نشود.

شما نزد استادان نوگرای موسیقی ایران آموزش دیده‌اید؛ افرادی چون علیرضا مشایخی (آهنگسازی)، شاهرخ خواجه‌نوری و یوآخیم هاینتس (موسیقی الکترونیک) ومنوچهر و ایرج صهبایی (رهبری ارکستر). از اشراف‌تان بر موسیقی ایرانی بگویید. به هر حال مسئولیتی که به عهده گرفته‌اید رهبری ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران است.

شاگردی نزد استادان نوگرایی که از آنها نام بردید بخشی از سابقه آموزشی من است. سابقه من بخش دیگری دارد که مربوط به تحصیل در زمینه موسیقی ایرانی است. من پیش از آنکه نزد استادان نوگرا و تحصیل‌کرده در موسیقی کلاسیک غربی آموزش ببینم، از کودکی موسیقی ایرانی کار کرده‌ام و آن را فرا گرفته‌ام. پست جدیدی که به من پیشنهاد شده و آن را پذیرفته‌ام؛ مجموعه‌ای از همه این سوابق مرا دربرمی‌گیرد. همانطور که گفتید ارکستر، ارکستر «سازهای ایرانی» است و دلیل پیشنهاد دوستان و پذیرفتن من این بود که در زمینه موسیقی ایرانی فعالیت‌ کرده‌ام و با آن آشنایی لازم را دارم.

قطعا بهره بردن از حضور رهبری که در دو زمینه موسیقی «ایرانی» و «معاصر» آموزش دیده و بر هر دو مقوله اشراف دارد، اتفاق خوبی است.

به هرحال تشخیص دوستان این بود که آشنایی داشتن با هر دو مقوله در کنار هم اتفاق بهتری است و نتایج بهتری دربرخواهد داشت. در نهایت خوب و بد بودن این انتخاب به بضاعت و تلاش من بستگی دارد.

از اهمیت وجودی ارکسترها بگویید. صحبت بیشتر درباره ارکسترهایی است که موسیقی ایرانی را مبنا قرار داده‌اند و تمرکز آنها روی جوانان است.

ما نوعی موسیقی داریم که اخیرا عنوان موسیقی «کلاسیک ایرانی» را برایش به کار می‌بریم. این موسیقی بدون شک فرآورده فرهنگی سرزمین ماست. عده بسیار زیادی از استادان و هنرمندان در این زمینه کار کرده‌اند و در یک دوره تاریخی گنجینه‌ای را فراهم نموده‌اند که حال موسیقی «کلاسیک ایرانی» را تشکیل می‌دهد. عده‌ای به یادگیری آن علاقه دارند و تعدادی دیگر هم به این نوع موسیقی گوش می‌دهند و مخاطبان ما هستند. ما باید موسیقی «کلاسیک ایرانی» و آثارش را برای آنهایی که به این فرهنگ و به این هنر علاقه دارند، اجرا کنیم. این اجرا کنندگان باید از کجا بیایند؟ این افراد باید از نسل‌های جدید بیایند و مدام جای نسل‌های قبل و اساتید را بگیرند.

شما برای ایجاد روند بهتر در این زمینه تمهیداتی دارید؟

به نظر من و همکارانم در موسسه‌ی «هنر نوین»، نسل‌های جدید باید حین فرایند آموزش و اجرا تجربه کسب کنند. آنها باید روی صحنه بروند و اجرا کنند؛ ولو صحنه‌هایی که خصلتی آموزشی دارند.

یعنی اینکه آنها باید آزمون و خطایی حرفه‌ای داشته باشند؛ آن هم زیر نظر اساتید فن و بر مبنای رویه‌ای مشخص و البته در بستری مشخصی چون ارکستر.

بله درست است. بخشی از آن موسیقی کلاسیک ایرانی که درباره‌اش گفتم مربوط به آثاری از گروه‌های بزرگ و ارکسترهایی با سازهای ایرانی است. این آثار باید اجرا شودند و دوره‌ای همینطور بود. در مقطعی استادی چون فرامرز پایور را داشته‌ایم که با گروه بسیار عالی و حرفه‌ای که داشته، چنین آثار گروهی‌ را اجرا می‌کرده است.

مرحوم ابوالحسن صبا هم ارکستری داشت که بر اساس سازهای ایرانی چیده شده بود. مرحوم حسین دهلوی بود  که پس از درگذشت ابوالحسن صبا رهبری «ارکستر صبا» را به عهده گرفت. یا ارکستر «گلها» هم چنین چهارچوب و ماهیتی داشته است..

همینطور است. البته باید توجه داشته باشیم که روش‌ها و رویکردهای هر کدام از این استادان و ارکسترها که نام بردید متفاوت است. اما از اینکه بگذریم، استادان دیگری هم داریم که آثار کلاسیک ایرانی را مورد توجه قرار می‌داده‌اند؛ یا خودشان آنها را می‌نوشته‌اند یا دیگران می‌نوشته‌اند و آنها اجرا می‌کرده‌اند. منتها متاسفانه الان این استادان را نداریم یا خیلی کم داریم. آنها فوت کرده‌اند و از میان ما رفته‌اند. بخش بزرگی از آن اندک استادان در قید حیات هم دیگر توان گذشته را ندارند، یا در سن بازنشستگی هستند و خسته‌اند؛ لذا کار نمی‌کنند. بنابراین باید نیروهای جدیدی از نسل‌های جوان‌تر مورد توجه قرار گیرند و به ارکسترها اضافه شوند. نباید فراموش کنیم که آثار کلاسیک ایرانی بخشی از فرهنگ ما هستند و باید توسط همین افراد اجرا شوند تا به گوش جامعه و شنوندگان این نوع از موسیقی برسند.

آیا «ارکستر سازهای ایرانی جوانان و نوجوانان ایران» این پتانسیل را دارد تا جای ارکستر بزرگانی چون پایور، دهلوی و دیگران را پر کند؟

جایگاه و استاندارد گروه‌ها و ارکسترهایی که از آنها نام می‌بریم چنان رفیع است که من جرات نمی‌کنم بگویم حتی در حال تلاش برای رسیدن به آنها هستیم. با این وجود دنیا در گذشته متوقف نمی‌شود. پس ما واقعا باید تلاش کنیم تا به جایگاه ارکسترهای گذشته برسیم و حتی از آنها بهتر باشیم. در عین حال نباید فراموش کنیم که آن گروه‌ها و فعالیت‌ها محصول زمینه‌ها و شرایطی بود که بعضی‌هایش امروزه دیگر موجود نیست. با این حال این فقط یک جنبه از ماجراست.

جنبه دیگر چیست؟

جنبه‌ی دیگر مجموعه آثار قابل اجرا با گروه یا ارکستر و فراهم کردن امکان اجرا آثار تازه است. یک روزگاری همین هنرمندان برجسته‌‌ای که از برخی نام بردید کار می‌کردند، قطعه می‌ساختند و آن قطعات اجرا می‌شد. حال باید از خودمان بپرسیم اگر یک هنرمند امروزی (جوان یا حتی میانسال) آثاری بسازد، آن آثار باید کجا اجرا شوند؟ به هرحال عده‌ای هم هستند که دوست دارند در چنین اسلوب‌ها و شیوه‌هایی کار کنند و آثار جدید بسازند. یا اینکه برخی از موزیسین‌ها دوست دارند برای ترکیب سازهای موسیقی «کلاسیک ایرانی»، کلا موسیقی جدید بسازند ولو به اسلوبی غیر کلاسیک. این دسته از هنرمندان عرصه موسیقی باید چه کنند؟ برای پاسخ به این سوال‌ها بدون شک وجود ارکستر‌هایی چون «ارکستر سازهای ایرانی جوانان و نوجوانان ایران» لازم است. آموزش و به اصطلاح صیقل خوردن جوان‌ها در چنین کوره‌هایی، از مهمترین موضوعاتی است که موسسات آموزشی، گروه‌ها و ارکستر‌ها باید به آنها توجه داشته باشند. وجود چنین روندی باعث می‌شود بعدا از میان همین بچه‌ها گروه‌ها و ارکسترهای حرفه‌ای‌تر شکل بگیرد. حتی همان ارکسترهای جوان تشکیل شده هم می‌توانند به نقطه‌ای برسند که اجراهای حرفه‌ای داشته باشند.

البته مهمترین موضوع درباره ارکسترهای موجود (بخصوص غیر دولتی‌ها) تداوم روند فعالیت آنهاست. «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» هم مدتی در فعالیت‌هایش دچار وقفه شده بود.

بله تداوم در فعالیت‌های فرهنگی فوق‌العاده مهم است. وقفه کار ارکستر سازهای ایرانی مربوط به شرایط اجتماعی و جهانی بود. اگر همه‌گیری کرونا رخ نمی‌داد، احتمالا وقفه‌ای هم در فعالیت «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» پیش نمی‌آمد.

شما در سال‌های قبل با «ارکستر جوانان ایران» همکاری داشته‌اید؟

خیر متاسفانه من پیش از این، نه دورادور و نه از نزدیک با «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» همکاری نداشته‌ام. فقط یک بار برای تماشای کنسرت ارکستر کلاسیک غربی‌شان دعوت شدم و اجرا را دیدم. بعد هم در این باره نقدی نوشتم که در رسانه «نویز» منتشر شد. اما در آن دوره متاسفانه بخت این را نداشتم که با «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» که به کوشش فراوان و رهبری دلسوزانه‌ی مهرداد میرزایی فعالیت می‌کرد، همکاری کنم یا حتی به تماشای اجرای کنسرتشان بنشینم.

«ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» به تازگی فراخوانی را برای جذب نوازندگان منتشر کرده است. کمی درباره نحوه گزینش‌ها و چند و چون آن توضیح دهید.

من و همکارانم در موسسه‌ کلیتی از کارگان اجرایی یا به اصطلاح محدوده‌ی نسبی آثاری که قرار است بعدا با ارکستر اجرا شود در ذهن داریم و بر اساس آن پیش می‌رویم. البته اگر اجازه بدهید آن آثار را الان به شکل مشخص معرفی نمی‌کنم؛‌ چراکه لازمه این کار تشکیل ارکستر است و بهتر است کمی از تمرین‌ها بگذرد و سپس درباره قطعات تصمیم دقیق گرفته شود. اما به هر حال ما طبق معمول همه ارکسترهای جدی موجود در دنیا آزمون برگزار می‌کنیم. یعنی سعی می‌کنیم با کمک یک ژوری از متخصصان نوازندگی سازهای مختلف، در جریان یک آزمون نوازندگی نوازندگانی را انتخاب کنیم که توانایی‌های اجرایی کافی برای اجرای آن طیف از آثار را داشته باشند. چنین آزمونی معمولا شامل سنجش مهارت‌های نوازندگی و برخی مهارت‌های عمومی موسیقایی شرکت‌کنندگان است.

«ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» چگونه حمایت می‌شود؟

این ارکستر از ابتدا، یعنی سال 1397، در موسسه‌ی هنر نوین که آقای آرمان نوروزی مدیر آن است و به رهبری مهرداد میرزایی تاسیس شده و دوره‌ی اول فعالیت‌های خود را سپری کرد. با توجه به چشم‌اندازی که در ذهن دارم و آنچه با آقای نوروزی در این مورد توافق کرده‌ایم، ارکستر زیر نظر موسسه‌ مذکور اداره می‌شود و تحت پوشش هیچ‌گونه حمایت دولتی یا وابسته به هیچ سازمان و ارگانی نیست و نخواهد بود. این ارکستر قرار است یک ارکستر خودگردان باشد که هزینه‌هایش از فعالیت‌های خودش و حق عضویت اعضایش تامین بشود.

این کلیت ماجرای گزینش‌های «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» است یا اینکه موضوعات دیگری را هم مدنظر دارید؟

ما طی این روند دو نکته خیلی مهم را هم مورد توجه قرار داده‌ایم. صحبت ما نوجوانان و جوانان هستند. بنابراین ما به این موضوع هم توجه داریم که ممکن است نوجوانان و جوانان (بخصوص نوجوانان) برای رسیدن به استانداردی مدنظر فرصت کافی نداشته باشند. پس زمانی که بحث‌ همکاری من با ارکستر پیش آمد دو امکان دیگر را هم علاوه بر شرکت نوازندگان در ارکستر اصلی در نظر گرفتیم. اولا گفتیم به جز ارکستر اصلی، یک ارکستر پشتیبان هم تشکیل خواهیم داد. این کار در ارکسترهای دیگر هم در دنیا مرسوم است. به هرحال همه نوازندگان از همان اول استاندارد کافی را برای حضور در ارکستر اصلی را ندارند. این دسته از نوازندگان در ارکستر پشتیبان حضور خواهند یافت و آموزش خواهند دید. اما اعضای ارکستر پشتیبان چه می‌کنند؟ آنها هم به طور جدی تمرین‌های  اختصاصی و عمومی خود را ادامه می‌دهند. در نتیجه نوازندگانی تربیت و ساخته می‌شوند تا در صورت لزوم به ارکستر اصلی بیایند. گاهی هم اگر لازم باشد در یک اجرا اعضای ارکستر اصلی و ارکستر پشتیبان را ترکیب می‌کنیم تا بچه‌های ارکستر دوم نتیجه تلاش خود را روی صحنه ببیند.

رده سنی جوانان و نوجوانان (بخصوص نوجوانان) در همه هنرها چه موسیقی، چه تئاتر یا هر هنر دیگر نادیده گرفته می‌شوند.

بله اغلب همینطور است. امکان دومی که در نظر داشتیم این است که شاید کسانی باشند که نه در ارکستر اصلی بتوانیم آنها را جا بدهیم و نه در ارکستر پشتیبان. ما تصمیم گرفتیم حتی این افراد را هم کنار نگذاریم. به این دوستان پیشنهاد می‌شود تا در دوره‌های آموزش گروه نوازی ما که بعد از آزمون تشکیل خواهد شد، شرکت کنند. این نوازندگان پس از آموزش و تمرین در صورت بهبود توانایی‌های فنی به دیگر ارکسترهای ما اضافه خواهند شد.

بر اساس توضیحاتی که دادید برنامه شما برای برقراری و ماندگاری «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» بلندمدت و جدی است.

دقیقا همینطور است. خوشبختانه بر اساس شرایط موسسه و تعاملاتی که با مدیریت موسسه آرمان نوروزی داشته‌ام، برنامه‌هایمان بلند مدت و جدی و مقوله آموزش در آن بسیار پررنگ است. درست است که ما اجراهای رسمی و حرفه‌ای در ذهن و چشم‌انداز پیش رو داریم، اما برنامه‌ی ارکستر همزمان ابعاد آموزشی گسترده‌ای هم دارد.

آیا در این راستا موضوعی مانده که درباره‌اش توضیحی نداده باشید؟

بله. با وجود آنکه چیزی که می‌خواهم بگویم جزو بخش‌های آموزشی نیست، اما لازم می دانم درباره‌اش توضیح دهم، چون مهم است. ما موقعی که مشغول تصمیم‌گیری بودیم به این موضوع رسیدیم که اغلب، امکانات موجود به تهران و موزیسین‌های تهران محدود می‌شود؛ بنابراین تصمیم بر این شد که اگر نوازندگانی از نقاط دیگر ایران هم بخواهند در آزمون ما شرکت کنند، آنها را هم مدنظر داشته باشیم. این دسته از متقاضیان اگر جزو ارکستر اصلی قرار گیرند، امکاناتی برای آنها در نظر گرفته می‌شود. مثلا اینکه به آنها زمان‌بندی تمرینی می‌دهیم. آنها زمانی که در خانه و شهر خودشان هستند تمرین‌هایی را (احتمالا تحت نظر یک مربی معتمد ارکستر در همان شهر) طی زمانی مشخص انجام  خواهند داد و در ادامه طی تاریخ‌های از پیش تعیین شده در تمرین‌های نهایی ارکستر در تهران شرکت خواهند کرد.

تمرکز زدایی با وجود دشواری‌های زیادی که برایتان وجود خواهد داشت، اگر جدی گرفته شود اتفاق خوشایندی است.

بله. ما نوازندگان بسیار خوبی در مناطق مختلف کشور داریم که نمی‌خواهیم و دوست نداریم آنها را از دست بدهیم. حال باید ببینیم چند درصد از این دوستان افتخار می‌‌دهند تا بر اساس این نوع برنامه‌ریزی غیر متمرکز با ما همکاری کنند.

اتفاقا اهالی موسیقی در شهرستان‌ها، چه فعالان عرصه نواحی و چه نوازندگان موسیقی کلاسیک و دیگر سبک‌ها همواره از اتفاقات مفید آموزشی و اجرایی استقبال می‌کنند؛ چون معمولا در شهرستان‌ها و حتی مراکز استان‌ها، امکانات لازم برای تمرین و اجرا محدود است، یا وجود ندارد.

با شما موافقم و امیدوارم صدای ما به گوششان برسد تا آنها هم در این اتفاق شرکت کنند. من و آقای آرمان نوروزی هر دو این دغدغه را داشتیم که نوازندگان تمام نقاط کشور را مورد توجه قرار دهیم. بر اساس صحبت‌هایمان به این نتیجه رسیدیم که کافی است نوازندگان در رنج سنی نوجوانان یا جوانان قرار گیرند و کیفیت کارشان مناسب باشد. ما انعطاف لازم را به خرج می‌دهیم و امکانات را برای همکاری چنین افرادی فراهم خواهیم کرد.

با توجه به برنامه‌ها و امکانات و تمهیداتی که مدنظر دارید؛ آیا «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» سال آینده اجرایی خواهد داشت؟ یا در جشنواره‌ها شرکت خواهد کرد؟

ترجیحم این است در مورد برنامه اجراها فعلا توضیحی ندهم؛ نه به این دلیل که زود است. مسئله این است که تصمیم گیری برای اینکه چه اجراهایی در چه مکان‌هایی صورت گیرد، فرایند پیچیده‌ای است. جدا از اینها برای ارکستری که هنوز تشکیل نشده بسیار سخت است که بگویم چه اجراهایی دارد. با همه اینها برای اجرای «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» طی زمان بندی‌های مشخص در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ چشم اندازهایی داریم. یعنی هدف‌گذاری ما این است که در نیمه دوم امسال اجراهایی داشته باشیم.

انشالله با انتشار فراخوان که طی روزهای گذشته انجام شده با استقبالی پرشور از سوی نوجوانان و جوانان این مرز و بوم مواجه شوید. کار مهم شما، آرمان نوروزی و دیگر دوستانتان نوعی کشف استعداد به روش حساب شده و آکادمیک است.

امیدوارم همینطور باشد و اهالی رسانه نیز صدای ما را به گوش هنرمندان تهران و شهرهای دیگر برسانند. در این صورت با استقبال خوب نوجوانان و جوانان مواجه خواهیم بود.

اگر ناگفته‌ای مانده درباره‌اش توضیح دهید.

خیر. از شما بابت توجه تان به موسیقی و جزییات فراخوان و تشکیل «ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران» ممنونم.

گفتگو: وحید خانه ساز

عکاس: ارشیا پروین‌نژاد

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز