«بیلن دانا» هلهلهای که رشته کوه زاگرس سالهاست از آن خالی است
یکی از ویژگیهای «بیلن دانا» این است که در فصل زمستان و اوج سرما برگزار میشود این درحالی است که معمولا مناسک و آیینهای اقوام مختلف در فصولی غیر از زمستان برگزار میشوند. همین موضوع باعث شده «بیلن دانا» در میان انواع رسوم و آیینها از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آیینها و مناسک قومی بخشی از فرهنگ کهن ایرانیان است که قرنها قبل توسط عامه مردم و بزرگان اقوام بر اساس مناسبات و اتفاقات مختلف ایجاده شده است. البته که اقلیم و شرایط جغرافیایی نیز یکی از مهمترین مولفههایی است که آیینها و رسوم قومی مذهبی و ملی را رقم زده است. این تنوع اقلیمی شاید مهمترین مولفهای است که کشور ما از آن برخوردار است و بر امور مختلف مردم هر قوم تاثیر بسیار داشته است؛ این تنوع عنصر مهمی است که اغلب کشورها فاقد آن هستند. در ادامه همین تنوع اقلیمی و قومی است که آیینهای ملی و مذهبی و آیینی در هر منطقه از ایران رقم خورده است. خروجی بارز همه این ویژگیها موسیقی نواحی مختلف کشور است که ردپای آن یا حداقل بخشی از آن در مراسم و آیینهای مناسبتیِ قومی وجود دارد و قابل لمس است.
خراسان، سیستان و بلوچستان، بندر ترکمن، گلستان، کردستان، کرمانشاه، گیلان، بوشهر، مازندران و بسیاری از شهرها و استانهای کشور دارای موسیقیهای شناسنامهداری هستند که این هویت بر آیین و مناسک آنها هم تاثیر گذاشته است. اما اگر امروز به مناطق مختلف کشور برویم و با اقوام مختلف نشست و برخاست کنیم اثری از آن همه آیین و مراسم نخواهیم دید زیرا بسیاری از آنها به دلایل مختلف طی سالهای متمادی نادیده گرفته شده و در نهایت فراموش شدهاند.
یکی از آسیبهای مهمی که بیتوجهی و فراموشی این آیینها در پی خواهد داشت تصاحب معنوی هنرها و مناسک و آیینهای مربوط به آنهاست. چه بسا اینکه طی این سالها بارها این اتفاق رخ داده و از دست مسئولان هم کاری ساخته نبوده است. ثبت میراث ملموس و ناملموس جهانی هنرها و تصاحب معنوی شخصیتهای برجسته ایرانی توسط کشورهای همسایه تنها یک نمونه از این آسیبهاست که بارها با آنها مواجه بودهایم و احتیاجی به مثال هم ندارد.
در میان مناطق مختلف کشور کردستان و کرمانشاه را در رابطه با برخی سازها و نواها قطب موسیقی کشور میدانند. به طور مثال دف و تنبور سازهایی آیینی هستند که گذشته و پیشینه آنها به این دو منطقه میرسد. البته که این دو ساز مانند دیگر سازهای مناطق دیگر طی مراتبی دشوار و به مدد تلاش بزرگان آن شهری شدهاند و از حصار خانقاها و جمخانهها به موسیقیهای دیگر راه یافتهاند. جدا از این موضوع کردها مانند اهالی اقوام دیگر در مناسبات مختلف آیینها و مناسکی دارند که برخی از آنها هنوز هم در مقاطع مشخصی از سال برگزار میشوند.
ثبت ملی یکی از مناسک مهم کردها به عنوان میراث ناملموس
یکی از رسومی که در میان کردهای غرب کشورو شهرهای کردنشین آذربایجان غربی بسیار مورد توجه است، «بیلن دانا» نام دارد. این سنت زمستانی به تازگی در میان لیست آثار و مولفههای با اهمیت منطقه قرار گرفته و قرار است در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت ملی برسد.
معاون فرهنگی هنری میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی هشتم دیماه این خبر را اعلام کرده و گفته است پرونده آیین «بیلن دانا» مربوط به جنوب این استان به همراه چهار مورد دیگر برای ثبت ملی درنظر گرفته شده است. او تاکید کرده با ثبت پنج اثر فوق، تعداد آثار استان در فهرست میراث ناملموس ملی به ۸۷ اثر میرسد.
«بیلن دانا» آن زمان که بیش از حال مورد توجه بود!
«بیلن دانا» چیست؟
گفته میشود دیرزمانی هلهله و هیاهوی جشن بیلن دانا در کوههای زاگرس طنین انداز میشد. با آنکه امروز بعد از گذرزمان چراغ پرفروغ این جشن رو به خاموشی گراییده است اما هنوز این مراسم در برخی روستاهای نقطه صفر مرزی سردشت با اندک تغییراتی در شیوه وفرم، هر سال برگزار میشود.
«بیلن دانا» در زبان کردی، به معنی گذاشتن بیل روی زمین است! این سنت دیرینه را یکی از قدیمیترین جشنها و آیینهای مهاباد و سایر شهرستان کردستان میدانند. به طور کلی «بیلن دانا» در میان کردهای کردستان و آذربایجان غربی مورد توجه است و محدود به منطقهای خاص نیست.
یکی از ویژگیهای «بیلن دانا» این است که در فصل زمستان و اوج سرما برگزار میشود این درحالی است که معمولا مناسک و آیینهای اقوام مختلف در فصولی غیر از زمستان برگزار میشوند. همین موضوع باعث شده «بیلن دانا» در میان انواع رسوم و آیینها از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
«بیلن دانا» در وسط زمستان یعنی روزهای چهاردهم و پانزدهم اسفندماه هرسال برگزار میشود. دلیل انتخاب این مقطع از سال برای برگزاری این رویداد فرهنگی، تغییر آب و هوا و گرم شدن تدریجی زمین است. اگر بخواهیم از ماهیت کلی این گونه آیینی تعریفی ارائه دهیم باید آن را شکرگزاری مردمان کرد بدانیم. آنها با تجدید دوباره حیات و طبیعت برای تلاش و کشت و کار یا دامداری و مشاغل مرتبط دیگر آماده میشوند.
اما یکی از اتفاقاتی که باعث ماندگاری آیینهای کهن و باستانی میشود ثبت و ضبط آنهاست. به هر حال با توجه به آنکه آیین «بیلن دانا» قدمتی چند هزارساله دارد، لازم است مسئولان فرهنگی بخشهای مهمی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی برای حفظ چگونگی برگزاری اقدام به تصویربرداری از مراسم کنند. متاسفانه فیلمی از نحوه برگزاری آیین کهن «بیلن دانا» در رسانههای رسمی منتشر نشده است و در نهایت اینکه به انتشار چند عکس از این آیین «بیلن دانا» در فضای مجازی اکتفا شده که آنها هم کیفیت های پایینی دارند!
آیین شکرگزاری
محل برگزاری مراسم «بیلن دانا» میدانهای اصلی روستاهاست. برگزارکنندگان یک یا چند روز قبل به جمعآوری هیزمهای بسیار میپردازند و آنها را برای آتش زدن در مکانی معین آماده میکنند. اما این همه ماجرا نیست و مراسم تنها به روشن کردن آتش ختم نمیشود. روستاییان با جمعآوری «گوشت»، «آب»، «نان» و «بلوط» هرکدام از آنها را جداگانه روی چوبی بلند مانند پارو نصب کرده و در چهارگوشه آتش میگذارند. با این حساب اگر بگوییم «بیلن دانا» مراسمی نمادین است بیراه نگفتهایم.
آن زمان که خورشید در میانه آسمان قرار میگیرد زمان روشن کردن آتش است و دستور آن را پیر روستا صادر میکند. آتش در «بیلن دانا» مولفهای بسیار مهم است و نماد زندگی محسوب میشود. پس از دستور بزرگ یا پیر روستا، این مراسم بهترین سوارکار منطقه همراه با مشعلی که در دست دارد به تاخت سمت روستا میرود و با آتش هیزمها را میگیراند و در ادامه جشن شروع میشود.
در «بیلن دانا» گوشت نشانه و نمادی از دام و احشام است. «آب» نماد پرآبی و برکت است و «نان» هم سمبولی برای افزایش رزق و روزی روستایان است. موضوع جالب درباره درخت وحشی بلوط این است که میوه آن نماد محصولات جنگلی است و روستاییان برای شکرگذاری و طلب ازیاد آن از معبود طلب برکت میکنند. پس از روشن کردن آتش موسیقی و نواهای حماسی شروع میشود و در ادامه جوانان روستا با «هلهپرهکی» و پایکوبی میپردازند. «هلهپرهکی» نوعی آیین حماسی است که فارس زبانها از آن به عنوان رقص کردی یاد میکنند.
این رویداد فرهنگی و آیینی تا آن زمان که یکی از چوبها یا پاروهایی که در آتش قرار شدهاند به سمتی خم شوند و در شرف افتادن قرار گیرند، برگزار میشود. طبق باور اهالی، این پارو به سوی هر کدام از عناصری که در چهار گوشه آتش قرار داده شده است، بیفتد، نشانه ازدیاد آن نوع معیشت در سال آینده خواهد بود.
روش دیگر این است که سوارکار پس از روشن کردن آتش و گیراندن هیزمها، سمت آنها چوبهایی را پرتاب میکند. در این میان هر پارو یا چوبی که زودتر بیفتند نشانه فراوانی عنصر (گوشت، آب، نان و بلوط) نصب شده روی آن است.
وجوه مختلف آیین «بیلن دانا»
اهالی شهرهایی چون سردشت و مهاباد و روستاهای تابعه جشن «بیلن دانا» را به طور کلی دارای دو وجه میدانند: وجه اول آن اقتصادی است که میتوان به ارتباط آن با دامداری اشاره کرد؛ زیرا طی مراسم «بیلن دانا» ساکنان روستاهای مرزی (چون سردشت) با زغال و چوب نیمهسوخته که درباور مردم این منطقه به عنوان یک ضدعفونیکننده شناخته میشود آغل و طویله احشام را گندزدایی و پیراسته میکنند. جنبه دوم آیین «بیلن دانا» بخش اجتماعی آن است که در واقع در پروسه برگزاری این آیین، فرهنگ زیبای بخشش و گذشت پدیدار میشود، به این صورت که در این روز هر کسی که اختلافی یا درگیری قومی، طایفهیی یا غیره داشته باشد و بر سر این اختلاف با هم قهر باشند در طول زمان برگزاری این جشن دلها را از هم پاک میکنند و با مراجعه به منزل یکدیگر از همدیگر طلب حلالیت، بخشش و آشتی میکنند و هردو طرف با خلوص نیت بدون هیچ واسطهیی همدیگر را در بغل میگیرند و از خطاهای انسانی میگذرند و به تخاصم و دشمنی به میمنت این جشن پایان میدهند.
قدمت آیین «بیلن دانا» چقدر است؟
درباره پیشینه دقیق «بیلن دانا» تا امروز پژوهشهای منسجم و جدی صورت نگرفته است اما این آیین متشکل از عناصر خرد و کلان در دورانی ایجاد شده که اقتصاد دامداری و مقوله فئودالیسم اقتصادی کشاورزی مطرح بوده است. از سویی دیگر بر اساس گفتهها و تحقیقات مورخان و متخصصان عرصه فرهنگ زاگرس یکی از مناطقی است که اهالی آن موفق به اهلی کردن دامهای سبک و سنگین شدهاند. این نظریه گویای این است که جشن «بیلن دانا» حدود سه تا چهارسال پیش از میلاد قدمت دارد.