خواجویی در گفتوگو با ایلنا:
ایران و آمریکا امروز پتانسیل مذاکره در مورد مسائل منطقه را دارند/ حوثیها در تحولات ۴ ماه اخیر، مؤثرترین جزء محور مقاومت بودند/ رایزنی با عربستان نقش مهمی در پیریزی صلح در آینده دارد
تحلیلگر مسائل منطقه خاورمیانه گفت: احتمالا طی روزهای آینده ما شاهد افزایش تنش در منطقه خواهیم بود اما بعید است که افزایش تنش منجر به شکلگیری جنگ فراگیر شود. این نکته را هم باید در نظر داشت که تحرکات امنیتی در منطقه و ناامن شدن این مناطق میتواند به شدت روی بازارهای انرژی تأثیرگذار باشد و طرفهای دیگر از جمله چین که جزو متحدان ایران هم هستند هم امکان دارد که به بازی کشیده شوند و به عنوان یک عامل فشار تبدیل شوند تا این تنشها از یک حدی فراتر نرود. در نهایت تنشهای موردی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد، اما بعید است، جنگهای گسترده در این منطقه شکل بگیرد.
محمد خواجویی تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره توقیف کشتی آمریکایی در هفته گذشته گفت: البته آن نفتکش طبق تحقیقاتی که انجام شد متعلق به شرکت یونانی بود که در آوریل سال گذشته میلادی (بهار امسال) توسط نیروهای آمریکایی به آمریکا منتقل شد و ایران هم در تلافی آن اتفاق، این کشتی را که نام آن هم عوض شده، توقیف و به آبهای خود انتقال داده است. ایران این اقدام را در پاسخ به اقدام آمریکاییها انجام داد و درصدد این بود که نوعی موازنه در این موضوع ایجاد کند.
وی افزود: این مسأله از دو بعد اهمیت دارد؛ یک بعد این است که این تحولات همزمان با تحولات مرتبط دیگری در منطقه بابالمندب که به لحاظ مجاورت جغرافیایی در نزدیکی ایران واقع شده، انجام شده است. درست است که ایران اعلام کرد این کار را در واکنش به اقدام یکسال پیش آمریکاییها انجام داده، اما این یکی از ابزارهای فشار ایران و متحدان ایران است که به آمریکاییها و اسرائیلیها فشار بیاورند تا به جنگ در غزه خاتمه دهند.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: بعد دوم هم این است که با توجه به اینکه مخاطب این اقدام، بیشتر آمریکاییها بودند و ایران هم میداند که آمریکاییها ترجیح میدهند فعلا وارد درگیری مستقیم و فراگیر در منطقه نشوند، ایران دست به یک اقدام کنترلشده زد و بعید است که آمریکاییها به لحاظ امنیتی در واکنش به این اقدام ایران، اقدام تندی انجام دهند. چون اولویتهای الان آمریکا بیشتر از هرچیزی تحولات یمن است.
خواجویی در خصوص پیگیری بینالمللی ایران در این ماجرا گفت: پیگیریها میتواند از یک بعد حقوقی باشد که جا دارد وزارت خارجه این مسأله را در دستور کار قرار داده و پیگیری کند. البته این یک فرآیند زمانبر است. منتهی در این موضوعات تجربه ثابت میکند که معمولا ایران فارغ از جنبه حقوقی موضوع، تلاش میکند که دست به یک اقدام متقابل هم بزند. این برای بار اول هم نیست و این ابزار هم تا حد زیادی امتحان شده است.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در مورد تحولاتی یمن همزمان باحساسیتهای حوزه تنگه هرمز گفت: انصارالله یمن جزیی از محور مقاومت هستند. عملیات طوفان الاقصی و تحولات ۴ ماه اخیر، نشان داد که حوثیها مؤثرترین جزء محور مقاومت طی تحولات اخیر بودند. یعنی بعد از عملیات طوفانالاقصی که همه اجزای محور مقاومت از جمله حزبالله لبنان و گروههای مقاومت عراقی تلاش کردند تا با ابزارهای خود به آمریکا و اسرائیل فشار بیاورند، اما اقدامات حوثیها موثرتر بود. این مسأله دو دلیل دارد. دلیل اول به قدرت ریسکپذیری بالای حوثیهای یمن در مقایسه با دیگر اجزای محور مقاومت که به شدت درگیر ملاحظات داخلیشان هستند برمیگردد، حوثیها قدرت ریسکپذیری بالاتری دارند. تجربه ۸ سال جنگ با عربستان آنقدر آنها را آبدیده کرد که برای خیلی از آنها حملاتی از جنس حملات آمریکاییها چندان گزنده نیست و آنها را به اینکه به سمت بازی با ریسک بالا بروند وا میدارد. این مسأله را حزبالله لبنان ندارد؛ حزبالله لبنان به دلیل اینکه باید ملاحظات داخلی لبنان را مدنظر قرار دهد، قدرت ریسکپذیری پایینتری دارد.
وی تصریح کرد: مسأله دوم هم به توانایی بالای نظامی حوثیها در کنار مجاورت جغرافیاییشان برمیگردد. مجهز بودن حوثیها به موشکهای بالستیک و حتی تحرکات دریایی آنها، آشنا بودن با محیط جغرافیایی آن منطقه از جمله تنگه بابالمندب و دریای سرخ و همچنین مشرف بودن به تنگه باعث میشود تحرکات آنها بسیار اثرگذار باشد. ما این موضوع را میدانیم که سالانه ۱۷ هزار کشتی از تنگه بابالمندب عبور میکند و اقتصاد اسرائیل بسیار بسیار به این تنگه وابسته است. چون ۷۰ درصد واردات اسرائیل از طریق آبراهها است که مهمترین آن، آبراه دریای سرخ و یکی هم دریای مدیترانه است. وقتی این اتفاق افتاد، عملا اسرائیل از این ناحیه و شرایط اقتصادی و همچنین کشورهای دیگر دنیا آسیب دیدند. زیرا هزینه کشتیرانی و ترانزیت از طریق آبراههای بینالمللی بسیار افزایش پیدا کرده است. بروز این شرایط باعث شد تا آمریکا و بریتانیا به سمت این حرکت بروند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی افزود: البته تحلیل من این است که حرکت آمریکاییها هشدارگونه بود، چون پیش از حمله اعلام شد که قرار است حملهای انجام شود. یعنی آمریکا ترجیح داد که وارد درگیری برقآسا و غافلگیرکننده نشود و هدف بیشتر این بود که به طرف یمنی هشدار دهد تا دست به اقدامات مشابه نزند. اما به دلیل اینکه تحولات یمن و تحولات بابالمندب تابعی از جنگ غزه با متغیر وابسته آن جنگ است، تا زمانی که جنگ در غزه ادامه داشته باشد و شرایط به سمت توافق پایدار نرود، تمامی این منطقه از جمله وضعیتی که ما در یمن و حتی در جاهای دیگر منطقه شاهد هستیم، پتانسیل افزایش تنش را خواهد داشت و بعید است با توجه به شناختی که از روحیات و قدرت ریسکپذیری حوثیها داریم و آن حقانیتی که بابت تقابل با اسرائیل برای خود خریدند و آن افزایش محبوبیتی که برایشان خلق شده، در شرایط کنونی حملات آمریکا بتواند عملیات حوثیها را به طور کامل متوقف کند. تحلیل من این است که تا زمانی که وضعیت جنگ در غزه به یک نقطه پایان نرسد، همچنان به سمت افزایش تنش میرویم.
خواجویی در خصوص پیشبینی خود از تحولات روزها و ماههای آینده در آبراههای مهم اطراف ایران گفت: ایران در یک منطقه مهم و در مجاورت تنگه هرمز، دریای عمان وخلیجفارس قرار دارد و همچنین یمنیها هم در مجاورت یکی دیگر از آبراههای بینالمللی یعنی خلج عدن، تنگه بابالمندب و دریای سرخ قرار دارند. با توجه به اینکه محور مقاومت تلاش میکند تا از هر ابزار موجود برای فشار به آمریکا و اسرائیل استفاده کند، احتمالا طی روزها و هفتههای آینده همچنان از این آبراهها به عنوان یکی از ابزارهای فشار همسو با تحولات دیگری که ما در مرز لبنان و اسرائیل شاهد هستیم، ادامه خواهد داشت. احتمالا این موارد جزو ابزارهای فشاری خواهند بود که آمریکا و اسرائیل را به سمت پایان جنگ سوق دهند.
وی افزود: محور مقاومت، مشخصا ایران با حوثیهای یمن هم یک نکته را خوب میدانند که آمریکاییها به هیچ عنوان تمایلی برای ورود به جنگهای فراگیر در منطقه ندارند و این باعث شده آمریکاییها به شدت محتاط باشند. در ماههای اخیر شاهد این بودیم که مواضع آمریکا در عراق و سوریه بارها هدف حمله قرار گرفت اما آمریکا معدودی از آنها را جواب داد. حمله اصلی آمریکا و بریتانیا به مواضع حوثیها، بعد از چندین مرتبه اقدامات حوثیها انجام شد؛ یعنی ترجیح آمریکا این است که محتاطانه برخورد کند. به همین دلیل حوثیها این موضوع را میدانند و از این ابزار در جهت افزایش فشار آمریکا به اسرائیل برای پایان دادن به جنگ غزه استفاده میکنند تا تنشها خاتمه پیدا کند.
وی تاکید کرد: احتمالا طی روزهای آینده ما شاهد افزایش تنش در منطقه خواهیم بود اما بعید است که افزایش تنش منجر به شکلگیری جنگ فراگیر شود. این نکته را هم باید در نظر داشت که تحرکات امنیتی در منطقه و ناامن شدن این مناطق میتواند به شدت روی بازارهای انرژی تأثیرگذار باشد و طرفهای دیگر از جمله چین که جزو متحدان ایران هم هستند هم امکان دارد که به بازی کشیده شوند و به عنوان یک عامل فشار تبدیل شوند تا این تنشها از یک حدی فراتر نرود. در نهایت تنشهای موردی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد، اما بعید است، جنگهای گسترده در این منطقه شکل بگیرد.
خواجویی در پاسخ به این سوال که ایران برای جلوگیری از درگیری نظامی جدید در منطقه باید چه اقداماتی انجام دهد، گفت: فکر میکنم، چون در اینجا بحث باید و نباید مطرح میشود، در سیاست مطلوب یک وجه قضیه آن است که ایران باید همچنان توان بازدارندگی خود در عرصه عملیاتی را نشان دهد. این به معنای این نیست که ایران وارد جنگ فراگیر شود، به هیچ عنوان. اتفاقا منظور این است که همسو با سطح حملات و اقداماتی که به ویژه علیه ایران و متحدانش صورت میگیرد، قاعدتا ایران باید واکنش متناسبی انجام دهد. برخی تصور میکنند زمانی که ایران واکنش متناسبی انجام میدهد، به معنای ورود ایران به جنگ فراگیر است اما من درست نقطه عکس این موضوع را باور دارم. معتقدم اتفاقا پاسخ متناسب، باعث جلوگیری از استمرار آن اقدامات علیه ایران خواهد شد.
وی افزود: اسرائیلیها بعد از تجربه تلخ در حمله ۷ اکتبر تلاش میکنند که ضربات بیشتری را متوجه ایران کنند. ما شاهد هدف قرار دادن فرمانده ارشد سپاه پاسداران ایران در سوریه بودیم یا خرابکاریهای دیگری که انجام میشود. پس یکی از اقداماتی که ایران انجام میدهد این است که حتما باید سطح بازدارندگی خود را نشان بدهد و تناسبی بین سطح تهدیدات اعلانی با اعمالی وجود داشته باشد. یعنی تصور نشود که مواضع ایرانیها فقط حرف است و عمل نمیکنند.
خواجویی تصریح کرد: همزمان با این موضوع، ایران باید به طور جدی وارد مذاکره شود. به باور من یکی از طرفها سعودیها هستند. عربستان سعودی میتواند نقش بسیار مهمی در پیریزی ثبات و صلح در آینده داشته باشد. اتفاقا این موضوع میتواند سطح همکاریهای دو کشور را بعد از توافق اسفند سال گذشته ارتقا دهد. مذاکره ایران با عربستان سعودی در زمینه طرحریزی توافق صلح در غزه میتواند بسیار مؤثر باشد و ایران و آمریکا میتوانند به شکل غیرمستقیم وارد همکاری شوند. ایران و آمریکا هر دو یک نقطه اشتراکی در برهه کنونی دارند. نقطه اشتراکشان این است که هم ایران و هم آمریکا تمایلی به فراگیر شدن جنگ و گسترش جنگ در منطقه ندارند. این موضوع پتانسیلی را فراهم میکند تا آمریکا بتواند فشار بر اسرائیل بیاورد و ایران هم از طریق ابزارهای نفوذ خود در گروههای فلسطینی، لبنانی و یمنی بتواند به سمت توافق پایان تنش در منطقه حرکت کنند.
وی گفت: ایران و آمریکا امروز پتانسیل مذاکره را دارند و این مذاکره میتواند درباره موضوعات منطقه بسیار موثر باشد. اما در این زمینه باید هر دو طرف امتیازهایی را با هدف اینکه آسیبهای بیشتری را متوجه خودشان نکنند، بدهند. معتقدم ایران باید اقدامات خود را در این دو سطح به شکل همزمان ادامه دهد تا به سمت پایان جنگ در منطقه حرکت کند.