صدابردار فیلم در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
«در آغوش درخت» مخاطب خود را در میان خانوادهها پیدا میکند/ چالشهای کار در طبیعت بسیار است
مسیح حدپورسراج با اشاره به اینکه «در آغوش درخت» روایتگر داستانی خانوادگی است تأکید کرد: این فیلم مخاطب خود را در میان خانوادهها پیدا میکند
مسیح حدپورسراج صدابردار فیلم سینمایی «در آغوش درخت»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به اینکه «در آغوش درخت» اثریست که در طبیعت میگذرد و یک داستان لطیف خانوادگی را روایت میکند، درباره تمایز این اثر با دیگر آثاری که تاکنون کار کرده است، اظهار کرد: من معمولا فیلمنامه را دریافت و مطالعه میکنم و بعد طی جلسه حضوری با کارگردان گپ میزنم یعنی ترجیح میدهم حضورا با افرادی که میخواهم کار کنم، ملاقات کنم تا اینکه تلفنی با آنها آشنا شوم.
وی ادامه داد: اما این اتفاق درباره بابک لطفی خواجه پاشا کارگردان «در آغوش درخت» رخ نداد یعنی نسخهای برای من ارسال نشد و پیش از پذیرفتن کار، فیلمساز را ملاقات نکردم چراکه او در شهر ارومیه بود. به یاد دارم کارگردان فیلم سه قطعه موسیقی آرامبخش برایم فرستاد و از من خواست به آنها گوش کنم.
صدابردار فیلم سینمایی «در آغوش درخت» یادآور شد: سپس به صورت تلفنی و به مدت 30 دقیقه فیلمنامه را با جزئیات کامل برایم روایت کرد؛ به گونهای که به خوبی توانستم به تصویر چیزی که روایت کرد، برسم. ناگفته نماند باتوجه به اینکه قرار بود فیلمی لطیف کار کنم، انگیزهام بیش از پیش برای شروع فیلمبرداری بیشتر شد. همچنین یکی از دلایلی که دوست داشتم در این پروژه باشم، حضور همکارانم در «موقعیت مهدی» از جمله امیر زاغری، حسین جمشیدیگوهری و ایمان کرمیان بود که بعد از ماهها کار کردن در شرایط سخت، تبدیل به دوستان صمیمی شدهایم.
حدپورسراج در ادامه با بیان اینکه اگر صدابردار هنگام انتخاب لوکیشنها با گروه همراه شود، میتواند پیش از وقوع هر اتفاقی اخطار بدهد تا آسیب کمتری به تولید و صدابرداری وارد شود، اظهار کرد: معمولا در پروژههای زیادی این اتفاق رخ نمیدهد که فیلمسازان، صدابردار را هنگام انتخاب لوکیشن با خود ببرند. اگر این اتفاق هم رخ بدهد، میگویند ما این لوکیشن را انتخاب کردیم و از هر آنچه تاکنون دیدیم، بهتر است اما مشکلاتی هم دارد. شما چه کاری میتوانید انجام دهید.
وی یادآور شد: اما در این فیلم به من گفته شد اگر نیاز است به دوستان در انتخاب لوکیشن کمک کنم. باتوجه به شناختی که نسبت به کارگردان «در آغوش درخت» داشتم و پیش از این با وی در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» همکار بودم، میدانستم که نسبت به صدا حساس است و اصطلاحا گوشهایش تربیت شده است برای اینکه چه چیزهایی برای دریافت صدای خوب میتواند مزاحمت ایجاد کند.
صدابردار فیلم سینمایی «در آغوش درخت» توضیح داد: به یاد دارم از یک آبشار بازدید کردیم که لوکیشن سکانس پایانی فیلم و چند سکانس دیگر است که در نسخه نهایی حذف شده است. بابک لطفی سر این لوکیشن به شوخی به من گفت که بار زیادی از دیالوگها را اینجا گذاشته و من را برای کار انتخاب کرده است تا بتوانم صدای خوب بگیرم. گفتم اسم من مسیح است اما معجزهای ندارم.
حدپورسراج درباره تفاوتهای کار در شهر ارومیه عنوان کرد: من بیش از آنکه در جغرافیایی که در آن بدنیا آمدم (خوزستان) و بدان تعلق دارم، در ارومیه کار کردهام و کار برای من در آن منطقه غریب نیست یعنی با شرایط آبوهوایی و اقلیمش آشنا هستم. از سوی دیگر دوستان تُرک زبان من که اهل آن جغرافیا هستند، در دو دسته میگنجند؛ عزیزانی که وقتی به آنها میگویم این اتفاق برای کار من مضر و بهتر است انجام نشود، میگویند نه و باید این کار را انجام دهیم. دوستان دیگری دارم که میگویند باید هر آن چیزی که صدابردار احتیاج دارد، انجام دهیم.
وی ادامه داد: بابک لطفی جزو دسته دوم است. او در جایی که شرایط میبایست به گونهای پیش میرفت که نیاز بود، شرایط را برای من فراهم میکرد یعنی بعضا نوع میزانسن و بازی گرفتن از بازیهایش را تغییر میداد و خوشبختانه نتیجهاش هم خوب بود. میتوانم بگویم این مساله یکی از نقاط قوت این پروژه بود. البته من همیشه این پیش فرض را دارم و در خود نهادینه کردهام برای اینکه صدای خوب دریافت کنم تا جایی که بشود، چیزی را در صحنه تغییر ندهم اما برخی مواقع دیگر راهی وجود ندارد و آنجاست که از تیم سازنده درخواست میکنیم تغییراتی اتفاق بیفتد.
صدابردار «در آغوش درخت» معتقدست این فیلم سینمایی اثری داستانی و روان دارد که نمیخواهد ادعا کند و بگوید چه ویژگیها دارد. همچنین همه موارد در خدمت داستان، صحنه، صدابرداری، فیلمبرداری، موسیقی و... است و از فیلم بیرون نمیزند که بتواند قصه خوبی را تعریف کند. به نظر این فیلم میتواند در بین خانواده مخاطبش را پیدا کند و تاثیرش را بگذارد.
حدپورسراج با اشاره به چالشهای صدابرداری این فیلم سینمایی عنوان کرد: همان ابتدا به من گفتند که قرار است در طبیعت کنیم و از آن مهمتر بازیگران کودکی داریم که بیشترین بازی را دارند و تا به حال جلوی دوربین نرفتند. این مساله چالش بزرگی بود اما من به دلیل اینکه پیشتر در سینمای کودک فعالیت داشتم، میتوانستم از پس کار بربیایم اما شرطش این بود که بایدها و نبایدها را کنار بگذارم و تلاشم کنم که در روند فیلمبرداری خلائی ایجاد نشود.
وی ادامه داد: همچنین وقتی قرار است اثری در طبیعت کار شود، قطعا آفتاب حرکت میکند، وزش باد داریم و... که همه این موارد منبع صوتی اضافه یا مزاحم است برای گرفتن صدای خوب است. پس باید راهکاری برای جلوگیری از این اتفاق پیدا میکردیم تا صدای خوب بگیریم. لازم است بگویم جاهایی بود که به دلیل حجم زیاد باد نمیتوانستیم کار کنیم.
صدابردار «در آغوش درخت» تصریح کرد: از جمله سکانسهای سختی که ما داشتیم، گرفتن صدا در مزرعه ماهی بود که ای کاش نمای باز داشتیم. در این سکانس پمپ آب باید کار میکرد و در چرخش میبود تا ماهیها نمیرند و همزمان بچهها بازی داشتند که پُر از دیالوگ بود. سکانس سخت دیگر برای ما مربوط به قسمتی میشود که مارال بنیآدم توی آب میپرد. در این سکانس از میکروفن بیسیم خود گذشتیم و گفتیم یا میسوزد یا میماند. چراکه ما نمیتوانستیم همزمان از میکروفن بوم استفاده کنیم، لنز هم تله بود، محدودیت استفاده از صدابردار هم داشتیم. در بسیاری از مواقع نمیتوانیم در لحظه صدای خوبی را دریافت کنیم پس بازسازی میکنیم اما برای این سکانس بازسازی غیرممکن و دچار چالش شدیم.
حدپورسراج با بیان اینکه در اثری که بیشتر اطلاعات به وسیله دیالوگ به فرد داده میشود تا تصویر، باید بُعد را کنار گذاشت، مطرح کرد: منظور این است که بیننده به واسطه صداهایی که در اطراف وجود دارد، نباید با خود بگوید که بازیگر چه گفت. در بسیاری مواقع هم فرد دیالوگ میگوید اما جلو برنده داستان نیست، اینجا لازم است پرسپکتیو صدا رعایت شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ما در فیلم «در آغوش درخت» سعی کردیم هر جایی که اطلاعاتی به مخاطب از طریق دیالوگ داده میشود، بخش زیباییشناسی را کنار بگذاریم و اطلاعات را صریحتر به بیننده برسانیم. همچنین و به عنوان مثال در سکانسی که خانمها گیاهان دارویی را میچینند، صدای فضای اطراف را بیشتر میشنویم. این نکتهای بود که با بابک لطفی صحبت کردیم و بدان رسیدیم.