خبرگزاری کار ایران

حیران نیا در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

کلید حل مسئله سوریه، یمن و لبنان در اختیار ایران است/ ایران می‌خواهد بین هزینه‌های امنیتی و نظامی و منافع اقتصادی حاصل از بازسازی در سوریه توازن ایجاد کند

کلید حل مسئله سوریه، یمن و لبنان در اختیار ایران است/ ایران می‌خواهد بین هزینه‌های امنیتی و نظامی و منافع اقتصادی حاصل از بازسازی در سوریه توازن ایجاد کند
کد خبر : ۱۳۵۴۵۲۱

کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه گفت: ایران می‌خواهد بین هزینه‌های امنیتی – نظامی که در سوریه صرف کرده و منافع اقتصادی حاصل از بازسازی سوریه، توازن ایجاد کند و صرفا این موضوع تداعی نشود که هزینه‌های امنیتی و سیاسی انجام داده و در بازسازی سوریه هیچ رد و اثری نخواهد داشت. ایران می‌خواهد از بازسازی سوریه، سهم خود را ببرد که سهم کمی هم نخواهد بود که این همکاری بلندمدت نشانه‌ همین موضوع است.

جواد حیران‌نیا کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در خصوص ارزیابی خود از سفر رئیسی بعد از ۱۳ سال به عنوان رئیس‌جمهور ایران به دمشق گفت: همانطور که شما اشاره کردید، سفر آقای رئیسی اولین سفر یک رئیس‌جمهور از ایران بعد از بهار عربی و جنگ داخلی سوریه و اولین سفر بعد از بحران داخلی سوریه بود که در این کشور رخ داد و آخرین رئیس‌جمهوری ایران که به دمشق سفر کرد، آقای احمدی‌نژاد بود. 

وی افزود: این سفر در واقع سفری بود که در یک شرایط منطقه‌ای خاص اتفاق افتاد و در شرایطی رئیس‌جمهور ایران به سوریه سفر کرد که شاهد دیپلماسی منطقه‌ای هستیم و پیش از سفر آقای رئیسی شاهد ابتکار عمل‌هایی از سوی عربستان بودیم که در تلاش است تا سوریه را به اتحادیه عرب و به عبارت دیگر جهان عرب بازگرداند که البته تلاش‌های ریاض با مخالفت قطر و دو، سه کشور عربی دیگر از جمله یمن و کویت هم مواجه شد و فعلا ورود سوریه به اتحادیه عرب محقق نشده است.

وی تصریح کرد: با این حال روندی که در منطقه حاکم است، روندی است که ناشی از متغیر ساختاری و متغیر منطقه‌ای است. متغیر ساختاری ناشی از بحث گذار نظم بین‌المللی از یک نظم هژمونیک به یک نظم مبتنی بر رقابت قدرت‌های بزرگ است که عرصه بازیگری را برای کشورهای منطقه‌ای فراهم می‌کند. یعنی در نظم هژمونیک، عمده مسائل منطقه ذیل همان نظم، توسط هژمون از جمله مسائل امنیتی و نظامی حل و فصل می‌شد. برای همین است که ما شاهد بودیم که عربستان و کشورهای حوزه شورای همکاری خلیج‌فارس به آمریکا خیلی پافشاری می‌کردند که سیاست منطقه‌ای ایران و موضوع موشکی و پهپادی ایران هم در قالب برجام و گفت‌وگوهای هسته‌ای مورد مذاکره قرار بگیرد. ولی کشورهای عربی متوجه شدند که این جزو موضوعاتی نیست که ذیل برجام گسترده‌تر به قول آقای بلینکن بخواهد حل و فصل شود.

حیران‌نیا در ادامه مطرح کرد: لذا با توجه به تمرکز آمریکا به شرق آسیا و مهار چین و هم این نکته که مسائلی که بعد از بهار عربی در یمن، سوریه، لبنان به وجود آمده مسائلی است که از رهگذر گفت‌وگوهای منطقه‌ای و گفت‌وگو با ایران قابل حل و فصل خواهد بود، لذا کشوری مثل عربستان به رویکرد مستقل‌تری فکر می‌کند و تلاش می‌کند تهدیداتی که متوجه امنیت‌ خود است را از این طریق حل کند. بعد از بحث عادی‌سازی روابط با سوریه که از سوی کشورهای عربی دنبال شد، همه متوجه شدند که مساله سوریه، یمن و لبنان موضوعاتی است که کلید آن در اختیار ایران است و از رهگذر دیپلماسی و عادی‌سازی و کاهش تنش باید گذر کرد.

وی افزود: به نظر می‌آید که همه این مسائل هم در قالب یک پکیج از سوی طرفین ایران و عربستان دنبال می‌شود و به گونه‌ای است که هرکدام بر دیگری تأثیر مثبت و چه تأثیر منفی خواهد گذاشت. یعنی اگر در موضوع یمن به نتیجه خاصی نرسد، آثارش در سوریه قابل مشاهده خواهد بود و در موضوع لبنان و بحث خلا ریاست جمهوری که در آن کشور وجود دارد قابل مشاهده خواهد بود. این سفر هم در هنگامه دیپلماسی منطقه‌ای، آشتی و عادی‌سازی روابط اعراب با سوریه شکل گرفت و این کشورها برای زمانی که سوریه وارد مرحله بازسازی می‌شود، اهداف اقتصادی را دنبال می‌کنند و می‌خواهند از این بازسازی سهم خودشان را داشته باشند و همه‌چیز در اختیار ایران قرار نگیرد. ضمن اینکه این کشورها از رهگذر آشتی با سوریه، این هدف را دنبال می‌کنند که هرچقدر از سوریه و دمشق فاصله بگیرند، این کشور بیشتر در دامان ایران خواهد افتاد.

حیران‌نیا تصریح کرد: بر این اساس، این سفر یک پیام به ویژه از طرف ایران به طرف مقابل است که عادی‌سازی روابط سوریه و دمشق با کشورهای عربی به معنای این نیست که ایران از محور مقاومت که سوریه نقش مهمی را در آن ایفا می‌کند و ترجیحات استراتژیک خود دست خواهد کشید و برگ مهم منطقه‌ای‌ را کامل در اختیار آنها قرار خواهد داد. این موضوع در سفر هیأت حماس به عربستان هم قابل مشاهده بود و چنین پیامی هم در آن سفر به ریاض داده شد که بهبود رابطه با ریاض به معنای تحت‌تأثیر قرار گرفتن روابط‌شان با ایران نیست و این یک پیام سیاسی این سفر است.

این کارشناس مسائل منطقه گفت: از طرفی دیگر شاهد هستیم که ایران می‌خواهد خود را به عنوان شریک بلندمدت در حوزه اقتصادی و تجاری برای دولت دمشق مطرح کند و برای همین است که ما شاهد امضای سند همکاری‌های جامع استراتژیک بین ایران و سوریه هستیم. به نوعی ایران می‌خواهد بین هزینه‌های امنیتی – نظامی که در سوریه صرف کرده و منافع اقتصادی حاصل از بازسازی سوریه، توازن ایجاد کند و صرفا این موضوع تداعی نشود که هزینه‌های امنیتی و سیاسی انجام داده و در بازسازی سوریه هیچ رد و اثری نخواهد داشت.  ایران می‌خواهد از بازسازی سوریه، سهم خود را ببرد که سهم کمی هم نخواهد بود که این همکاری بلندمدت نشانه‌ همین موضوع است. به همین دلیل است که در کنار آقای رئیسی علاوه بر وزرای خارجه و وزیر دفاع، وزرای راه و نفت حضور داشتند و غیر از آن سند همکاری بلندمدت، ۱۴ سند در حوزه‌های انرژی، حمل‌ونقل، ارتباطات و حوزه‌های مختلف اقتصادی امضا شده که دو طرف برای تشدید روابط تجاری و با توجه به  تحریم‌های آمریکا می‌خواهند کانال مالی دوجانبه‌ای تعریف کنند که دادوستد را راحت انجام دهند.

حیران‌نیا در پاسخ به این سوال که ایران با هدایت شهید سردار سلیمانی کمک نظامی بسیاری به سوریه در بحران داخلی این کشور کرد. بعد از پایان جنگ داخلی و توافق میان ایران و عربستان و بازگشت احتمالی سوریه به اتحادیه عرب، آیا همچنان کمک نیروهای نظامی ایران در اولویت اول سوریه خواهد بود یا کشورهای منطقه مانند عربستان نیز در سوریه نقش نظامی خود را ایفا خواهند کرد، گفت: به نظر نمی‌رسد که همکاری کشورهای عربی و سوریه در حوزه‌های امنیتی و نظامی در حال حاضر تعریف شود. بیشتر همکاری‌ها، با ماهیت اقتصادی است و کماکان روابط نظامی و امنیتی‌ سوریه بیشتر با ایران و روسیه است که از جمله متحدان نزدیک او هستند.

وی افزود: سطح اعتماد بین سوریه و کشوری مثل عربستان به اندازه‌ای نیست که بخواهند در این مرحله وارد همکاری نظامی – امنیتی شوند و سعودی‌ها هم بیشتر به دنبال این هستند که در حال‌حاضر تنش‌های خود را با ایران کم کنند و در این مقطع خیلی بحث صمیمیت و دوستی مطرح نیست و بیشتر به دنبال تنش زدایی هستند. ریاض می خواهد در تقابل میان آمریکا و چین در بعد ساختاری و تقابل احتمالی ایران و اسرائیل در بعد منطقه‌ای در میانه بایستد و هزینه مستقیمی برای این رقابت‌ها پرداخت نکند. بنابراین تصور نمی‌کنم که در حال‌حاضر سوریه بخواهد وارد همکاری نظامی و امنیتی با این کشورها شود. ایران هم کماکان همکاری‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی خود را حتی در بلندمدت تا جایی که دولت دمشق همسو باشد، ادامه می‌دهد.

حیران‌نیا در پاسخ به این سوال که بشار اسد قبل از سفر آقای رئیسی به دمشق، سفرهایی به کشورهای منطقه از جمله عمان و قطر داشت و در این بین وزیر خارجه عربستان به سوریه سفر داشت. به نوعی این سفرها حاکی از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب است. آینده منطقه با حضور مجدد سوریه دستخوش چه تحولاتی خواهد شد و چه پیامی را می‌رساند، گفت: سوریه الان نیاز بازسازی دارد و برای بازگشت این کشور به یک وضعیت نرمال و اینکه بتواند تعاملات اقتصادی و تجاری با کشورهای منطقه داشته باشد، نیازمند بازسازی است و باید از این مرحله گذر کند. این بازسازی هم نیازمند سرمایه‌گذاری است و جدا از سرمایه‌گذاری نیاز به تعاملات اقتصادی با کشورهای منطقه است اما این به معنای این نیست که سوریه با توجه به نزدیکی‌اش به کشورهای عربی، از ایران فاصله می‌گیرد.

وی افزود: به این معنا است که علاوه بر عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی، کماکان روابط استراتژیک و راهبردی‌ خود با ایران را خواهد داشت و همان‌طور که در سند بلندمدت دو کشور هم این موضوع به نمایش درآمده،  روابط بین دو کشور راهبردی و استراتژیک است. ضمن اینکه این کشور نیاز به بازسازی و سرمایه‌گذاری خارجی دارد و کشورهای عربی منطقه از جمله امارات و عربستان برای سرمایه‌گذاری در این کشور خیز برداشته‌اند. در اینجا بحث رقابت‌ها پیش می‌آید که چه کشوری بتواند آن عرصه را در اختیار خودش بگیرد. به نظر می‌رسد ایران با امضای این سند که اگر با جدیت دنبال شود و توافقات بلندمدتی که در حوزه‌های مختلف انجام شده، نمی‌خواهد از این قافله عقب بماند و این برای کشوری که خودش را برای حفظ نظام سیاسی سوریه ذینفع می‌داند و بشار اسد هم وامدار ایران است، استراتژی جدیدی را می‌طلبد.

حیران‌نیا تصریح کرد: دوره بازسازی، نیازمند یک استراتژی توسعه‌محور از سوی ایران است و گذار از آن نگاهی که در طول جنگ در این کشور وجود داشت و کشوری که بتواند استراتژی دقیق‌تر، عملیاتی‌تر و بهتری را تعریف کند می‌تواند در این رقابت جلو بیفتد. فراموش نکنیم در طول جنگ سوریه، با اینکه ایران روابط نظامی و امنیتی خیلی عمیقی با دولت بشاراسد داشت، اما شریک تجاری و اصلی این کشور نبود. دولت ترکیه با وجود اینکه اردوغان دشمن شماره یک سوریه به شمار می‌رفت، شریک اول تجاری دمشق بود شاید این روابط تجاری به صورت غیرمستقیم انجام می‌شد اما شریک اول و اصلی دمشق بود و ایران شریک هفتم دولت دمشق بود. لذا بازی اقتصادی، قواعد خودش را دارد و کشوری می‌تواند موفق باشد که توان سرمایه‌گذاری داشته باشد، کشور مبدأ را خوب بشناسد، زمینه‌های اقتصادی در زمینه صادرات، واردات و سرمایه گذاری را بشناسد و خودش از توانمندی‌های تکنولوژی و اقتصادی در سطح خوبی برخوردار باشد تا بتواند در آنجا سرمایه‌گذاری کند و در این رقابت عقب نیفتد.

وی در پاسخ به این سوال که شما گفتید ایران شریک هفتم اقتصادی در سوریه بود. در این دوره بازسازی، آیا ایران از لحاظ شراکت اقتصادی با سوریه پیشرفت خواهد داشت یا همچنان در اولویت اقتصادی سوریه نیست، گفت:  بخش زیادی از این مساله بستگی به تحرکات ایران در حوزه اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی دارد. الان بحث بازسازی در سوریه مطرح است و هرکسی می‌خواهد سهم خودش را داشته باشد. تا جایی که اطلاع دارم روس‌ها توافقاتی را با سوریه امضا کردند و برخی حوزه‌ها را در اختیار خودشان گرفتند. ایران هم به نظر می‌آید که باید در حوزه‌هایی که مزیت نسبی دارد، امکان سرمایه‌گذاری داشته باشد و برای مثال در بخش انرژی و برق شاهد بودیم، در همین توافقات اخیر ایران شناسایی خوبی شده و می‌تواند در این بخش‌ها کمک‌کننده باشد.

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل افزود: برای ایران در بخش برق مزیت خوبی وجود دارد که می‌تواند کمک کند و این کشور که از خاموشی‌های طولانی‌مدت در طول شبانه‌روز رنج می‌برد را از این بحران خارج کند. به نظر می‌آید در حوزه‌های دیگر هم کارشناسان اقتصادی و مرتبط با بخش دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه می‌توانند کمک کنند تا دیتاها و اطلاعات را در اختیار بخش‌خصوصی هم قرار دهند و زمینه حضور بخش‌خصوصی ایران را هم در آنجا فراهم کنند و مثل حالت جنگ نباشد که علیرغم هزینه‌های نظامی بالایی که ایران داد اما کشوری مثل ترکیه که مخالف دولت بشاراسد بود و نیروهای تحت‌ حمایت آنان در مقابل بشاراسد به عنوان گروه‌های شامی و اخوانی می‌جنگیدند، شریک اول اقتصادی آنان باشد و خیلی هم از شرایط حاکم بر سوریه استفاده کنند و نفع اقتصادی خودش را ببرند. به نظر می‌رسد ایران باید با چشم بازتری به این موضوع نگاه کند و خیلی از توافقات شاید نیاز بوده که پیش از این انجام شود در‌حال‌حاضر بحث بهبود رابطه سوریه با کشورهای عربی مطرح شده و حضور اقتصادی و سرمایه‌گذاری جدی‌تر شده اما حتی پیش از این ایران می‌توانست این توافقات را عملیاتی کند و بخش مهمی از اقتصاد کشور سوریه را با شناسایی دقیق در اختیار خودش قرار دهد.

حیران‌نیا در پاسخ به این سوال در راستای مبارزه با هرگونه تحرک نظامی احتمالی اسرائیل، سوریه چه نقشی ایفا می‌کند و ایران از دروازه سوریه در دوره بازسازی چه استفاده‌ای خواهد کرد، گفت: مهمترین نکته و مساله برای حمایت ایران از بشاراسد، حفظ حلقه محور مقاومت بود و گسست این حلقه نباید اتفاق بیفتد چیزی که ملک عبدالله، پادشاه اردن از آن به عنوان هلال شیعی نام برد و چیزی که ما به آن ژئوپلیتیک شیعی می‌گوییم یا ایدئولوژی محور مقاومت که از سوی ایران دنبال شد؛ مهمترین حلقه وصل این زنجیره سوریه بود و با فقدان آن حلقه‌های دیگر این زنجیره هم دچار اختلال می‌شدند.

وی افزود: بنابراین ایران یک حضور خیلی جدی برای حفظ بشاراسد انجام داد که از جهاتی با منافع روسیه همسو بود و آنها هم نمی‌خواستند پایگاه‌ خود را در سواحل مدیترانه از دست بدهند و تجربه لیبی هم ثابت کرد که برای حفظ بشاراسد که جزو متحدشان است، باید تلاش کنند. به نظر می‌آید در بحث اسرائیل،‌ سوریه کماکان یک جایگاه اساسی را دارا بوده و در رویکرد ایران نسبت به اسرائیل کماکان سوریه به عنوان یکی از حلقه‌های مهم محور مقاومت جایگاه ویژه‌ای در آینده خواهد داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز