گلایههای بیوک میرزایی از دشواریهای کار بازیگری؛
در سریالهای ایرانی از بدلکار و جلوههای ویژه به درستی استفاده نمیشود/ ۴۵ درصد شنواییم را از دست دادم، راه رفتن هم برایم سخت است
بیوک میرزایی با اشاره به اینکه زحمات زیادی برای ساخت سریال آتش و باد کشیده شده، گفت: هنوز بازخورد زیادی از سریال در جامعه نمیبینیم. این برای آن است که مخاطبان تلویزیون کم هستند.
بیوک میرزایی (بازیگر سینما و تلویزیون) که این روزها سریال «آتش و باد» با بازی او در نقش "یاور اکرم" از شبکه سه سیما پخش میشود، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، اظهار داشت: وقتی به این پروژه معرفی شدم نقش دیگری به من پیشنهاد شده بود و قرار بود در یک قسمت بازی کنم اما با خواندن کار به نظرم آمد که شخصیتی نزدیک به این شخصیت وجود دارد و به همین دلیل پیشنهاد دادم که این نقش را بازی کنم و در نهایت این دو شخصیت به یک شخصیت تبدیل شدند.
میرزایی تصریح کرد: فیلمنامه «آتش و باد» را که خواندم میدانستم که سریال خوبی ساخته میشود ولی متأسفانه به نظرم؛ انتخاب بازیگران در بخشهای فرعی اصلاً به درستی صورت نگرفته و ضعف برخی بازیگران در «آتش و باد» به این سریال آسیب زده است.
وی افزود: با وجود اینکه دو نقش را به یک نقش تبدیل کردند ولی به دلیل اینکه در حین کار از روی اسب در بیابانها سولقان افتادم، پایم آسیب دید و نقشم را به ناچار کمرنگتر کردند. با وجود اینکه بیش از یک سال از این اتفاق گذشته هنوز هم در راه رفتن مشکل دارم و مدام برای درمان به فیزیوتراپی و پزشک مراجعه میکنم. متأسفانه در کشور ما از بدلکار و جلوههای ویژه به درستی استفاده نمیشود، من با ۶۵ سال سن مجبور بودم که خودم اسبسواری کنم. در یک سکانس حدود ۲۰ تا ۳۰ بار به صورت واقعی اسبسواری کردم و در یک اتفاق به زمین افتادم و این مشکل برایم پیش آمد. پشت صحنه فیلمهای خارجی را که نگاه میکنیم، بازیگر روی یک وسیله ساده نشسته و اسبسواری را بازی میکند و با جلوههای ویژه در نسخه نهایی او را سوار اسب میبینیم اما بازیگران ما به دلیل عدم استفاده درست از تکنولوژی بازیگران خودشان مجبور به این کار هستند و این هم باعث میشود که خطرات زیادی آنها را تهدید کند.
این بازیگر تأکید کرد: باید بگویم که من اسبسواری بلد هستم با این حال نمیتوان از من انتظار داشت که در ۶۵ سالگی بارها و بارها در یک روز به تاخت اسبسواری کنم و خطری من را تهدید نکند. آن زمان ورزش میکردم و سرحال بودم و به همین دلیل آسیب کمتری به من وارد شد. علاوه بر من حسین محجوب هم یک بار از اسب افتاد و لگنش آسیب دید و پس از آن خیلی از صحنهها را بدل ایشان ایفای نقش کرد. ما در فیلمها و سریالهای تاریخی واقعاً کار خطرناکی انجام میدهیم و با این حال در بسیاری مواقع عوامل تولید هم ملاحظه ما را نمیکنند. پس از پخش یکی از همین قسمتهایی که این روزها پخش شد خیلیها به من گفتند که من در کنار یک توپ جنگی ایستادهام و دستور آتش داده میشود و توپ شلیک میکند؛ من همان زمان به مسئول جلوههای ویژه گفتم ایستادن کنار این توپ خطرناک نیست؟ و او تأکید کرد که تنها یک صدای ضعیف از آن ایجاد میشود ولی وقتی توپ شلیک شد دقیقاً مثل زمان جنگ صدایی ایجاد شد که من ۴۵ درصد شنواییام را از دست دادم. متأسفانه کار ما بسیار پرخطر است و من دیگر نمیتوانم سلامتی قبلی خود را به دست بیاورم. در جریان کار ملاحظه ما را نمیکنند و بعد که اتفاق ناگوار رخ میدهد از ما عذرخواهی میکنند اما عذرخواهی فایدهای ندارد.
میرزایی در ادامه اظهاراتش گفت: «آب و آتش» سریال پر زحمتی بود و آقای مجتبی راعی هم کارگردان خوبی است اما وسواس شدید او در تکرار باعث شد سریالی که میتوانست در ۱۵ یا ۱۶ ماه ساخته شود، تولیدش نزدیک سه سال به طول انجامید و حسن نجاریان هم از تهیهکنندگان بسیار خوبی است. در این سریال واقعاً زحمات بسیاری کشیده شد و انتظار داشتم مخاطبان بیشتری نظارهگر آن باشند.
وی افزود: همانطور که گفتم انتخاب غلط بازیگران نقشهای فرعی ضربه بزرگی به سریال زد، نقشها به افرادی داده شد که اصلاً تخصصشان بازیگری نیست. همین انتخابهای غلط باعث میشود فضاسازی دچار ضعف شود و سریال باورپذیر نباشد. در بسیاری از صحنهها که بازیگران فرعی ایفای نقش میکنند تداوم حس وجود ندارد و مطمئن باشید که تماشاگر این ضعفها را متوجه میشود.
این بازیگر در ادامه درباره نقش یاور اکرم که در سریال «آتش و باد» ایفا کرده، گفت: «آتش و باد» روایتگر یک قصه عاشقانه است که حدوداً ۱۰۰ سال پیش در شیراز اتفاق افتاده و در کنار این ماجرا ما شاهد تلاش افراد برای دستیابی به قدرت هستیم و یاور اکرم هم برای پیشرفت و دستیابی به قدرت در تلاش است؛ خوش رقصی میکند و سعی دارد خود را به خان و کدخدا معرفی کند. همین رویکرد او باعث میشود که اتفاقاتی هم برایش رخ دهد. به نظر من یاور اکرم یک شخصیت خاکستری است که در کنار خشونت و قدرتطلبیاش خود را محق نیز میداند. یاور اکرم شخصیتی است که میتوانست بیشتر از این دیده شود اما به دلیل افتادن من از روی اسب و آسیبی که دیدم، نقشم کمرنگتر شد.
وی افزود: من ماهها نمیتوانستم راه بروم اما پس از اتفاقی که رخ داد بازهم جلوی دوربین رفتم و با همین پای آسیبدیده سوار اسب شدم. حرفه ما بر خلاف تعریفی که در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد واقعاً یک حرفه بیرحم است؛ من در حالی سوار اسب میشدم که پزشک به من تأکید کرده بود حتی قدم هم نزنم و این کار باعث شد که آسیب وارد شده به پای من بیشتر و روند درمان طولانیتر شود.
بازیگر فیلم سینمایی «واکنش پنجم» در پایان گفت: به طور کل باید بگویم واقعاً زحمات زیادی برای ساخت این سریال کشیده شد و به دلایل مختلف نسبت به دیگر سریالهای امروز تلویزیون که معمولاً سعی میشود سریالها به دلیل خط قرمزهای بسیار زیاد در فضای محدود یک یا چند لوکیشن محدود ساخته شوند، اثر با کیفیتتری است. سریال «آتش و باد» در نوروز و ماه رمضان پخش شد که فرصت خوبی برای دیده شدن است اما متأسفانه در جامعه بازخورد چندانی نمیبینم و این برای ما موجب تأسف است چراکه نسبت به زحمتی که برای این سریال کشیده شد به دلیل عدم تبلیغات مناسب و بسیاری مسائل این این میزان مخاطب بسیار اندک است.