در نشست صد کتاب ماندگار قرن مطرح شد؛
«فرهنگ بزرگ انگلیسی-فارسی حییم» میراثی ماندگار میان دو زبان و دو فرهنگ
بیست و چهارمین نشست «صد کتاب ماندگار قرن» به بررسی کتاب «فرهنگ بزرگ انگلیسی-فارسی» تألیف سلیمان حییم و نقش آن در فرهنگنویسی دو زبانه اختصاص یافت.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، این نشست با حضور نرگس انتخابی، مترجم و فرهنگنویس، هومن پناهنده، مترجم و ویراستار، و فرح زاهدی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و دبیر نشست، در سالن فرهنگ مرکز همایشهای بینالمللی سازمان برگزار شد. در این رویداد، به تحلیل جایگاه واژهنامهها و فرهنگنویسی در زبان فارسی پرداخته شد و چالشهای پیش روی فرهنگنویسان دو زبانه مورد بررسی قرار گرفت.
همچنین همایون سامهیح نجفآبادی، پزشک متخصص داروسازی و رئیس انجمن کلیمیان، که در دورههای یازدهم و دوازدهم مجلس شورای اسلامی نماینده کلیمیان بوده، نیز در این نشست حضور داشت.
زبان، آیینهای از تاریخ و فرهنگ یک ملت است
در ابتدای این نشست، فرح زاهدی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، و دبیر نشست، به اهمیت واژهها و نقش آنها در انتقال فرهنگ و تاریخ ملتها پرداخت. وی اظهار داشت: زبان آیینه زندگی یک ملت است، و تجربیات تاریخی و فرهنگی نسلهای پیشین در مجموعه واژگان که همواره در حال تحول و نوسازیست، جمعآوری و به نسل بعدی منتقل میشود. این توانایی به انسان کمک میکند تا با استفاده از زبان، تاریخ و فرهنگ مادی و معنوی جامعه را کاوش کرده و مراحل مختلف تکامل آن را بازسازی کند.
دبیر نشست، همچنین با اشاره به مفهوم واژه «فرهنگ» در زبان فارسی افزود: واژه فرهنگ از ترکیب پیشوند «فرا» به معنای بالا و ریشه «سنگ» به معنیای کشیدن ساخته شده است. «فرهنگ» در زبان فارسی میانه به معنای آگاهی، آموزش و دانش آمده است و در آثار پهلوی و فرهنگنویسیهای اولیه نیز به معنای آگاهی، عقل، ادب و تربیت بود. این واژه در طول تاریخ تغییرات معنایی زیادی داشته و امروزه ابزاری علمی و آکادمیک در زبانشناسی و فرهنگنویسی محسوب میشود.
این عضو هیئت علمی، در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به پیشرفت علم زبانشناسی و تاثیر آن بر فرهنگنویسی، بیان کرد: با پیشرفت علم زبانشناسی، فرهنگنویسی به یکی از شاخههای این علم تبدیل شد. این شاخه تلاش میکند تا با استفاده از قوانین زبانشناسی، روشهای علمی و نظری برای تهیه واژهنامهها و فرهنگهای مختلف ارائه دهد. وی همچنین افزود: یونسکو در سال ۱۹۶۰ از موسسه شرقشناسی آکادمی علوم چکسلواکی خواست تا تعریفی از فرهنگ یا همان دیکشنری ارائه دهد. در گزارشی که دو سال بعد منتشر شد، فرهنگ به عنوان فهرستی نظاممند از صورتهای نهادینهشده و بهکاررفته در زبان تعریف شد.
فرهنگنویسی، سفری در دنیای واژهها و باز آفرینی هویت ملی
نرگس انتخابی، مترجم و فرهنگنویس، در ادامه این نشست علمی به چالشها و پیچیدگیهای فرهنگنویسی دو زبانه پرداخت و از تجربیات شخصی و حرفهای خود در این زمینه سخن گفت. وی تاکید کرد: فرهنگنویسی، با وجود دشواریهای آن، یک سفر شیرین و شگفتانگیز برای فرهنگنویس است، زیرا فرد در این مسیر با خلق و آفرینش مفاهیم و واژگان جدید در زبان و فرهنگ خود روبهرو میشود و فرصتی برای بازشناسی و بازآفرینی فرهنگ و هویت ملی در زبان پیدا میکند.
انتخابی در ادامه با اشاره به شخصیتهای تاثیرگذار در تاریخ فرهنگنویسی دو زبانه، بهویژه سلیمان حییم، نویسندهی برجسته فرهنگ دو زبانه فارسی-انگلیسی، اظهار داشت: فرهنگنویسی نه تنها برای فرهنگنویس، بلکه برای جامعه نیز دارای ارزشهای بسیاری است. این فرایند، همانند یک سفر در دل تاریخ، به ما امکان میدهد تا از طریق زبان، با فرهنگها و تمدنهای مختلف ارتباط برقرار کنیم. در حقیقت، فرهنگنویسی دروازهای است که به وسیله آن میتوان به عمق تفاوتها و شباهتهای فرهنگی پی برد و پلی میان ملتها و زبانها ساخت.
فرهنگنویسی در عصر دیجیتال؛ چالشها و فرصتهای نو
این مترجم و فرهنگنویس، همچنین به سختیها و چالشهایی که سلیمان حییم در زمانه خود با آنها روبهرو بوده، اشاره کرد و افزود: سلیمان حییم در دوران خود با موانع بسیاری روبهرو بود. بدون دسترسی به منابع آنلاین یا اینترنتی، او توانست معادلهای دقیق و علمی را برای واژگان و مفاهیم در زبان فارسی ایجاد کند. تلاشهای بیوقفهاش در این مسیر، نه تنها دستاوردی بزرگ برای فرهنگنویسی فارسی-انگلیسی بود، بلکه نشاندهنده تعهد و دقت نظر او در حفظ اصالت و صحت مفاهیم زبان فارسی است.
وی در ادامه به تجربههای تاریخی فرهنگنویسی دو زبانه پرداخت و توضیح داد: در دهههای اخیر، با پیشرفتهای سریع تکنولوژی و ظهور پدیدههایی همچون اینترنت و موبایل، فرهنگنویسی با چالشهای جدیدی روبهرو شده است. در گذشته، مفاهیمی چون اینترنت و موبایل برای فرهنگنویسان کاملاً ناشناخته و جدید بودند و این مساله، خود به نوعی دشواری در فرایند فرهنگنویسی به حساب میآمد. در آن زمان، فرهنگنویسان مجبور بودند برای بازتاب این تغییرات و مفاهیم نوظهور، از روشهای مختلف و نوآورانهای بهره ببرند.
انتخابی، همچنین به اولین تلاشهای انگلیسیها در تدوین فرهنگهای دو زبانه فارسی-انگلیسی اشاره و بیان کرد: در دوران قاجار، انگلیسیها با هدف شناخت و تعامل با مردم و زبان فارسی، فرهنگهایی مانند فرهنگهای «وولاستون» و «استینگاس» را تدوین کردند. این فرهنگها، به نوعی دروازهای برای ورود دانش و مفاهیم جدید به زبان فارسی محسوب میشدند. آنها با استفاده از این منابع سعی داشتند نه تنها زبان فارسی را بهتر بشناسند، بلکه فرهنگی جدید از ارتباطات میان دو زبان و تمدن را ایجاد کنند.
فرهنگنویسی دو زبانه، از تجربیات تاریخی تا نیاز به ارتباط عملی با گویشوران بومی
این مترجم و فرهنگ نویس، در ادامه سخنان خود بر لزوم آشنایی فرهنگنویس با زبانهای مبدا و مقصد تاکید کرد و گفت: فرهنگنویس دو زبانه باید با گویشوران بومی در تماس مداوم باشد تا بتواند مرزهای معنایی و کاربردی واژگان را درک کند. این آشنایی نه از طریق تحصیل آکادمیک بلکه تنها از طریق تجربیات عملی و روزمره بهدست میآید. وی افزود: فرهنگنویس باید علاوه بر تسلط به زبانها، توانایی درک و تحلیل عمیق معنای کلمات در بافتهای مختلف فرهنگی را داشته باشد. این امر به فرهنگنویس این امکان را میدهد که معادلهای دقیق و مناسب را برای واژگان و مفاهیم مختلف انتخاب کند.
انتخابی، همچنین به تجربیات شخصی خود در زمینه فرهنگنویسی اشاره کرد و اظهار داشت: من بیش از ۳۰ سال است که در این حوزه فعالیت میکنم و اعتقاد دارم که فرهنگنویسی، بهویژه در زبانهای دوگانه، باید بر پایه پژوهشهای میدانی و تجربی استوار باشد. ارتباط مستقیم با متخصصان و زبانشناسان نقش بسیار مهمی در دقت و صحت فرهنگها دارد.
وی با اشاره به اهمیت توجه به نظرات و تجربیات افراد بومی و آشنا با زبان و فرهنگ در تدوین فرهنگهای دقیق و علمی، افزود: این افراد نه تنها میتوانند اطلاعات ارزشمندی در خصوص معانی و کاربردهای دقیق واژگان ارائه دهند، بلکه با درک عمیقتری از بافتهای فرهنگی، به فرهنگنویس کمک میکنند تا واژهها را در معنای درست و مناسب آنها جای دهد.
دقت علمی و کاربردی در معادلسازی، نقش حییم در فرهنگنویسی دو زبانه
انتخابی در بخش دیگری از سخنرانی خود به آثار سلیمان حییم در زمینه فرهنگنویسی دو زبانه پرداخت و تاکید کرد که حییم در اثر خود، بهویژه در تدوین معادلهای فارسی برای واژگان انگلیسی، به دقت به دستور زبان، تلفظ و کاربرد واژگان توجه کرده است. وی اظهار داشت: سلیمان حییم در فرآیند فرهنگنویسی خود توانسته است با استفاده از منابع مختلف، معادلهایی دقیق و علمی برای واژگان انگلیسی بیابد. این معادلها نه تنها از نظر معنایی صحیح هستند، بلکه از نظر کاربردی نیز در زبان فارسی معتبر و قابل استفاده میباشند.
این مترجم و فرهنگ نویس، در پایان سخنرانی خود با بیان این که فرهنگنویسی یک شغل حرفهای است، یادآور شد که این کار با وجود مشکلات و چالشهای فراوان، همواره با عشق و علاقه انجام میشود و در عین حال نقش مهمی در گسترش و حفظ فرهنگها ایفا میکند.
فرهنگنویسی نیازمند عشق، دقت و آگاهی عمیق به هر دو زبان است
هومن پناهنده، مترجم و ویراستار، در این نشست تخصصی به چالشها و ضرورتهای روشهای فرهنگنویسی دو زبانه پرداخت و تأکید کرد که فرهنگنویسی تنها یک فعالیت تکنیکی و علمی نیست، بلکه نیازمند «عشق، دقت، وسواس و تعهد» است. وی در این خصوص توضیح داد: فرهنگنویسی یک عشق است. این کار نمیتواند صرفاً بهعنوان یک وظیفه علمی و فنی انجام شود. در این حوزه، دقت و تمرکز بسیار مهم است. فردی که در این زمینه فعالیت میکند باید خود را وقف این کار کرده و همیشه در جستجوی واژگان دقیق و معادلهای صحیح باشد. در حقیقت، این عشق است که فرهنگنویس را به طور مداوم به سمت جستجو و انتخاب معادلهای مناسب هدایت میکند.
پناهنده در ادامه به تفاوتهای کلیدی میان فرهنگهای یکزبانه و دوزبانه اشاره کرد واظهار داشت: در فرهنگهای یکزبانه، ما به دنبال تعریف دقیق و جامع از یک واژه هستیم. این نوع فرهنگها بیشتر به معنا و مفهوم یک واژه در درون زبان خود پرداخته و بهطور عمیق آن را توضیح میدهند. اما در فرهنگهای دوزبانه، با چالش بزرگتری مواجه هستیم. در این فرهنگها، هدف اصلی پیدا کردن معادلهای مناسب در زبان مقصد است. این فرآیند ساده نیست و نیازمند آگاهی و تسلط عمیق به هر دو زبان است. فرهنگنویس باید توانایی پیدا کردن معادلهایی را داشته باشد که علاوه بر صحت لغوی، از نظر فرهنگی و کاربردی نیز در زبان مقصد قابلفهم و مناسب باشند.
این مترجم و ویراستار، در بخش دیگری از سخنان خود به انتقاد از شتابزدگی در برخی پروژههای فرهنگنویسی پرداخت و گفت: متأسفانه، در بعضی موارد دیده میشود که مسئولیت فرهنگنویسی به افرادی غیرمتخصص سپرده میشود. در چنین شرایطی، فرآیند ترجمه معادلها بهطور شتابزده انجام میشود و بسیاری از واژهها بدون جستجو و بررسی دقیق، از فرهنگهای دیگر به سرعت ترجمه میشوند. این روش تفاوت زیادی با شیوههای پیشگامانی چون حییم دارد که با دقت و وسواس معادلها را انتخاب میکردند. چنین رویکردی نهتنها موجب از دست رفتن دقت در انتخاب معادلها میشود، بلکه ممکن است کاربران را نیز دچار سردرگمی و گمراهی کند.
بهروزرسانی مداوم فرهنگها برای پاسخگویی به تحولات زبان ضروری است
پناهنده در ادامه افزود: معادلسازی، شاید در نگاه اول، سادهترین بخش کار به نظر برسد. اما واقعیت این است که که یافتن معادلهای صحیح نیازمند درک عمیق از فرهنگ و اصطلاحات هر دو زبان است. برای مثال، در زبان فارسی ما از عبارت «لهجه غلیظ» استفاده میکنیم، نه «لهجه سنگین». این تفاوتهای ظریف در انتخاب معادلها است که در نهایت به فرهنگها عمق و اعتبار میبخشد.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود به ضرورت بهروزرسانی مداوم فرهنگها و رصد تحولات زبانی اشاره کرد و گفت: فرهنگنویسان باید همواره تغییرات و تحولات زبان را دنبال کنند. بهروزرسانی مداوم و تجدید چاپ فرهنگها برای پاسخگویی به نیازهای روز کاربران امری ضروری است. با این حال، امکانات موجود برای بهروزرسانی این منابع محدود است. این در حالی است که جامعه زبانشناسی و فرهنگنویسی باید همواره بهدنبال راههایی برای بهبود و بهروز رساندن فرهنگها باشد.
پناهنده در پایان بر اهمیت حفظ میراث فرهنگنویسان پیشین تأکید کرد و گفت: فرهنگهایی که در دهههای گذشته نوشته شدهاند، هنوز هم ارزشمند و قابل استفاده هستند. حتی اگر برخی از معادلها قدیمی و منسوخ شده باشند، همچنان میتوان از آنها بهعنوان منابع تاریخی و مرجع بهره برد. این میراثهای فرهنگی جزو گنجینههای زبانشناسی ما بهشمار میآیند و باید بهدرستی از آنها استفاده و حفاظت شود.
این نشست با طرح پرسشهای تخصصی از سوی حاضران و دریافت پاسخهای کارشناسی خاتمه یافت.