خبرگزاری کار ایران

علیرضا قاسم‌خان مطرح کرد:

ما به گذشته خود بی‌وفا هستیم/ پهلوی علاقه‌ای به نمایش‌های مذهبی نداشت/ تأثیر تکیه دولت در فرهنگ و هنر معاصر ایران غیرقابل انکار است

ما به گذشته خود بی‌وفا هستیم/ پهلوی علاقه‌ای به نمایش‌های مذهبی نداشت/ تأثیر تکیه دولت در فرهنگ و هنر معاصر ایران غیرقابل انکار است
کد خبر : ۱۲۶۲۶۱۹

علیرضا قاسم‌خان معتقد است: حکومت پهلوی علاقه‌ای به نمایش‌های مذهبی نداشت و به همین دلیل در دوران این حکومت، تعزیه‌خوانی‌ها حیات خود را به شکل دیگری در بین مردم ادامه داد.

علیرضا قاسم‌خان کارگردان مستند «تکیه دولت» که این روزها به تازگی از پلتفرم هاشور به صورت آنلاین اکران شده، درباره کارکرد امروزی مستندی چون «تکیه دولت» گفت: یکی از نویسندگان بزرگ تاریخ در غرب می‌گوید که تاریخ اساساً چیزی مربوط به گذشته نیست، تاریخ اتفاقاً مربوط به امروز ما است. آنچه که من در ساخت «تکیه دولت» به آن توجه داشتم در واقع نوعی نگاه به تاریخ است تا ببینیم گذشته در امروز ما چه تأثیری می‌تواند داشته باشد.

قاسم‌خان خاطرنشان کرد: در دوره حکومت ناصرالدین شاه در تهران بنایی برای اجرای نمایش تعزیه ساخته شده است اما در کنار این بنا بحث‌هایی درباره رفتار و روابط اجتماعی، تأثیر آن بر آواز و موسیقی، نمایش و در نهایت دیگر حوزه‌های اجتماعی و سیاسی شکل گرفت. ما با بنایی روبرو هستیم که در ابعاد مختلف هنری و اجتماعی نقشی مهم ایفا می‌کرده است. از نظر من شناخت، درک و فهم ما از روابطی که در این مکان تاریخی برقرار بوده می‌تواند به ما کمک کند تا گوشه‌ای از تاریخ‌مان را بازنمایی و بازشناسی کنیم.

این کارگردان درباره تحلیل و بررسی‌های صورت گرفته در این مستند گفت: هر وقت که قرار باشد درباره یک بنای تاریخی، کتاب یا یک پدیده تاریخی تحقیق کنید، آثاری از آن وجود دارد که می‌توانید به آن رجوع کنید اما برای ساخت مستند «تکیه دولت»، امروز از مکان تاریخی مد نظر ما هیچ نشانی وجود ندارد و ما فقط به اسناد دسترسی داشتیم. این اسناد در طی مراحل تحقیق و پژوهش خود را نشان می‌دهند، اگر پژوهش ما زنده باشد شبیه یک درخت است که محوری اساسی دارد و حواشی در ارتباط با اصل همچون شاخ و برگ‌های این درخت به مرور جلوه‌گر می‌شوند و تحلیل و بررسی ما را شکل می‌دهند.

وی افزود: سال ۱۳۸۳ در آلبوم‌خانه کاخ گلستان برای پروژه‌ای مطالعه می‌کردم که به عکس‌های تعزیه ایران رسیدم، این عکس‌ها در کتابی با عنوان «شبیه و آینه: مجموعه عکس‌های تعزیه ایران در دوره قاجار» چاپ شده‌اند و بعد از آن، تحقیقاتم در این حوزه را ادامه دادم و متوجه شدم بنای تکیه دولت تنها در حوزه نمایش ایرانی تأثیرگذار نبوده بلکه در حوزه معماری، سیاست و مسائل اجتماعی نیز تأثیراتی جدی داشته است. به عنوان مثال در دوره پهلوی اول، اولین مجلس سربازگیری به شیوه جدید در ارتش ایران در این مکان اتفاق می‌افتد، یا مجلس موسسان هم در اینجا اتفاق می‌افتد و این نشان می‌دهد که این بنا در حوزه اجتماعی و سیاسی هم نقش داشته و نمی‌توان آن را بنایی ساده دانست. اشکالات و ایراداتی که درباره این بنا به وجود آمده را سعی کردیم جمع‌آوری و معنادار کنیم و مجموعه تحلیل‌ها درباره آن را به عنوان یک اثر سیاسی و تاریخی ارائه دهیم.

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: وقتی ناصرالدین شاه کشته می‌شود، به فاصله ۴۰ روز بعد یک تعزیه ساخته می‌شود، این نشان می‌دهد که تئاتر در زندگی مردم نقشی جدی دارد. من قصد کنایه زدن به هیچ سیاستی نداشتم و فقط یک واقعه تاریخی را روایت کردم اما وقتی ما با چنین پدیده‌ای روبرو هستیم که در گذشته در زندگی مردم تا این حد نقشی زنده و پویا داشته، باید بررسی کنیم تا ببینیم چرا امروز هنر نمایش آن جایگاه خود را به طور کل از دست داده است.

وی افزود: برای تحلیل این اتفاق به برخی مسائل در این فیلم اشاره می‌شود. به عنوان مثال در دوره مشروطه کاملاً مشخص است که سردمداران این جریان، علاقه‌ای به تئاتر مذهبی یا همان تعزیه‌خوانی نداشتند و در مستند هم می‌بینیم که معین‌البکا هم در نامه‌اش تأکید دارد که ما را اذیت می‌کنند و سر سازش ندارند. این شروعی بر خارج شدن هنر نمایش و به خصوص نمایش مذهبی از زندگی و جامعه است، پس از این اتفاق نمایش مذهبی حیات خود را در بین مردم و به خصوص روستاها ادامه می‌دهد و به شکلی که امروز شاهد هستیم به نسل امروز ما می‌رسد. به طوری که می‌بینیم امروز تعزیه‌خوانی تنها در ایام محرم آن هم توسط عده‌ای اندک اجرا می‌شود و برخی به دیدن آن می‌نشینند و در واقع نقشش در زندگی ما بسیار کمرنگ شده است. وقتی ما از فرهنگ ایرانی- اسلامی حرف می‌زنیم، جلوه‌اش در نمایشنامه‌ها، معماری و موسیقی ایرانی است. وقتی همه سعی می‌کنند بنایی چون تکیه دولت را از بین ببرند قطعاً در تحلیل و کشف این فرهنگ هم دچار مشکل می‌شویم.

این کارگردان تصریح کرد: اگر بنای تکیه دولت امروز وجود داشت در جذب توریست، اجرای نمایش و… نقشی پر رنگ و سازنده داشت، همانطور که در همه جای دنیا با آثار باستانی‌شان رفتار دیگری دارند، آن آثار را تازه‌سازی می‌کنند و از آن استفاده امروزی دارند. اگر بنای تکیه دولت وجود داشت، امروز می‌شد از این بنا به عنوان موزه تئاتر ایران یا مکانی برای تحقیق درباره معماری ایرانی استفاده کرد.

وی با حسرت‌آمیز خواندن نابودی بنای تکیه دولت گفت: ما ملتی هستیم که به راحتی آثار تاریخی خود را از بین می‌بریم، به گذشته خود بی‌وفا هستیم و آن را نادیده می‌گیریم. در این مستند این سوال هم مطرح می‌شود که چرا ما اینگونه هستیم.

قاسم‌خان درباره دلیل تخریب تکیه دولت گفت: من به دلیل قانع کننده‌ای درباره دلیل تخریب بنای تکیه دولت نرسیدم اما به نظر می‌رسد که پهلوی اول نسبت به بناهای تاریخی قاجار حساسیت داشت و به همین دلیل دست به تخریب و نابودی این آثار می‌زد. به عنوان مثال می‌توان به دروازه‌های شهر تهران اشاره کرد، این آثار می‌توانستند به عنوان زیبایی‌های این شهر باقی بمانند اما در نابود کردن بناهای تاریخی دوران قاجار عناد حکومت پهلوی کاملاً مشهود است. در صد سال گذشته گفته می‌شد دلیل تخریب تکیه دولت، ساخت ساختمان بانک ملی است اما با نگاهی به نقشه‌ها و طبق نظر باستان‌شناسان اصلاً بانک ملی در جای دیگری ساخته شده و اصلاً نیازی به نابودی این بنای تاریخی نبود. من دلیل قانع‌کننده‌ای برای تخریب این بنا پیدا نکردم.

وی افزود: اینکه تکیه دولت نشانی از حکومت قاجار بوده می‌تواند یکی از دلایل تخریب آن باشد و نکته دیگر به این موضوع مربوط می‌شود که اساساً وقتی ما به سمت مدرنیزم حرکت می‌کنیم، تصور بر این است که با از بین بردن جلوه‌های گذشته زودتر به آن می‌رسیم. این در حالی است که در دوره ناصری و به طور کل در دوران قاجار نمایش‌های مذهبی به قدری صاحب عظمت و اهمیت بودند که مثلاً برای شیر تعزیه از باغ‌وحش دوشان‌تپه شیر واقعی را به تکیه دولت می‌آوردند تا شکوه نمایش را بالا ببرند و همین مسئله را در فیلم هم شاهد هستیم.

این کارگردان درباره برخورد مشروطه‌خواهان و حکومت پهلوی با نمایش مذهبی اظهار داشت: در دوران مشروطه ما با نمایشنامه‌های فرنگی آشنا می‌شویم، متن‌هایی از نویسندگان غربی ترجمه می‌شوند و در حکومت پهلوی هم هیچ مشکلی با هنر نمایش وجود ندارد و آن‌ها مشکل اصلی‌شان با نمایش مذهبی است. به عنوان مثال در دروازه تهران که در جنوب میدان مشق است، نقاره‌نوازی می‌کردند و در اوایل دوره پهلوی، دستور داده می‌شود که این نقاره‌نوازی‌ها تعطیل شود چرا که آن را شکل عقب‌افتاده‌ای برای این شهر رو به نوگرایی می‌دانند. در واقع آن زمان با نمایش غربی مشکلی وجود ندارد، در دوران مشروطه نمایش‌های غربی کار می‌شدند اما حساسیت‌ها در اواخر قاجار و دوران پهلوی نسبت به نمایش‌های مذهبی به وجود می‌آید و سعی می‌کنند این شکل را کنار بگذارند و این هم می‌تواند دلیلی بر نابودی بنای تاریخی تکیه دولت توسط حکومت پهلوی باشد.

قاسم‌خان درباره ساخت فیلم سینمایی با موضوع «تکیه دولت» گفت: شنیده‌ام که حسن هدایت قصد دارد فیلم یا سریالی با این موضوع بسازد. او فیلمسازی آگاه به تاریخ است و ماجرای تکیه دولت هم می‌تواند قصه‌هایی در خود داشته باشد که در قالب یک فیلم سینمایی جذاب باشد. چندی پیش شنیدم تلاش‌هایی برای ساخت نمونه‌ای از تکیه دولت در شهرک سینمایی برای ساخت اثری تاریخی درباره آن صورت گرفته اما تا امروز اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده است. قطعاً داستان‌هایی می‌توان درباره این برهه تاریخی مربوط به این مکان در قالب فیلم سینمایی و سریال تعریف کرد اما مسئله مدنظر من درباره این بنای تاریخی پژوهش علمی بود که این بنا چگونه به وجود آمده و چگونه به نابودی رسیده است.

کارگردان مستند «تکیه دولت» در ادامه درباره استفاده از تصاویر آرشیوی اظهار داشت: من سعی کردم هر حرفی که می‌زنم، تصویرش را هم پیدا کنم اما در برخی مواقع تصاویری مربوط به آنچه که تعریف کردیم پیدا نشد و اصلاً وجود نداشت و به همین دلیل مجبور به معادل‌سازی شدیم. به عنوان مثال در مورد ماجرای منجنیق هیچ عکسی وجود ندارد و ما مجبور شدیم به نوعی این تصاویر را بازسازی کنیم.

قاسم‌خان در پایان گفت: امیدوارم نگاه به تاریخ ایران در فیلم‌های مستند با توجه به وقایع و حقایق تاریخی بیشتر شود، مستندسازهای ما در جهت آگاه‌سازی جامعه نسبت به گذشته خود می‌توانند نقشی جدی داشته باشند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز