مدیر خانه مستند در گفتوگو با ایلنا:
مستندهای خلاف جریان هم تولید کردیم اما دیده نشدند/ اوج نباشد ۷۰ درصد تولیدمان میخوابد/ خیز برداشتهایم تا کار اولیها را جذب کنیم/ "ویاو دی" خودمان را راهاندازی میکنیم
تهیهکننده مستند «۷۲ ساعت» میگوید: ابتدا آنقدر اوج به ما سفارش کار میداد که فرصت نمیکردیم با دیگر سازمانها همکاری کنیم. او با بیان این مطلب که در جهت حمایت از فیلم اولیها قدم برمیداریم، از راهاندازی پلتفرم نمایش آنلاین برای دیده شدن محصولات خود خبر میدهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مهدی مطهر (تهیهکننده و مستندساز سینما) که سالهاست در خانه مستند به عنوان مدیر مجموعه فعالیت میکند، تهیهکننده آثاری از جمله «۷۲ ساعت»، «موج شکن»، «ناقوس دریا»، «حلب دریا ندارد»، «مهین»، «آقا مرتضی» و… بوده است. مستند «۷۲ ساعت» اثر مهدی مطهر با سرمایهگذاری سازمان هنری و رسانهای اوج به تازگی پخش خود را آغاز کرده و روایتی از سردار قاسم سلیمانی است. همین موضوع بهانهای شد تا با این مستندساز و سروش موسوی (مدیر تبلیغات خانه مستند)، گفتگو کنیم که در ادامه میخوانید:
شاید بهتر باشد در ابتدا تکلیف را مشخص کنید که شما دقیقا از کجا بودجه میگیرید و وابسته به کدام نهاد هستید؟ آیا خانه مستند صرفاً با سازمان هنری رسانهای اوج کار میکند و زیرمجموعه این سازمان است؟
خانه مستند مجموعه کاملا خصوصی است و سازمان هنری رسانهای اوج بهترین سرمایهگذار ماست. اگر این سازمان نباشد کارهای ما ممکن است از ۷۰ تولیدی در سال به ۲۰ الی ۳۰ تولیدی برسد؛ اما چراغ خانه مستند خاموش نمیشود. همین اکنون ما با صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قوه قضاییه، سایپا، کمیته امداد و وزارت نفت کار میکنیم اما اینکه خانه مستند برای سازمان هنری رسانهای اوج است، در اذهان شکل گرفته است. آن هم به دلایلی است که، اولاً سالهای گذشته این موسسه یک خانه مستند با مسئولیت سلیم غفوری داشت، دوماً رابطه ما با سازمان هنری و رسانهای اوج بسیار خوب است و این تفکر در ذهن دیگران شکل میگیرد، سوماً اشتباه ما این بود که جای همکاری با دیگران سازمانها، همه کارها را در ابتدا با این سازمان پیش بردیم. البته منظور این نیست که سازمان هنری و رسانهای اوج سفارش دهنده بدی است.
برخی از فیلمهای بلند مانند «منصور» به عنوان شخص حقیقی هم کار تهیه و تولیدش را با سازمان هنری و رسانهای اوج به انجام رساندهاند.
خیر، «منصور» سفارش سازمان هنری و رسانهای اوج نیست. سیاوش سرمدی به عنوان طراح ایده طرح این فیلم را آورد و با پیگیریهایی که داشتیم، آن را به این سازمان بردم و گفتند که ما این طرح را میخواهیم اما نویسندهای دیگر آن را بنویسد. به همین دلیل به فردی کار را به مدت ۶ ماه سپردیم اما درنهایت چیزی نبود که میخواستیم و در آخر هم سیاوش سرمدی فیلمنامه را نوشت. من هم این زمان به دنبال سرمایهگذار در کارهایم رفته بودم.
پس شما برای اثرهای خانه مستند هم جذب سرمایه میکنید؟
ما سایت داریم، طراحها را دریافت و تصویب میکنیم. در نهایت با سازمان هنری و رسانهای اوج صحبت میکنیم تا ببینیم سرمایهگذاری کدام کار را قبول میکند.
خانه مستند چقدر به کار اولیها بها میدهد؟
در یکی دو سال ابتداییِ کار خانه مستند کم تجربه بودیم و به سراغ افرادی رفتیم که تجربه بیشتری داشتند اما از سال سوم خیز برداشتیم تا مستندسازان کار اولی را جذب کنیم. مصطفی شوقی، محمدباقر شاهین، محمد ثقفی و سعیده نیکاختر کار اولشان را با ما آغاز کردند. در واقع باهم شروع کردیم و با هم اشتباه کردیم تا رشد کنیم. سال ۹۰ بود که چند نفری جمع شدیم و درباره راهاندازی شبکه افق بحث میکردیم. آن زمان مستند و برنامههایی به مدت یک سال و نیم برای آن شبکه تهیه و نگهداری میکردیم تا شبکه افق راهاندازی شود. در ابتدای تاسیس شبکه افق بیش از ۵۰ درصد تولیدات شبکه افق را مجموعه خانه مستند تولید کرده بود و نمیدانیم برای سرمایه بگوییم سازمان هنری رسانهای اوج بوده یا صدا و سیما یا شبکه افق، سرمایه را تامین میکردند اما در واقع ما با شبکه افق کار کردیم.
با این حساب، سفارشهای اولیه مجموعه خانه مستند از طرف شبکه افق بوده است؟
در ابتدا شبکه افق با سازمان هنری و رسانهای اوج یکی بود. جواد رمضاننژاد رئیس شبکه افق شد و به مرور این شبکه از مدیریت سازمان هنری و رسانهای اوج خارج شد.
ارتباط شما به جشنوارههای مستند در کشور از جمله جشنواره حقیقت چگونه بوده است؟
از دوره پنجم جشنواره سینماحقیقت تا همین دوره پانزدهم حضور داشتهام. پس از ۱۰ سال حضور مستمر، ۵ فیلم با سرمایهگذاری مستقیم خانه مستند -که صفر تا صد آن برای ما بوده- را در جشنواره داشتیم. البته ۸ فیلم هم در جشنواره حضور داشت که سرمایهگذار آن نبودیم؛ بلکه در کارهای مشاوره و یا امور دیگر دخالت داشتیم. برای مثال مهدی جبینشناس مستند بسیار خوبی به نام «ماجرای سال آخر» را داشت و یا افراد دیگری مانند میثم بابایی، فرج صالحی، سمیه کریمی و… که با هم کار مستند را شروع کردیم و اکنون از پیشرفتشان خرسند هستم. وجود فیلم و مستند بلند در هر جشنوارهای، به طور معمول افتخار بزرگی است و سالهای گذشته هم مستندهای بلند در جشنواره داشتهایم؛ اما هر دوره نهایت یک اثر بلند حضور داشته است. در پانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت دو مستند بلند داشتیم. برخی گروهها هستند که صرفاً در یک دوره خاص از جشنواره میدرخشند؛ اما سیاستگذاری ما درست بوده و در هر دوره با فیلم و مستندهای متعدد حضور داشتیم که اتفاق بسیار خوبی است.
گفتید که هنوز هم با سازمان هنری و رسانهای اوج به عنوان مرکز اصلی کار میکنید.
بله، در ابتدا گاهی آنقدر این سازمان به ما سفارش کار میداد که فرصت نمیکردیم با دیگر سازمانها همکاری کنیم. از جایی به بعد شروع به کار با موسسات و سازمانهای دیگر کردیم و این اتفاق همچنان در جریان است. با وجود تمام این صحبتها، بیشتر ۵۰ درصد از سفارشهای تولیدی ما از طرف سازمان هنری و رسانهای اوج است و برای ما هم عزیزتر از دیگر سازمانهاست. سازمان اوج از نظر طرح و برنامه سازمانی پیشرو بوده و همکاری ما با آنها کاملا مطلوب است.
از یک جایی به بعد مستندهای خانه مستند محدود به جریان فکری و حوزه بوده است. چرا؟
رسانه گاهی اوقات به برخی مستندهای ما وزن بیشتری میدهد. سال سوم این مجموعه، ما مستند «هویدا» را کار کردیم در حالیکه سازمان هنری و رسانهای اوج چندان با این اثر همسو نبود. در این جریانات ما ضعف کار را در این موضوع دیدیم که سفارش دهندهها برخی کارها را ضریب میدهند، درصورتی که ما در مجموعه خانه مستند کار ضعیف نداریم و حداقل سعی میکنیم که نسازیم. ما آثاری ساختهایم که با روایتهای تلویزیون و برخی سازمانها هم نامانوس بوده برای مثال مستندهایی درباره محیط زیست و موضوعات مختلف مانند اثرهای «تقاطع سئول»، «طیب»، «هویدا» «انرژیهای پایانپذیر»، «انتقال پایتخت» و… داریم که خلاف جریان فکری عدهای است اما این ضعف ما بوده که نتوانستیم کاری کنیم که دیده شوند. من کارهایی دارم مانند «منصور»، مهین»، «آقا مرتضی» که هر کدام در زمان خودشان بسیار دیده شدند. ما در توزیع و تبلیغ نابلد هستیم و اینکه برخی آثار چرا رسانهای میشوند، دست ما نیست. من فیلم برای یکبار پخش درست نمیکنم؛ بلکه اثری را میسازم که بارها پخش شود.
مشکل اصلی و همیشگی مستند رنج بردن از ساختار مشخص برای اکران است برای همین خیلی از مستندسازها فقط به جشنوارهها برای دیده شدن چشم دارند.
دقیقا همین طور است. البته در مجموعه خانه مستند، برای جشنواره اثر تولید نمیکنیم. به زودی ویاودی خودمان را هم راهاندازی میکنیم. در حال حاضر هم مستندها را آنلاین اکران میکنیم. اوایل امسال ما مستند «آقا مرتضی» را داشتیم که بیشترین بازخورد در فضای مجازی را داشت و خیلی از گعدههای فضای مجازی درباره تحلیل و بررسی این مستند تشکیل میشدند. در اواسط سال نیز مستند «مهین» را اکران کردیم که پربینندهترین مستند «وی اُ دیها» شد. در حال حاضر نیز مستند «۷۲ ساعت» که توانسته در فضای رسانهای مطرح شود. مجموعهای با این ویژگیها نشان از پویایی هم در حوزه تولید و هم در حوزه توزیع دارد که برنامهریزی داریم تا این روند در سال بعد هم ادامه داشته باشد.
درباره مستند «۷۲ ساعت» بگویید، پرداختن به حاج قاسم و ماجرای ترور ایشان روایت مهمی است، به نظر شما این مستند توانسته به همه اتفاقات بپردازد؟
از نظرم مستند «۷۲ ساعت» به کارگرانی مصطفی شوقی، مهمترین کار زندگی من بوده است. این مستند درباره ترور شهید قاسم سردار سلیمانی است که در حقیقت روایت سه روز پایانی زندگی ایشان را بررسی میکند. در این مستند با افراد مختلف و تاثیرگذاری مصاحبه شده است که فکر میکنم برای اولین بار منتشر میشود.
آقای موسوی شما به عنوان مسئول تبلیغات، بازریابی و ارتباطات خانه مستند چه کارهایی برای عرضه محصولان این مرکز انجام دادهاید؟
موسوی: سه ماهی میشود کارهای تبلیغات و اکران آنلاین مستندها را در سایت خانه مستند را آغاز کردهایم. در واقع اولویت پخش با سایت مجموعه خودمان است و سپس، اثرها در پلتفرمهای دیگر و تلویزیون پخش میکنیم.
اهالی مستند همیشه گلایه دارند که ما مستندهای خوبی داریم که در حوزه تبلیغات ضعف شدید دارند و همین امر موجب میشود تا دیده نشوند. از نظر شما مهمترین علت این معضل چیست؟
مهمترین علت این است؛ آنهایی که باید برای تبلیغ اثرها حرکتی انجام دهند، تنها به مستندهای خاصی توجه میکنند. مثالی برای شما میزنم. بیشترین همکاری ما با سازمان هنری و رسانهای اوج است و این سازمان تنها ۲۰ درصد از اثرها که به خط فکریاش نزدیک است را از جهت تبلیغاتی حمایت میکند. اتفاقا مستندهایی خوب ما مغفول میمانند و در نتیجه تصمیم گرفتیم تا در زمینه تبلیغات پیشرفت کنیم. اکنون در زمینه اکران آنلاین در سایت خانه مستند، چند پیشنهاد هم از جاهای دیگر داریم تا تبلیغات و اکران را برعهده باشیم و حدود ۷ ماه است که درگیر این حوزه شدهایم.
پس به فکر راهاندازی پلتفرم هستید؟
پلتفرم در دنیای مستند بسیار بحث دشواری است. مرداد ماه با یک کار شروع کردیم و اکنون در هر ماه، ۳ اثر را در جهت اکران آنلاین پیش میبریم.
اگر چند مجموعه در حوزه مستند جمع شوند و یک پلتفرم قدرتمند را تشکیل دهند، اوضاع بهتر نمیشود؟
بله حتما بهتر میشود. البته تجربه شکستخورده هم وجود دارد. مهم این است که این چرخه درست شکل بگیرد. برخی از مستندهای مجموعه خانه مستند در پلتفرمهای مختلف وجود دارند. اینکه یک پلتفرمی را راه بیندازیم و فکر کنیم موفق شدهایم، اشتباه است. در واقع باید تبلیغات باید پشت قضیه بیاید.