فخرالدین صدیقشریف:
افسانههای ایران؛ ستون فقرات فرهنگ هستند/ سریالهای تلویزیونی پشتوانههای فرهنگی کشور را نادیده گرفتهاند/ ریشههای سنتی و مذهبی ایرانیان، در تقابل باهم نیستند
فخرالدین صدیقشریف با تاکید بر اینکه «ما افسانههایی داریم که ستون فقرات یک فرهنگ است» میگوید: حلقه مفقوده فیلم و سریالهای تلویزیونی ما فراموشی ریشههایمان است. ما کشور افسانهها هستیم. سرزمین آرش و سیاوش و رستم هستیم، به پشتوانه عظیمی از حکمت و فرهنگ. نباید اینها را ندیده بگیریم. ندیده گرفتن این پشتوانه، کار درستی نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «فخرالدین صدیق شریف»، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت هنریاش را از سال ۱۳۵۰ با تئاتر آغاز کرد و از سال ۱۳۵۹ با تلهتئاتر «افسانه ماشاللهخان» به کارگردانی پرویز بشردوست وارد بازی در آثار تلویزیونی شد. او در سال ۱۳۶۷ هم با فیلم «گراند سینما» به کارگردانی حسن هدایت، نخستین تجربه سینمایی خود را پشت سرگذاشت. صدیق شریف در طی دو سال اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا در پروژههای سینمایی و تلویزیونی ظاهر نشد و آخرین سریالی که او در آن بازی داشت، «بوی باران» به کارگردانی محمود معظمی در سال ۱۳۹۸ بود که از آنتن شبکه یک سیما پخش شد. او هم اکنون در حال بازی در سریال «قصه هزار افسون» به تهیهکنندگی مهدی مولوی و کارگردانی سعید عباسی است که برای پخش از شبکه خانگی آماده میشود.
با تمام وجودم سعی میکنم شخصیت را بفهمم
صدیقشریف درباره نقشی که در سریال «قصه هزار افسون» ایفا میکند، به ایلنا گفت: من در این سریال نقش استاد پروا را بازی میکنم؛ کسی که عمر خود را صرف فرهنگ کرده است. او تمام عمر در تلاش است که افسانههای قدیمی، روایتهای کهن و سنتهای دیرین سرزمین ایران را زنده نگه دارد. اما عدهای میخواهند این داشته را از چنگ او بیرون بیاورند.
این بازیگر تئاتر و تلویزیون درباره پرداخت شخصیت در متد اکتینگ، توضیح داد: لی استراسبرگ، بنیانگذار متد اکتینگ جملهای دارد که میگوید بازیگر روح خود را در کالبد نقش میدمد. استانیسلاوسکی هم اعتقاد دارد بازیگر هیچوقت نباید با چهره، خود را بیرون بریزد، بلکه باید مسئله و موقعیت را درونی کند تا در وجود او تجلی یابد. این جوششی از درون است و وقتی که از درون بیرون میآید، ناخودآگاه روی وجوه ظاهری او هم تأثیرگذار است. من همیشه از این طریق به نقش میرسم. یعنی با تمام وجودم سعی میکنم شخصیت را بفهمم.
صدیقشریف ادامه داد: برای مثال در این سریال، تنهاییهای واقعی شخصیت استاد پروا در زندگی واقعیاش تجسم و درک کردم. با خودم فکر کردم که او در خلوت چه حس و حالی دارد وقتی حاصل یک عمر تحقیق و جستوجویش یک شبه گم میشود؟ وقتی حاصل زندگیاش نابود میشود، چه تجربهای را از سر میگذراند؟ وقتی اینها در بازیگر درونی شود، نقش را درک میکند و میتواند آن را به نمایش بگذارد.
هنر نمیتواند بدون در نظر گرفتن مخاطب راه خودش را برود
او با تاکید بر اینکه «بازیگر هر چه بیشتر درک کند که شخصیت در چه موقعیتی بوده و چه حس و حالی را از سر گذرانده است، چهرهی او هم متناسب با نقش، میمیک مناسبی پیدا میکند. و این نکته، بازی او را باورپذیر میکند.» گفت: من همیشه به این نکته توجه کردهام و به خودم حق ندادهام به مخاطبم آدرس غلط بدهم یا دروغ بگویم.
بازیگر سریال «قصه هزار افسون» درباره ملاکهایی که برای پذیرش پروژههای پیشنهادی دارد، توضیح داد: کار ما یک طرفه نیست؛ وقتی کاری را میپذیرید، حتماً قبلش به مخاطب و جامعه و سلایق ایشان فکر میکنید. اساسا عرصه هنر نمیتواند بدون در نظر گرفتن مخاطب راه خودش را برود. علاوه بر این، هنر میبایست سلایق اقشار مختلف را ببیند و پاسخ دهد. در واقع ما بایستی انواع کار را برای سلایق مختلف بسازیم، سلیقهها را پوشش دهیم و راضی نگهداریم. نه اینکه سلایق خودمان را به جامعه تحمیل کنیم.
سریالهای تلویزیونی، پشتوانههای فرهنگی کشور را نادیده گرفتهاند
صدیقشریف ادامه داد: من در انتخاب کارهایم سعی میکنم سلیقه بخش قابل توجهی از جامعه را در نظر بگیرم؛ از جمله در سریال قصه هزار افسون. فیلمنامه این اثر را که خواندم، دیدم کاری متفاوت است. در ساخت فیلم و سریال، حلقه مفقودهای که عمدتاً از رسانهی ملی پخش میشود، فراموشی ریشههایمان است. ما کشور افسانهها هستیم. سرزمین آرش و سیاوش و رستم هستیم، به پشتوانه عظیمی از حکمت و فرهنگ. نباید اینها را ندیده بگیریم. ندیده گرفتن این پشتوانه، کار درستی نیست.
او با تاکید بر اینکه «مفاخر ملی ما تا دنیا دنیاست، وجود دارند.» گفت: قصه هزار افسون با تمثیل و فانتزی، مخاطب را با افسانههای بومی و کهن ایرانزمین مواجه میکند و گوشزد میکند که این منابع غنی فرهنگی، چندان آسان به دست نیامده است، بلکه عمر زیادی برای گردآوری این مجموعههای مکتوب از مفاخر هنری صرف شده است. بنابراین قصه هزار افسون، تلنگری به کسانی است که میخواهند دستدرازی کنند و این افسانهها را به دست فراموشی بسپرند تا این اتفاق نیفتد و میگوید ما افسانههایی داریم که ستون فقرات یک فرهنگ است. از اینرو، فکر میکنم این سریال با نگاهی که دارد و ماجراهایی که دنبال میکند، بتواند نسل جوان را جذب کند و مخاطب زیادی داشته باشد.
ریشههای سنتی و مذهبی ایرانیان، در تقابل باهم نیستند
وی در پاسخ به این سوال که «علت تنزل صنعت سریالسازی ایران را در چهار، پنج دهه اخیر چه میداند و چرا دیگر شاهد سریالهای ماندگاری همچون سربهداران، هزاردستان، سلطان و شبان و... نیستیم؟» توضیح داد: مشکلی که داریم این است که آدم دلسوز برای ریشههای سنتیمان نداریم. به عنوان مثال در سریال «در چشم باد» به کارگردانی آقای مسعود جعفری جوزانی، نگاهی از زوایای مختلف به مسائل تاریخ معاصر ایران میشود. اما عدهای خیال میکنند اگر ریشههای سنتی خود را حفظ کنیم، به ریشههای مذهبی لطمه میخورد. در صورتی که این نگاه اشتباه است.
صدیقشریف با تاکید بر اینکه «ایرانی، همیشه ایرانی است؛ چه در جنگ با عراق چه در جنگ با روس یا عثمانی یا انگلیس.» ادامه داد: این موضوع در سریال در چشم باد کالبدشکافی میشود و میبینیم که به سنتها و اعتقادات مذهبی هم در کنار ویژگیهای ملی و اخلاقی ایرانی اشاره میشود و صفات ایرانیان از جمله میهنپرستی، مهماننوازی، ایمان و شجاعت را نشان میدهد. ما وظیفه داریم همه بخشهای فرهنگ گذشته را به نسلهای بعدی منتقل کنیم. بنابراین معتقدم در کنار خصوصیتهای ایرانی، میتوان مسائل سنتی و مسائل مذهبی را کنار هم داشت و اینها به هیچ وجه در تقابل با یکدیگر نیستند.
زندگی و مشاغل زیادی تحت تأثیر کرونا قرار گرفت
او همچنین درباره تاثیر کرونا بر حرفه بازیگری در ایران، یادآور شد: کرونا در این مدت دگرگونیهای زیادی هم در ارتباطات اجتماعی ایجاد کرد و هم در حرفه ما تأثیر خود را گذاشت. چه در سینما و چه در تئاتر و چه در تلویزیون و ساخت سریال. عدهای از جمله خود من به دلیل وجود خطر مبتلا شدن در این دو سال سراغ کار نرفتند. نه به خاطر خودمان بلکه به خاطر اطرافیان و خانواده. دیدیم و میبینیم که در عرصه هنری به ویژه برای فعالان تئاتر و سینما چه مشکلاتی به وجود آمد. امیدوارم مسئولان خسارتهایی که به هنرمندان تئاتر، سینماداران و سالنداران وارد شد و کارکنانشان را از دست دادند، توجه داشته باشند.
صدیقشریف با بیان اینکه «در این دوره زندگی و مشاغل زیادی تحت تأثیر این قضایا قرار گرفت.» اظهار امیدواری کرد که با انجام کامل واکسیناسیون که در حال انجام است، شرایط دوباره به گونهای شود که به روزهای قبل از شرایط کرونا برگردیم.
بازیگر سریالهای «معمای شاه» و «کلاه پهلوی» یادآور شد: متأسفانه به سبب شیوع ویروس و بیماری کرونا تعداد قابل توجهی از هنرمندان بزرگ را از دست دادیم؛ از جمله زندهیادان اکبر عالمی، پرویز پورحسینی، کریم اکبری مبارکه و عزتالله مهرآوران که ایشان در این سریال نیز قرار بود بازی کنند. اینها بزرگانی بودند که جایگزینی برایشان نداریم.
صدیقشریف با بیان اینکه تفاوت تبعات و چالشهای کرونا در ایران و خارج از مرزهای کشورمان، در «تزریق واکسن» بود، گفت: در خیلی از کشورها به سرعت واکسیناسیون انجام شد و مردم روال عادی زندگی را ادامه دادند. امیدواریم با توجه به اینکه در کشور ما هم تقریباً واکسیناسیون سراسری انجام شده، هر چه زودتر وضعیت خوب و بهتر شود.
از دهه ۶۰ به بعد، دچار آسیبهای اجتماعی شدیم چون کودکان و نوجوانان را رها کردیم
او در ادامه با تاکید بر اینکه در شرایطی که دو کار با فیلمنامه خوب و شرایط یکسان به او پیشنهاد شود اما یکی کار کودک باشد و دیگری بزرگسال، ترجیح میدهد کار کودک را انتخاب کند، گفت: دلیلم این است که ما جوانان و نوجوانان را رها کردهایم و از سالهای دهه ۶۰ به بعد، به همین دلیل آسیب اجتماعی دیدهایم. من همیشه اعتقاد دارم اگر شما رفتار ناهنجاری را در جامعه میبینید، باید ریشهاش را پیدا کنید. به دلیل شرایط اقتصادی، از دهه ۶۰ به بعد والدین مجبور بودند بیشتر کار کنند تا زندگی را تأمین کنند. اما تکلیف بچه خانواده چه میشد؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا به تناسب نیاز فرزندانمان برایشان کار فرهنگی انجام شد؟
این بازیگر تئاتر و تلویزیون و سینما تصریح کرد: با شعار و حرف که نمیشود کار انجام داد. امروز میبینیم که الگوهای ذهنی و رفتاری نسل نو به تدریج تغییر کرده و روی جامعه هم تأثیر خود را گذاشته است. شرایطی که اکنون هست، نتیجه بیتوجهی به مسائل فرهنگی در دهههای اخیر است. بنابراین ما به عنوان کسانی که کار فرهنگی میکنیم، موظیم به نسلهای بعدی توجه بیشتری کنیم، کودکانمان را دریابیم و ببینیم چه باید بکنیم که آنها آسیب نبینند. خوراک فرهنگی به آنها بدهیم. این وظیفه ماست.
صدیقشریف در پایان خاطرنشان کرد: بچهها را باید از نظر روحی هم تغذیه کرد. چه بسا آدمی بیشتر از غذای جسم، به غذای روح نیاز دارد و در این راه، یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی، هنرهای نمایشی است.
عکس: پویا عربی