پریچهر خواجه در گفتوگو با ایلنا؛
برای قانوننوازی ایرانی پایمردی کردم/ ساز قانون هیچ محدودیتی ندارد/ اعراب در حال کمرنگ کردن فرهنگشان هستند/ اگر توقع نابجایی از قانون نداشته باشیم میتوانیم از آن در موسیقی ایرانی استفاده کنیم
پریچهر خواجه میگوید: قانون از آن دسته سازهایی است که توانمندیهای تکنیکال بسیاری دارد. یعنی فاقد آن محدودیتهایی است که به لحاظ کوک در ساز سنتور وجود دارد. به همین دلیل آهنگسازان در گذشته به جهت تنوع گامها، به جای سنتور از قانون استفاده میکردهاند و همین نگرش باعث شده که قانون در مقطعی بسیار مورد توجه قرار گیرد. از طرفی هنرمندان به فرهنگ عربی نیز توجه داشتهاند و از آنجایی که ساز قانون با موسیقی عربی همخوانی داشته و در موسیقی اعراب مورد توجه بوده و سوابق شنیداری از آن موجود است، آهنگسازان تلاش میکردند آثارشان را به شیوه و مدل عربی بسازند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پریچهر خواجه (نویسنده، مدرس و نوازنده قانون) در هنرستان موسیقی دختران درس خوانده و دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه هنر به پایان رسانده و شاگرد اساتیدی چون سیمین آقارضی و ملیحه سعیدی بوده و از محضر اساتیدی چون حسین دهلوی، محمد اسماعیلی، فرهاد فخرالدینی، هوشنگ ظریف، هوشنگ کامکار، کامبیز روشن روان، حسین علیزاده، احمد پژمان و محمدرضا درویشی بهره برده است. پریچهر خواجه که در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه هنر است و تلاش دارد ساز قانون را به شیوه ایرانی بنوازد و آن را به دانشجویانش تعلیم دهد، در گفتگوی پیشرو از چگونگی احیای قانون توسط هنرمندان عصر حاضر گفت و درباره پیشینه و قدمت این ساز توضیح داد و تواناییهای آن برای استفاده در موسیقی ایرانی را تشریح کرد.
ساز قانون به لحاظ تاریخی چه پیشینهای دارد و توسط چه کسانی به تکامل رسیده است؟
بهطور کلی و بر اساس منابع تاریخی استخراج شده، باید گفت قانون، سازی ایرانی است که ابونصر فارابی در کتاب «الموسیقی الکبیر» به آن پرداخته است. آنچه که در کتب تاریخی و دستنوشتهها وجود دارد این است که ساز قانون پس از حمله اعراب به کشورهای عربی و همجوار ترک زبان میرود و در قرن اخیر نیز آقایان رحیم و جلال قانونی به آن پرداختهاند و آن را احیا کردهاند. در واقع میتوان گفت تا پیش از رحیم و جلال قانونی هیچ ردپایی از نوازندگان ساز قانون وجود نداشته است. پس از این دو هنرمند آقای مهدی مفتاح، دورههایی را در کشورهای عربی میگذراند و پس از آن متدی را برای آموزش ساز قانون مینویسد و بعد از ایشان نیز خانم سیمین آقارضی و خانم ملیحه سعیدی روند هنرمندان قبلی را دنبال کردهاند تا به این ترتیب نسلهای بعدی که جوانان هستند، ادامه دهنده راهی باشند که توسط آن بزرگان ایجاد شده است.
پس برخلاف تصور عوام میتوان گفت قانون، سازی ایرانی است.
بله قانون، ایرانی است، اما از آنجایی که ما ایرانیها لیاقت داشتن بسیاری چیزها را نداریم، کشورهای همسایه و همجوار اصطلاحا آنها را تصاحب میکنند. به طور مثال شاعر و عارف بزرگ مولانا در قونیه دفن شده و مردم ترکیه او را ترک و میدانند و این ما هستیم که باید برای زیارت او به ترکیه برویم درحالیکه او ایرانی است. به طور کلی مردمی هستیم که دیگران به خودشان اجازه میدهند و میتوانند براحتی مدعی شوند و هر مولفه، اثر یا شخصی ایرانی را به نام خود ثبت کنند.
شما شاگرد خانم سیمین آقارضی هستید. ایشان برای شناساندن ساز قانون و قابلیتهای آن چه کردهاند و چه تاثیری بر روند تکامل این ساز داشتهاند؟
خانم سیمین آقارضی شاگرد آقای مهدی مفتاح بودهاند، اما از آن دسته شاگردانی که از استاد پیشی میگیرند و میتوان گفت قانوننوازی به نوعی مدیون کاست یا آلبومی است که از ایشان به یادگار مانده و در دهه پنجاه منتشر شده و مرحوم آبتین اجلالی بداههنوازی آن را به عهده داشتهاند. به واسطه همان یک کاست اغلب مخاطبان صدای قانون را با نوای ساز سیمین آقارضی میشناسند. خانم آقا رضی فارغالتحصیل هنرستان موسیقی بودهاند و ساز اصلیشان ویولون بوده و شاگرد و تنها نوازنده مکتب استاد صبا بودهاند. ایشان از استاد صبا دست نوشته دارند و تصاویری از ایشان در کتاب تاریخ موسیقی وجود دارد. اتفاقا من نیز تصویری از خانم آقارضی دارم، در آن تصویر خانم آقارضی در کلاس استاد صبا حضور دارند و به همراه سه آقای دیگر مشغول تعلیم دیدن هستند. خانم آقارضی علاوه بر استعداد بسیار در زمینه موسیقی، هنرمندی بسیار با اخلاق بودهاند و در زمینه آهنگسازی بسیار کاربلد بودهاند. این استاد برجسته در سالهای پیش از انقلاب فعالیتهای هنری بیشتری داشتهاند و با بزرگانی چون استاد محمدرضا شجریان، پرویز یاحقی، روحاله خالقی، حبیبالله بدیعی، علی تجویدی و همایون خرم همکاری کردهاند. در سالهای پس از انقلاب نیز دو کتاب از ایشان منتشر شده است که «گلنوش» و «ترانه» نام دارند و هر دو به انضمام سی دی، حاوی چهل قطعه برای ساز قانون هستند و گردآوری و تنظیم و اجرای آنها را خودم انجام دادهام و توسط موسسه فرهنگی هنری «ماهور» عرضه شدهاند. در همین راستا کتاب دیگری نیز در دست انتشار است.
به جز آثاری که گفتید از گذشته تاکنون کتاب و منبع مکتوبی درباره ساز قانون و شیوه نواختن آن نداشتهایم، درست است؟
بله همینطور است،. بهطور کلی منبع آموزشی و صوتی در زمینه آموزش ساز قانون نداشتهایم و اگر تاریخ را بررسی کنید، خواهید دید تا پیش از آثاری که درباره آنها توضیح دادم، منبع مکتوبی در رابطه با ساز قانون وجود نداشته و کتاب «گلنوش» جزو نخستین آثار پیشرفته درباره این ساز ایرانی است. خدا روح خانم سیمین آقارضی را در آرامش نگاه دارد چراکه منبع خیر بودهاند و در زمینه احیای ساز قانون زحمات زیادی کشیدهاند و همچنان مورد توجهند.
اگر کمی به عقب باز گردیم خواهیم دید که از قانون بیشتر در موسیقی بزمی و کوچه بازاری استفاده میشده است. دلیل این اتفاق چیست و مگر ساز قانون دارای چه قابلیتهایی است که هم در موسیقی عامیانه و هم در موسیقی ایرانی و فاخر مورد توجه است؟
قانون از آن دسته سازهایی است که توانمندیهای تکنیکال بسیاری دارد. یعنی فاقد آن محدودیتهایی است که به لحاظ کوک در ساز سنتور وجود دارد. به همین دلیل آهنگسازان در گذشته به جهت تنوع گامها، به جای سنتور از قانون استفاده میکردهاند و همین نگرش باعث شده که قانون در مقطعی بسیار مورد توجه قرار گیرد. از طرفی هنرمندان به فرهنگ عربی نیز توجه داشتهاند و از آنجا که ساز قانون با موسیقی عربی همخوانی داشته و در موسیقی اعراب مورد توجه بوده و سوابق شنیداری از آن موجود است، آهنگسازان تلاش میکردند آثارشان را به شیوه و مدل عربی بسازند.
اما آهنگسازان در تولید آثار با حال و هوای عربی اتفاق جدیدی ایجاد نکردهاند و در این زمینه آنچنان خلاقیتی وجود نداشته است موافقید؟
میتوان گفت آن آهنگسازها از موسیقی عربی و شیوه استفاده از ساز قانون در ارکسترهای عربی الگو برداری میکردهاند.
با توجه به سابقه کاربردی ساز قانون در موسیقی عربی، این ساز در ایران به چند شیوه نواخته میشود؟
ساز قانون به شیوههای ترکی، عربی نواخته میشود. البته در نوع نواختن ساز قانون شیوه دیگری نیز وجود دارد و اصطلاحآ مندرآوردی است. طی آن شیوه موسیقی کولیها و فلامینکو مورد توجه است و قانون را مانند گیتار مینوازند.
دلیل و علل ایجاد شیوههای نامرتبط چیست و ریشه آن در کجاست؟
اعراب در حال کمرنگ کردن فرهنگشان هستند و طی این روند دچار سردرگمی شدهاند و به همین دلیل قانون برای آنها کارکرد قبلی را ندارد. در ترکیه نیز این روال وجود دارد و گاه شاهدیم که نوازنده با قانون، گیتار میزند یا موسیقی اسپانیش اجرا میکند. به طور واضح میتوان گفت در کشورهای عربی و ترک زبان قانون با شیوه اصلی و درستش نواخته نمیشود. خوشبختانه در ایران هستند افرادی مانند خانم سیمین آقارضی و خانم ملیحه سعیدی که برای احیای ساز قانون و ارتقای جایگاه آن زحمات بسیاری کشیدهاند. در میان جوانان نیز افرادی را داریم که تلاش میکنند با ساز قانون ردیف اجرا کنند و به موسیقی بکر ایرانی بپردازند. به هرحال موسیقی ما مانند موسیقی ترکی و اسپانیش در دنیا منحصر به فرد است. میتوان گفت هر نوع موسیقی منحصر به فرد است؛ زیرا به موقعیت جغرافیایی خاص و مردمی که در آن اقلیم زندگی میکنند و فرهنگ خود را دارند، تعلق دارد. متاسفانه در حال حاضر هستند افرادی که به فرهنگهای دیگر روی میآورند که دلیلش همان عدم آگاهی از فرهنگ خودمان است. متاسفانه این معضل همچنان وجود دارد و اغلب افراد جامعه بر اساس فرهنگ خودمان پیش نمیروند.
منظورتان قشر فرهیخته است یا عامه مردم؟
منظورم شخص یا اشخاص خاصی نیست و بهطور کلی صحبت میکنم. ممکن است صحبتهایم به برخی از دوستان بر بخورد و بگویند تو چرا از طرف جامعه حرف میزنی که در پاسخ به آنها باید بگویم من نیز عضوی از این جامعه بزرگ هستم و با همین مردم زندگی میکنم و تمام لحظات زندگیام با آنها و در کنار آنها گذشته است. از طرفی اهل مطالعهام و شاهدم این هستم که در اغلب موارد این دیگران هستند که درباره وقایع، اتفاقات و آدمهای مهم و تاثیرگذار ما مینویسند و ما خودمان به فکر خودمان نیستیم. در این میان افراد سوءاستفادهگر نیز وجود دارند که به اصطلاح دکانی برای خود بازمیکنند و به سراغ هنرها و موسیقی دیگران میروند.
جدا از تلاشهای بسیاری که توسط هنرمندان عرصه موسیقی برای احیای قانون کشیده شده، این ساز برای همراهی با ارکستر و اجرای موسیقی دستگاهی چه تواناییهایی دارد؟ زیرا به نظر میرسد که این ساز هنوز آنطور که باید جایگاه خود را در میان ارکسترهای ایرانی پیدا نکرده است.
اگر توقع نابجایی از ساز قانون نداشته باشیم میتوانیم از این ساز در موسیقی ایرانی استفاده کنیم. به طور مثال توقعی که از ساز تار داریم توقعی منطقی و بهجاست زیرا در طول تاریخ هنرمندان بزرگی مانند جلیل شهناز، فرهنگ شریف، استاد علیاکبرخان شهنازی، استاد حسین علیزاده، و استاد محمدرضا لطفی بر روند آن تاثیر داشتهاند و سهم مهمی در شناساندن ساز تار به مردم ایفا کردهاند. اگر از تار توقع نواختن «کاپریس» پاگانینی را نداشته باشیم که نداریم از قانون نیز نباید چنین توقعی داشته باشیم. اگر قرار است پیشدرآمد درویشخان بزنیم باید همان را بزنیم نه اینکه نیمی از آن اسپانیش باشد و نیم دیگر آن به سبک و سیاق موسیقی مجارستان نواخته شود و بخش دیگر آن وام گرفته از موسیقی ترکی باشد. اگر قرار است در موسیقی ما اتفاق خوبی بیفتد، باید با موسیقی خودمان رخ دهد و باید دل خودمان برای موسیقیمان بسوزد. به نظرم ساز قانون هیچ محدودیتی ندارد و این را به این دلیل نمیگویم که نوازنده قانون هستم. قانون ساز توانمندی است برای اجرای موسیقی ایران تواناییهای بسیاری دارد.
نظر هنرمندان مطرح موسیقی نسبت به ساز قانون چیست؟
دوازده سال نوازنده ارکستر ملی بودهام، آنهم در مقطعی که آقای فرهاد فخرالدینی رهبری آن را به عهده داشتند. ایشان آثار راحت و سخت بسیاری را مینوشتند و ما نیز آنها را اجرا میکردیم. میخواهم بگویم به طور کلی هنرمندانی که ساز قانون را دوست دارند، میاندیشند و برای آن انرژی میگذارند. برخی نیز ساز قانون را با خوانندگان و نوازندگان پاپ و کوچه بازاری به یاد میآورند و به این دلیل آن را جدی نمیگیرند. خب ساز قانون زمانی در موسیقی پاپ و کوچه بازاری مورد استفاده قرار میگرفته و این موضوع هیچ اشکالی ندارد. مثل این است که چون شخصی با چاقو دیگری را کشته دیگر از چاقو استفاده نکنیم و آن را بد بدانیم که نگاهی غلط است.
در میان سازهای مختلفی که به طور تخصصی در ددانشگاه تدریس میشوند، قانون چقدر مورد توجه اساتید و دانشجویان است؟
زمانی که وارد دانشگاه هنر شدم هم در مقطع کارشناسی و هم در مقطع ارشد همه توقع داشتند که ساز قانون را به شیوه عربی بنوازم و اغلب میگفتند پیش از شما آقایی اینجا بوده که قانون را عربی مینواخته است. با همه اینها با عشق پایمردی کردم و همواره تلاشم این بود که با شیوه ایرانی بنوازم. همواره سعی میکردم مثلأ چهار مضراب صبا و درویشخان را بنوازم و به موسیقی کاملأ ایرانی بپردازم. من اولین دانشجویی بودم که با ساز قانون در دو مقطع کارشانس و ارشد فارغالتحصیل شدم. اغلب میگفتند چرا ساز قانون؟ آنهم درحالیکه ورودی و خروجی سالانه آن از دانشگاه یک یا دونفر است و آنطور که باید ساز چشمگیری نیست. خوشبختانه امسال در دانشگاه هنر هفت نفر در مقطع کارشناسی تحصیل میکنند و در مقطع ارشد نیز یک دانشجو داریم که اتفاق بسیار خوب و مبارکی است و گویای این است که قدم مثبتی در راستای ارتقا جایگاه ساز قانون برداشتهایم و در این زمینه تلاشمان همچنان ادامه دارد. تلاش میکنیم، کتاب مینویسیم و رپرتوار تهیه میکنیم و هرکس به اندازه خودش در این روند سهمی دارد. دانشگاه هنر فضای خوبی دارد و جوانان علاقمند بسیاری در آنجا تحصیل میکنند و شخصا در میان دانشجویان افرادی را میبینم که بسیاربا استعداد هستند، بخصوص در نسل جدید اشخاص بسیار باهوشی را سراغ دارم که پرتلاش هستند و آینده روشنی خواهند داشت. اما به طور کلی دانشگاه نیز بخشی از این جامعه متلاطم است و نمیتوان آن را مدینه فاضله دانست، اما خب شرایطی را برای دانشجویان فراهم کرده که بتوانند مسیر راحت تر طی کنند.
در میان نوازندگان حال حاضر شیوه نوازندگی کدام هنرمندان را میپسندید و تایید میکنید؟
ترجیح میدم از شخص خاصی نام نبرم اما امیدوارم روز به روز بر تعداد نوازندگان قانون به شیوه ایرانی افزوده شود. متاسفانه آنقدر طبع اقتباس از فرهنگهای دیگر وجود دارد که واقعا بعضی مواقع قانون ایرانی نمیشنوم. امیداورم این تبع اقتباس و تقلید از فرهنگهای دیگر فروکش کند و آدمها در سنین جوانی که پر از انرژی هستند به این مهم پی ببرند که به لحاظ فرهنگی دارای چه گوهرهای گرانبهایی داریم و آنها را مورد استفاده قرار دهند. امیدوارم جوانان ما خیلی زود متوجه این موضوع شوند و به زبان و فرهنگ، موسیقی و ادبیات خودمان احترام بیشتری بگذارند و تلاش کنند تریبون آنهایی نباشند که قصد دارند فرهنگ ما را کوچک جلوه دهند.