تفاوت دنیای امروز رسانه با گذشته چیست؟ /"خبرها" روایتگر درام مشاغل هستند
بورستین باور دارد: نیازی نیست که دینشناس باشیم تا ببینیم که مسئولیت جذاب کردن جهان از خداوند اخذ شده و به روزنامهنگاران واگذار شده است. ابزار اصلی این امر محوله، «شبه رویداد» است.
بسیاری؛ دنیای امروز روزنامهنگاری را نسبت به گذشته متفاوت تعریف میکنند و معتقدند، فاکتورهای بسیاری در این عرصه تاثیر دارد. مجله «هارپر» در یک گزارش تفصیلی به بررسی دنیای رسانهها در جهان امروز پرداخته است و از مولفهای به نام «شبه رویداد» سخن گفته است. ترجمه بخشهای نخستین این گزارش تفصیلی را در ادامه میخوانید:
خبر چیست؟ موضوعی که جدید باشد ولی هرچیزی میتواند جدید باشد: گیاهی که شکوفا میشود، مردی که دخترش را بغل میکند، نه برای اولین بار، بلکه این بار برای چندین بار دیگر است.
آنچه مهم و جدید باشد اما اخبار از چه جنبهای مهم است؟ مهم نتیجهبخش بودن است. آیا معیاری برای سنجش وجود دارد؟ چطور؟ نتیجهبخش بودن اخبار تضمین شده است اما شرایط آزمودن اخبار وجود ندارد. چطور این موضوع ممکن است. چه کسانی این موارد را در اخبار میآورند؟ دبیران؟ آیا دبیران نتیجه خبرها را تعیین میکنند؟ این موضوع به طور کامل نیست، نه کاملا. مهمترین موضوع، خروجی رسانههاست یعنی آنچه مردم در خروجی رسانهها میبینند یا میخوانند. نباید مخاطبان را نکوهش کنید. آیا نکوهش مخاطبان روندی تاثیرگذار است؟ پس چه چیزی مهم است؟ آنچه که در خروجی رسانهها میآید اهمیت دارد.
«دانیل جی. بورستین» در کتاب خود یعنی «تصویر» که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد، نوشت: دنیای امروز چقدر کسلکننده است! این روزها، این نویسنده نظری دیگر دارد، او اینگونه بیان میکند: چه روزنامه کسل کنندهای!
پابلیکاکرنسیز، نخستین روزنامه آمریکایی بود که توسط بنجامین هریس به منتشر شد. این نشریه به صورت ماهانه منتشر میشد اما هریس تعهد داده بود، در صورت بروز حوادث یا رخدادهای گوناگون، زودتر از زمان وعده داده شده، منتشر شود. به طور قطع، زمانه و دنیای امروز با گذشته متفاوت است. بورستین باور دارد: نیازی نیست که دینشناس باشیم تا ببینیم که مسئولیت جذاب کردن جهان از خداوند اخذ شده و به روزنامهنگاران واگذار شده است. ابزار اصلی این امر محوله، «شبه رویداد» است.
شبه رویداد چیست؟ این مولفه در همهجا حضور دارد ولی مورد توجه قرار نمیگیرد. چند نمونه آشنا: سخنرانی، تجمع، کنفرانس مطبوعاتی، جوابیه خبری، افتتاح نمادین و برش ربان، اعلامیه سیاسی، کنش سیاسی، مصاحبه، گفتگوی تلویزیونی، استدلال تلویزیونی، مسابقه فریاد بر سر یکدیگر در برنامه تلویزیونی، بیان رسمی خشم، پشیمانی، درستی، ترس، برافروختگی یا مردمی بودن. آنچه مهم است، این مولفهها ماهیت ابزاری دارند. تحلیل خبر به نحوی شبه رویداد درجه دوم است. تحلیل خبری به معنای واقعی یک رویداد واقعی نیست بلکه تحلیل و بررسی شبهرویدادهاست: مثل نقد تئاتر. اینطور نمیتوان گفت، شبه رویدادها همواره از معنا تهی هستند بلکه همواره ماهیت خبری ندارند. آنها فقط وجود دارند تا در قالب گزارش ارائه شوند. قالبی را در اختیار مخاطبان قرار دهند. شلوغی وقایع. شبه وقایع میتوانند در دسترس نبودن رویدادها را جبران کنند. اگر شبه رویدادها حذف شوند، دیگر چه فاکتورهایی میتوانند برای پر کردن اخبار استفاده شوند؟
به منظور پاسخگویی به هیجانات و تحرکات جدید، زندگی عمومی خود را به عنوان زنجیرهای از شبه رویدادهای مختلف، بازسازی کردهایم. این امر، سیاست را از حوزه سیاستگذاری و قانونگذاری به صنعت احساسات و سرگرمی تبدیل کرد. اگر اخبار تنها پیشنهاد و تصویب یک ماده قانونی یا سیاستی خاص را پوشش میداد، اخبار کمی به سمع و نظر مخاطبان میرسید و علاقه مخاطبان به سرعت کمرنگ میشد.
این احتمال در دنیای امروز وجود دارد که کار سیاستمداران به کار حکمرانی تبدیل شود. با توجه به شرایط موجود، کار سیاستمداران، خوراک رساندن به یک صنعت سرگرمی و عاطفی است که ما آن را اخبار مینامیم، صنعتی که با بزرگنمایی و تبلیغات شخصی به دست میآید.
گزارشگران و صاحبنظران با تحلیل چگونگی موفقیت و شکست سیاستمداران به عنوان سخنگو و چهرههای رسانهای، در عرصه سیاسی وارد میشوند. با توجه به بازی سیاسی، علایق رسانهها تغییر میکند. نقش و جایگاه رسانهها در این بازی سیاسی چیست؟ روزنامهنگاران چه نقشی در آن دارند و کار خود را چگونه انجام میدهند؟ اگر اخبار در این روزها به درستی درک شود، مربوط به مشاغل سیاستمداران و روزنامه نگاران است. اخبار روایت درام مشاغل است.
اخبار تلویزیون با هدف هشدار دادن به مخاطبان مخابره میشود. در زندگی، وقتی کسی در ارتباط با یک معضل، هشدار میدهد، معنی این مسئله در قالبی ضمنی شکل و پاسخگویی به سوالات زیر شکل میگیرد: ۱. چقدر این مشکل مهم است؟ ۲. جایگاه آن در ادمه زندگی کجاست؟ ۳. چه کاری باید برای آن انجام دهم؟
برنامههای خبری نمیتوانند به این دست سوالات پاسخ دهند زیرا قالب و محتوای آنها با هم مغایرت دارد. محتوای این دست از برنامهها میگوید: این خبر اهمیت فراوانی دارد. قالب این برنامهها بیان میکنند: ۱. مهمتر از بخش بعدی نیست، ۲. در یک بازه زمانی ۳. به تماشا ادامه دهید.
اگر معلم، مکانیک یا پزشک هستید، وظیفه شما صرفاً شناسایی مشکلات نیست بلکه باید راهکاری به مردم ارائه دهید. رسانههای خبری دست به چنین کاری نمیزنند. اینطور باید گفت، این کار تا زمانی ادامه دارد که مخاطبانش تا مخاطبانشان درباره این موضوع اظهار نظر کنند. اما صدها ساعت مصرف اخبار در یک سال معین که در یک انتخابات در خدمت یک رأی است استفاده وحشتناک از وقت هر شخصی است. در نظر بگیرید که در غیر این صورت ممکن است همه این افراد، با تمام این ساعات، به چه نتیجهای برسند.
در نظر بگیرید که اکثر بینندگان با اطلاعات بسیار کم، به طور مشابه و نه لزوماً با رأی کمتری رای میدهند؛ تأثیر اصلی اخبار تلویزیون ایجاد تعامل از طریق پریشانی است. نمایشهای خبری نمیتوانند بینندگان را به اقدامات معناداری که ممکن است در زندگی خود برای رفع این ناراحتی انجام دهند، متصل کنند زیرا این اقدامات به معنای توقف در تماشای تلویزیون است. و این هدفی است که بقیه قربانی آن میشوند: نگه داشتن شما در تماشا.